ده سال از درگذشت همایون صنعتی‌زاده می‌گذرد؛ مردی کارآفرین با پشتکاری ستودنی که تدبیرها و نوآوری‌هایش در حوزۀ فرهنگی کم‌نظیر بود. تأسیس مؤسسۀ انتشاراتی فرانکلین، چاپخانۀ افست، کاغذسازی پارس، مروارید کیش، سازمان کتاب‌های جیبی، پایه‌گذاری دایره‌المعارف فارسی، تأسیس رطب زهره و گلاب‌گیری زهرا برجسته‌ترین فعالیت‌های اوست، اما صنعتی‌زاده بیش از این‌هاست.

وقتی در جلسۀ مبارزه با بی‌سوادی یونسکو در ایران شرکت می‌کند، به ذهنش می‌رسد که بهتر است طرح مبارزه با بی‌سوادی را، به جای کل کشور، در یک شهر اجرا کند و می‌گوید: «اگر می‌خواهید یک کاری بکنید، مملکت را آشوب نکنید، گوشه‌ای را بگیرید، محدودۀ معین و مشخصی را بگیرید، برویم آنجا، مردم را باسواد کنیم ببینیم مشکلات چیست. یاد بگیریم. بعد که یاد گرفتیم، آن‌وقت تعمیم بدهیم. گفتند تو می‌گویی کجا را انتخاب کنیم. گفتم مثلاً قزوین را انتخاب کنیم. برای اینکه قزوین هم نزدیک است و هم اغلب مشکلاتی که درجاهای دیگر داریم آنجا هم داریم.» (از فرانکلین تا لاله‌زار، گفت‌وگوی سیروس علی‌نژاد، ص ۱۲۵-۱۲۶).

و پس از آن خودش مسئول اجرای طرح می‌شود و در ادامه می‌گوید: «حدود یک سال و نیم، شب و روز مرا گرفت. تمام کلاس‌ها را تک‌تک سرکشی می‌کردم. منطقه را تقسیم کرده بودم، ده بیست تا آدم گرفته بودم، سرپرست گذاشته بودم، حدود هزار تا معلم تربیت کرده بودم، همۀ این کارها را کردم، خیلی هم خرج کار شد، اما نتیجه صفر…. برای من مسئله این است وقتی می‌گوییم ملت ما باسواد بشود یعنی چی؟ جواب این سؤال را باید یک روزی داد. به دو سه نتیجه رسیدم یک جزوه‌ای هم در این باره نوشته‌ام، اما باید تعریف درستی بکنیم از سواد. تعریفِ عمیق. تعریف الفبایی نه. دوروبرتان را نگاه کنید، هرچه هست یک‌جور کتاب است. این کتابی است که به اصطلاح خدا نوشته، کتاب آفرینش. اگر بخواهی سواد درست پیدا کنی، باید همین دوروبرت خودت را بفهمی. این را باید از بچگی بفهمی…. رفتم نزد …. رئیس مبارزه با بی‌سوادی ….. سعی کردم تا متقاعدشان کنم که آقا اگر می‌خواهی آدم‌ها بدل شوند به موجودات شعورمند، این یک تربیت خاصی دارد و این تربیت را هیچ‌کس نمی‌تواند به او بدهد مگر مادرش. بنابراین انرژی و پول را بی‌خودی مصرف نکنید. تمام انرژی و پول را صرف مادرها بکنید. تازه کدام مادرها، نه آن‌هایی که مادر شده‌اند، آن‌هایی که می‌خواند مادر بشوند.» (همان، ص ۱۲۹-۱۳۰).

 

همایون صنعتی زاده در چهارم شهریور ۱۳۸۸ در ۸۴ سالگی و در کرمان درگذشت. هنوز هم اندک‌اند کسانی که به جای اجرای طرح‌های بزرگ و بی‌نتیجه به کارهای زیرساختی و نتیجه‌بخش بیندیشند و در اجرای آن بکوشند. یادش گرامی و روحش شاد.

Recommended Posts