روز سهشنبه، یازدهم بهمن، به مناسبت گرامیداشت روز ویراستار نشستی صمیمی در کتابفروشی فرهنگان، با حضور استادان و پیشکسوتان حوزۀ نشر و ویرایش و برخی از اعضای انجمن صنفی ویراستاران، برگزار شد. استادان گلی امامی، مهشید نونهالی، هرمز همایونپور، سیدعلی آلداوود، فرخنده آقایی و چند تن از اعضای هیئتمدیرۀ انجمن مهدی قنواتی، هومن عباسپور، مهناز مقدسی و نازنین خلیلیپور در این نشست دربارۀ موضوعات متعددی صحبت کردند.
یازدهم بهمن بهمناسبت زادروز استاد احمد سمیعی (گیلانی) و به پیشنهاد انجمن صنفی ویراستاران «روز ویراستار» نام گرفته است و امید است، با پیگیریهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و تأیید شورای انقلاب فرهنگی، این روز در تقویم رسمی کشور ثبت گردد.
این نشست با صحبت دربارۀ اهمیت تعیین روزی به نام «روز ویراستار» و تأثیر آن در بین اهالی این صنف و جامعۀ نشر آغاز شد. گلی امامی، رئیس هیئتمدیرۀ انجمن، گفت: ویرایش مقولهای است که بسیاری از مردم با مفهومش چندان آشنا نیستند. لازم بود روزی برای آن انتخاب و نامگذاری شود و چه بهتر که زادروز بزرگِ همۀ ویراستاران استاد احمد سمیعی (گیلانی) را برای آن انتخاب کنیم که این اسم و مفهومش آرامآرام در بین افراد و کتابخوانها جا بیفتد و همه بفهمند که ویراستار و ویرایش چیست. من به همۀ شما که از ویراستاران جوان هستید این روز را تبریک میگویم.
سیدعلی آلداوود، پژوهشگر و عضو افتخاری انجمن، گفت در ۱۳۳۲ و ۱۳۳۳، که بنگاه ترجمه افتتاح شد، دکتر احسان یارشاطر به اهمیت آن پی برد. بعد از آنکه مؤسسۀ فرانکلین تشکیل شد و ویرایش را بهصورت جدیتر و وسیعتری پیگرفت، افراد بیشتری برای این کار جذب شدند؛ افرادی مثل استاد سمیعی، نجف دریابندری و کریم امامی. ولی این کار در همان زمان هم عمومیت نداشت. بعد از انقلاب، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ویرایش اجر مادی و معنوی در نظر گرفت و همین موجب ابتذال برای این رشته شد، چون برخی ناشران و اشخاص و نویسندگان که میخواستند فرزندان و نزدیکانشان از این امتیازها بهرهمند بشوند، اسم آنها را در صفحۀ حقوقی کتابها درج میکردند و این کار خطرناکی بود. به نظر من تشکیل انجمن ویراستاران این حسن را به همراه خواهد داشت که کمکم ویرایش بهصورت رشتهای جدی دربیاید و کسانی که میخواهند ویراستار بشوند در این انجمن پرورش بیابند. ناشران هم بفهمند که انجمنی وجود دارد و سعی کنند از ویراستارانی کمک بگیرند که در جای معتبر آموزش دیدهاند. تشکیل انجمن ویراستاران قدم مثبت و بزرگی است که این خدمت بزرگ را به جامعۀ فرهنگی نشان بدهد.
هرمز همایونپور، مترجم و عضو افتخاری انجمن ویراستاران، به مسئولیتهای ویراستاران اشاره کرد و دربارۀ حدوحدود ویرایش گفت خیلی از ویراستاران سلیقۀ خودشان را اعمال میکنند. چندی پیش یکی از نویسندگان به من زنگ زد و گفت ویراستار کتابی که ترجمه کردم معادلهایی از معادلهای برساخته را به جای معادلهای من گذاشته که باعث شده متن نامفهوم بشود و از این بابت معترض بود. یکی از تأکیدهای انجمن علاوه بر اقدام خوبش برای نامگذاری روز ویراستار باید این باشد که ویراستار سلیقۀ خود را بر متن تحمیل نکند و بین ویراستار و صاحباثر گفتوگو و تعامل صورت بگیرد. من از دور و نزدیک شاهد تلاشهای انجمن بودهام و خوشحالم که این انجمن پا گرفته است و امیدوارم روزبهروز سلطه و نفوذ و اعتبارش افزایش یابد.
مهشید نونهالی نیز روز ویراستار را به حاضران تبریک گفت و ادامه داد به نظرم انجمن باید برای امری مهم پیشقدم بشود و آن اینکه ناشران توجیه شوند باید با ویراستارانِ کارکشته کار کنند، چون بسیاری از کتابها که منتشر میشوند واقعاً ضعیفاند. برخی مترجمان میگویند ویراستار سبک من را به هم زده، درحالیکه مترجم سبک ندارد و سبک متعلق به نویسنده است. باید پرسید که چرا ناشران قبول میکنند کسانی که به الفبای یک زبان آشنایی ندارند، کتابهای مهمی را ترجمه کنند. مثلاً کتابی که نویسندهاش به خاطر زبانش بسیار معروف است و رمانش حاوی دریایی از واژگان و اصطلاحات و ترکیبات است، با دایرۀ واژگان بسیار محدود ترجمه میشود و گاهی اصطلاحاتش بهنادرستی ترجمه میشود و وقتی از مترجم پرسیده میشود در پاسخ میگوید مگر چه فرقی میکند که این واژه یا اصطلاح را اینطور ترجمه کرد. متأسفانه مترجمانی داریم که واقعاً زبان فارسی نمیدانند و جای تعجب است که یکماهه کتاب ترجمه میکنند درحالیکه خواندن همان کتاب حداقل یک ماه زمان میبرد. به نظرم باید ناشران جلو نشر اینهمه ترجمه را بگیرند.
نونهالی دربارۀ مشکلات رشتۀ مترجمی گفت که به نظرم باید روش تدریس دورههای مترجمی زبان در دانشگاهها تغییر کند چون این مشکل در قلم استادان دانشگاهها هم دیده میشود. چندی پیش کتابی به دستم رسید که باید آن را ویرایش میکردم و مترجم آن استاد سرشناسی بود، اما ترجمهاش با همین دایرۀ واژگان محدود انجام شده بود. استادان ترجمه آنقدر که کتاب به زبان اصلی و فرانسه خواندهاند به زبان فارسی کتاب نخواندهاند. خب چنین استادانی ترجمه را تدریس میکنند و دانشجویان هم همین روش را پی میگیرند.
مهدی قنواتی، عضو هیئتمدیرۀ انجمن، گفت ما در انجمن وقتی روز ویراستار را مطرح کردیم نظرمان این بود که این امر لازم است و حتی برای ثبت آن هم مراتب اداری را دنبال کردیم. از زمانی که به دنبال تأسیس انجمن بودیم و اساسنامۀ آن را بهدقت نوشتیم قصدمان فقط ارتقای سطح دانش و جایگاه ویراستاران بود و خوشحال میشویم دوستان مشاوره بدهند تا راههای بهتری را در آینده پیش بگیریم.
آزاد عندلیبی، که به نمایندگی از نشر نو در جلسه حضور داشت، گفت شنیدن اینکه یک روز به نام روز ویراستار تعیین شده خوشحالکننده است و طبیعتاً بازخورد بیرونی آن این است که جامعه این صنف و این گروه را بشناسد. چیزی هم هست که باید پیش از این مطلب به آن فکر کرد، اینکه ما باید در درون صنف خودمان ویراستار را به رسمیت بشناسیم. ویراستار باید خودش را تعریف کند و به رسمیت بشناسد. اگر انجمنی به نام ویراستاران تأسیس شده، پیش از هر جا و اول از همه باید مسئلهاش را با ناشران حل کند و خودش را به ناشران بشناساند و موقعیتش را در درون نشر تثبیت کند. خیلی خوب بود که در این پنج سال انجمن از ناشران دعوت میکرد و با آنها گفتوگو میکرد برای اینکه زمینهای به وجود بیاید که وقتی انجمن روز ویراستار و دستمزد و نرخنامهای را تعیین میکند ده ناشر از ناشران بزرگ فعالیت این انجمن را قبول کنند. در این صورت است که انجمن ثبات خواهد یافت.
مهناز مقدسی، دبیر انجمن، در پاسخ به برخی نکتههای مطرحشده در جلسه گفت انجمن صنفی ویراستاران در شرایطی شکل گرفت که پیش از آن چند تلاش نافرجام برای تأسیس انجمن در دهۀ هفتاد صورت گرفته بود و این انجمن نخستین انجمن در این حوزه است که تشکیل شده. با این حال، تمام تلاش هیئتمدیرۀ انجمن از همان ابتدا این بوده که به بدنۀ نشر نزدیک بشود. در همان سالهای نخست با ناشران و انجمنهای فرهنگی جلساتی گذاشتیم و در تمام نمایشگاههای کتاب حضوری فعال داشتیم و دهها نشست با ناشران گذاشتیم. حتی در مرکز نشر دانشگاهی جلسه و کلاس آموزشی گذاشتیم و در انتشارات مجد نشستی با حضور استاد پرهام و خانم امامی برگزار کردیم. ما در حد توانمان با ناشران ارتباط برقرار کردیم. در همین سال اخیر با 15 ناشر برای معرفی نرخنامۀ ویرایش و نظر گرفتن از آنها جلسه گذاشتیم. گزارش تمام دیدارها و فعالیتهایمان در فضاهای مجازی و وبگاه انجمن و خبرگزاریها درج شده است. ما بارها تلاش کردیم که با ناشران بزرگ هم جلسات گفتوگو بگذاریم اما متأسفانه نشر در ایران یکپارچه و متحد نیست و ناشران هر کدام جزیرهای مستقل از هماند. در جلساتی که با برخی ناشران داشتیم آنها از ویرایش و ویراستار دفاع میکردند و ویرایش را امری ضروری میدانستند، اما وقتی در عمل برای ویرایش کتابهایشان ویراستار خوب معرفی میکنیم میبینیم حاضر نیستند برای ویرایش خوب هزینه کنند و حتی مشتاق نیستند که کتابشان ویرایش خوبی بشود و ترجیح میدهند به جای ویرایش با نویسنده یا مترجم خوب همکاری کنند که متنشان نیاز به ویرایش نداشته باشد یا فقط ویرایش صوری بخواهد.
مهدی قنواتی در تأکید بر اینکه انجمن ارتباط مؤثری با بدنۀ نشر داشته گفت که اولین کارگاه آموزشی انجمن در دل یک نشر برگزار شد. نخستین دورۀ نگارش و ویرایش متون کودک و نوجوان نیز با انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان برگزار شد که آن انجمن با حدود بیست ناشر همکاری داشت. یکی از جلسات مهم ما هم در انتشارات فنی ایران برگزار شد. ما در اساسنامۀ انجمن بهنوعی چشماندازی تقریباً دهساله برای ارتباط با ناشران و تولیدکنندگان محتوا در نظر گرفتهایم.
مهدی قنواتی در بخش دیگری از گفتوگوها دربارۀ اهمیت زبان فارسی و زبان علم گفت مشکل کنونی زبان فارسی زبان علم است. اگر میخواهیم زبان فارسی زنده بماند چارهای نداریم جز اینکه برایش برنامهریزی زبانی داشته باشیم و این برنامهریزی در شاخههای مختلف باید انجام شود، از جمله دستورخط و واژهسازی. بهتر است این تعامل میان نشر و کارهایی که در فرهنگستان انجام میشود برقرار شود. در حال حاضر ادبیات ناقل زبان فارسی از امروز به پنجاه سال آینده نیست. آنچه ناقل زبان فارسی است زبان علم است. زبان علم است که دارد بین مردم ترویج پیدا میکند. آنچه بچهها در مدرسه یاد میگیرند زبان علم است و باید زبان علم را جدی بگیریم. قنواتی در مورد اهمیت رسمالخط گفت که واقعاً دستورخط دموکراسی برنمیدارد. ما باید به سمت یکدستی در رسمالخط برویم و دست از سلیقه و انتقاد و اختلافنظر برداریم.
پژمان موسوی در ادامۀ صحبتها و دربارۀ اهمیت فعالیت انجمنها گفت که من سالهاست عضو انجمن خبرنگاران هستم. دیگران فکر میکنند که انجمن هیچ کاری نمیکند و از دور آن را میبینند و نمیدانند که چه کارهایی در انجمن انجام میشود. قاعدتاً انجمنها فقط متکی به هیئتمدیره نیستند و به قوت و قدرت اعضایشان باید پویا بشوند. من شخصاً در مطبوعات و در دو مجلهای که در آن مشغولم با مشکلاتی روبهرو هستم. یکی از آنها این است که وقتی مشکلی دارم نمیدانم باید به کدام کتاب مراجعه کنم یا به تجویز کدام استاد عمل کنم، مثلاً یک ویراستار تأکید دارد که «ی» مستقل بنویسیم و یک ویراستار «ـۀ» را ترجیح میدهد. بهتر است در مورد رسمالخط و برخی نکات ویرایشی اقتداری باشد که این تشتت را از بین ببرد و مخاطب با انواع نوشتهها و تنوع رسمالخط مواجه نشود.
آل داوود در مورد کاربرد «ی» و «ـۀ» گفت که سالها پیش آقای سمیعی در فرهنگستان پیشنهاد داد که بهتر است «ی» مستقل بشود، اما بعدها نظر خودش را عوض کرد، ولی همچنان در آموزشوپرورش نظر سابق ایشان رعایت میشود.
آقای سرمستی، از همکاران کتابفروشی فرهنگان، دربارۀ نثر و ترجمۀ برخی کتابها از ناشران معتبر گفت و انتقاد کرد که متأسفانه بسیاری از ترجمههای منتشرشده خصوصاً آنها که از زبانهای غیرانگلیسی، مثل روسی و اسپانیایی، ترجمه شدهاند مقابله نمیشوند و وقتی دقت میکنیم میبینیم که در موارد متعددی مترجم اصطلاحات و واژگان را درست ترجمه نکرده و چیز دیگری تحویل مخاطب داده است و این امر برای کتابفروش که باید مخاطبانش را برای خرید کتاب خوب راهنمایی کند مشکل ایجاد میکند.
مقدسی در پاسخ به آقای سرمستی گفت یکی از پرسشهایی که در این زمینه مطرح است این است که آیا ناشران به اندازۀ کافی ویراستار دارند و آیا ناشر این اجازه را به ویراستار میدهد که بعد از ترجمۀ یک کتاب متن را سطربهسطر مقابله کند و ایرادهای احتمالی آن را بگیرد؟ اساساً آیا این کار صرفۀ اقتصادی برای ناشر دارد؟ پاسخ به این پرسشها را باید از نشر و ناشران درخواست کرد. آیا ویراستار خوب داریم؟ و آیا ناشران به دنبال ویراستار خوب هستند؟ اصولاً ناشران از ویراستار چه توقعی دارند و چه میزان کار از ویراستار میخواهند؟
نازنین خلیلیپور، عضو هیئتمدیرۀ انجمن، پس از تبریک روز ویراستار گفت که یکی از معضلات نشر کنونی نبود ویراستار در نشر است. متأسفانه در حال حاضر کسانی با عنوان سرویراستار یا سردبیر در نشر کار میکنند که ویراستاران زیردست آنان از ایشان باسوادترند. وقتی کار ویرایشیِ ویراستار، که طبق اصولی آن را ویرایش کرده، از طریق این افراد به صاحباثر داده میشود، چون علت تغییرات را نمیداند و دانش کافی ندارد نمیتواند از کار ویراستار دفاع کند و کار ویراستار ابتر میماند. متأسفانه در امر ویرایش و نشر سنجهای وجود ندارد. کسانی که در سطوح بالاتر قرار گرفتهاند و کسانی که تجربههای خوبی دارند و ویراستارانی که تجربۀ کافی ندارند با سنجۀ مشخصی ارزیابی نمیشوند. اساساً سنجهای برای ویرایش نیست و سنجهای برای اینکه متن را تا کجا باید ویرایش کرد وجود ندارد. نبودن سنجه مشکل مهمی است که به همهچیز آسیب میرساند و به تفاوت روش کار ویراستاران دامن میزند.
هومن عباسپور، نایبرئیس هیئتمدیرۀ انجمن، دربارۀ مشکلات موجود در کتابها گفت که دورۀ نقد شفاهی خیلی وقت است تمام شده و بهتر است در مورد ایرادهای کتابها به جای ابرازنظرهای شفاهی به نوشتن روی آورد و در این زمینه هم منصف بود و برای وجود چند ایراد در یک کتابِ هزارصفحهای آن را سرتاسر غلط خطاب نکرد. وقتی میگوییم این کتاب سرتاسر غلط است، یعنی این کتاب از کلمۀ اول تا آخر غلط است، درحالیکه اینطور نیست. عباسپور در توصیف توانایی و وظیفهشناسی ویراستاران گفت استاد سمیعی یک استثناست و کاری که در ویرایش میکند نیز استثناست و همین است که او را از دیگران متمایز میکند.
عباسپور در پایان یادی کرد از ویراستاران پیشکسوت استادان اسماعیل سعادت، ابوالحسن نجفی، نجف دریابندری، کریم امامی و از تلاشهایشان تقدیر کرد و برای استادان احمد سمیعی، حسن انوری، سیروس پرهام، منوچهر انور و دیگر بزرگانِ ویرایش آرزوی طول عمر و سلامتی کرد.
در ادامۀ این نشست، سخنرانان خاطرات خود را از پیشکسوتان ویرایش از جمله از استاد سمیعی بیان کردند و ویژگیهای علمی و اخلاقی ایشان را برشمردند. در پایان این نشست پیشنهادهایی برای ادامۀ این جلسات مطرح شد و اینکه چند کارگروه در انجمن تشکیل شود که جلساتی مرتب برای ویرایش متون مطبوعات و مجلات و گفتوگو با ناشران برگزار شود.