یادنامۀ استاد اسماعیل سعادت، ضمیمۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد.
استاد اسماعیل سعادت در عمر طولانی و پربرکت خود موفق شد کارهای دشوار و سترگی را به انجام برساند. او مترجمی بینظیر و ویراستاری بیبدیل بود. استاد سعادت از پیش از تأسیس انجمن صنفی ویراستاران همراه انجمن بودند و پس از تأسیس عضو افتخاری انجمن شدند. جای بسی خرسندی است که در دومین مراسم «تقدیر از پیشکسوتان ویرایش» در نمایشگاه کتاب تهران (اردیبهشت ۱۳۹۷) فرصتی فراهم شد که اعضای هیئتمدیرۀ انجمن از این استاد گرانمایه تقدیر کنند. استاد همیشه یاریرسان و راهنمای انجمن بودند و از هیچگونه کمکی دریغ نمیکردند. بنابراین، دبیرخانۀ انجمن تصمیم گرفت به پاسداشت استاد، در سالروز تولدشان (ششم مهرماه)،ویژهنامهای منتشر کند و از دوستان، نزدیکان و همکاران ایشان درخواست کرد که خاطرات و دانستههای خود را از استاد در مقالهای کوتاه به دفتر انجمن بفرستند تا در ویژهنامۀ مذکور گنجانده شود.
در این یادنامه مطالب زیر را خواهید خواند:
به یاد استاد اسماعیل سعادت (اصغر مهرپرور)
در شناخت اسماعیل سعادت
سعادت تا ابد (ناصر فکوهی)
غروب آفتاب سعادت (آمنه بیدگلی)
درگذشت مترجم و ویراستار بیجانشین (سیدعلی آلداود)
کوشندهای تمام وقت برای فرهنگ ایران (ایران گرگین)
به یاد استاد اسماعیل سعادت (مهشید نونهالی)
سیمای استاد سعادت در مروارید اندیشه (پیمانه صالحی)
حافظان روح زبان فارسی (انسیه جلالوند)
آموزههای سعادت (مهناز مقدسی)
مادح خورشید (جواد رسولی)
سعادتِ دیگران (هومن عباسپور)
سی سال یا پنجاه سال؟ (کوشا وطنخواه)
ویرایش و ترجمه از زبان اسماعیل سعادت
چند نمونه از ترجمههای اسماعیل سعادت
دو مقاله از استاد سعادت:
زبان فارسی ممیِّز ذیروح از غیرذیروح
مقالۀ «را»ی بعد از «یا»ی نکره
مرور خاطرات به روایت تصویر
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مهناز مقدسی، دبیر انجمن صنفی کارگری ویراستاران شهر تهران: «موضوع کشوری شدن انجمنهای حوزۀ فرهنگ و هنر و رسانه در پی جلساتی مطرح شد که از تیرماه ۱۳۹۷، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با مدیریت آقای علیاصغر سیدآبادی، مشاور وزیر در امور برنامهریزی، برگزار شد که هدف اول این جلسات، تدوین آییننامه اجرایی بند «ح» ماده ۹۲ قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی، برای رفع مشکلات صنفی و شغلی اهالی فرهنگ و هنر بود.
دستاورد این جلسات، که بیش از ۱۴ انجمن در آن حضور داشتند، تهیه دستنامهای برای تعیین تعاریفی چون بیکاری و بیمه بیکاری اهالی فرهنگ و هنر و وظایف صنوف و حمایتهای شغلی از آنها بود.
در این میان، چون انجمنهای شرکتکننده در این جلسات، مجوز فعالیت خود را از جاهای مختلفی گرفته بودند، مطرح شد که در زمینه فعالیتهای صنفی و حمایتهای شغلی با مشکلاتی مواجهاند و یک سازوکار مناسب که متناسب با فعالیتهایشان باشد وجود ندارد.
بههمین علت در تعدادی از این جلسات نمایندگانی از سازمانهایی چون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، صندوق اعتباری هنر، سازمان تأمین اجتماعی، وزارت صنایع، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی برای مشورت حضور یافتند و در نهایت این توافق صورت گرفت که انجمنهای حوزۀ فرهنگ و هنر و رسانه از نظر ماهیت به وزارت فرهنگ و ارشاد مرتبطاند و از نظر شغلی و صنفی به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی وابستهاند،
بنابراین مناسبترین راه این است که بین این دو وزراتخانه تعاملی صورت گیرد. نتیجه آنکه در ۳ شهریور ۱۳۹۸، تفاهمنامهای بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به امضا رسید و بعد از آن شیوهنامه تشکیل انجمنهای فرهنگی و نحوه کشوری شدن آنها به تصویب رسید و اطلاعیه آن در ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ منتشر شد.
با این اتفاق خجسته انجمنهایی مثل انجمن صنفی ویراستاران که پیشتر در وزارت کار تأسیس شدند، باید دستکم ۲۰۰ عضو یا متقاضی عضویت در سراسر کشور داشته باشند و سپس باید گزارش هیات مدیره و اطلاعات اعضا را به کمیسیونِ تشکیلشده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا اداره کل سازمانهای کارگری و کارفرمایی وزارت کار ارسال کنند.
مراحل بعد از آن، تدوین اساسنامه جدید و تشکیل مجمع برای تبدیل وضعیت از شهر یا استان به کشوری خواهد بود. عنوان انجمن از صنفی کارگری به «انجمن صنفی سراسری ویراستاران ایران» تغییر خواهد یافت. این دستاورد برای اهالی فرهنگ و هنر و رسانه بسیار ارزشمند است به چند علت: ۱) عنوان «کارگری و کارفرمایی» که در مورد اهالی فرهنگ، هنر و رسانه نامناسب و دستکم بیربط بود برداشته میشود؛ ۲) با تشکیل انجمنهای سراسری، فعالیت صنفی از یک شهر فراتر میرود و تمام کشور را در برمیگیرد و همکاری بین شهرها برای رسیدن به حمایتهای صنفی قویتر میشود و از دیگر شهرهای ایران نیز عضو خواهد پذیرفت و هر مزیتی برای انجمنهای مستقر در تهران باشد برای همۀ شهرها هم خواهد بود؛ ۳) تصمیمگیریهای صنفی به خودِ صنوف محول میشود و راه برای قدرتمند شدن صنوف باز میشود؛ ۴) مشکلات صنفی قابل پیگیری خواهد بود، چون مرکزی در دو وزارتخانه برای رفع مشکلات و همکاری بیشتر با صنوف تشکیل شدهاست.
انجمن ویراستاران مراحل اداری آن را، از زمان ابلاغ، پیگیری کرده و طی فراخوان عضویتی که در فضاهای مجازی منتشر شده در حال آمادهکردن مدارک عضویتهاست. شرایط عضویت در انجمن: داشتن مدرکی مبنی بر اشتغال به شغل ویراستاری، مانند قرارداد یا حکم استخدامی یا تصویر صفحه حقوقی دو کتاب که نام ویراستار در آن درج شده باشد.
برای اهالی رسانه نیز گواهی یک سال اشتغال در نشریه یا مجله یا خبرگزاری با تأیید مدیرمسئول یا سردبیر خواهد بود. پرکردن و ارسال کاربرگه عضویت ارسال تصویر مدارک شناسایی (کارت ملی، عکس، آخرین مدرک تحصیلی) دبیرخانه انجمن نیز همه روزه با شماره ۰۲۱۸۸۵۱۴۶۱۴ پاسخگوی پرسشهای متفاضیان خواهد بود.»
شنبه ۲۴ آذر ۹۷، دومین مجمع انجمن صنفی ویراستاران با حضور اعضای انجمن و نمایندۀ وزارت کار در دفتر انجمن برگزار شد. در این جلسه آقای بهنام رمضانینژاد به عنوان بازرس انجمن و خانم دکتر نازنین خلیلیپور به عنوان بازرس علیالبدل انتخاب شدند.
بعد از انتخاب بازرس، شرکتکنندگان در نشست با اعضای هیئت مدیره دربارۀ برنامههای انجمن گفتوگو کردند. گزارش این گفتوگو در همین وبگاه منتشر خواهد شد.
گزارش تصویری نشست دومین مجمع عمومی عادی انجمن صنفی ویراستاران
امسال در نمایشگاه کتاب در دومین مراسم تقدیر از پیشکسوتان ویرایش از او تجلیل کردیم و ایشان عضویت افتخاری انجمن صنفی ویراستاران را پذیرفت. آن جوانی که نخستین «سرویراستار» ایران بود و در انتشارات فرانکلین اولین گروه ویرایش را مدیریت میکرد امروز ۲۱ مهر ۱۳۹۷ نودساله میشود.
سالها پیش، وقتی سرباز بودم، مقالۀ «اسلیمی» را در دایرهالمعارف فارسی مصاحب خواندم. از آن مقالههای دانشنامهای است که بخشی از ذهن انسان را روشن میکند. بعدها فهمیدم که آن مقاله و تقریباً همۀ مقالههای هنری در دایرهالمعارف فارسی را منوچهر انور نوشته است، اما تا در محضرش حضور نیافتم، نمیدانستم که او بسیار بسیار بزرگتر از کارنامۀ فرهنگی خویش است. در یک جمله منوچهر انور را پدیدۀ کمیابی یافتم: خوشمحضر، شوخ و شنگ، با دهانی گرم و خوشسخن و البته با صدایی بینظیر، با انبانی از تجربههای متنوع، با قلمی دلنشین، خودمانی و صمیمی و فروتن. انور از آن آدمهای بیعقده است. هیچ کم نداشته و هر چه داشته برای زندگیاش و هرچه کسب کرده برای خواستهاش کافی بوده. با آنکه انسانی زمینی و غیرعرفانی است، به معنای واقعی انسان وارستهای است. دیدنِ انور مرا بهیادِ دریابندری انداخت: این دو یارِ غار با آن صفای باطن و روح پاک و فروتنیشان. از اینکه با منِ بیسواد آشنا شده بود احساس شعفی میکرد که خودم لیاقتش را در خود نمیدیدم و بیآنکه تکبری داشته باشد و حرف دلش را پنهان کند، چند بار گفت عجیب است، من هر چه میگویم شما ادامهاش را میدانی و این همدلی در نظرش شگفت میآمد. این را نه از سر تعریف از خود، که فقط برای بیان احساس وَجدی نوشتم که از بابت همدلی با بزرگمردی کسب کردهام که بیش از چهل سال از من بزرگتر است. انور را شخصیتی باتجربه، آگاه، آشنا با بسیاری موضوعات یافتم که بیغلوغش، بیعقده و بیتوقع، از زندگی اجتماعی دوری نگزیده و درِ خانهاش به روی همه باز است و حاضر است تا نیمهشب با مهمانش گپ بزند و بیاموزد و بیاموزاند. کاش وقتی پیر شدم ــ اگر بمانم ــ ، شخصیت سالم و اجتماعی و خندان انور را به یاد داشته باشم و پیرانهسر نه فضلم، که فضلی ندارم، بلکه قدری اخلاقم شبیه او باشد.
باری، امروز منوچهر انور نودساله میشود. از اینکه چنین وجود دوستداشتنی و شریفی در میان ماست از روزگار شاکرم و برایش سلامت و طول عمر آرزو میکنم.
هرمز همایونپور، مترجم، پژوهشگر، ویراستار و سردبیر فصلنامۀ نقد و بررسی کتابتهران، در ۲۳ شهریور ۱۳۱۸ در شیراز متولد شد. تحصیلات متوسطه را در شیراز گذراند. برای ادامۀ تحصیل در دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران، به تهران رفت. پس از اخذ لیسانس علوم سیاسی به استخدام سازمان امور اداری و استخدامی کشور درآمد. در حدود سالهای ۱۳۴۲-۱۳۴۳ به مؤسسۀ انتشارات فرانکلین پیوست در خدمت استاد غلامحسین مصاحب، در تدوین دایرهالمعارف فارسی، به صورت نیمهوقت همکاری کرد. این همکاری تا ۱۳۵۳ ادامه داشت. همایونپور تحصیلاتش را تا دورۀ دکتری علوم سیاسی در دانشگاه تهران پی گرفت. در این اثنا، بین سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۲، در سفر به انگلیس و کانادا، در دانشگاههای بِرمنگامِ انگلیس و کارلتونِ کانادا دورۀ تخصصی مدیریت امور عمومی را گذراند. پس از بازگشت به ایران، مجدداً به سازمان امور اداری و استخدامی کشور پیوست.
با انحلال مؤسسۀ فرانکلین، در سال ۱۳۶۶ به سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی که جایگزین فرانکلین شده بود رفت و مدیر بخش فرهنگی آن انتشارات شد. این مؤسسه در سال ۱۳۷۰ در انتشارات علمی و فرهنگی ادغام شد و همایونپور نیز فعالیت فرهنگی خود را در این انتشارات تا سال ۱۳۷۳ ادامه داد. در آن سالها، دبیری چند مجموعه را عهدهدار شد، از جمله مجموعۀ «جامعه و سیاست» که حدود ۳۰ عنوان از این مجموعه، شامل تألیف و ترجمه، منتشر شد. در سال ۱۳۷۳، همراه با کامران فانی، داریوش شایگان، بهاءالدین خرمشاهی، نشر و پژوهش فرزانروز را تأسیس کرد و مدیریت آن را عهدهدار شد. در این انتشارات نیز سرپرستی چند مجموعه را در حوزۀ سیاست و مطالعات اجتماعی به عهده گرفت. همکاری همایونپور با انتشارات فرزانروز تا سال ۱۳۸۳ ادامه داشت. چند سال پیشتر، در ۱۳۸۱ مجوز فصلنامۀ نقد و بررسی کتاب تهران را گرفت و از همان سال انتشار این فصلنامه را آغاز کرد. این فصلنامه که آخرین شمارهاش در تابستان ۱۳۹۷ منتشر شده همچنان در حال انتشار است.
همایونپور همزمان با فصلنامۀ نقد و بررسی کتاب تهران، انتشارات کتاب روشن را تأسیس کرد، اما فعالیت این انتشارات در سال ۱۳۹۰، به علت لغو پروانۀ انتشار، متوقف شد. همایونپور علاوه بر فعالیتهای اجرایی و مدیریتی، آثار متعددی را ترجمه و منتشر کرده و مقالات متعدد از او در مجلات انتشار یافته است.
در مراسم اولین دورۀ تقدیر از پیشکسوتان ویرایش به همت انجمن صنفی ویراستاران، از استاد همایونپور تقدیر شد و ایشان به عضویت افتخاری این انجمن درآمد.
بحثی در باب خلع سلاح، جان رابینسون و دیگران، ترجمۀ هرمز همایونپور، آگاه، ۱۳۶۸.
تحولات سیاسی در اتحاد شوروی، یان داربیشر، ترجمۀ هرمز همایونپور، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۸.
حیات پرفراز و نشیب آدولف هیتلر: ماجراهای سیاسی، نظامی و عشقی رهبر آلمان نازی، ویلیام شایرر، ترجمۀ هرمز همایونپور، کتاب روشن، ۱۳۸۹.
درسهای قرن بیستم: دو مصاحبه و دو گفتار منتشرنشده از کارل پوپر، جیانکارلو بوستی، ترجمۀ هرمز همایونپور، نشر فرزان روز، ۱۳۹۵.
جامعه مدنی چیست؟ (تاریخچه، مفهوم، و کارکرد آن در کشورهای جهان)، تدوین و تنظیم از مریم پیرنظر، دبیر مجموعه هرمز همایونپور، نشر فرزان روز، ۱۳۷۹.
دیدار مدیرعامل خانۀ کتاب با ویراستار صاحبنام، استاد اسماعیل سعادت
در هفتۀ قلمِ امسال ویراستاران نیز به فهرست دیدارهای قدرشناسانی از اهالی قلم اضافه شدند. روز چهارشنبه ۱۳ تیرماه ۱۳۹۷، آقای حسینیپور، مدیرعامل خانۀ کتاب، و آقای داورپناه، معاون فرهنگی پژوهشی خانۀ کتاب به مناسبت هفتۀ قلم به دیدار استاد اسماعیل سعادت رفتند. این دیدار به همت انجمن صنفی ویراستاران هماهنگ شد و طی آن آقای حسینیپور به اهمیت ویرایش و حضور فعالِ ویراستاران در نشر تأکید کرد.
در این نشست، مباحثی چون وضعیت کنونی ویرایش در کشور، مشکلات مترجمان و نویسندگان در قبال ناشران، تعهدات ناشران در انتخاب و انتشار آثار مناسب و ارزشمند و کاهش شمارگان کتاب در سالهای اخیر مطرح شد. استاد سعادت از بیمهری برخی ناشران به نویسندگان و مترجمان در بازچاپنکردن کتابها و واگذارنکردن آن به خودِ پدیدآور یا ناشری دیگر، و از نازلشدن سطح علمی کتابهای اخیر گفت. وی ویرایش را کاری دشوار و حرفهای خواند و بیتوجهی ناشران را به ویرایش از آسیبهای نشر دانست.
آقای حسینیپور اشاره کرد که خانۀ کتاب برای رفع مشکلات مهمی چون قاچاق کتاب، رشد نامتعارف تعداد ناشران و بیتوجهی آنان به قوانین نشر اقدامهایی کرده است و در تلاش است آسیبهای نشر را برشمارد و برای موارد اساسی آن راهکارهایی عملی بجوید و در این مسیر از کارشناسان و نهادها و سازمانهای مردمنهاد مانند انجمنها کمک خواهد گرفت که هر یک از اهالی نشر بهنوبۀ خود بتوانند این بدنۀ سست فرهنگی را تقویت کنند. وی خطرِ رشد بیرویۀ تعداد ترجمهها را در مقایسه با تألیفات، بسیار جدی دانست و افزود که با این روند در سالهای آتی، نویسندگان ما از نوشتن کنارهگیری میکنند و تمام محصولات فرهنگی و انتشاراتی ما به ترجمه اختصاص داده میشود.
آقای داورپناه، با تأکید بر مشکلات متعدد حوزۀ نشر، گفت خانۀ کتاب رویکرد دیگری را در بررسیهای آمارهای نشر اضافه کرده و آن اهمیت دادن به کیفیت آثار است و در این زمینه برنامههای جدیدی را تدوین کرده است. وی به محاسن پیوستن به معاهدۀ کپیرایت و جلوگیری از رشد بیرویۀ ترجمهها اشاره کرد.
در ادامۀ جلسه، به مشکلات دیگری چون ترجمههای متعدد از یک اثر و چاپ آن توسط چندین ناشران و سردرگمی مخاطبان در انتخابِ ترجمۀ مناسب، مشکلات مفاد قراردادهای نشر و لزوم بازبینی قوانین، بهویژه قانون حقوق مؤلفان و مصنفان، تألیفات غیرعلمی و کپیبرداری از اطلاعات اینترنتی پرداخته شد.
در این نشست، به اهمیت کتابهای مرجع در پرورش پژوهشگران و نیروهایی چون ویراستاران اشاره شد و زحمات استاد سعادت در سرویراستاری و سرپرستی دانشنامۀ زبان و ادب فارسی ستوده شد. خانم مهناز مقدسی، دبیر انجمن صنفی ویراستاران، در این زمینه گفت کتابهای مرجع در حکم کارگاه آموزش و تربیت نیروهای پژوهشی عمل میکنند و با هر کتابِ مرجع گروهی از نوقلمان و پژوهشگران، زیر نظر سرویراستاران مجرب، میآموزند و شناخته میشوند. وی اضافه کرد برای بهبود کیفیت آثار باید تمام عوامل تولید کتاب، بهویژه پدیدآور، اعم از نویسنده و مترجم، دانش خود را تقویت کنند و نمیتوانیم فقط امید داشته باشیم ویراستاران حرفهای آثار ضعیف را بازنویسی یا اصلاح کنند و سطح آن را ارتقا دهند. همانطور که این انجمن صنفی به تقویت ویراستار تأکید میکند، ناشر نیز باید به تقویت مترجم و نویسنده و حمایت از نویسندگان و مترجمان خوب توجه کند و آثار ضعیف منتشر نکند.
آقای مهدی قنواتی، مدیر کمیسیون آموزش انجمن صنفی ویراستاران، بهضرورت برگزاری دورههای آموزشی برای تمامی سطوح نشر اشاره کرد و تأکید کرد هر یک از مجموعهها باید در بخش خود تلاش کنند تا بخشی از مشکلات برطرف شود.
آقای قاسمی، مدیر روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به اهمیت حضور پیشکسوتان عرصۀ فرهنگ اشاره کرد و برخی مشکلات نشر امروز را برشمرد و اظهار امیدواری کرد که به کمک سطوح بالای مدیریتی بتوان مشکلات اساسی حوزۀ نشر را برطرف کرد و در غیراینصورت، حل این مشکلات میسر نمیشود.
در پایانِ این نشست، مدیر خانۀ کتاب، با اهدای گل و گلدانِ صنایع دستی به استاد سعادت، از ایشان برای بیش از ۶۰ سال تلاش در عرصۀ ویرایش، ترجمه، تألیف، پژوهش، و تربیتِ پژوهشگر قدرشناسی کرد.
انجمن صنفی ویراستاران این افتخار را داشت که در نمایشگاه کتاب امسال، در دومین مراسم تقدیر از پیشکسوتان ویرایش، از استاد اسماعیل سعادت، قدردانی کند. خوشبختانه فعالیتهای انجمن طی دو سال گذشته موجبات توجه بیشتر مراکز فرهنگی و انتشاراتی را به موضوع ویرایش و ویراستاران فراهم کرده است.
در پایان، خانم مقدسی از آقای حسینیپور و آقای داورپناه برای توجهشان به امر ویرایش و حضور در این جلسه سپاسگزاری کرد.
در این جلسه آقایان استاد اسماعیل سعادت، حسینیپور، داورپناه، قاسمی، قنواتی، و خانمها مقدسی و آمنه بیدگلی و گروهی از همکاران روابط عمومی خانۀ کتاب و خبرگزاری ایبنا حضور داشتند.
تدوین از روابط عمومی انجمن صنفی ویراستاران
[Best_Wordpress_Gallery id=”21″ gal_title=”قدردانی از ویراستاران در هفتۀ قلم”]
همایش «فرهنگنویسی و ویرایش» روز چهارشنبه 22 شهریورماه 1396 با همکاری انجمن صنفی ویراستاران و مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا برگزار شد.
مدیر این نشست، مهناز مقدسی، دبیر انجمن صنفی ویراستاران، با ادای احترام به علامه علیاکبر دهخدا و دستیارانش و نیز قدردانی از مدیران مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا، این جلسه را از مجموعه نشستهای تخصصی انجمن دانست که قرار است ادامه یابد. وی به سه دورۀ فرهنگهای فارسی اشاره کرد: دورۀ پیش از لغتنامۀ دهخدا، دورۀ لغتنامۀ دهخدا و پیروان او، و دورۀ نوین فرهنگنگاری با تألیف فرهنگ فارسی سخن. وی این فرهنگ را نقطۀ عطف فرهنگنویسی نوین در زبان فارسی خواند و از استاد انوری که پایهگذار این شیوه بود دعوت به سخنرانی کرد.
استاد حسن انوری از اهمیت آثار مهمی زبان فارسی که در حفظ این زبان یاری کردند سخن گفت، بهویژه شاهنامۀ فردوسی و آثار فارسی پیش از آنکه در تثبیت زبان فارسی کمک کند گواه غنای زبان فارسی در نخستین آثار ادب فارسی است. وی گفت واژگان مندرج در متون کهن زبان فارسی برای فرهنگنویسی مانند گنجینه است. کسی که میخواهد لغتنامۀ فارسی بنویسد یا فرهنگی را ویرایش کند باید متون قدیم را بارها و بارها خوانده باشد، شاهنامه، گلستان، تاریخ بیهقی، کلیله و دمنه و تمامی متون کهن فارسی را خوانده باشد، با ظرافتهای زبان فارسی آشنا باشد و در تدوین یا ویرایش فرهنگ از این توانایی خود یاری بجوید. پس از سخنرانی ایشان، فریبرز مجیدی، رئیس هیئتمدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران، لوح عضویت افتخاری انجمن را به استاد حسن انوری تقدیم کرد.
دومین سخنران این نشست، حسن هاشمی میناباد، پژوهشگر حوزۀ فرهنگنویسی، در سخنرانی خود با عنوان «ویرایش خوشههای واژگانی در فرهنگنویسی» گفت که در دو دهۀ اخیر در فرهنگنگاری تغییراتی اساسی پدید آمده و نظریاتی مطرح شده است که بسیاری از آن بیخبرند. متأسفانه فرهنگنگاری در ایران در طول زمان پیشرفت کرده، اما در عرض و عمل کمتر وسعت داشته است. بیشترِ فرهنگهای منتشرشده تجدیدچاپاند یا با اضافاتی منتشر شدهاند. وی از اهمیت خوشههای واژگانی در تدوین فرهنگها گفت و افزود که با تعیین خوشههای واژگانی میتوان خویشاوندی واژگان و تناظر و ارجاعات آنها را یافت. واژگان زبان صرفاً فهرستی از عناصر، اقلام پراکنده و بیربط به یکدیگر نیستند، بلکه در حوزههایی سامانیافتهاند که ارتباط متقابلی با هم دارند. هاشمی میناباد افزود که فرهنگها کلنگرند و باید کل واژگان را در نظر بگیرند و به روابط آنها توجه کنند. تغییر نظام فرهنگنویسی موجب میشود که مجموعهای از اتفاقات در یک فرهنگ رخ بدهد. مثلاً برای واژۀ «فرش» باید به واژگان مرتبط با آن مانند «گلیم، زیرانداز، تاروپود، انواع فرش، نقشمایه» توجه داشت چون در تعریف آنها یک عنصر مشترک دخیل است. وی افزود که توجه به خوشههای متعدد واژگان در تدوین فرهنگها نیاز به ظرافتهایی دارد. با شناسایی آنها میتوان به یکدستی در تعریف، دقت و صحت در تعاریف، کنترل حجم و میزان اطلاعات برای هر مدخل و یافتن الگوهای دقیق و مناسب در تعاریف دست یافت. هاشمی میناباد در مورد جایگاه ویراستار گفت: ویراستار یک فرهنگ وقتی صفحات آخر فرهنگ را ویرایش میکند باید به صفحات اول رجوع کند و مشترکات خوشههای واژگانی را مقایسه کند تا بتواند تناقضها، ناهمگونیها در تعاریف و ارجاعات، شیوههای نگارش مدخلهای مرتبط را بیابد و گزارش یا اصلاح کند.
سعید لیان، پژوهشگر و ویراستار فرهنگ جامع زبان فارسی، با عنوان «تفاوتهای ویرایش فرهنگ با ویرایش متون دیگر»، گزارشی از تجارب خود در فرهنگ جامع و مجلۀ نامۀ بهارستان، عرضه کرد. وی گفت ویراستار فرهنگ به اندازۀ دیگر آثار امکان دخل و تصرف در متن را ندارد، باید تابع شیوهنامه و تابع قوانینی باشد که در تدوین فرهنگ قبلاً تدوین شده و تعریف کلمه را با شاهدهای آن مقایسه کند. در حقیقت، ویراستارِ فرهنگ دخیل در محتواست. ویراستار در یک فرهنگ همان «فرهنگنگار» یا «تعریفنگار» است. اگر در متون دیگر ویراستار برای بهبود متن تلاش میکند، در فرهنگ باید برای صحت مطالب و سهولت استفادۀ مخاطب تلاش کند. داشتن شمّ زبانی قوی، سواد ادبی، دقت فراوان در تشخیص خطاها از مهارتهای مهمی است که در ویرایش فرهنگها باید داشت. وی گفت فرهنگها خالی از خطا و اشتباه نیستند و ارجاع دادن به آنها در فرضیهها یا نتیجهگیریهای متقن علمی صحیح نیست، چون فرهنگ فقط راهنمای ابتدایی مسیر است، ابهامهای ذاتی کلمات، معانی ضمنی آنها، کاربردهای خاص سخنوران، گاه در فرهنگها ذکر نمیشود. فرهنگها در ثبت دقیق برخی مسائل مانند دستور و معنا صددرصد موفق نیستند. لیان گفت همانطور که در فرهنگنگاری باید به سمت پیکرههای زبانی رفت، در ویرایش هم باید به سمت پیکره رفت و از اِعمال سلیقه پرهیز کرد. لیان در پایان اشاره کرد که در سالهای اخیر عدهای در امر فرهنگنگاری همکاری دارند که برای داشتن شغل به این حرفه روی آوردهاند، و متأسفانه از سواد کافی، تجربه، نظام دستیاری، شمّ زبانی و توانایی جامع برخوردار نیستند و این امر به فرهنگنویسی لطمه میزند.
فرهاد قربانزاده، فرهنگنویس و پژوهشگر، در سخنرانی خود با عنوان «پیشنهادهایی برای ویرایش فرهنگ فارسی معین» به اهمیت پیکره در فرهنگنویسی پرداخت و گفت همۀ فرهنگها نیاز به ویرایش مجدد و تجدید چاپ دارند، زیرا دائماً در زبان فارسی واژههای نو ساخته یا وارد میشود، واژگان دچار گسترش معنایی یا تحدید معنایی میشوند، واژگان کهن از زبان فارسی رانده میشوند و بسیاری عوامل دیگر ضرورت ویرایش فرهنگها را تأیید میکند. ویراستارانِ فرهنگها باید تلاش کنند فرهنگ را به واقعیتهای زبانی نزدیک کنند. ویرایش فرهنگ با تصحیح متن تفاوت اساسی دارد. همانطور که برای تدوین فرهنگها شیوهنامههای دقیقی باید نوشته شود، برای ویرایش آنها نیز باید شیوهنامه تدوین شود. هر فرهنگ شامل سه قسمت «پيشْمتن»، «ميانْمتن» و «پسْمتن» است. داشتن نظام ارجاعات، تعیین شیوۀ رسمالخط، ریشهشناسی، آوانوشت، کوتهنوشت از مواردی است که باید برای آن راهکاری تعیین شود. وی نرمافزار پرلکس را، که خود برای تألیف فرهنگ فارسی روز (در دست تدوین) طراحی کرده است، معرفی کرد. قربانزاده ویرایش فرهنگ فارسی معین را در دو سطح بررسی کرد: سطح اول شامل زدودن غبار زمان از تعاریف و واژگان، اصلاح لایههای معنایی، اصلاح رسمالخط، شفافکردن برخی تعاریف، حذف مترادفهای قدیمی، اصلاح ترتیب الفبایی، اصلاح نظام ارجاعات، تعیین برچسبهای موضوعی برای واژگان؛ سطح دوم آن، که کار دشوارتری است، تعریف نظام خوشهای در این فرهنگ است و هماهنگی میان تعاریف خوشههای زبانی مثلاً یکدستی در جملات برای تعریف صفتها، اسامی میوهها، نام جانواران، سورههای قرآن؛ افزودن کلمات جاافتاده؛ روزآمدکردن معانی کلمات و کارهای دیگری که این فرهنگ را برای مخاطب امروز کارآمد کند. وی افزود که این امر بسیار دشوار است و شاید در توان مجموعۀ شایستهای چون مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا باشد.
سپس اکرم سلطانی، سرپرست بخش تألیف لغتنامه، و بهروز صفرزاده، فرهنگنویس و همکار لغتنامه، از تجربههای ویراست دوم لغتنامۀ دهخدا سخن گفتند. خانم سلطانی دربارۀ تجدیدچاپ دورۀ 50جلدی لغتنامۀ دهخدا در اواخر دهۀ 1360 گفت و تعصبی که استادانی چون دکتر شهیدی و دکتر ستوده در عدم دخالت در نوشتههای دهخدا داشتند. وی گفت تجدید چاپ لغتنامه، با حروفچینی کامپیوتری و صفحهآرایی جدید، در ابتدا به علت کمبود بودجۀ مالی و دشواری کار با مخالفت مواجه شد و اگر مدیر انتشارات روزنه، علیرضا بهشتی، این مسئولیت را نمیپذیرفت و پرداخت هزینۀ هنگفت آن را عهدهدار نمیشد، چاپ کنونی لغتنامه امکانپذیر نبود. سلطانی از نمونهخوانیهای چندین و چندبارۀ لغتنامه گفت که در حین نمونهخوانی گاه متوجه خطاهایی میشدند و گزارش آن را به دکتر شهیدی میدادند اما قرار بود دخلوتصرفی در متن نشود، تا آنکه حتی اغلاطی در آیات یا سورههای قرآن یا شمارۀ آنها یافته شد و وقتی دکتر شهیدی اصلاح آن را جایز دانست، امکان اصلاح دیگر خطاها صادر شد، لذا در حین نمونهخوانی اگر جملهای گنگ یا نامفهوم، شاهدی نامرتبط با معنی، خطایی املایی مشاهده میشد، با نظارت دکتر شهیدی و دکتر ستوده آنها را اصلاح میکردند. سلطانی به اهمیت ویرایش فرهنگها و ویرایش لغتنامۀ دهخدا اشاره کرد، اما گفت که این موضوع نیازمند بودجۀ فراوان و زحمات بسیاری است. وی اشاره کرد که در حال حاضر مؤسسۀ لغتنامه در تلاش است لغتنامۀ فارسی را تدوین کند که تاکنون تا حرف «ب» منتشر شده است. برای ویرایش فرهنگ فارسی معین نیز پیشنهادهایی به مؤسسه شده، اما این امر منوط به رضایت فرزند دکتر معین، مهدخت معین، خواهد بود و سرمایهگذاری بخش خصوصی.
بهروز صفرزاده نیز از سابقۀ همکاری خود با مؤسسۀ لغتنامه از سال 1373 گفت که با نمونهخوانی نمونههای تایپی، به جمع همکاران این مؤسسۀ پیوسته است. وی گفت هیچ فرهنگی خالی از خطا و اشتباه نیست و البته در حجم وسیعی که لغتنامۀ دهخدا دارد میزان اغلاط آن قابل چشمپوشی است و آنطور که برخی مدعی شدهاند، لغتنامۀ دهخدا خطاهای زیادی ندارد. وی اشاره کرد که در موارد بسیاری، هنگام نمونهخوانی خطاهایی در تعریف دستوری واژگان، فارسی یا عربی بودن آنها، شواهد و اشعار یافته میشد که تا حد امکان این موارد برطرف شد. صفرزاده، که خود عضو هیئتمدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران است، اهمیت دقت و شمّ زبانی و توانایی و تسلط ویراستار فرهنگ بر متون کهن و اصول و روشهای فرهنگنویسی را از اولویتها دانست.
در بخش پرسش و پاسخ، سلطانی در پاسخ به مشکلات نسخۀ دیجیتال (سیدی) لغتنامۀ دهخدا گفت که این نسخه در ابتدا زیر نظر سازمان لغتنامه تدوین شد، البته چون نسخۀ کامپیوتری لغتنامه در برنامۀ زرنگار حروفنگاری شده بود و قابلیت انتقال به نسخۀ الکترونیک را نداشت دشواریهای بسیاری پدید آمد که همین دشواری موجب مشکلاتی است که امروز کاربران با آن مواجهاند. متأسفانه در طول این سالها نظارت و همکاری اعضای مؤسسۀ لغتنامه با مجموعهای که چاپ دیجیتال لغتنامه را برعهده داشتند قطع شده و فقط نگاه تجاری در انتشار نسخۀ دیجیتال حاکم است، ضمن آنکه کپیهای غیرقانونی در وبگاهها، بدون نظارت مؤسسۀ لغتنامه، از آسیبهای این امر است.
دکتر انوری از ضرورت ویرایش فرهنگ بزرگ سخن گفت و اینکه متأسفانه به علت سنگینی هزینۀ آن، ناشر این امکان را ندارد. وی در پاسخ به تدوین فرهنگهای 20 یا 30 جلدی که در حال حاضر در حال تدویناند گفت این امر چندان پسندیده نیست که برای تألیف فرهنگی جامع، که زمان انتهای آن معلوم نیست، اقدام شود. شاید شایسته باشد شیوههای دیگری برای سرعتبخشیدن به تدوین فرهنگها اندیشید. غلامحسین صدری افشار، فرهنگنویس، که در این نشست حضور داشت، تأکید کرد که انتشار فرهنگهای به صورت جلدجلد کاری خطاست و فرهنگ یک کل است و وقتی به حرف «ی» میرسد، باید دوباره از «آ» و «الف» بازبینی شود و خوشههای واژگانی و روابط واژگان و ارجاعات دیده شود. هاشمی میناباد در تأیید این مطلب به توجه فرهنگنگاران به خوشههای واژگانی قبل از تدوین فرهنگها و حتی پس از انتخاب مدخلها اشاره کرد. دیگر سخنرانان نیز پاسخگوی سؤالاتی بودند.
این نشست با جمعبندی مطالب زیربه پایان رسید:
ویراستار فرهنگِ لغت باید از مهارتهای فرهنگنویسی، دانشِ و تسلط بر متون کهن، و شم زبانی بالا برخوردار باشد و سالها نیز دستیار استادان یا همکار در مجموعههای فرهنگنگاری باشد.
ویرایش فرهنگ امری محتوایی است و ویراستار درگیر محتوا میشود.
ویراستار فرهنگ بهکلی با ویراستار متون دیگر تفاوت دارد.
در تدوین و نگارش فرهنگها باید از نظامهای جدید فرهنگنویسی بهره برد.
هیئتمدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران برای قدردانی از زحمات استاد پرهام در تأسیس این انجمن و اعلام گزارش فعالیتهای انجامگرفته، خدمت استاد رسیدند. در این دیدار استاد پرهام از اهمیت ویرایش در ارتقای آثار گفت و به تلاشهای بیسرانجامی که سالها پیش، به همت کریم امامی برای تشکیل جامعۀ ویراستاران انجام شده بود اشاره کرد. استاد پرهام گفت که ویرایش، پیش از مؤسسۀ فرانکلین، در انتشارات نیل پا گرفت و به اعتباری، نخستین ویراستار در نشر ایران آقای [ابوالحسن] نجفی است. در انتشارات نیل، کتابهای محمد قاضی ویرایش میشد. استاد پرهام از آثار خود که ویراستۀ آقای نجفی بود گفت کتاب رئالیسم و ضدرئالیسم (تألیف سیروس پرهام) را آقای نجفی ویرایش کرد و وی، علاوه بر مقابلۀ متن و اصلاحات ضروری، ضبط فارسی اسامی نویسندگان فرانسوی و آلمانی را اصلاح کرده بود. این کتاب را انتشارات نیل منتشر کرد. کتاب قالی بولوردی نیز، که آقای پرهام در سال 1352 به انتشارات فرانکلین داده بود، به آقای نجفی برای ویرایش سپرده شد.
استاد پرهام افزود اگر بخواهیم دایرۀ ویرایش را وسعت دهیم و خوانندگان آثار و کسانی را که در مورد محتوای کتابها نظر میدادند در دایرۀ ویراستاران قرار دهیم، پیشینۀ ویرایش به خیلی قبلتر از اینها میرسد.
استاد سیروس پرهام برای تثبیت جایگاه انجمن ویراستاران در بین مراکز نشر توصیههایی کردند، از جمله
تقویت عضویتها و قدرت بخشیدن به انجمن به کمک یافتن اعضای بیشتر
تعیین حدود و ثغور ویرایش و مسئولیت ویراستار در کارها
تعریف ارتباط ویراستار با نسخهپرداز و تعیین وجوه اشتراک و افتراق این دو مسئولیت
تعیین حدود وظیفۀ ویراستار در متنهای ترجمهای و میزان ویرایش مقابلهای
استاد پرهام گفت بهتر است منابع مناسب و مقالات حوزۀ ویرایش را جمعآوری کنیم، ضمن آنکه برخی مقالات هست که مستقیم به ویرایش ارتباط ندارد، اما حاوی نکاتی در ویرایش است، مثل نقدهایی که بر تصحیحهای دیوانهای شعری میشود که از جهاتی نوعی ویرایش محسوب میشوند.
در پایان، هیئتمدیرۀ انجمن صنفی ویراستار، با تقدیم لوحی، از استاد پرهام درخواست کردند که نخستین عضو افتخاری این انجمن شوند و استاد پرهام نیز، طی یادداشتی، این عضویت افتخاری را پذیرفتند.