ثبتنام تکدرس ششمین دورهٔ جامع آموزش فشردهٔ ضبط اعلام و نمایه
مدرس: هومن عباسپور
شنبهها، ساعت ۱۶ تا ۱۹:۳۰
۶ جلسه (۳ هفته)
نحوهٔ برگزاری: برخط
برای ثبتنام به شمارهٔ آموزش در واتسپ، تلگرام یا بله پیام بدهید.
۰۹۳۹۶۵۴۴۷۹۸
بیستمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد.
بیستمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد. مطالب درجشده در اين شماره بدین قرار است: صفحۀ اول، مطالبی از زبان مدرسان دورۀ ویرایش و نگارش متون کودک و نوجوان و گزارش جلسۀ هیئتمدیره؛ صفحۀ دوم، سرمقاله و گزارش کمیسیونها؛ صفحۀ سوم، گفتوگو با هومن عباسپور در مورد دشواریهای ضبط اعلام؛ صفحۀ چهارم، ویرایش صوری و مسئولیتهای ویراستار، سؤال هفته و موفقیت اعضا.
متن کامل خبرنامه را اینجـــــا مطالعه کنید.
یادنامۀ استاد اسماعیل سعادت، ضمیمۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد.
استاد اسماعیل سعادت در عمر طولانی و پربرکت خود موفق شد کارهای دشوار و سترگی را به انجام برساند. او مترجمی بینظیر و ویراستاری بیبدیل بود. استاد سعادت از پیش از تأسیس انجمن صنفی ویراستاران همراه انجمن بودند و پس از تأسیس عضو افتخاری انجمن شدند. جای بسی خرسندی است که در دومین مراسم «تقدیر از پیشکسوتان ویرایش» در نمایشگاه کتاب تهران (اردیبهشت ۱۳۹۷) فرصتی فراهم شد که اعضای هیئتمدیرۀ انجمن از این استاد گرانمایه تقدیر کنند. استاد همیشه یاریرسان و راهنمای انجمن بودند و از هیچگونه کمکی دریغ نمیکردند. بنابراین، دبیرخانۀ انجمن تصمیم گرفت به پاسداشت استاد، در سالروز تولدشان (ششم مهرماه)،ویژهنامهای منتشر کند و از دوستان، نزدیکان و همکاران ایشان درخواست کرد که خاطرات و دانستههای خود را از استاد در مقالهای کوتاه به دفتر انجمن بفرستند تا در ویژهنامۀ مذکور گنجانده شود.
در این یادنامه مطالب زیر را خواهید خواند:
به یاد استاد اسماعیل سعادت (اصغر مهرپرور)
در شناخت اسماعیل سعادت
سعادت تا ابد (ناصر فکوهی)
غروب آفتاب سعادت (آمنه بیدگلی)
درگذشت مترجم و ویراستار بیجانشین (سیدعلی آلداود)
کوشندهای تمام وقت برای فرهنگ ایران (ایران گرگین)
به یاد استاد اسماعیل سعادت (مهشید نونهالی)
سیمای استاد سعادت در مروارید اندیشه (پیمانه صالحی)
حافظان روح زبان فارسی (انسیه جلالوند)
آموزههای سعادت (مهناز مقدسی)
مادح خورشید (جواد رسولی)
سعادتِ دیگران (هومن عباسپور)
سی سال یا پنجاه سال؟ (کوشا وطنخواه)
ویرایش و ترجمه از زبان اسماعیل سعادت
چند نمونه از ترجمههای اسماعیل سعادت
دو مقاله از استاد سعادت:
زبان فارسی ممیِّز ذیروح از غیرذیروح
مقالۀ «را»ی بعد از «یا»ی نکره
مرور خاطرات به روایت تصویر
#یادنامه #اسماعیل_سعادت #سعادت #اصغر_مهرپرور #ناصر_فکوهی #آمنه_بیدگلی #سیدعلی_آل_داود #ایران_گرگین #مهشید_نونهالی #پیمانه_صالحی #انسیه_جلالوند #مهناز_مقدسی #جواد_رسولی #هومن_عباسپور #کوشا_وطنخواه #انجمن_ویراستاران #انجمن_صنفی_ویراستاران #انجمن_صنفی #انجمن_صنفی_ویراستاران_ایران #آموزگاران #ویرایش #خبرنامه #ویژه_نامه_استاد_سعادت #سمیه_حسنی #شناخت_سعادت #مروارید_اندیشه #همای_سعادت #قاصد_مرکز_نشر_دانشگاهی #جشن_نامه_استاد_سعادت
محل انتشار وبگاه خوابگرد
دکتر میرشمسالدین ادیبسلطانی پزشک، فیلسوف، ریاضیدان، منطقدان، زبانشناس، موسیقیدان، نقاش، مترجم ایرانی است. اینها فقط برخی از مهارتها و القاب اوست، ولی او پیش از هر چیز یک انسان والاست. در زندگیام هیچکس را در توانایی و درک حیرتانگیزتر از او ندیدهام. به قول استاد عبدالحسین آذرنگ، ادیبسلطانی استثنای آفرینش است.
اولین بار در اوایل دههی ۱۳۸۰ که میزبانش بودیم و میدانست که به شاهنامه علاقهمندم و از من پرسید آیا کلماتی هست که فردوسی، به ضرورت وزن، تغییرشان داده باشد؟ برایش از «برزفری» و «گیسفری» گفتم که «فریبرز» و «فریگیس» شده و از معبد «نوبهار» که اصل هندیاش «نَوَویهَره» بوده. با آنکه میدانستم همهی اینها و بسیاری چیزهای دیگر را هم که من نمیدانم میداند و با همهی فضل و دانش و نبوغ رشکبرانگیزش، مثل دانشجویی علاقهمند، به چشم و دهان من نگاه میکرد و با دقت گوش میداد و انگار واقعاً ــ که مطمئنم واقعیتی نداشت ــ دارد از من میآموزد! با آنهمه بزرگی، فروتنیاش آموختنی است.
کارهای او، فارغ از زبان خاصش که برای همه مفهوم یا آشنا نیست، همیشه آغاز یک تحول بوده است. من خود از موافقان سرهنویسی نیستم، ولی بر این باورم که سرهنویسان غالباً زبان فارسی را به پیش بردهاند و بارورترش کردهاند و امکانات مغفول آن را نشان دادهاند.
کتاب راهنمای آمادهساختن کتاب را هنگامی نوشت که هنوز شیوهنامهی ویرایش در ایران به شکل امروزی وجود نداشت و عجبا که پایان تألیف این کتابِ سترگ همزمان شده بود با انتشار ویراستِ سیزدهم شیوهنامهی شیکاگو، معتبرترین شیوهنامهی ویرایش و آمادهسازی کتاب و مقاله در جهان. اما ادیبسلطانی، که شیکاگو را هنوز ندیده بود، کتاب خود را چنان از آب درآورده بود که انگار این دو کتاب یک ساختار مشابه دارند. خودش میگفت که علت این تشابه آن بود که ما از دو مسیر منطقی پیش رفتیم و به یک نتیجهی واحد رسیدیم.
و حیرتآورتر اینکه وقتی میخواست منطق ارسطو (ارگانون) را از یونانی باستان به فارسی ترجمه کند، ایلیاد هومر را در دست گرفت و تا مدتی متنِ ایلیاد را با صدای بلند در خانه میخواند تا به فضای یونان باستان برگردد و سرانجام بر اساس متن یونانیِ ارسطو و به کمک سیزده ترجمهی ارگانون، به روسی و انگلیسی و آلمانی و …، ترجمه را آغاز کرد. ترجمهی متن عربی ارگانون که هنوز هم معتبرترین ترجمهی عربیِ این کتاب است به قلم حُنَین بن اسحاق، مترجم و پزشک قرن سوم هجری، بود. و عجبا ادیبسلطانی بعداً جایی خوانده که حُنَین هم در خیابانهای بغداد ایلیادِ هومر را در دست میگرفته و با صدای بلند میخوانده است. دو مترجمِ یک کتابِ واحد با هزار و صد سال فاصلهی زمانی یک تجربهی مشترک داشتهاند.
نمیخواهم هرآنچه در این سالها در محضرش آموختم و از او شنیدم بنویسم. خودش کتابی خواهد شد، ولی از امانتداری عدول خواهم کرد. همینقدر کافی است.
تولدش در بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۱۰ است و این حکیم خردمند، این پیر فرزانه در آستانهی نودسالگی است. دو سه سالی است که دیگر توانِ آن پیادهرویهای طولانیِ ارسطویی را ندارد. برای وجود نازنینش آرزوی تندرستی میکنم. سایهاش مستدام باد.
هومن عباسپور
نشست «آسیبشناسی زبان فارسی در آثار علمی و دانشگاهی» روز پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸، در سالن ناشران دانشگاهی، در سیودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، برگزار شد.
در آغاز نشست، سیدمهدی صادقینژاد، مدیر آموزش ناشران دانشگاهی، ضمن خوشآمدگویی به اعضای انجمن صنفی ویراستاران که برگزارکنندۀ این نشست بودند و نیز قدردانی از حضور سخنرانان، این نشست را زمینۀ همکاری بین انجمنها دانست. وی به اهمیت و جایگاه ویرایش و تأثیر آن در کتابهای علمی و دانشگاهی و نیز اهمیت آن در تدوین پایاننامهها اشاره کرد و گفت، با انتشار انبوهی از آثار کممحتوا و پرمشکل، مسئولیت انجمن ویراستاران بیش از پیش خواهد بود.
هومن عباسپور، نایبرئیس هیئت مدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران و دبیر نشست، مشکلات و آسیبهای آثار علمی و دانشگاهی را برشمرد و به این نکته اشاره کرد که کتابهای دانشگاهی سهم وسیعی از نشر را در بر میگیرند و با توجه به اینکه سرعت انتشار آنها باید هماهنگ با سرعت تدوین دروس و رشتههای دانشگاهی باشد، ویرایش این کتابها را امری مشکل و در عین حال ضروری دانست. وی از سخنرانان خواست دیدگاههای خود را دربارۀ کتابهای دانشگاهی و مشکلاتی که در این کتابها هست مطرح کنند.
مسعود پایدار، مدیر نشر کتاب دانشگاهی و از نخستین مشوقان تأسیس انجمن صنفی ویراستاران، در مورد اقتصاد و مدیریتِ نشر صحبت کرد و گفت، در ابتدای ورودم به کار نشر، زمانی که بحث ویرایش کتابهای دانشگاهی مطرح شد، گفته شد که کتابهایی که بیش از ۲۰درصد احتیاج به ویرایش دارند نپذیرید. چون ویراستار متخصص برای ویرایش محتوایی نداشتیم، ویرایشهای تخصصی را به مترجمان که خودشان متخصص بودند واگذار کردیم و ویرایش عمومی بیشتر مد نظرمان قرار گرفت و این نوع ویرایش را جدی گرفتیم. در سالهای اخیر محاسبۀ هزینههای تولید، که ویرایش هم یکی از آن هزینههاست، بسیار بالا رفته و چون نمیتوانیم از ویرایش صرفنظر کنیم ناچار شدیم شمارگان کتابها را به یکدهم کاهش دهیم و ویراستاران مقیم را به ویراستاران دورکار تبدیل کنیم. پایدار افزود که در این سالها متوجه شدم که کمگذاشتن در ویرایش و شتاب در تولید نتیجهاش کمشدن مخاطب کتابهاست. پایدار به شمار ۹۰درصدی کتابهای ترجمهای در رشتههای علوم پایه اشاره کرد و اینکه این کتابها به زبان اصلی باید بهسرعت خریداری و در اختیار مترجمان خبره قرار گیرد و در زمان اندک فرایند تولید آن طی شود. وی به مشکلات متعدد نشر دانشگاهی اشاره کرد و پیشنهاد کرد برای درک درستتر از سازوکار کتابهای دانشگاهی و ویرایش آنها بهتر است ارتباطی میان صنوف برقرار شود و این نشست زمینهساز این گفتوگوها باشد.
عبدالامیر نبوی، معاون پژوهشی مرکز نشر دانشگاهی، در ابتدای سخن این شعر باستانی پاریزی را خواند که «مریضی بهتر از بیمارداری، نوشتن بهتر از ویراستاری» و ادامه داد که پیشتر استادان و ناشران معتبری داشتیم که بسیار باوسواس و دقیق بودند و کتابها را به نحو احسن ویرایش میکردند، اما الآن آن ناشران نیستند و آن افراد نیز وجود ندارند، در نتیجه آثار ضعیفی منتشر میشود. یک زمانی کسانی مثل محمدعلی فروغی را داشتیم که سیر حکمت در اروپا را نوشت و تأثیری عمیقی در میان اهل فرهنگ گذاشت. در دورههایی نیز افراد مؤثری حضور یافتند که دقت علمی برایشان مهم بود، اما متأسفانه امروزه با کسانی مواجهایم که در کتابهای ترجمهشده نه زبان مبدأ را خوب میدانند و نه به زبان فارسی مسلطاند، نحوۀ استفاده از منابع را نمیدانند، به اصالت اثر پایبند نیستند، از سرقت علمی ابایی ندارند و مواردی از این دست موجب شده خیلی وقتها به نویسنده و مترجم اعتماد نکنیم. یک موردی پیش آمده بود که کتاب در مراحل پایانی و آمادۀ انتشار بود که ویراستار، درحین ویرایش در قسمت منابع، متوجه شد اطلاعات کتاب با روش کپی و انتقال صورت گرفته و سرقت علمی است. به محض اطلاع از این موضوع انتشار کتاب را متوقف کردیم و این ضرر را پذیرفتیم که کتاب را چاپ نکنیم.
نبوی اضافه کرد که مشکلات بسیاری در کتابهای دانشگاهی وجود دارد، از جمله اینکه مترجم در زبانهای مختلف نداریم، مثل ایتالیایی، فرانسوی و آلمانی و یا اگر باشد، آنان از زبان کتابهای علمی بیاطلاعاند. ضعیفشدن ناشران دولتی، تسلط نداشتن مترجمان بر زبان علمی و زبان مبدأ، مسئلۀ حقوق مالکیت فکری که هنوز مشخص نیست، ضعف مالی ناشران خصوصی، نداشتن سیاست مشخص از سوی نهادهای تصمیمساز همگی به این مشکلات دامن میزند. نمونهاش اینکه ما در حال حاضر ۱۸ نهاد متولی زبان فارسی در کشورهای خارجی داریم که خود باعث ایجاد تشتت میشود و گویی زبان فارسی متولی ندارد. شاید بهتر باشد راهحل این مشکلات را از نهادهای مدنی و انجمنهای غیردولتی و غیروابسته بخواهیم و از آنان کمک بگیریم چون این نهادها گرفتار بوروکراسی نیستند و سریعتر عمل میکنند. ناشران خصوصی اگر آگاه باشند و درست عمل کنند، بهتر از بخش دولتی میتوانند مشکلات را حل کنند و در حفظ زبان فارسی مؤثر باشند. نبوی افزود در حال حاضر ناشران معتبر از هزینهکردن ابایی ندارند، اما در انتخاب مترجم و نویسنده و ویراستارِ حرفهای کوتاهی میکنند و نتیجه آنکه هزینه میکنند، اما درست هزینه نمیکنند. کتاب خوب منتشر کردن در حقیقت احترام گذاشتن به مخاطب است و ناشرانی که به مخاطب اهمیت میدهند مخاطبان خود را حفظ میکنند. دکتر نبوی در بخش دیگر از سخنان خود گفت که متأسفانه معیارهای کمّی برای دانشگاهیان و شرایط سخت هیئت علمیشدن موجب شده که کیفیت در آثار به کمیت تقلیل یابد. رتبههای دانشگاهی و انبوه دانشجویان نیز به مجموعۀ مشکلات دامن زده است.
مهدی قنواتی، مدیر آموزش فرهنگستان زبان و ادب فارسی و رئیس کمیسیون آموزش انجمن صنفی ویراستاران، از ویژگیهای کتابهای علمی و دانشگاهی گفت. یکی از این ویژگیها تهیۀ «نمایه» است که از کتابهای دانشگاهی به نشر ما وارد شد. در کتابهای ادبی نیازی به داشتن نمایه نیست، اما نمایه در کتاب علمی ضرورت دارد. واژهنامههای یکزبانه و دوزبانه و توصیفی هم خاص کتابهای دانشگاهی است که در انتهای کتاب قرار میگیرد و راهگشای مترجمان است. جدول و نمودار هم از ویژگیهای دیگر کتابهای دانشگاهی است، خصوصاً رشتههای فیزیک، ریاضی، شیمی و علوم پایه. مسائل استنادی و مرجعشناسی نیز از ویژگیهای بارز کتب دانشگاهی است و اغلب تخلفهایی علمی از طریق همین بخش صورت میگیرد. در کتابهای دانشگاهی با گونۀ «زبان معیار» مواجهایم که زبان علمی است. گونههای زبانی شامل زبان معیار، زبان ادبی، زبان عامیانه و کوچهبازاری است. در کتابهای دانشگاهی و علمی باید به گونۀ معیار نوشت و نباید از زبان معیار خارج شد. مهمترین ویژگی زبان معیار وحدتبخش بودن آن است که در حال حاضر زبان فارسی زبان معیار و رایج در کشور ماست. در متون علمی ما با دو دسته واژه مواجهایم که معمولاً مرز آنها اشتباه میشود؛ یکی واژههای عمومی که در نوشتههای علمی رایج است و دیگری اصطلاحات علمی است که شناخت آن بسیار مهم و ضروری است. مرز بین واژه و اصطلاح را باید شناخت. برخی کاربران متون دانشگاهی واژههای عمومی را اصطلاح تلقی میکنند و تعمد دارند که ضبط غربی آن را بهکار ببرند، در حالیکه خیلی وقتها آن واژه عمومی است و اصطلاح نیست و معادل مناسب و دقیقی برای آن در زبان فارسی تعیین شده است. متأسفانه به کار بردن واژههای غربی برای بالا بردن سطح دانش مترجمان در ترجمهها رواج یافته است و اسمش را اصطلاح گذاشتهاند. آگاهی از اصطلاحشناسی برای ویراستاران واجب است. چون بسیاری از کتابها که برای ویرایش به ویراستاران سپرده میشوند کتابهای علمی هستند.
قنواتی افزود برای تشکیل دورههای ویرایش کتابهای دانشگاهی باید فصول و سرفصل کتابها را دانست. شیوۀ کارگاهی خاص متون دانشگاهی است. باید اصطلاحشناسی در دورههای آموزشی دیده شود، ساختار کتاب دانشگاهی باید تعیین شود، شناخت زبان علم و جنبهها و صرف و نحو زبان هم باید جدی گرفته شود.
نازنین خلیلیپور، رئیس کمیسیون امور ویرایشی انجمن صنفی ویراستاران، به مسائل نحوی و زبانی متون علمی و دانشگاهی و برخی مشکلات محتوایی آنها پرداخت. وی به پیشینۀ زبان فارسی و تغییرات زبانی و نحوی از قرن چهارم تا امروز اشاره کرد. قرن چهارم نثر ساده و بیتکلف بود و در دورههای بعدی، سلجوقی و تیموری رفتهرفته آرایههای ادبی وارد زبان شد و از روانی و سادگی متون کاسته شد، در دورۀ صفوی واژههای ترکی وارد زبان شد. در دورۀ قاجار ما با تحولاتی مواجه شدیم: ورود دستگاه چاپ، انتشار روزنامه، ظهور تلگراف، تأسیس دارالفنون و ارتباط با استادان خارجی همهچیز را تغییر داد. در سالهای اخیر، با گسترش تحصیلات دانشگاهی و فضاهای باز مجازی این امکان به وجود آمده که همه کتاب بنویسند و ترجمه کنند که هم خوب است و هم بد. در بعضی از رشتهها، مثل پزشکی، مجموعهای از واژهها به زبان فارسی وارد شده است که مترجمان اغلب از کاربرد معادلهای فارسی برای آنها پرهیز میکنند. خلیلیپور مطرح کرد که مشکلات متعددی در متون دانشگاهی وارد شده که هم در سطح واژگان، هم نحو و هم معنایی قابل بررسی است. بسیاری از جملات مقالات علمی و پژوهشی قابل فهم نیست. وی چند نمونه از این نوع جملات را خواند و افزود در حال حاضر تعریف درستی از زبان علم وجود ندارد. زبان علم زبانی است که حشو و زوائد نداشته باشد، روشن باشد و انتقال مطلب بهدرستی انجام شود. باید برنامهریزی ملی زبانی را جدی بگیریم. این حرف بیش از ۳۰ سال است که زده شده، اما حرکت جدی و مشخصی در این زمینه صورت نگرفته. در حال حاضر فرقی بین پژوهش جدی و کپیکردن نیست، چون دانشگاهیان درک درستی از مقالۀ علمی ندارند. وقتی رزومهساختن در دانشگاه مهم است وضعیت کتابهای دانشگاهی هم همین است که هست. نگاه کمیتی موجب تولید فلهای شده است. ما در حال حاضر ناشرانی داریم که همه نوع کتاب با موضوعات متنوع چاپ میکنند: فیزیک، شیمی، رمان، شعر، کتاب تاریخی و معلوم است که مترجم و نویسنده و ویراستار متخصص با این تنوع ندارند. خلیلیپور در پایان افزود هر یک از نهادها و مراکز و حتی اشخاص باید در حد توان خود برای رفع این مشکلات بکوشند چون در غیر این صورت این مشکلات حل نخواهد شد.
در پایان این نشست پیشنهاد شد برای یافتن راهکارهای عملی، سه مجموعۀ مرکز نشر دانشگاهی و انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی و انجمن صنفی ویراستاران جلساتی برگزار کنند و این موضوع را با جدیت دنبال کنند.
[Best_Wordpress_Gallery id=”82″ gal_title=”نشست ویرایش در آثار علمی”]
شنبه ۲۴ آذر ۹۷، دومین مجمع انجمن صنفی ویراستاران با حضور اعضای انجمن و نمایندۀ وزارت کار در دفتر انجمن برگزار شد. در این جلسه آقای بهنام رمضانینژاد به عنوان بازرس انجمن و خانم دکتر نازنین خلیلیپور به عنوان بازرس علیالبدل انتخاب شدند.
بعد از انتخاب بازرس، شرکتکنندگان در نشست با اعضای هیئت مدیره دربارۀ برنامههای انجمن گفتوگو کردند. گزارش این گفتوگو در همین وبگاه منتشر خواهد شد.
گزارش تصویری نشست دومین مجمع عمومی عادی انجمن صنفی ویراستاران
[Best_Wordpress_Gallery id=”65″ gal_title=”مجمع ۹۷”]
هرگز توفیق نداشتهام سر کلاسش بنشینم، ولی حق مسلّم استادی بر گردنم دارد. در آن دو سالی که در مؤسسۀ دانشگستر بود، از هیچکس به اندازۀ او نیاموختم. آنجا بود که مقالههای دانشنامهای را نقد میکرد و ما جوانترها پای نقدهایش مینشستیم که خود کلاس درسی بود برای یکیکمان. شیوهنامۀ هرگزمنتشرنشدۀ دانشنامۀ دانشگستر را که مینوشتم، اولین کسی بود که تحریر دومش را فصلبهفصل با دقت میخواند و با صراحت نظر میداد و دقیقترش میکرد و من از او میآموختم. در عین استادی، اگر حتی نکتۀ کوچک تازهای از کسی میشنید، هرگز وانمود نمیکرد قبلاً آن را میدانسته یا به آن فکر کرده و برایش جوابی دارد. برعکس، با تحسین میشنید و از گوینده تشکر میکرد. از آن طرف، خود نیز دانشِ خود را صمیمانه در میان مینهاد و چون شمعی بهخاطر آرمانهای والای فرهنگیاش برای دیگران میسوخت.
اینکه او بهترین نظریهپردازِ نشر در ایران است و یگانه نظریهپردازِ ویرایش در ایران نزدِ آنان که آثارش را خواندهاند حرف تازهای نیست. آشنایی با ویراستاری و نشر اولین کتابی است که هر ویراستاری باید بخواند و استادان و نااستادانم جزو کتابهایی که هر کسی باید بخواند.
عبدالحسین آذرنگ وجوه گوناگونی دارد و سخنگفتن از او آسان نیست. هرآنچه بدان اعتقاد دارد به زبان میآورَد و هرآنچه میگوید بدان رفتار میکند. دیرآشناست و دیرپا، پُرکار است و درستکار. در تمام عمرم، کمتر آدمی به شرافت عبدالحسین آذرنگ دیدهام. افسوس که شاید بسیاری از شاگردان و همکارانش ندانند، پشت این صخرۀ سترگ معرفت، دریایی از شرافت و وارستگی موج میزند.
این یادداشت را برای اینکه خودش بخواند ننوشتهام ــ هرچند پانزدهم آذر تولد اوست ــ ؛ برای نسل تازهنفسی نوشتهام که شاگردان امروز او و خوانندگان آثار اویند و میخواهم آنان بدانند، در این روزگار نامردمی، هنوز مردانی هستند که معنای حرمت مردانگیاند.
تولدش مبارک باد. عمرش دراز و سایهاش برقرار.
هومن عباسپور
امسال در نمایشگاه کتاب در دومین مراسم تقدیر از پیشکسوتان ویرایش از او تجلیل کردیم و ایشان عضویت افتخاری انجمن صنفی ویراستاران را پذیرفت. آن جوانی که نخستین «سرویراستار» ایران بود و در انتشارات فرانکلین اولین گروه ویرایش را مدیریت میکرد امروز ۲۱ مهر ۱۳۹۷ نودساله میشود.
سالها پیش، وقتی سرباز بودم، مقالۀ «اسلیمی» را در دایرهالمعارف فارسی مصاحب خواندم. از آن مقالههای دانشنامهای است که بخشی از ذهن انسان را روشن میکند. بعدها فهمیدم که آن مقاله و تقریباً همۀ مقالههای هنری در دایرهالمعارف فارسی را منوچهر انور نوشته است، اما تا در محضرش حضور نیافتم، نمیدانستم که او بسیار بسیار بزرگتر از کارنامۀ فرهنگی خویش است. در یک جمله منوچهر انور را پدیدۀ کمیابی یافتم: خوشمحضر، شوخ و شنگ، با دهانی گرم و خوشسخن و البته با صدایی بینظیر، با انبانی از تجربههای متنوع، با قلمی دلنشین، خودمانی و صمیمی و فروتن. انور از آن آدمهای بیعقده است. هیچ کم نداشته و هر چه داشته برای زندگیاش و هرچه کسب کرده برای خواستهاش کافی بوده. با آنکه انسانی زمینی و غیرعرفانی است، به معنای واقعی انسان وارستهای است. دیدنِ انور مرا بهیادِ دریابندری انداخت: این دو یارِ غار با آن صفای باطن و روح پاک و فروتنیشان. از اینکه با منِ بیسواد آشنا شده بود احساس شعفی میکرد که خودم لیاقتش را در خود نمیدیدم و بیآنکه تکبری داشته باشد و حرف دلش را پنهان کند، چند بار گفت عجیب است، من هر چه میگویم شما ادامهاش را میدانی و این همدلی در نظرش شگفت میآمد. این را نه از سر تعریف از خود، که فقط برای بیان احساس وَجدی نوشتم که از بابت همدلی با بزرگمردی کسب کردهام که بیش از چهل سال از من بزرگتر است. انور را شخصیتی باتجربه، آگاه، آشنا با بسیاری موضوعات یافتم که بیغلوغش، بیعقده و بیتوقع، از زندگی اجتماعی دوری نگزیده و درِ خانهاش به روی همه باز است و حاضر است تا نیمهشب با مهمانش گپ بزند و بیاموزد و بیاموزاند. کاش وقتی پیر شدم ــ اگر بمانم ــ ، شخصیت سالم و اجتماعی و خندان انور را به یاد داشته باشم و پیرانهسر نه فضلم، که فضلی ندارم، بلکه قدری اخلاقم شبیه او باشد.
باری، امروز منوچهر انور نودساله میشود. از اینکه چنین وجود دوستداشتنی و شریفی در میان ماست از روزگار شاکرم و برایش سلامت و طول عمر آرزو میکنم.
هومن عباسپور
[Best_Wordpress_Gallery id=”39″ gal_title=”منوچهر انور-۲”]
استاد جلال خالقی مطلق، صاحب معتبرترین تصحیح شاهنامه، بیش از چهل سال از عمر خود را صرف تصحیح و شرح این مهمترین اثر فرهنگ ایران کرد و امروز به همت او متنی از شاهنامه در دست داریم که بیش از هر تصحیحی به شاهنامهی اصلی نزدیکتر است. استاد، افزون بر تصحیح شاهنامه، در شعر و ادب کهن و معاصر ایران نیز دستی دارد، اهل طنز و شوخزبانی است، اهل مصاحبت است و بسیار خوشمحضر، رباعیاتش که همین امسال منتشر خواهد شد چهرهی دیگری از او را نشان میدهد. اما هنوز در هشتادویکسالگی میخواند و مینویسد. چندان که خود میگوید اگر بدانم عمر کافی خواهم کرد، سراغ تصحیح نظامی میروم. هرچند امروز هم سرگرم تحقیقی در زمینهای بکر است و چشمانتظار پایانیافتن و انتشار آنیم.
ولی معشوق او هنوز شاهنامه است و اگر ساعتها با او دربارهی شاهنامه صحبت کنید هرگز خسته نمیشود. یادداشتها و مقالات او دربارهی شاهنامه بهترین راهنمای شاهنامهخوانان است.
امروز ۲۰شهریور، تولد اوست. امروز هشتادویکساله میشود.
دربارهی او، که همیشه جوان است و شاداب، باید بگوییم جوانیاش مستدام باد.
هومن عباسپور
دیدار با استاد سیروس پرهام
هیئتمدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران برای قدردانی از زحمات استاد پرهام در تأسیس این انجمن و اعلام گزارش فعالیتهای انجامگرفته، خدمت استاد رسیدند. در این دیدار استاد پرهام از اهمیت ویرایش در ارتقای آثار گفت و به تلاشهای بیسرانجامی که سالها پیش، به همت کریم امامی برای تشکیل جامعۀ ویراستاران انجام شده بود اشاره کرد. استاد پرهام گفت که ویرایش، پیش از مؤسسۀ فرانکلین، در انتشارات نیل پا گرفت و به اعتباری، نخستین ویراستار در نشر ایران آقای [ابوالحسن] نجفی است. در انتشارات نیل، کتابهای محمد قاضی ویرایش میشد. استاد پرهام از آثار خود که ویراستۀ آقای نجفی بود گفت کتاب رئالیسم و ضدرئالیسم (تألیف سیروس پرهام) را آقای نجفی ویرایش کرد و وی، علاوه بر مقابلۀ متن و اصلاحات ضروری، ضبط فارسی اسامی نویسندگان فرانسوی و آلمانی را اصلاح کرده بود. این کتاب را انتشارات نیل منتشر کرد. کتاب قالی بولوردی نیز، که آقای پرهام در سال 1352 به انتشارات فرانکلین داده بود، به آقای نجفی برای ویرایش سپرده شد.
استاد پرهام افزود اگر بخواهیم دایرۀ ویرایش را وسعت دهیم و خوانندگان آثار و کسانی را که در مورد محتوای کتابها نظر میدادند در دایرۀ ویراستاران قرار دهیم، پیشینۀ ویرایش به خیلی قبلتر از اینها میرسد.
استاد سیروس پرهام برای تثبیت جایگاه انجمن ویراستاران در بین مراکز نشر توصیههایی کردند، از جمله
استاد پرهام گفت بهتر است منابع مناسب و مقالات حوزۀ ویرایش را جمعآوری کنیم، ضمن آنکه برخی مقالات هست که مستقیم به ویرایش ارتباط ندارد، اما حاوی نکاتی در ویرایش است، مثل نقدهایی که بر تصحیحهای دیوانهای شعری میشود که از جهاتی نوعی ویرایش محسوب میشوند.
در پایان، هیئتمدیرۀ انجمن صنفی ویراستار، با تقدیم لوحی، از استاد پرهام درخواست کردند که نخستین عضو افتخاری این انجمن شوند و استاد پرهام نیز، طی یادداشتی، این عضویت افتخاری را پذیرفتند.