بیست‌ونهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

بیست‌ونهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

بیست‌ونهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد.

در این شماره مطالبی دربارۀ نشست هشتمین سالگرد تأسیس انجمن صنفی ویراستاران، نقد و مرور کتاب خطۀ ویراستاران، برگزاری نشست یادبود میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی، گلگشت ترجمه و ویرایش ترجمه یک هفته با خشایار دیهیمی، گزارش کمیسیون‌ها و روابط عمومی و برنامه‌های رادیو ویرایش آمده است.

متن کامل خبرنامه را اینجـــــا مطالعه کنید.

انجمن ویراستاران سالگرد تأسیس خود را جشن گرفت

خطه ویراستاران

 هشتمین سالگرد تأسیس انجمن

و

نشست رونمایی و نقد کتاب خطۀ ویراستاران

انجمن صنفی ویراستاران در تاریخ پنجم آبان 1395 تأسیس شد. هشت سال از تأسیس آن می‌گذرد و طی این سال‌ها فعالیت‌های متعددی انجام گرفته که حاصل تلاش‌های هیئت‌مدیره و اعضای این انجمن بوده است. نشستی که در تاریخ سه‌شنبه هشتم آبان 1403 برگزار شد شامل سه بخش بود:

  1. گزارش دستاوردهای هشت‌سالۀ انجمن
  2. رونمایی و نقد کتاب خطۀ ویراستاران، نوشته‌ها و گفته‌ها
  3. دیدار دانشجویان و استادان دورۀ جامع نگارش و ویرایش انجمن

بخش اول: ارائۀ گزارش هیئت‌مدیره

 

هومن عباسپور، نایب‌رئیس انجمن صنفی ویراستاران، در ابتدای نشست متنی را به نمایندگی از هیئت‌مدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران قرائت کرد:

گزارشی برای هشتمین سالگرد تأسیس انجمن صنفی ویراستاران

تاریخچه و سپاس‌نامه

در اردیبهشت ۱۳۹۲، در نمایشگاه بین‌المللی کتاب، در همایشی در زمینۀ ویرایش و نشر، هومن عباسپور در طی سخنرانی خود از لزوم تأسیس انجمن صنفی ویراستاران سخن گفت و پس از آن سخنرانی، آقایان مهندس پایدار و یحیی دهقانی و خانم صفاییان (هر سه ناشر) ما را تشویق کردند که مراحل تأسیس انجمن صنفی را از طریق وزارت کار پی‌گیری کنیم. از همان زمان آقای مهدی قنواتی، که پیش‌تر اقداماتی برای تأسیس انجمن در وزارت علوم و وزارت کشور کرده بودند، و خانم مهناز مقدسی مراحل تأسیس انجمن صنفی آغاز کردند.

استاد منوچهر انور نخستین فردی بود که به عنوان نفر سوم اعضای مؤسس در نظر داشتیم ولی ایشان به علت نداشتن لیسانس معذور بودند اما همواره وجود انجمن صنفی را برای ویراستاران لازم می‌دانستند و پیشنهاد کردند که برای این امر خطیر از استاد سیروس پرهام کمک بخواهیم.

استاد کامران فانی از لحظۀ فکر تأسیس انجمن همراه و راهنمایمان بودند و استاد پرهام را تشویق کردند که سومین عضو مؤسس انجمن شوند و در اولین مجمع، که به تأسیس انجمن انجامید، سخنرانی کردند و در تصویب اساسنامه و رأی‌گیری شرکت کردند.

استاد سیروس پرهام بزرگوارانه پذیرفتند که در کنار خانم مهناز مقدسی و آقای مهدی قنواتی عضو مؤسس انجمن باشند و نامشان برای همیشه زینت‌بخش انجمن صنفی ویراستاران کردند.

هومن عباسپور نایب رئیس انجمن صنفی ویراستاران

پیش از تأسیس انجمن، استاد موسی اسوار وظیفۀ اول انجمن را تدریس درست ویرایش دانستند و موضوع رتبه‌بندی ویراستاران را پیشنهاد کردند.

استاد رضا رضایی در مورد مفاد اساسنامۀ انجمن تذکرات سودمندی دادند.

زنده‌یاد استاد احمد سمیعی (گیلانی) ما را در تأسیس انجمن تشویق کردند و گفتند که به تأسیس چنین انجمنی خوش‌بین‌اند.

زنده‌یاد استاد اسماعیل سعادت، پس از تأسیس انجمن، ما را تشویق کردند که تربیت ویراستار را، افزون بر دوره‌های آموزشی، به صورت نظام دستیاری انجام دهیم.

زنده‌یاد استاد میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی به محض شنیدن خبر تأسیس انجمن تبریک گفتند و آرزو کردند که مسئولیت بزرگ پیشِ رو خسته‌مان نکند.

استاد بهاءالدین خرمشاهی همواره ما را به ادامۀ کار تشویق کردند و بزرگوارانه طرح تألیف شیوه‌نامۀ ملی انجمن را دادند و خود پذیرفتند که بر آن نظارت کنند. همچنین استاد خرمشاهی انتشار مجله‌ای ویژۀ ویرایش را سودمند دانستند که فعلاً آن را به صورت خبرنامه منتشر می‌کنیم.

زنده‌یاد استاد حسن ذوالفقاری ما را تشویق کردند که طرحی مبنی بر میزان سوابق ویراستاران و اختصاص بیمه به آنان اجرا کنیم.

استادان حسن انوری، فتح‌الله مجتبایی، و جلال خالقی مطلق گه‌گاه با تماس‌های تلفنی یا قرارهای حضوری پیشرفت انجمن را پی‌گیری می‌کنند.

استادان هرمز همایون‌پور و مجید رهبانی، با حضور خود در جلسات انجمن ما را مورد لطف خود قرار داده‌اند.

استادان سیدعلی آل‌داود،‌ عباس حسینی‌نیک، و محمدحسین ساکت همواره مورد مشورت کمیسیون حقوقی انجمن بوده‌اند.

استاد مهشید نونهالی همواره حضورشان در جلسات انجمن و راهنمایی‌هایشان مایۀ دلگرمی اعضای هیئت‌مدیره بوده است.

استاد فریبرز مجیدی بزرگوارانه پذیرفتند که در هیئت‌مدیرۀ اول انجمن نامزد شوند و سپس با اتفاق آرای اعضای هیئت‌مدیره به ریاست این هیئت برگزیده شدند و همواره در همۀ مراحل کار همراهمان بودند.

پس از انصراف استاد فریبرز مجیدی برای شرکت در هیئت‌مدیرۀ دوم، به یاد استاد کریم امامی که خود بنیان‌گذار جامعۀ ویراستاران بودند، از همسر گرامی‌شان سرکار خانم گلی امامی درخواستیم که برای عضویت در هیئت‌مدیرۀ نامزد شوند و پس از مجمع دوم تا امروز افتخار دادند که ریاست هیئت‌مدیرۀ انجمن را عهده‌دار باشند و همواره انجمن زیر سایۀ ایشان و با راهنمایی‌های روشنگرانه و صریح و مادرانۀ ایشان پیش رفته است.

 استاد اصغر مهرپرور،‌ افزون بر مدیریت کمیسیون حقوقی، همواره مجدانه در جلسات هیئت‌مدیره شرکت می‌کنند و ما را با بیش از نیم قرن تجارب منحصربه‌فردشان راهنمایی می‌کنند.

استاد مهدی قنواتی با مدیریت کمیسیون آموزش تحول بزرگی در پیشبرد اهداف انجمن به وجود آورده‌اند و به همت ایشان و دیگر استادانِ دوره‌های انجمن گروهی از ویراستاران بااستعداد وارد عرصۀ نشر شده‌اند.

استاد جواد رسولی همواره مشاور بی‌دریغ انجمن بوده‌اند و حضور گرمشان همواره اعضای هیئت‌مدیره را دلگرم کرده است.

استاد مهناز مقدسی با صرف وقت شبانه‌روزی و بدون دریافت دستمزد در طول این هشت سال انجمن را پیش برده‌اند.

…و استاد عبدالحسین آذرنگ راهنمای همیشگی ما، از پیش از تأسیس تا امروز بوده‌اند.

البته در این راه همه به یک اندازه لطف نداشتند و برخی از ویراستاران باسابقه صنف ویراستاران را فاقد صلاحیت داشتن تشکل صنفی دانستند و ویراستار بنام دیگری تشکیل انجمن صنفی را امری عبثی دانست.

* * *

باری، اگر در این هشت سال فقط توانسته باشیم اثبات کنیم که ویراستاران هم، مانند دیگر صاحبان مشاغل، صلاحیت دارند که تشکلی صنفی داشته باشند،‌ به مقصود خود رسیده‌ایم.

ما در انجمن صنفی ویراستاران میراث‌دار گروهی از ویراستارانی بوده‌ایم که پیش از ما به فکر تشکیل سندیکا و اتحادیه بوده‌اند. راهی را پیموده‌ایم که پیش از ما دست‌کم دو بار آغاز شد: یک بار به همت زنده‌یاد کریم امامی که مدتی به بار نشست و یک بار به همت کارمندان مرکز نشر دانشگاهی که در همان مراحل آغازین متوقف شد. در این انجمن، دست‌کم به خودمان اثبات کردیم که، بر خلاف نظر رایج، در ایران می‌توان کارِ گروهی کرد. امیدواریم در ادامۀ راه،‌ همچنان با راهنمایی پیش‌کسوتانِ این صنف، و البته به کمک جوان‌تران، به سلامت و توانمندی و صمیمیت انجمن ادامه دهیم.

بخش دوم: مرور و نقد کتاب خطۀ ویراستاران

خطۀ ویراستاران، کتابی که به تازگی و به همت جواد رسولی منتشر شده، ما را با فعالیت‌های فرهنگی، به‌ویژه شغل ویراستاری، در خارج از پایتخت و در مرکز فرهنگی خراسان یعنی مشهد آشنا می‌کند.

این نخستین بار است که کتابی با این موضوع و با تفکیک منطقه‌ای منتشر می‌شود. پیش‌تر کتاب‌هایی دربارۀ ویراستاران تهران منتشر شده و مصاحبه‌های متعددی در نشریات در این زمینه به چاپ رسیده بود.

خطۀ ویراستاران مطالب متعددی دارد و رسالتش آن است که به نشرپژوهان یاری رساند تا حوزۀ پژوهش خود را وسیع‌تر کنند و حصار تمرکز‌گرایی پایتخت‌نشینان را بشکنند.

در این کتاب ۱۲ مصاحبه، ۱ میزگرد، و ۱۵ مقاله است به قلم و گفتۀ ۳۲ تن از ویراستاران و ناشران استان خراسان با تمرکز بر مشهد. گفته‌ها و نوشته‌ها ذیل چند تقسیم‌بندی آمده: پیشکسوتان، ناشران خصوصی، دانشگاه فردوسی، آستان قدس رضوی، مطبوعات، صداوسیما، ویراستاران آزادکار.

در این نشست این کتاب از زبان کارشناسان نقد و بررسی شد.

خطۀ خراسان و ادبیات فارسی

نخستین سخنران این نشست، دکتر بهرام پروین‌گنابادی بود که صحبت‌هایش را در دو بخش ارائه داد: بخش اول این‌که «چرا خراسان انتخاب شده است؟» و بخش دوم ویژگی‌های کتاب.

وی در مورد انتخاب خراسان و شهر مشهد به دیباچۀ خانم گلی امامی برای این کتاب اشاره کرد که در آن نوشته شده: برای من جای تعجب داشت که آیا می‌شود ویراستاران را بر مبنای جغرافیا تقسیم‌بندی کرد؟ آیا این کار امکان‌پذیر است؟ در ادامۀ نوشتۀ ایشان باید پرسید اگر تقسیم بندی ویراستاران براساس جغرافیا انجام شود، باید پرسید که چرا شهر مشهد؟

دکتر پروین‌گنابادی سپس به تفصیل به موقعیت فرهنگی و ادبی شهر مشهد پرداخت و گفت: شهر مشهد در دورۀ تجدد جایگاه ویژه‌ای داشت که البته ارتباط پایگاه‌های روسیِ مستقر در شهر مشهد نیز دلیلی بر ورود عوامل تجدد در این شهر شد. در شهر مشهد از دوران ناصری کسی نظیر حاج میرزا ادیب خراسانی وجود داشت؛ مجتهدِ ادیبِ فرانسه‌دانی که اولین نفر در روحانیون بود که مشروطه را پذیرفت. جوی که ادیب خراسانی در شهر مشهد ایجاد کرد، باعث شد که ادبا بتوانند راحت‌تر فعالیت کنند.

من بر این نظرم که تمام دانشکده‌های ادبیاتی که امروزه درحال فعالیت‌اند درواقع زیر مجموعه‌های ادیب نیشابوری (خراسانی) هستند. چون شاگردهای ادیب نیشابوری بودند که دانشگاه‌های تهران، فردوسی، تبریز، اصفهان را تأسیس کردند؛ یعنی بدیع‌الزمان فروزانفر، مدرس رضوی، سید احمد خراسانی، علی اکبر فیاض، محمد پروین گنابادی، و ادیب نیشابوری دوم؛ همچنین شاگردان آنها نظیر شفیعی کدکنی و آقای محقق که تمام دانشکده‌های ادبیات از دل آن‌ها درآمد. از این حیث خطۀ خراسان و شهر مشهد جایگاه خاصی در ادبیات کشورمان دارد.

گنابادی

 

دکتر پروین گنابادی سپس به نقد و بررسی کتاب پرداخت و اشاره کرد که آقای رسولی در این کتاب از ویراستارانی نام برده‌ است که هم کتاب را می‌نوشتند و هم صفحه‌بندی و ویراستاری را انجام می‌دادند، زیرا آن‌ها در زمان خود ادیب بودند. من این کتاب را با لذت خواندم و بسیار از آن آموختم. از دل این مصاحبه‌ها مسائلی درمی‌آید که بسیار ارزشمند است. از دقت استاد یوسفی و زنده‌یاد علی‌اکبر فیاض شگفت‌زده می‌شوید، چون آقای دکتر یوسفی تعصبی روی زبان فارسی داشت و آن را به دانشجویان خود منتقل کرد و باعث تقویت این موضوع شد. اگر امروزه دانشگاه‌‌ها و مدارس ما در زمینۀ ادبیات و زبان فارسی ضعف دارند، بخشی از آن به ما آموزگاران این حوزه بر‌می‌گرددوی افزود: موضوع ویرایش موضوع قابل تأملی است؛ شما در ویرایش زمانی موفق هستید که فقط به آموزش تکیه نکنید. ذوق و تسلط بر زبان فارسی می‌تواند به شما کمک کند که ویراستاری موفق شوید. در کتاب خطۀ ویراستاران به تجارب ویراستارانی که آموزش ندیدند اما ذوق و تسلط بر زبان فارسی داشتند اشاره شده. خاطرات استاد ناظران‌پور در این کتاب خواندنی است و در آن به ورود دستگاه‌های چاپ از روسیه اشاره شده که همراه با این دستگاه‌ها واژه‌ها و اصطلاحات روسی نیز در بین اهالی چاپ رواج پیدا کرده بود.همچنین خاطراتی از افرادی که در انتشارات فرانکلین همکاری داشتند در این کتاب آمده است که شاید چندان به مشهد ربطی نداشته باشد.

در این کتاب به موضوع ویرایش کتاب‌های فارسی‌زبانان افغانستان و ویرایش شعر اشاره شده که قابل تأمل است.

دکتر پروین گنابادی در پایان به چند نکته اشاره کرد که مطالب کتاب در عین حال که ارزنده است کمبودهایی دارد و برخی افراد را می‌شد اطلاعات بیشتری از آن‌ها به دست آورد مثل آقای ناظران‌پور که از پیش‌کسوتان نشر در مشهد است.

اهمیت تدوین تاریخ شفاهی

دومین سخنران این نشست مهناز مقدسی بود که مطالب خود را در سه بخش ارائه داد:

  1. موضوع تاریخ شفاهی و اهمیت آن و جایگاه این کتاب در دستۀ تاریخ شفاهی
  2. اطلاعات مستقیم و غیرمستقیم در حوزۀ ویرایش که از این کتاب می‌توان به دست آورد (دستاوردهای این کتاب)
  3. نکته‌هایی که می‌توانست باشد و نیست

وی در ابتدای سخنش گفت که جالب است که ناشر و  پدیدآورندۀ این کتاب هر دو اهل مشهدند و در شغل ویراستاری و نشر تجارب ویژه‌ای دارند و هر دو از مشهد به تهران آمده‌اند.

مقدسی به اهمیت ثبت تاریخ شفاهیِ نشر در شهرها و شهرستان‌های ایران اشاره کرد و گفت در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ در نشستی که انجمن ویراستاران در نمایشگاه کتاب تهران برگزار کرده بود ده نفر از اعضا گزارش‌هایی از وضعیت نشر و ویرایش در شهرهای خود ارائه دادند، از جمله از قم، رشت، استان مازندران، لار، اصفهان، شیراز. در همان جلسه انجمن اعلام آمادگی کرد که برای این کار با اعضای خارج از تهران همکاری می‌کند که اطلاعات شهر و استان خود را ثبت کنند. جای بسی خوشحالی است که بعد از آن نشست، کتابی در این زمینه تدوین و منتشر شده است.

مهناز مقدسی دبیر انجمن صنفی ویراستاران

 

وی دربارۀ اهمیت تاریخ شفاهی گفت:در چند دهۀ اخیر دستاوردهای تاریخ شفاهی کمک بزرگی به پژوهشگران حوزۀ علوم انسانی به‌ویژۀ تاریخ و تاریخ‌نگاری کرده است. تاریخ شفاهی چشم‌انداز جدیدی است در عرصۀ تحقیق و پژوهش که طی آن موضوعات و وقایع و حوادث و زوایای پنهان و پیدای آنها از منظری نو نگریسته می‌شود. در تاریخ شفاهی از ابزاری چون ضبط صوت، دوربین فیلم‌برداری و عکاسی استفاده می‌شود. با ثبت تاریخ شفاهی اطلاعات مستقیم و غیرمستقیمی حاصل می‌شود. مستقیم آن یافته‌هایی است که در راستای هدف شکل‌گیری آن تاریخ شفاهی است و غیرمستقیم یافته‌هایی است که در حاشیۀ اطلاعات اصلی به دست می‌آید.

کتاب خطۀ ویراستاران تاریخ شفاهی است چون یادداشت‌ها خاطرات و گفته‌های افرادی در آن ثبت شده. هستۀ اصلی کتاب مقالۀ «تاریخچۀ شفاهی ویراستاری در مؤسسات فرهنگی آستان قدس رضوی است» که در سال ۱۳۹۲ پدیدآورندۀ کتاب و آقای محمدجواد شکوری انجام داده بودند و از پنج نفر از مدیران و کارکنان پرسابقه در این سازمان پرسش کرده بودند: حسن عطایی راد، محمدرضا مروارید، اصغر ارشاد سرابی، حمیدرضا نویدی مهر، امیر سلمانی رحیمی. این گفت‌وگو 36 صفحه از کتاب را به خود اختصاص داده است و در آن سازوکار مجموعۀ معظم مؤسسات آستان قدس و نظام تولید کتاب و آماده‌سازی، با تأکید بر ویراستاری و چاپ و پخش مطرح شده است.

نقطۀ طلایی نشر و ویرایش در مشهد همین مجموعۀ آستان قدس است که در بیشتر صحبت‌ها به بخش بنیاد پژوهش‌های آن اشاره می‌شود. در این کتاب روش کار بخش‌های متعدد این مجموعه و نوع کارشان آمده است و می‌‌بینیم که در سال ۱۳۶۳ عنوان شغلی ویراستاری در حکم استخدامی بیناد پژوهش‌ها وارد شده است.

افراد بسیاری در این کتاب سهم داشته‌اند در حدود ۳۲ نفر مستقیم محل مراجعۀ پدیدآورنده بودند و باقی افراد که فکر کنم حدود ۸۰ یا ۹۰ نفر باشند در این کتاب نام برده شده‌اند.

مراودات فرهنگی و رفت‌وآمدهای شخصیت‌های فرهنگی بنامی را می‌خوانم که از مشهد به تهران که مرکز فرهنگی و انتشاراتی است می‌آیند مثل: محمدرضا حکیمی، جلال متینی، شفیعی کدکنی، احمدعلی رجایی بخارایی، باقر معین، محسن مدیرشانه‌چی، و از طرف دیگر کسانی که از تهران به مشهد می‌روند و ادامۀ کارشان در بیناد پژوهش‌ها یا روزنامۀ خراسان یا رادیو و تلویزیون خراسان است مثل محمد تقی‌زاده، جواد کامیابی، مهدی جامی.

مقدسی در ادامۀ مرور کتاب به این نکات اشاره کرد که در خطۀ ویراستاران به سواد حروف‌چین‌ها اشاره شده که آنان با دانشی که داشتند گاه خودشان ویرایش و اصلاح را در زمان چاپ کتاب انجام می‌دادند.

در جای دیگر کتاب دربارۀ کلاس‌های آموزش ویراستاری اشاره شده که اولین کارگاه و کلاس را آقای تقی‌زاده در بیناد پژوهش‌ها در سال ۱۳۶۶ تشکیل داده و در آن دستور زبان و ویرایش تدریس کرده است. بعد از آن می‌بینیم که تمام آموزش‌های ویراستاری براساس نظام دستیاری یا دانش فردی یا جلسات دیدار با افرادی که از تهران دعوت می‌شدند مثل آقای سمیعی، خرمشاهی صورت می‌گرفته است.

مقدسی همچنین به خاطرات جذاب افرادی چون علی خزاعی‌فر، باقر معین و عبدالله کوثری در این کتاب اشاره کرد که هم جالب و آموزنده است و هم مفرح.

مقدسی در پایان صحبت‌هایش به چند نکته دربارۀ کتاب اشاره کرد از جمله این‌که اسامی بسیاری در این کتاب آمده که شاید برای اهالی مشهد شناخته شده باشند، اما برای مخاطب غیربومی ناشناخته‌اند؛ بهتر بود این افراد در جایی، ولو به کوتاهی، معرفی می‌شدند. اگرچه هدف این کتاب معرفی افراد نبوده اما این اشخاص فقط در همین کتاب آمده‌اند و جا دارد در جایی مثل همین کتاب به معرفی آنها پرداخته شود.

برخی پرسش و پاسخ‌ها در این کتاب حرفه‌ای و دقیق بود، اما چند گفت‌وگو مثل گفت و گو با آقای ناظران‌پور (ص ۱۹) ناقص است و گویا بازچاپ مطالبی است که قبل و نیز گفت‌وگو با آقای سید خلیل حسینی عطار (ص ۲۷).

مقدسی افزود اگرچه پدیدآورنده به ویرایش و نشر در دهۀ ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ نظر داشته ولی در پایان موضوع را جلوتر برده و به تأسیس انجمن صنفی ویراستاران و تجارب شخصی خود در سال‌های اخیر اشاره کرده است. تلاش‌های پدیدآورنده برای توسعۀ این حرفه در مشهد جای تحسین دارد.

 

سمیعی فرد مدیر انتشارات کلهر

 

ویرایش هزینه نیست بلکه سرمایه‌گذاری است

 

علی‌اصغر سمیعی‌فرد، ناشر کتاب، در بخش دیگری از این نشست صحبت کرد. وی ضمن تشکر از حاضرات و انجمن ویراستاران و مؤسسۀ فرهنگان گفت: انتظار چنین استقبالی را نداشتیم. مدیون زحمات دکتر جواد رسولی هستم و توصیه‌ای به عزیزان ویراستار دارم که این پژوهش را در استان‌های دیگر ادامه بدهند. تاریخ شفاهی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و باید به دست افرادی که در این حوزه‌اند نگاشته شود.

وی در ادامه از اهمیت نقش ویراستار سخن گفت و افزود: جامعۀ نشر باید بیشتر به ویرایش توجه کند چرا که ویراستاری هزینه نیست، بلکه سرمایه‌گذاری است و برای رشد جامعه بسیار ارزشمند است.  علاوه بر این، اثری که از کیفیت بالا برخوردار است مخاطب بیشتری را جذب خواهد کرد و خواننده عمق مطلب را بهتر و بیشتر درک خواهد کرد و از همین طریق، سطح فهم و دانش جامعه افزون خواهد شد.

در بخش دیگر این نشست، گلی امامی به جای سخنرانی، مطلب دیباچۀ کتاب را قرائت کرد و نکاتی را دربارۀ اهمیت ویرایش گفت.

 

 

پرهیز از پایتخت‌گرایی

 

جواد رسولی، پدیدآورندۀ کتاب، در پایان این نشست دربارۀ علت تدوین این کتاب و مشکلاتی که در این راه داشته صحبت کرد. وی گفت که نگاشتن تاریخ شفاهی امری ضروری است. در مورد حرفۀ ویراستاری این امر از نظرم ضروری  بود چرا که در جاهایی که من حضور داشتم و دربارۀ تاریخ نشر و ویرایش سخن می‌گفتند صحبتی از شرق ایران نمی‌شد و همین امر موجب شد که به حفظ میراث ناملموس فرهنگی کمکی کنم. انگیزۀ دیگری که برای گردآوری این کتاب بود پرهیز از پایتخت‌گرایی و تحریف تاریخ بود و ثبت و نشر ناگفته‌های از تاریخ نشر برای اهل نظر. کتاب‌هایی که در حوزۀ نشر و ویرایش نوشته شده هیچ اشاره‌ای به خارج از تهران نمی‌کنند. قرار بود در  این کتاب به پیشینۀ ویرایش در خراسان قبل از 1370 اشاره شود اما به ضرورت‌هایی به زمان‌های جلوتر نیز اشاره شده است.

رسولی در ادامه به نحوۀ گردآوری گفت‌وگوها و مشکلاتی که در این مسیر داشته اشاره کرد و خاطراتی شنیدنی نیز نقل کرد. وی افزود: من به زحمت زیاد مطالب را جمع‌آوری کردم. عده‌ای وقتی برای مصاحبه نداشتند و در قالب پیام صوتی با من گفت‌وگو می‌کردند و تعدادی نیز با تردید پاسخ می‌دادند.

رسولی افزود: گاهی از می‌پرسند که چرا از عده‌ای در کتاب سخن گفته‌ام از عده‌ای دیگر خیر. پاسخ من این است: که اگر عزیزی کتاب را بخواند و نقدی کند قطعاً آن را خواهم پذیرفت، اما بدون خواندن کتاب و به صرف دیدن چند نام نمی‌توان قضاوت درستی کرد.

رسولی در پایان یادداشتی از محمود ناظران‌پور بعد از چاپ کتاب دریافت کرده بود را برای حضار قرائت کرد:

گوهری درخشنده که در تاریکی می‌درخشید و تلألویی خیره‌کننده داشت. در دل به کاربرد این همه خبرگی و کاردانی احسنت گفتم. جلدی استثنایی، کمربندی چشم‌نواز، با صحافی از نوعی که خودم از همه بیشتر دوست‌ می‌داشتم. با جاناخنی شکیل  و به‌ویژه رنگ‌افشانی سه مقطع کتاب و… حظی وافر بردم. آن قدر کتاب جذاب است که گذاشتن و گذشتن از آن را نتوانستم و ناهارم سرد شد.

جواد رسولی
خطۀ ویراستاران


دیدار دانشجویان کلاس‌های مجازی با استادان انجمن

پس از سخنرانی‌های این نشست، گروهی از دانشجویان دوره‌های آموزشی انجمن با استادان صحبت کردند و دربارۀ همکاری با کمیسیون آموزش و پژوهش مشورت کردند و عکس گرفتند.

در این نشست، که  به همت انجمن صنفی ویراستاران، انتشارات کلهر و فرهنگان پاسداران برگزار شد، بیش از 60 تن از اعضای پیوسته و دانشجویان دوره‌های انجمن حضور داشتند.

خردِ ناب، به یاد میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی

خردِ ناب، به یاد میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی

میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی زبان‌شناس، منطق‌دان، پزشک، مترجم، و نویسنده در ۲۰ مهرماه ۱۴۰۲، پس از سال‌ها تلاش برای اعتلای فرهنگ و دانش، چشم از جهان فروبست. ادیب‌سلطانی فراتر از یک پزشک و زبان‌دان و فلسفه‌پژوه بود و نبوغ ویژه‌ای در بسیاری عرصه‌ها داشت. این نکته‎‌ای است همۀ کسانی که او را می‌شناسند به آن اذعان دارند. در طی یک سال گذشته، نشست‌ها و جلسات متعددی به احترام ایشان برگزار شد که وجوه دیگری از شخصیت و دانش و منش او را به نسل جوان  و کسانی که کمتر او را می‌شناختند نشان داد.

 

به مناسبت یکمین سال درگذشت استاد میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی، در روز سه‌شنبه 24 مهر، نشستی به همت انجمن صنفی ویراستاران، خانوادۀ استاد ادیب‌سلطانی، انتشارات هرمس و فرهنگان پاسداران برگزار شد.

نخستین سخنران این نشست، استاد مصطفی ملکیان، ضمن گرامی‌داشت یاد استاد ادیب‌سلطانی بهترین راه قدردانی از ایشان را پیروی از دقت، جدیت و احاطه و جامع‌نگری و از همه مهم‌تر اخلاق ایشان دانست.

این فیلسوف و مترجم در ادامۀ سخنانش به مرور و بررسی کتاب On Relativism: An Apologia (دفاع از نسبی‌انگاری) پرداخت که به مناسبت این نشست و به همت انتشارات هرمس منتشر شده بود. وی گفت: برای داوری دربارۀ هر اثری باید از اصطلاحات و سلسله موضوعات مرتبط با آن باخبر باشیم چه موافق باشیم و چه مخالف. سپس توضیحاتش را در سه بخش ارائه داد: قسمت اول مدعیات دکتر ادیب‌سلطانی که در آغاز کتاب آمده، قسمت دیگر تقسیم‌بندی نسبی‌انگاری است که در آثار فلسفی به نسبی‌انگاری شناختی و اخلاقی تقسیم می‌شود. نسبی‌انگاری شناختی یعنی اینکه دربارۀ جهان واقع، جهان خارج هیچ سخن جهان‌شمول و عالم‌گیری نمی‌توان گفت. هر سخنی دربارۀ عالم عینی خارجی رنگی از نسبیت دارد و سخن مطلقی نمی‌شود گفت که در هر مکان و هر زمان و هر وضع و حالی صادق باشد. در برابر، نسبی‌انگاری اخلاقی می‌گوید که هیچ حکم اخلاقی نیست که اعتبار جهان‌شمول و همیشگی داشته باشد.

 

 

وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: در این کتاب یک‌سلسله نکاتی گفته شده که نامتعارف است، به این معنا که برای کسی که در فلسفۀ اخلاق کار می‌کند عجیب‌وغریب به نظر می‌آید، البته نه به این معنا که غلط است. برخی احکام و نکات این کتاب را من در هیچ کتاب فلسفه اخلاق و معرفت‌شناسی ندیده‌ام.

ملکیان در پایان گفت: هر وقت نام ایشان را می‌شنیدم از خودم شرمنده می‌شدم که اگر او فرهنگ است من و امثال من چه هستیم.

* * * *

دومین سخنران نشست، دکتر محمد کریمی زنجانی اصل، استاد فلسفه و از بنیان‌گذاران و معاون علمی «موسسۀ ابن‌سینا برای تاریخ معنوی» در آلمان، سخن خود را با این پرسش آغاز کرد که  آیا استاد شادروان فرهنگ ایرانی، ادیب‌سلطانی، در سالی که جهان ما را پشت سر نهاده است، برای ما دستاوردی داشته است؟ سپس ادامه داد: در نگر من، ادیب‌سلطانی، نه‌تنها از میان ما رخت سفر برنبسته است، بلکه با گذارش از میان ما، آنچه را به‌تنهایی و یکتایی انجام داده بر ما گشوده داشته است و اکنون این ماییم که بر متن‌های بگشودۀ او می‌توانیم بنگریم. متن‌هایی که در ورای ظاهر آرام آن‌ها، سرکشی و شوریدگی پنهانی نهفته است.

 

 

زنجانی در ادامه دربارۀ کتاب دفاع از نسبی‌انگاری گفت: ادیب‌سلطانی در واپسین نگاشتۀ منتشرشده‌اش کوشیده است نشان دهد میان نسبی‌گرایی معرفتی و مطلق‌‌گرایی اخلاقی چه نسبتی می‌توان برقرار کرد. بازگشت او به کانت و زردشت همچون فیلسوفانی با اخلاق مطلق‌گرا نیز در چنین رویکردی ریشه دارد. یادکرد او از توجه کانت به زردشت و خواست و برنامۀ کانت برای نگارش دو تک‌­نگاری فلسفی دربارۀ زردشت از خواندنی‌‌ترین فرازهای این کتاب است؛ و اینکه آشکارا از زردشت به‌عنوان متفکری بزرگ و فیلسوفی نژاده و اصیل یاد می‌کند، برانگیزانندۀ درنگ‌های نویی بر میراث فلسفی ایران تواند بود.

وی سخن خود را این‌گونه پایان داد: ادیب‌سلطانی برای پاسداشت و بزرگداشت میراث زبانی بر خود تعهد داشت. او ایستادند تا برنمایند که زبان پارسی تاب دریافت ژرف‌‌ترین و دشوارترین آموزه‌‌های کلاسیک و مدرن را دارد، به شرط آنکه توانش تاریخی و مفهومی‌­اش را دریابد و از هماوردی با آنچه رویارویش می‌‌نهند نهراسد. هم از این روست من او را شرف زبان و اندیشۀ پارسی می‌‌دانم.

* * * *

بخش ویژۀ این نشست پخشِ صوتی سخنرانی استاد ادیب‌سلطانی، همراه با تصویر دست‌نوشته‌شان، بود که حضور ایشان را برای حاضران زنده کرد. این سخنرانی به مناسبت انتشار کتاب فرهنگنامۀ تاریخی مفاهیم فلسفه در مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه، در بهمن 1389، ارائه شده بود.

نوشتۀ کوتاه کیانا صفایی، نوۀ دکتر ممتاز ادیب‌سلطانی، در یادکرد دکتر ادیب‌سلطانی و دلتنگی از نبود ایشان، در بخش دیگری از نشست قرائت شد.

هومن عباسپور، نایب‌رئیس انجمن ویراستاران، که اجرای این برنامه را به عهده داشت، در میان برنامه‌ها خاطراتی از استاد ادیب‌سلطانی بیان کرد. وی به نحوۀ آشنایی با دکتر ادیب‌سلطانی و ویژگی‌های شخصیتی و علمی منحصربه‌فرد ایشان اشاره کرد و در توصیف آداب‌دانی و نزاکت ایشان گفت: وقتی کتابی منتشر می‌شد که کتاب چندان خوبی نبود یا ایرادهایی داشت، استاد به جای اینکه صراحتاً نقدی به کتاب وارد کند یا ایرادی از آن بگیرد این جملۀ ویژه را بیان می‌کرد: «این کتاب چیزهایی را برای آرزو کردن باقی گذاشته است.» عباسپور به ارتباط نزدیکش با استاد ادیب‌سلطانی اشاره کرد و اینکه گاه ایشان نقاشی‌هایشان را به منزل ما می‌آوردند و از ما نظر می‌خواستند بگوییم که این نقاشی چه حسی را در ما ایجاد می‌کند.

* * * *

بخش پایانی این نشست با خواندن چند روایت دربارۀ دکتر ادیب‌سلطانی، از میان نوشته‌های و یادداشت‌هایی که دربارۀ ایشان منتشر شده بود، ادامه یافت.

روایت نخست از نوشتۀ خانم دکتر ممتاز ادیب‌سلطانی، خواهر دکتر ادیب‌سلطانی، بود که در توصیف شخصیت ایشان و خاطراتشان از کودکی ایشان نوشته شده بود. در این روایت آمده بود که: شمس‌الدین هر زبانی را بدون معلم فرامی‌گرفت و در تمامی دروس نیز نبوغی ویژه داشت. هنگامی که در زمانۀ مدرن و پر امکانات امروزِ ما نداشتن امکانات و کمبود وقت را برای عدم پیشرفت علمی خود بهانه می‌آوریم، چگونه می‌شود که یک فرد می‌تواند در اتاق سادۀ خودش زبان‌های مختلف جهان را بدون معلم و تنها با اتکا به ارادۀ خودش بیاموزد؟ و باز باید با خودمان فکر کنیم، در همین زمانی که برای همۀ ما یکسان است، چگونه یک فرد، می‌تواند فرصت پیدا کند، پزشک شود، تدریس کند، مطالعه کند، نقاشی را یاد بگیرد و بکشد، مترجم باشد، نویسنده شود، فرصت کند ویولن که یکی از سخت‌ترین سازهای موسیقی است را فرابگیرد، ریاضی و فلسفه و منطق بیاموزد و سخت‌ترین متون و کتاب‌های ادبی و فلسفی جهان را از زبان یونانی زمان ارسطو و آلمانی زمان امانوئل کانت به زبان فارسی برگرداند. این روایت گزیده را مهناز مقدسی قرائت کرد.

 

 

خلاصه‌ای از مطلب منتشرشدۀ کاوه لاجوردی، پژوهشگر حوزۀ فلسفه و مترجم، با بیان حدیثه عقیلی برای حاضران خوانده شد که در آن آمده بود: هیچ خاطره‌گویی‌ای از ادیب‌سلطانی بی ذکرِ زبان‌دانی‌اش کامل نیست. آن‌قدری که من می‌فهمم، انگلیسی‌اش کم‌نظیر بود. در بحث‌ها می‌دیدم که یادداشت‌هایش به آلمانی است. فرانسه‌حرف‌زدنش را یک بار شنیدم. روسی‌حرف‌زدنش با ریاضیدانانِ روس را می‌دیدم، و بعداً از یکی از آنان شنیدم که ادیب نه‌فقط واژگانِ روسی‌اش غنی است بلکه لهجه‌اش هم بسیار خوب است. وی در جای دیگری نوشته بود: میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی مردی بود بافرهنگ، بسیار بافرهنگ. ظریف و طنّاز بود. آماده بود برای صرفِ وقت در پاسخ به هر پرسشی، زبانی و غیرزبانی، پرسنده را بشناسد یا نشناسد. به‌غایت سخت‌کوش بود، و به نظرم وصفِ بجایی بود از خودش وقتی که در پیشگفتارِ راهنمای آماده‌ساختن کتاب و در پیشگفتارِ ترجمۀ سنجش خرد ناب خودش را صنعتگری قرون‌وسطایی خواند. دوستِ فوق‌العاده‌ای بود برای دوستانش. وارسته و درویش‌مسلک بود، و آداب‌دان و جنتلمن و جوانمرد بود.

* * * *

در سال ۱۳۹۵ در مجلۀ اندیشۀ پویا مطلب مفصلی از چندین صاحب‌نظر دربارۀ دکتر ادیب‌سلطانی نوشته شده بود که قسمت‌هایی از آن در توصیف شخصیت و منش و رفتار و دانش و توانایی ایشان بود. بخش‌هایی از مطالب آن در این جلسه و از زبان لیدا شجاعی برای حاضران خوانده شد. در این روایت خاطره‌ای از گلی امامی آمده بود که: روزی به کلمه‌ای برخوردم که معنی آن را نمی‌دانستم. باید به کتابخانۀ مرجع می‌رفتم و در دیکشنری‌ها به دنبال معنی‌اش می‌گشتم. این کار را نکردم و به جایش شمارهٔ داخلی ادیب‌سلطانی را گرفتم. از او با احتیاط پرسیدم معنی آن کلمه چه می‌شود؟ گفت به من چند دقیقه وقت بدهید. بعد از ده دقیقه، دکتر ادیب‌سلطانی را دیدم که با چهار فرهنگ باز روی دست وارد اتاقم شد. می‌خواستم از خجالت آب شوم. شرمنده شدم. دکتر نشست و با صبوری توضیح داد که این لغت، با این ریشه، این‌گونه تلفظ می‌‍‌شود و در این کانسِپت این معنی را می‌دهد. آن روز ادیب‌سلطانی درسی به من داد؛ درسی به همۀ ویراستاران داد که برای ترجمه کردن باید تحقیق کرد، لغت‌ها را ریشه‌یابی کرد و سرسری از ترجمۀ یک لغت نگذشت.

در روایتی از محمد حیدری ملایری، از همکاران استاد در فرانکلین و از پیروان مکتب او در ترجمه، آمده بود: وقتی در کنار ادیب‌سلطانی دربارۀ اصطلاحات سنجش خرد ناب سروکله می‌زدیم، او معتقد بود که می‌شود برای توانایی بخشیدن به زبان علمی فارسی از زبان‌های اوستایی و پهلوی استفاده کرد. او برای نخستین بار در ترجمۀ کارهای فلسفی از زبان‌‌های باستانی و پهلوی استفاده می‌کرد.

محمدرضا اصلانی نیز در توصیف توانمندی ادیب‌سلطانی در نقاشی و در ترجمه و زبان‌دانی جمله‌ای بیان کرده بود که پایان‌بخش آخرین روایت دربارۀ دکتر ادیب‌سلطانی بود: «میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی یکی از نوادر روزگار است که زودتر از زمان خودش متولد شد؛ همچون نهنگی در یک حوض کوچک.»

در پایان این نشست، کتاب On Relativism: An Apologia (دفاع از نسبی‌انگاری) رونمایی شد. کتاب خرد ناب، که به همت انجمن صنفی ویراستاران و نشر همیشه و به مناسبت همین نشست آماده شده بود به حاضران هدیه شد.

 

 

این نشست با حضور حدود ۱۲۰ تن از دوستان و بستگان و دوستداران استاد ادیب‌سلطانی، خانوادۀ محترم استاد، اعضای انجمن صنفی ویراستاران و تنی چند از شخصیت فرهنگی از جمله ع. پاشایی، دکتر شاهد طباطبایی، دکتر کاوه لاجوردی، دکتر رحمانی‌زادۀ دهکردی، دکتر ملیحه کرباسیان، دکتر صبا لطیف‌پور، ابراهیم کریمی، رئیس اتحادیۀ ناشران،حضور داشتند.

 

بیست‌وهشتمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

بیست و هفتمین شمارهٔ خبرنامهٔ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد. در این شماره مطالبی دربارۀ نشست بانوی گل سرخ، زادروز گلی امامی، اعلام پاتوق ویراستاران، شفافیت در همکاری برای ویرایش، تشکیل رشتۀ دانشگاهی نگارش و ویرایش در دانشگاه آزاد اسلامی، گزارش کمیسیون‌ها و روابط عمومی، معرفی کتاب خطۀ ویراستاران و برنامه‌های رادیو ویرایش آمده است.

متن کامل خبرنامه را اینجـــــا مطالعه کنید.

هم‌اندیشی اعضای انجمن صنفی ویراستاران

اولین جلسهٔ هم‌اندیشی اعضای انجمن، روز یکشنبه ۲۰ خرداد از ساعت ۱۹:۰۰ تا ۲۱:۰۰، به‌صورت برخط و در بستر وبینارپلاس برگزار شد. در این جلسه دربارهٔ نرخ‌نامۀ ویرایش و قرارداد ویرایش گفت‌وگو شد و شرکت‌کنندگان نظرات خود را مطرح کردند.

نرخ‌نامهٔ ویرایش از بهمن ۱۴۰۰ روی وبگاه انجمن قرار گرفته و هر سال با تصمیم اعضای کارگروه نرخ‌نامه درصدی به نرخ‌ها افزوده می‌شود. قرارداد ویرایش نیز بهمن ۱۴۰۲ منتشر شد. 

در پایان این جلسه از شرکت‌کنندگان خواسته شد نظراتشان را به‌صورت مکتوب نیز به رایانامهٔ انجمن ارسال کنند. 

 

برای شنیدن صوت کامل این نشست به پیوند زیر مراجعه کنید:

https://live136.webinarplus.online/playback/video/acf5f489ae13ce7c726d3d847bfeefb827289dca-1717943692059/

ویژه‌‌نامهٔ روز ویراستار و روز زبان فارسی

ویژه‌‌نامهٔ روز ویراستار و روز زبان فارسی
ویژه‌نامهٔ روز ویراستار و روز زبان فارسی منتشر شد.
برای دسترسی به این ویژه‌نامه از پیوند زیر استفاده کنید.

***

 چرا دیر شد؟
ویژه‌نامۀ روز ویراستار باید ۱۱ بهمن منتشر می‌شد، اما ۲۵ اردیبهشت منتشر می‌شود. عوامل متعددی باعث این تأخیر شد که مهم‌ترین آن وسواس گروه ویراستاران این ویژه‌نامه بود که چندین بار آن را خواندند و اصلاح کردند. از سوی دیگر، شاید اگر تعهد هیئت‌تحریریۀ این ویژه‌نامه بر انتشار تمامی مقالات دریافتی نبود، که برخی از آن‌ها با تأخیر به دستمان رسید، می‌توانستیم آن را مدتی بعد از روز ویراستار منتشر کنیم، اما بر خود وظیفه دانستیم که همۀ مقالات را منتشر کنیم و اگر حک و اصلاح و تغییراتی نیاز دارد فرصتی به نویسنده بدهیم که اصلاح کند و ما نیز در آن اندکی دست ببریم تا به شکل کنونی درآید.
ناگفته نماند که فکر کردیم از شلوغی ماه اسفند و تعطیلات نوروز دور شویم و فرصت مناسب دیگری را بیابیم و «روز زبان فارسی» مناسبت‌ترین بود، زیرا هدف همۀ فعالان زبان فارسی حفظ زبان و کمک به پویایی آن است و نهادی چون انجمن صنفی ویراستاران نیز در همین مسیر قدم برداشته‌ است و امیدواریم گام‌های مؤثری برداریم.

پیش‌نویس قرارداد ویرایش

پیش‌نویس قرارداد ویرایش

پیش‌نویس قرارداد ویرایش منتشر شد

 

تهیه و تدوین قراردادی مناسب برای ویرایش، که ابعاد گوناگون فعالیت ویراستاری در آن دیده شود، بنا به درخواست اعضای انجمن و با بررسی بیش از پنجاه قرارداد رایج در نشر انجام شده است. با توجه به این‌که بسیاری از ناشران برای سپردن کار ویرایش قراردادی نمی‌بندند یا قراردادی ندارند که منعقد کنند، این قرارداد می‌تواند مبنایی برای روشن شدن همکاری ویراستار با ناشر یا صاحب ‌اثر باشد.
پیش‌نویس قراردادی که اکنون نسخۀ آن در وبگاه رسمی انجمن صنفی ویراستاران قرار گرفته است با تلاش و کوشش اعضای کمیسیون امور صنفی و حقوقی و با نظارت اعضای هیئت‌مدیرۀ انجمن تدوین شده و نسخۀ پیش از انتشار آن با چندین ناشر و ویراستار به نقد و نظر گذاشته شده است.
همراه با این قرارداد «توصیه‌نامه»ای هم تدوین شده که برخی نکات قابل تغییر در قرارداد و مسئولیت ویراستار برای درج در قرارداد، با توضیحات کافی، در آن آمده است.

دیدگاه­‌های خود را دربارۀ این قرارداد تا ۱۵ اسفند به رایانامۀ Anjoman.virastar@gamil.com ارسال بفرمایید.

روز ویراستار در نشر چشمه

روز ویراستار در نشر چشمه

میراث احمد سمیعی (گیلانی)

گفت‌وگو به مناسبت روز ویراستار

 

سه‌شنبه دهم بهمن ۱۴۰۲، انجمن صنفی ویراستاران و نشرچشمه به مناسبت روز ویراستار نشست مشترکی برگزار کردند. در این نشست که در کتاب‌فروشی نشر چشمه در خیابان کارگر برگزار شد، بهرنگ کیائیان، مدیر انتشارات چشمه، اعضای هیئت‌مدیرهٔ انجمن: گلی امامی، اصغر مهرپرور، مهدی قنواتی، مهناز مقدسی، هومن عباسپور، محمدحسین ساکت، نازنین خلیلی‌پور، لیلا اثناعشری، پیام شمس‌الدینی، و چند تن از ناشران و ویراستاران و جمعی از اعضای انجمن حضور داشتند، از جمله عبدالحسین آذرنگ، سیدعلی آل‌داوود، مهشید نونهالی، حمیرا نونهالی، کاوه کیائیان، علی‌اصغر سمیعی‌فرد، ابراهیم کریمی زنجانی اصل.

 

 

در ابتدای نشست مهناز مقدسی، دبیر انجمن، دربارۀ تأسیس انجمن و اعضای هیئت‌‌مدیره گزارشی داد و عمده فعالیت‌های انجمن را از آبان ۱۳۹۵ برشمرد. وی گفت که موضوع آموزش در انجمن از ابتدای شکل‌گیری در اولویت بوده است. انجمن توانسته دوره‌هایی را که مرکز نشر دانشگاهی شروع کرده بود ادامه دهد و تا کنون موفق شده‌ شش دورهٔ جامع نگارش و ویرایش برگزار کند که حدود ۳۲۷ دانشجو در این دوره‌ها شرکت کرده و آموزش دیده‌اند. علاوه بر آن، دو دورۀ نگارش و ویرایش متون کودک و نوجوان برگزار شده و قرار است هر سال این دوره‌ها در زمان‌های مشخصی برگزار شود. کارگاه‌های تخصصی بسیاری نیز با مدیریت کمیسیون آموزش انجمن برگزار شده، از جمله نمایه‌سازی و ضبط‌اعلام، دستور زبان فارسی، ویرایش و ترجمهٔ متون فرانسوی به فارسی، ویرایش و ترجمۀ متون انگلیسی به فارسی، ویرایش داستان. اگر مجموع شرکت‌کنندگان در این دوره‌ها و کارگاه‌ها را در نظر بگیریم، با افتخار باید بگوییم حدود ۸۵۰  تن در دوره‌ها و کارگاه‌های انجمن و حدود ۱۳۰  تن در کارگاه‌هایی که به سفارش برخی مراکز فرهنگی تدارک دیده شده، از آموزش‌های انجمن بهره‌مند شده‌اند.

مهناز مقدسی افزود که در سال اخیر، برای تقویت توانمندی اعضا، چندین کارگاه رایگان یک‌روزه  برگزار شده با این هدف که نیروهایی حرفه‌ای به صنعت نشر معرفی شوند و منشأ خدمات بهتری در این حوزه باشند.

مقدسی در ادامه به انتشار خبر‌نامه و ویژه‌نامه‌های انجمن اشاره کرد و از دیگر دستاوردهای انجمن به نرخ‌نامهٔ ویرایش، که در وبگاه انجمن محل مراجعۀ بسیاری از ناشران و ویراستاران شده، اشاره کرد و دربارۀ پیش‌نویس قرارداد ویرایش گفت و نوید داد که هفتهٔ دیگر قرارداد به همراه «توصیه‌نامه» در وبگاه انجمن بارگذاری می‌شود.

 

 

در پایان صحبت‌های مقدسی، یادی شد از استاد احمد سمیعی و جایگاه وی در نشر و ویرایش و ابراز تأسف شد از فقدان او در روز ویراستار. یادی نیز شد از ویراستارانی که دانش‌آموختۀ مؤسسۀ فرانکلین بودن و آنهایی که در تلاش بودند انجمن ویراستاران را در سال‌های دور تأسیس کنند و این امر میسر نشد: احمد سمیعی، ابوالحسن نجفی، کریم امامی، محمد حیدری ملایری، ناصر پاکدامن، میرشمس‌الدین ادیب‌سلطانی.

سپس،هومن عباسپور، نایب‌رئیس انجمن صنفی ویراستاران و سرویراستار نشر چشمه، این نوید را داد که قرار است همکاری نشر چشمه و انجمن ادامه یابد و نشست‌های منظمی با موضوع ویرایش برگزار شود. این جلسات در ادامۀ نشست‌هایی است که در انتشارات فنی ایران در گذشته برگزار می‌شد.


 

نخستین سخنران این نشست عبدالحسین آذرنگ، نظریه‌پرداز نشر و ویرایش، دانشنامه‌نگار، مترجم، مدرس ویرایش، ویراستار، و از پیشکسوتان حوزهٔ ویرایش بود. وی به جایگاه ویژهٔ احمد سمیعی در حوزهٔ ویرایش اشاره کرد و از ویژگی‌های او و میزان دانشش گفت و افزود، در دوره‌ای که سمیعی کار ویرایش را آغاز کرد هنوز واژه‌های ویراستار و ویراستاری ساخته نشده بود تا زمانی که محمد مقدم و صادق کیا آن‌ را ساختند. اگر بزرگ‌ترین دستاورد احمد سمیعی را نظام‌بندی و ویرایش کتاب از صبا تا نیما اثر یحیی آرین‌پور بدانیم، بی‌راه نیست؛ در این کتاب ابعاد مختلف ویرایش را می‌توان دید. ویرایش این کتاب از منظر ویرایش تکوینی بسیار اهمیت دارد. سمیعی معماری کتاب بهار و ادب فارسی از محمدتقی بهار را نیز به عهده داشت و چندین اثر دیگر که با توانمندی او پرورده شدند، ولی حق او به‌درستی در آن آثار دیده نشد. آذرنگ، هوش، دقت، پشتکار، آرامش و صبوری، امانت‌داری و کار به دور از تظاهر و خودنمایی را از ویژگی‌های یک ویراستار خوب دانست که استاد سمیعی به واقع مظهر آن‌ها بود.

وی در پایان، استاد سمیعی را بهترین ویراستار منابع مرجع و ابوالحسن نجفی را بهترین ویراستار ادبی متون ترجمه‌شده از فرانسوی و اسماعیل سعادت را یکی از نمونه‌های درخشان ویراستار حداقلی و کریم امامی را نمونه‌ای از ویراستار دقیق و سخت‌گیر دانست.

 

 

دومین سخنران، سیدعلی آل‌داوود، حقوقدان و نویسنده و پژوهشگر و عضو شورای عالی علمی دایره‌المعارف بزرگ اسلام،  به ویژگی‌های علمی و شخصیتی استاد سمیعی اشاره کرد. وی دربارۀ نحوۀ آشنایی با استاد سمیعی گفت که در سال‌هایی که استاد سمیعی با پژوهشگاه علوم انسانی همکاری داشت تصحیح کتاب اسرارالشهود را به ایشان داده بودند که ویرایش کند و آشنایی با استاد سمیعی  زمانی صورت گرفت که برای گفت‌وگو با ویراستار در آنجا حاضر شده بود و مشاهده کرده بود که استاد سمیعی تمام نسخه‌ها و متن را وارسی کرده و حتی پیشنهادهای سازنده‌ای هم برای دیدن منابع دیگر مطرح کرده است و از آن زمان دوستی میان آن دو برقرار شد. وی افزود با وجود دقت‌نظر بی‌نظیر و وسواس‌گونۀ استاد سمیعی، کار با ایشان دشوار بود و هر کسی تاب ادامۀ همکاری با ایشان را نداشت، چرا که دقت و توجه ویژهٔ او عده‌ای را خسته می‌کرد و تغییرات زیادی که اعمال می‌کرد باعث می‌شد برخی مؤلفان، حتی افراد مشهور، آزرده‌خاطر شوند و مطلب خود را پس بگیرند.

آل داوود از برخی گفته‌ها دربارۀ استاد سمیعی انتقاد کرد، از جمله دادن صفت «پدر ویرایش» به ایشان و افزود ویرایشِ علمی از قرن‌ها پیش در ایران وجود داشته و این درست نیست که ابداع این کار را به ایشان نسبت دهیم. همچنین این میزان دخالت استاد سمیعی در متن‌ها، که نوشتۀ مؤلف کاملاً محو می‌شد، جایز نیست. آل داوود افزود که همین وسواس ایشان در ویرایش مقالات در فرهنگ آثار ایرانی و اسلامی موجب تأخیر در انتشار این کتاب و ناتمام ماندن مجلدات این فرهنگ شد.

آل‌داوود یکی از شرایط ویراستار خوب را خلاقیت و آفرینندگی برشمرد و تأکید کرد: تسلط ویراستار بر دانش‌های مختلف باید بیشتر ازمؤلف و مترجم باشد البته حدود دخالت ویراستار نیز اهمیت دارد و باید هماهنگ با مؤلف تغییرات را اعمال کند.

 

 

وی در پایان، ضمن یادکردِ خدمات دیگرویراستاران پیشکسوت و بی‌نظیر مانند فتح‌الله مجتبایی و آذرتاش آذرنوش، به این موضوع اشاره کرد که در ایران قدر ویرایش را آن‌گونه که شایسته است نمی‌دانند. کسی که تا این حد کتاب را متحول می‌کند نامش باید در صفحهٔ حقوقی کتاب درج شود یا در مقدمه دربارهٔ کاری که کرده توضیح داده شود.

در ادامۀ این نشست، برخی از مهمانان خاطراتی را از استاد سمیعی و دیگر ویراستاران بیان کردند.

مهشید نونهالی، مترجم و ویراستار و عضو افتخاری انجمن صنفی ویراستاران، از رضا سیدحسینی نیز یاد کرد که کمتر به او توجه شده اما همتش در آثار مهمی چون فرهنگ آثار ستودنی است. نونهالی به دقت و تلاش بی‌وقفۀ سیدحسینی و دانش او در زبان فرانسه اشاره کرد و اینکه اگر همت او نبود این فرهنگ شش جلدی، با وجود مشکلات فراوان در انتشارات سروش، منتشر نمی‌شد.

گلی امامی، مترجم و رئيس هیئت‌مدیرهٔ انجمن صنفی ویراستاران، به این نکته اشاره کرد که ویرایش باید طبقه‌بندی شود: متون علمی، متون کهن و ادبی هر کدام نوع متفاوتی از ویرایش را می‌طلبد. در ادبیات تألیفی، نمی‌توان اعمال سلیقه و خلاقیت کرد و باید به سبک مؤلف احترام گذاشت این نکته‌‌ای است که دربارۀ آن باید بیشتر صحبت کرد. وی به شخصیت‌های فرهنگی دیگری چون احمد منزوی و احسان یارشاطر اشاره کرد که توانایی و پشتکار و دستاوردهایشان ستودنی است.

اصغر مهرپرور، عضو هیئت‌مدیره و خزانه‌دار انجمن صنفی ویراستاران، خاطراتی از استاد سیدحسینی گفت و از دقت بی‌نظیر احمد سمیعی و ابوالحسن نجفی در فرهنگ آثار ایرانی و اسلامی یاد کرد  که گاه ساعت‌ها دربارۀ نحوهٔ نگارش یک واژه بحث می‌کردند.

نازنین خلیلی‌پور، عضو هئیت‌مدیرهٔ انجمن، نیز به موضوع اهمیت محتوا در ویرایش و نقش ویراستار در آفرینش متن اشاره کرد و تأکید کرد که نباید ویرایش را فقط به رسم‌الخط و ویرایش متن تقلیل داد و باید ویراستاران را در سطح بررسی‌کنندۀ محتوا و آفرینش اثر هم دید که بسیار مهم‌تر از ویرایش‌های صوری و زبانی است.

در پایان این نشست، جواد رسولی، رئیس پیشین کمیسیون امور صنفی و حقوقی انجمن، از انتشار کتاب جدید خود با عنوان خطهٔ ویراستاران خبر داد و گفت: این کتاب تاریخ شفاهی ویراستاران و فعالان نشر و ویرایش در خراسان و شهر مشهد است که در آن برخی همکاران و اعضای انجمن همکاری داشتند و گلی امامی نیز بر آن مقدمه‌ای نوشته است. این کتاب در مراحل نهایی انتشار است و انتشارات کلهر به‌زودی آن را روانۀ بازار می‌کند.

 

 

نشست «میراث احمد سمیعی و گرامی‌داشت روز ویراستار» با حضور بیش از ۶۰ تن از ویراستاران و اهالی فرهنگی در ساعت هفت و سی دقیقهٔ عصر به پایان رسید.

 

گزارش از: پریا بختیاریان

بیست‌ویکمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

بیست‌ویکمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

بیست‌ویکمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد.

بیست و یکمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد. مطالب درج‌شده در اين شماره بدین قرار است: صفحۀ اول گزارش دیدار اعضای هیئت مدیره با اعضای انجمن دربوستان فرهنگان رازی؛ صفحۀ دوم، سرمقاله و گزارش کمیسیون‌ها؛ صفحۀ سوم، گزارش دیدار با مسئولان فیپا و فاپا؛ صفحۀ چهارم، ویرایش زبانی و مسئولیت‌های ویراستار، موفقیت اعضا و سوزن به خودمان.

متن کامل خبرنامه را اینجـــــا مطالعه کنید.

کشوری شدن انجمن صنفی ویراستاران با حمایت دو وزارتخانه

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)، مهناز مقدسی، دبیر انجمن صنفی کارگری ویراستاران شهر تهران: «موضوع کشوری شدن انجمن‌های حوزۀ فرهنگ و هنر و رسانه در پی جلساتی مطرح شد که از تیرماه ۱۳۹۷، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با مدیریت آقای علی‌اصغر سیدآبادی، مشاور وزیر در امور برنامه‌ریزی، برگزار شد که هدف اول این جلسات، تدوین آیین‌نامه اجرایی بند «ح» ماده ۹۲ قانون برنامه پنج‌ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی، برای رفع مشکلات صنفی و شغلی اهالی فرهنگ و هنر بود.

دستاورد این جلسات، که بیش از ۱۴ انجمن در آن حضور داشتند، تهیه دستنامه‌ای برای تعیین تعاریفی چون بیکاری و بیمه بیکاری اهالی فرهنگ و هنر و وظایف صنوف و حمایت‌های شغلی از آن‌ها بود.

در این میان، چون انجمن‌های شرکت‌کننده در این جلسات، مجوز فعالیت خود را از جاهای مختلفی گرفته بودند، مطرح شد که در زمینه فعالیت‌های صنفی و حمایت‌های شغلی با مشکلاتی مواجه‌اند و یک سازوکار مناسب که متناسب با فعالیت‌هایشان باشد وجود ندارد.

به‌همین علت در تعدادی از این جلسات نمایندگانی از سازمان‌هایی چون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، صندوق اعتباری هنر، سازمان تأمین اجتماعی، وزارت صنایع، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی برای مشورت حضور یافتند و در نهایت این توافق صورت گرفت که انجمن‌های حوزۀ فرهنگ و هنر و رسانه از نظر ماهیت به وزارت فرهنگ و ارشاد مرتبط‌‌‌‌اند و از نظر شغلی و صنفی به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی وابسته‌اند،

بنابراین مناسب‌ترین راه این است که بین این دو وزراتخانه تعاملی صورت گیرد. نتیجه آن‌که در ۳ شهریور ۱۳۹۸، تفاهم‌نامه‌ای بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به امضا رسید و بعد از آن شیوه‌نامه تشکیل انجمن‌های فرهنگی و نحوه کشوری شدن آن‌ها به تصویب رسید و اطلاعیه آن در ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ منتشر شد.

با این اتفاق خجسته انجمن‌هایی مثل انجمن صنفی ویراستاران که پیش‌تر در وزارت کار تأسیس شدند، باید دست‌کم ۲۰۰ عضو یا متقاضی عضویت در سراسر کشور داشته باشند و سپس باید گزارش هیات مدیره و اطلاعات اعضا را به کمیسیونِ تشکیل‌شده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا اداره کل سازمان‌های کارگری و کارفرمایی وزارت کار ارسال کنند.

مراحل بعد از آن، تدوین اساسنامه جدید و تشکیل مجمع برای تبدیل وضعیت از شهر یا استان به کشوری خواهد بود. عنوان انجمن از صنفی کارگری به «انجمن صنفی سراسری ویراستاران ایران» تغییر خواهد یافت. این دستاورد برای اهالی فرهنگ و هنر و رسانه بسیار ارزشمند است به چند علت: ۱) عنوان «کارگری و کارفرمایی» که در مورد اهالی فرهنگ، هنر و رسانه نامناسب و دست‌کم بی‌ربط بود برداشته می‌شود؛ ۲) با تشکیل انجمن‌های سراسری، فعالیت صنفی از یک شهر فراتر می‌رود و تمام کشور را در برمی‌گیرد و همکاری بین شهرها برای رسیدن به حمایت‌های صنفی قوی‌تر می‌شود و از دیگر شهرهای ایران نیز عضو خواهد پذیرفت و هر مزیتی برای انجمن‌های مستقر در تهران باشد برای همۀ شهرها هم خواهد بود؛ ۳) تصمیم‌گیری‌های صنفی به خودِ صنوف محول می‌شود و راه برای قدرتمند شدن صنوف باز می‌شود؛ ۴) مشکلات صنفی قابل پیگیری خواهد بود، چون مرکزی در دو وزارتخانه برای رفع مشکلات و همکاری بیشتر با صنوف تشکیل شده‌است.

انجمن ویراستاران مراحل اداری آن را، از زمان ابلاغ، پیگیری کرده و طی فراخوان عضویتی که در فضاهای مجازی منتشر شده در حال آماده‌کردن مدارک عضویت‌هاست. شرایط عضویت در انجمن: داشتن مدرکی مبنی بر اشتغال به شغل ویراستاری، مانند قرارداد یا حکم استخدامی یا تصویر صفحه حقوقی دو کتاب که نام ویراستار در آن درج شده باشد.

برای اهالی رسانه نیز گواهی یک سال اشتغال در نشریه یا مجله یا خبرگزاری با تأیید مدیرمسئول یا سردبیر خواهد بود. پرکردن و ارسال کاربرگه عضویت ارسال تصویر مدارک شناسایی (کارت ملی، عکس، آخرین مدرک تحصیلی) دبیرخانه انجمن نیز همه روزه با شماره ۰۲۱۸۸۵۱۴۶۱۴ پاسخگوی پرسش‌های متفاضیان خواهد بود.»

 

برگرفته از وبگاه خبرگزاری ایبنا

نشست «وضعیت ویرایش و نشر در شهرستان‌ها؛ مشکلات و راهکارها»

نشست تخصصی با موضوع «وضعیت ویرایش و نشر در شهرستان‌ها؛ مشکلات و راهکارها» به همت انجمن صنفی ویراستاران و به میزبانی خانه کتاب در محل غرفه این موسسه در نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در ابتدای این نشست که ظهر جمعه (۱۳ اردیبهشت ماه)، در محل غرفه موسسه خانه کتاب در سی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در مصلای امام خمینی (ره) برگزار شد، مهناز مقدسی دبیر انجمن صنفی ویراستاران با اشاره به اینکه این انجمن زیر نظر وزارت کار تاسیس شده است، گفت: تاکنون چند دوره آموزشی ۶ تا ۸ ماهه در حوزه ویرایش و چندین نشست تخصصی در این زمینه برگزار کرده است.

وی همچنین از همکاری موسسه خانه کتاب در حمایت‌های معنوی از انجمن صنفی متبوعش از جمله تخصیص بن کتاب به اعضای آنن در نمایشگاه امسال کتاب تهران قدردانی کرد.

در ادامه جواد رسولی  عضو افتخاری انجمن صنفی ویراستاران، از وصول چندین گزارش درباره وضعیت ویرایش و نشر در شهرها و استان‌های مختلف کشور سخن گفت و در ادامه نمایندگان این انجمن در مشهد، کرمانشاه، رشت، لار، مازندران، اصفهان و قم به ارائه گزارش‌های خود در زمینه وضعیت ویرایش در این شهرها و استان‌ها پرداختند.

امیر قلاوند، اولین عضو انجمن صنفی ویراستاران در این جلسه بود که گزارش خود را از وضعیت ویرایش و ویراستاری در قم که به صورت میدانی تهیه کرده بود، ارائه کرد.

تنها ۱۰ درصد از ناشران استان قم ویراستار دارند

این پژوهشگر و ویراستار گفت: ۱۳۰۰ ناشر در استان قم پروانه نشر دارند اما از این تعداد ۶۰۰ تا ۷۰۰ ناشر فعال هستند. همچنین از ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ هم ۷۰۰۰ عنوان کتاب در قم چاپ شده است که البته ۷۰ تا ۸۰ درصد آنها را کتب مذهبی تشکیل می‌دهند.

به گفته وی، تنها حدود ۱۰ درصد از ناشران استان قم ویراستار دارند که عمده کارشان هم تنها محدود به ویرایش زبانی و صوری می‌شود و ورود جدی به حوزه ویرایش محتوایی ندارند

این عضو انجمن صنفی ویراستان، از استاد طریقه‌دار به عنوان یکی از ویراستاران شاخص و پیشکسوت قم یاد کرد اما در عین حال گفت که وی نیز کار ویرایش را به صورت شکلی انجام می‌دهد.

 

به گفته قلاوند، در سال گذشته و طی مراسمی از سوی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قم از این ویراستار پیشکسوت قم تقدیر شد و در عین حال مسئولان این اداره نیز، وعده‌هایی نیز برای حمایت از انجمن صنفی ویراستاران داده‌اند.

از ۲۲۵ ناشر فعال مشهد، تنها ۳ ناشر، کتاب‌هایشان را قبل از چاپ، حتماً به ویراستار می‌دهند

در ادامه، گزارش صادق یزدانی پژوهشگر، ویراستار و عضو انجمن صنفی ویراستاران درباره کم و کیف ویرایش در شهر مشهد قرائت شد که مطابق این گزارش ۷۱۶ مرکز یا موسسه به عنوان ناشر در مشهد، ثبت شده‌اند که از این تعداد ۲۲۵ ناشر فعالیت می‌کنند که فعالیت آنها هم در حد انتشار یک عنوان طی یک سال است.

به گفته وی، اگر تنها ناشران حرفه‌ای و فعال مشهد را مورد بررسی قرار دهیم، به عدد ۸۷ ناشر می‌رسیم که به کار ویرایش کتاب اهمیت می‌دهند. اما اگر سختگیرانه‌تر با این مسئله روبه‌رو شویم، باید اذعان کنیم که تنها ۳ ناشر در مشهد هستند که قبل از چاپ کتاب‌هایشان، حتماً آنها را به دست ویراستار می‌دهند.

در ادامه این برنامه، گزارش حمیدرضا نویدی‌مهر ویراستار باسابقه مشهدی قرائت شد که در آن، مشهد بعد از تهران و قم، سومین قطب کتاب کشور لقب داده شده است؛ با این وجود حتی ناشران خصوصی این شهر هم ویراستار مقیم ندارند و اغلب آنها کار ویراستاری خود را به صورت برون‌سپاری انجام می‌دهند.

براساس گزارش آقای نویدی‌مهر، دو موسسه «کتاب فارس» و «ویراستاران» دوره‌های ویراستاری را در مشهد برگزار کرده‌اند اما اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد تعامل مناسبی با ویراستاران این شهر نداشته و حمایتی از آنها صورت نمی‌دهد.

این ویراستار مشهدی از عبدالله کوثری، حسن لاهوتی، قاسم صنعوی، احمد احمدی‌‌بیرجندی، افضل وثوقی و اصغر سرایی به عنوان تعدادی از چهره‌های برجسته حوزه ویراستاری که کار خود را به عنوان ویراستا با بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی آغاز کرده‌اند و به درجات مطلوبی هم در این زمینه رسیده‌اند، نام برد.

ویراستاری کتاب‌های ناشران رشت، تنها در حد صوری انجام می‌شود و نه محتوایی

در ادامه این برنامه حسین ادهمی، ویراستار، پژوهشگر و عضو انجمن صنفی ویراستاران، گزارشی از وضعیت کمی و کیفی ویرایش در گیلان ارائه کرد و با بیان اینکه رشت سابقه ۱۵۰ ساله در انتشار کتاب و نشریه دارد، گفت: در حال حاضر ۱۶۰ ناشر در کل استان گیلان فعالیت می‌کنند که البته از این تعداد تنها حدود ۶۰ ناشر به طور مداوم کتاب چاپ می‌کنند.

به گفته وی، استان گیلان ۱۰۰ کتابخانه و ۵۲ کتابفروشی هم دارد که عمده آنها نیز در شهر رشت مستقر هستند.

این ویراستار عنوان کرد: ناشران رشت هم در موسسات خود ویراستار مستقر ندارند و کتاب‌هایشان را برای ویرایش برون‌سپاری می‌کنند که در نهایت هم این ویرایش‌ها تنها در حد صوری و زبانی انجام می‌شود و نه محتوایی.

ادهمی یکی از نهادهایی را که دارای بیشترین سهم در تولید کتاب در گیلان است، حوزه هنری این استان عنوان کرد که یک شاخه از ویرایش در آن شکل گرفته و دارای ویراستارانی آشنا با زبان‌های محلی است و عمدتاً هم از اعضای هیات علمی دانشگاه‌های استان گیلان هستند.

وی یکی از مشکلات ویرایش در حوزه زبان‌های بومی و محلی را در خطه گیلان به بحث آوانویسی مرتبط دانست که به گفته او، محدودیتی هم برای آن وجود ندارد و همین مسئله موجب اختلافاتی در ویرایش آثار در این استان شده است.

این پژوهشگر در حوزه ویرایش، مشکلاتی از قبیل مسائل اقتصادی ناشران از جمله گرانی کاغذ، فیلم و زینک، پایین بودن سرانه مطالعه، اُفت تقاضای کتاب و همچنین نبود شبکه مناسبی برای پخش و توزیع کتاب، ورود افراد غیرمتخصص به حیطه نشر و پایین آمدن تیراژ کتاب را از دیگر مشکلات مبتلابه حوزه ویراستاری در خطه گیلان ذکر کرد.

ضعف عمده ویراستاری در اصفهان به نبود خط ارتباطی مناسب بین ناشران برمی‌گردد

در ادامه لئا دانیالی، ویراستار و پژوهشگر در حوزه ادبیات و تاریخ کلیمیان و عضو انجمن صنفی ویراستاران از اصفهان با ارائه گزارشی از وضعیت ویرایش در این استان، گفت: اصفهان ۵۰۰ ناشر و بیش از ۱۰۰ کتابفروشی دارد و طی ۲ سال گذشته حدود ۳۰۰ عنوان کتاب از سوی ناشران این استان منتشر شده است.

دانیالی افزود: سازمان جهاد دانشگاهی فعالیت‌های نسبتاً خوبی در حوزه ویرایش انجام می‌دهد اما ضعف عمده ویراستاری در استان اصفهان به عدم سازماندهی انتشاراتی‌ها و نبود یک خط ارتباطی مناسب بین آنها علیرغم پتانسیل بالایی که دارند، برمی‌گردد.

مازندران فاقد ویراستار حرفه‌ای کتاب است

در بخش دیگری از این نشست، گزارش مهدی مهدوی اشرف پژوهشگر در حوزه ویراستاری و عضو انجمن صنفی ویراستاران، از وضعیت ویرایش در مازندران ارائه شد که براساس آن، ۱۴۶ ناشر در ۱۵ شهر این استان فعالیت می‌کنند و رغبت به تولید کتاب‌هایی با کیفیت بالا در این استان وجود دارد.

به گفته وی، به رغم فرصت‌هایی مناسب که برای اشتغال در حوزه نشر و  ویرایش در مازندران فراهم است، اما به دلیل نبود نیروهای حرفه‌ای در این حوزه، رشد چندانی در این زمینه به وجود نیامده است.

کرمانشاه، نه ویراستار تخصصی دارد و نه ویراستار مقیم

الهه وحیدی، ویراستار، پژوهشگر و عضو انجمن صنفی ویراستاران هم در این نشست به ارائه گزارشی از وضعیت نشر و ویرایش در کرمانشاه پرداخت که مطابق آن، این استان ۴۸ ناشر دارد که ۴۰ ناشر آنها فعالیت تقریباً مناسبی دارند اما تنها ۲ ناشر فعالیت‌شان خیلی زیاد است که یکی از آنها انتشارات طاق‌بستان است؛ اولین ناشری که در سال ۱۳۷۲ در کرمانشاه مجوز گرفته است.

همچنین به گفته این عضو انجمن صنفی ویراستاران، کرمانشاه نه ویراستار تخصصی دارد و نه ویراستار مقیم.

توقع ناشران شهرستان لار از ویرایش، برطرف کردن اِشکالات صوری و زبانی آثار است

همچنین میترا حافظی، پژوهشگر، ویراستار و عضو انجمن صنفی ویراستاران، به نمایندگی از مهدی معتمدیان، معاون امور کتابخانه‌های استان فارس، گزارش وی را از وضعیت نشر و ویرایش در شهرستان لار در این استان قرائت کرد.

در این گزارش با اشاره به جایگاه این شهرستان در استان فارس به لحاظ اقتصادی، آمده است: لار دارای ۲ ناشر است که هر دو هم متعلق به بخش خصوصی است. این شهرستان همچنین دارای ۱۷ کتابفروشی است و یک روزنامه هم به نام «میلاد لارستان» در آن منتشر می‌شود.

به گفته خانم حافظی، شهرستان لار هم ویراستار مقیم ندارد و توقع ناشران آن از ویرایش نیز به برطرف کردن اِشکالات صوری و زبانی آثار، محدود می‌شود.

در پایان این جلسه، جواد رسولی مدیر اجرایی اتحادیه ناشران و کتاب فروشان تهران و عضو افتخاری انجمن صنفی ویراستاران، در جمع‌بندی نشست «وضعیت ویرایش و نشر؛ مشکلات و راهکارها»، بر ضرورت تاسیس تشکل‌‌‌های صنفی ویراستاری در هر استان، آسیب‌شناسی آموزش‌های ارائه شده در حوزه ویرایش و استانداردسازی آنها، لزوم حمایت نهادهای فرهنگی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ویراستاران، ضرورت همکاری این انجمن با موسساتی مانند خانه کتاب و لزوم بازنگری در حوزه نشر و ویرایش و دوری گرفتن از پایتخت‌نگری در این حوزه، تاکید کرد.

 

[Best_Wordpress_Gallery id=”78″ gal_title=”نشست ویرایش شهرستانها”]

چو ایرج به گیتی نیاید دگر

شانزدهم مهر ماه سالروز تولد استاد ایرج افشار است. انجمن صنفی ویراستاران قدرشناسی خود را از یک عمر تلاش ایشان در حوزۀ فرهنگ ایران و ایران‌شناسی اعلام می‌کند و برای ادای احترام به او، از استاد علی بهرامیان، پژوهشگر تاریخ و نسخه‌شناس، که سال‌ها با ایشان همکار بوده‌اند، درخواست کردیم مطلبی کوتاه دربارۀ توجه علمی استاد افشار در نسخه‌پژوهی و ویرایش علمی متون بنویسند. آنچه می‌خوانیم قطره‌ای است از دریای دانش و عشق و همتِ ایرج افشار.

زنده‌یاد استاد ایرج افشار در فضای تحقیقاتی نسلی از پژوهشگران و محققان ایرانی رشد کرده و آموخته بود که تصحیح و تنقیح و انتشار متون کهن را به شیوه‌های نوین در ایران بنیان نهاده بودند، همچون علامۀ قزوینی و مجتبی مینوی و به همین سبب، می‌توان ایشان را پیرو همان مکتب دانست و به همان شیوه علمی شناخته‌شده پای‌بند بود؛ یعنی شناسایی نسخه‌های کهن موجود از یک متن و پس از بررسی‌های لازم اساس قراردادنِ یک نسخۀ کهن‌تر و کامل‌تر که دست تطاول انواع تحریف و تصحیف در طی روزگار کمتر به دامن آن رسیده و سپس مقابله آن با نسخه‌های دیگر و ضبط اختلاف نسخه‌ها و نگارش مقدمه و تعلیقات و تهیۀ فهارس لازم. البته استاد افشار به متون و اسناد دوره‌های متأخر فارسی، دست‌کم از دورۀ صفویه بدین سو و به‌ویژه قاجاریه دل‌بستگی تمام داشت و گرچه در شناسایی و احیای آن متون به شیوۀ خود همت می‌گماشت، اما در باب این‌گونه متون و اسناد، کار مقابله و تصحیح مانند متون برجای‌مانده از سده‌های نخستین نیست. هرچه مصحح یک متن کهن به دوره خاص آن متن از هر حیث تسلط داشته باشد، کار تصحیح هرچه بیشتر قابل‌اطمینان خواهد بود. می‌دانیم که یک متن مملو از اسامی خاص و اعلام تاریخی و جغرافیایی گمنام و ناشناخته و اصطلاحات و تعابیر و لغات غریب است و بدون تسلط کافی بر متون ادوار کهن، نمی‌توان متنی مُصحَّح از آن به دست داد.

آنچه فعالیت استاد افشار را در زمینۀ احیای متون کهن فارسی امتیاز و ارزش خاص می‌بخشد، به گمان بنده در این مجال اندک در دو نکتۀ مهم، قابل‌تأمل و بررسی است:

نخست آنکه استاد افشار در گزینش متون کهن برای تصحیح و انتشار، نخست سودمندی‌های تاریخی و فرهنگی را برای فرهنگ ایران و زبان فارسی در نظر می‌گرفت، سپس در احیای آن می‌کوشید. ایشان در انتخاب متون فارسی به گستره وسیع این زبان در سده‌های پیشین تا روزگار معاصر خویش توجه خاص داشت و معمولاً به این جنبه از متون کهن در تحکیم و استواری پیوندهای فرهنگی و اجتماعی میان فارسی‌زبانان در ورای مرزهای کنونی ایران می‌اندیشید، یعنی همان نکته‌هایی که در انتشار دیگر آثار و مقالات خود و نیز فعالیت‌های مطبوعاتی بدان اهمیت خاص می‌داد و بر آن اساس راه می‌سپرد.

نکتۀ دوم اینکه، استاد افشار به توانایی‌های وسیع خود آگاهی داشت و بر اساس شناخت آن توانایی‌ها، موضوعات پژوهشی، از آن جمله تصحیح و انتشار متون و اسناد کهن یا فهرست‌نویسی نسخه‌های خطی را انتخاب می‌کرد و پیش می‌بُرد. او در کار تصحیح و تنقیح متون، گذشته از مراجعات گسترده به مآخذ و منابع گوناگون، پیوسته با دوستان پژوهشگر خود در ایران و اقصی‌نقاط جهان مشورت می‌کرد و از گفت‌وگو و بحث در این موضوعات به فرمودۀ خودش «بهره‌یاب» می‌شد. بنده خود یکی دو بار شاهد بودم که با مرحوم استاد دکتر زریاب و مرحوم استاد دکتر زرین‌کوب در باب پاره‌ای مواضع و اصطلاحات و تعبیرات و ارزش‌های متنی که در دست تصحیح و انتشار داشت، مشورت و پرس‌وجو می‌کرد.

در واقع ایشان هرگونه دخل و تصرف عمدی و غیرعمدی در متن را خیانت در امانت می‌دانست و می‌گفت که هرگونه دخل و تصرف در متن، آن را از درجۀ اعتبار و استناد ساقط می‌کند و یک مصحح ورزیده و عالم، هرچه بیشتر و بهتر، متن را بر اساس موازین پذیرفتۀ علمی می‌باید به آنچه مؤلف یا شاعر نوشته و سروده است نزدیک گرداند و وصول به این مقصود فعلاً از طریق تصحیح انتقادی با ملاحظۀ جمیع شرایط و دقت‌ها ممکن است و البته در باب همین معانی هم از تعصب و سختگیری فرسنگ‌ها دور بود و در بحث بلافاصله تسلیم منطق علمی می شد، اما از اصول خود کوتاه نمی‌آمد. به یاد دارم ناشری دولتی تجدید‌چاپ یک متن مهم دوره ناصری را که به همت استاد افشار منتشر شده، به حذف پاره‌ای مطالب منوط کرده بود و بر حذف آن موارد، به این بهانه که برای اصل مطلب زیانی نخواهد داشت، اصرار می کرد تا کتاب هر چه زودتر منتشر شود. استاد افشار، با حرارت مخصوصی که در این گونه موارد نشان می داد، گفت: به آنها گفتم این متن، کتابِ من نیست تا در آن دخل و تصرف کنم. پیشنهاد شما در واقع نوعی دزدی است و خیانت در امانت است؛ وانگهی، چاپ‌های قدیمیِ این کتاب در دسترس اهل تحقیق هست و دیر یا زود همه مراجعه‌کنندگان به این متن متوجه می شوند که چاپ جدید از درجه اعتبار و استناد ساقط است و من هرگز به چنین شرایطی تن نخواهم داد. حداکثر می‌توانید مقدمه‌ای بنویسید و به مؤلف و من هر چه می‌توانید ناسزا بگویید، ولی حق ندارید در متن دست ببرید.

به‌هرحال، کارنامۀ استاد افشار در زمینۀ تصحیح متون فارسی و اسناد نیز درخشان و از هر جهت آموختنی است و پای‌بندیِ استوار او را به ضوابط علمی نشان می‌دهد؛ هم از حیث متون و اسنادی که برای انتشار برمی‌گزید و هم از نظر پاکیزگی و دقتی که در ارائۀ یک متن کهن با توجه به توانایی‌های خود به کار می‌برد.

روابط عمومی انجمن صنفی ویراستاران