اینجا چه می‌گوییم؟

 

در خبرنامۀ اسفند 1400، در ستون سرمقاله، مطلبی به‌قلم خانم مهناز مقدسی، دبیر انجمن صنفی ویراستاران، درج شده بود که به برخی مشکلات ویراستاران اشاره می‌کرد. در آن سرمقاله آمده بود: «اگر جامعۀ نشر انتظار دارد که ویراستاران کارشان را حرفه‌ای و دقیق انجام دهند، باید از مترجمان نیز بخواهد که درست ترجمه کنند و تمام ظرافت‌های ترجمۀ خوب را بشناسند و از ویراستار نخواهند که خطاهای ترجمه‌ای را برطرف کند و ترجمه را به اعلادرجۀ ممکن ارتقا دهد؛ از نویسنده نیز بخواهد که از منابعی صحیح بهره بگیرد و تناقض‌های متن را در حین نوشتن رفع کند و اصول و استاندارد نوشتن را برای هر نوع محتوا بداند و از ویراستار توقع نداشته باشد که متن ناقص او را تکمیل کند و از آن عمارتی پرجاه‌وجلال بسازد؛ و از آن مهم‌تر، از ناشران و عرضه‌کنندگان هر نوع محتوا نیز بخواهد که تولیدکنندگان آثار و نوع آثاری را که عرضه می‌کنند بشناسند و هر متن و نوشته‌ای را، به‌صِرف پرفروش بودن، به‌سرعت به مترجمان و مؤلفان پرکار و کم‌بضاعت نسپارند و با ویرایشی سهل‌گیرانه یا بدون ویرایش روانۀ بازار نکنند و ذائقۀ خوانندگان را تنزل ندهند و به زبان فارسی و فارسی‌زبانان بی‌مهری نکنند.»

در پی انتشار خبرنامه، بازخوردهایی از اعضای محترم انجمن داشتیم که هر کدام از تجربه‌های خود می‌گفتند و از آنچه در طول حرفۀ ویراستاری با آن مواجه بودند. در این صفحه مطالبی را که اعضا ارسال کرده‌اند با شما به اشتراک می‌گذاریم و درخواست داریم شما هم تجربه‌های خود را برای دبیرخانه ارسال کنید.

یار بی‌رمق

یار بی‌رمق ساعت نزدیک دوی بعدازظهر است و با دو تا از دوستانم در یک روز نه خیلی گرم بهاری اما شلوغ قرار دیدار دارم. ده دقیقه به

ادامۀ مطلب »

از مصائب ویراستاری

در همین زمان کوتاهِ حدوداً شش هفت ساله‌ای که پا به عرصۀ شیرین و زیبای ویراستاری گذاشته‌ام اندک تجربه‌ای اندوخته‌ام که شاید بد نباشد از گوشۀ کوچکی از

ادامۀ مطلب »

دردِدل

امروز باید برای امضای قرارداد ویرایش کتاب می‌رفتم. تو مسیر، راننده انگار دلش خیلی پُر بود. می‌گفت بیمه نداره و به‌سختی داره خونواده‌ش رو اداره می‌کنه. می‌گفت: «خیلی

ادامۀ مطلب »

ویراستار معجزه‌گر

توقعی که همه از ویراستار دارند بسیار بالاست (از ناشر گرفته تا مترجم و دیگران). مترجمْ کتاب را شتاب‌زده و نامفهوم ترجمه می‌کند و پشتش گرم است که

ادامۀ مطلب »