| ویرایش داستان، چرا و چگونه |
نشست مجازی معرفی «کارگاه داستان و ویرایش داستان» در ۹ تیر ۱۴۰۱ در وبینارپلاس برگزار شد. در این نشست، مهدی قنواتی، رئیس کمیسیون آموزش انجمن، با فرشته احمدی، پژوهشگر، ویراستار و مدرس این کارگاه، به گفتوگو نشست.
نخست، مهدی قنواتی به مشکلاتی که شیوع ویروس کرونا در چند سال اخیر پدید آورده اشاره کرد و گفت این همهگیری سبب شد که نتوانیم کارگاهها را حضوری برگزار کنیم. اما اکنون شرایطی فراهم شده که برخی کارگاهها را هم بهصورت حضوری و هم برخط برگزار شود تا فراگیرانی که در شهرهای دیگر سکونت دارند بتوانند از کارگاه استفاده کنند.
پس از آن، پرسشهایی در خصوص ویرایش داستان و کارگاهی که از هفتۀ آینده شروع میشود مطرح شد و فرشته احمدی به آنها پاسخ داد.
متن خلاق و داستان چیست؟
هر متنی که گزارش صرف نداشته باشد، به عالم خیال مربوط باشد و قابلیت راستیآزمایی نداشته باشد متن خلاق است. داستان یکی از متون خلاق است و دریچهای است به جهانی دیگر. وجه تمایز همۀ متون خلاق تخیل است.
تفاوت بین داستان و رمان چیست؟
در کارگاه داستان و ویرایش داستان انواع داستان را معرفی میکنم. اما اینجا بهاختصار میگویم که تفاوت انواع داستان در ساختار آنهاست. ساختار واژۀ کلیدی این کارگاه است. رمان و داستان و داستان کوتاه که از قرن نوزدهم به بعد شکل گرفته ساختار متفاوتی دارند، ضمن آنکه پیش از آن انسان موجودی بود اسیر سرنوشت، اما در دورۀ جدید فردگرایی اهمیت یافته است.
احمدی افزود: ما بهطور عام از کلمۀ داستان استفاده میکنیم و منظورمان تمامی انواع آن است. داستان به هر نگارش خلاقی گفته میشود که شروعی دارد و با سلسلهمراتبی در نقطهای غیر از آغاز پایان مییابد. تفاوت بین رمان و داستان کوتاه را با مثالی میشود روشن کرد: رمان مثل شهر است و داستان کوتاه مثل یک آپارتمان. ضمن اینکه در رمان نویسنده فرصتی مییابد تا تصویرسازی و شخصیتپردازی کند، اما داستان کوتاه برشی از جهان است که شکلی مینیمالیستی و موجز دارد. این نکته را هم بگویم که شروع نگارش رمان آسان است اما ساختار و پایان دادن به آن بسیار دشوار است.
چند نوع ویرایش میان ناشران متداول است: صوری، زبانی، ترجمه، استنادی، ساختاری و محتوایی. ویرایش داستان شامل کدام یک از اینهاست؟
ایدئال این است که ناشران هر کدام از این ویرایشها را به متخصص همان ویرایش بدهند، اما چنین امری در نشر ما رایج نیست و ناشران نمیتوانند هزینههای آن را بپردازند. ما در این کارگاه بهصورت تخصصی به ویرایش ساختاری داستان میپردازیم، پس میتوان گفت ویرایش داستان ویرایشی ساختاری است. ساختار روایت را میشناسیم. البته از زبان داستان هم نمیتوان گذشت.
در ویرایش داستان تا حدودی هم به ویرایش زبانی وارد میشویم. به بیان دیگر، زبان یکی از عناصر ساختار داستان است.بسیار دیدهام که ناشران پس از پذیرفتن اثری داستانی فقط آن را ویرایش صوری و زبانی میکنند و به ویرایش ساختار آن نمیپردازند. جای این ویرایش واقعاً در نشر ما خالی است.
ویراستار داستان باید چه توانمندیها و ابزاری داشته باشد؟
پیش از هر چیز، ویراستار داستان باید به ادبیات علاقهمند باشد و متون متنوعی را خوانده باشد. خواندن روایتهای مختلف ساختار را در ذهن ما سروشکل میدهد. رد هر روایت در ذهن خوانندۀ آن میماند و وقتی ذهن ساختار را شناخت بهتر میتواند آن را تجزیه و تحلیل کند. پس ویراستار باید مجهز باشد به علمی که پیشتر کسب کرده و نیز دائماً مطالعه کند. باید ساختمان داستان را خوب بشناسد بتواند داستان را بشکافد و اجزای مختلف آن را تجزیهوتحلیل کند تا بتواند به نویسنده پیشنهاد اصلاح بدهد.
آیا پس از آموختن این نوع ویرایش میتوان وارد بازار کار شد؟
تفاوت این کارگاه با کارگاه داستاننویسی این است که در این کارگاه متخصص و کارشناس داستان پرورش داده میشود نه نویسندۀ داستان. بنگاههای انتشاراتی به متخصصانی که بتوانند داستان را تحلیل کنند نیاز دارند. میتوان در بنگاههای انتشاراتی کار را با ویرایش صوری و زبانی داستان آغاز کرد و پس از مهارتورزی کافی به ویرایش داستان نیز پرداخت. فعالیتهای دیگری هم هست: نوشتن تحلیل داستان، نقد داستان، …
البته این کارگاه برای نویسندگان داستان هم مفید است چرا که به آنها میآموزد چگونه داستانشان را تحلیل و واکاوی کنند.
برخی داستانها ساختارمند نیستند. این نوع داستانها را چطور باید ویرایش کرد؟
این نکته را فراموش نکنیم که ساختار قرار نیست دستوپای ما را ببندد. آگاهی دربارۀ ساختار ذهن ما را روشن میکند تا داستان را درست ببینیم. مسلماً داستانهایی هستند که باید با ملاک و معیار خودشان سنجیده شوند. شناخت ساختار داستان به ما میآموزد که با هر داستان چه مواجههای داشته باشیم و جهانبینی مستتر در آن را چگونه ادراک کنیم و با در نظر گرفتن همۀ این موارد با نویسنده همراه شویم.
موضوع اصلی این است که ویراستار همیشه باید دو سؤال را از خود بپرسد: اول، چه داستانی تعریف میشود؟ دوم، داستان چقدر خوب تعریف میشود؟
اگر ویراستار پاسخ این دو سؤال را بهخوبی بداند، میتواند در ویرایش داستان به نویسنده کمک کند.
تصور کنیم داستان به لحاظ ساختاری مشکلی ندارد، حال ویراستار تا چه اندازه اختیار دارد که در زبان آن دست ببرد؟
این موضوع دربارۀ هر داستانی متفاوت است. بستگی به نثر دارد و اینکه نویسنده چقدر آگاهانه زبان متن را به هم ریخته است. نکتۀ مهم این است که ویراستار باید در کنار نویسنده و در خدمت او باشد نه در مقابل او. باید داستان او را دوست داشته باشد، آن را درک کند و بفهمد نویسنده چه قصدی داشته است. بدترین کاری که ویراستار میتواند انجام دهد این است که همۀ متنها را طبق الگوی مشخصی ویرایش کند.
برای آموختن بهتر، به فراگیران این کارگاه چه توصیهای میکنید؟
مهم است که به این حوزه علاقهمند باشند، بسیار مطالعه کرده باشند و به مطالعه ادامه دهند، منابعی را که در کارگاه توصیه میشود بخوانند و تمرینهای هفتگی را انجام دهند تا کارگاه برایشان مفرحتر و کاربردی باشد.
اگر بخواهید کتابی معرفی کنید که برای مخاطبان مفید باشد مطالعۀ چه کتابی را توصیه میکنید؟
یکی از کتابهای ریچارد براتیگان، با عنوان باد همه چیز را با خود نخواهد برد، ظاهر آزادانهای دارد ولی با تحلیل داستان متوجه میشویم چه اندازه ساختارمند است. این کتاب مفیدی برای شناخت نوع متفاوتی از داستان است.
کتاب دیگری را نیز توصیه میکنم: راستۀ کنسروسازان، اثر جان اشتاین بک. در این کتاب هم خیلی خوب میشود عناصر داستان را یافت.
چند ویراستار داستان خوب در کشور داریم یا شما میشناسید؟
ناشران چندان در پی ویرایش ساختاری داستان نیستند. معمولاً اینطور است که اتفاقی متخصصی پیدا میشود که ساختار داستانی را بررسی میکند و به نویسنده پیشنهاد میدهد یا داستانها را فقط ویرایش صوری و زبانی میکنند. البته در کارگاههای داستاننویسی افرادی را دیدهام که داستانهای دیگران را بررسی میکنند و آن را اصلاح میکنند. بنابراین نمیتوانم بگویم ویراستار داستان میشناسم.
به نظر میرسد این اولین باری است که کارگاهی با این عنوان و با قصد آموزش ویرایش داستان برگزار میشود.
در پایان، مهدی قنواتی در پاسخ به حاضرانی که دربارۀ ورود به بازار کار پرسیده بودند گفت تسلط به حوزۀ نگارش و ویرایش روندی تدریجی است و با گذشت زمان و تمرین بسیار و پشتکار ویراستار و نویسنده حاصل میشود. اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم که کارگاهها و دورههای آموزشی قدم اول است و نمیتوان گفت پس از گذراندن کارگاه یا دورهای حتی بلندمدت میتوان بهسرعت وارد بازارکار شد. مهارتی که در این کارگاه آموزش داده میشود، و نیز مهارتهای دیگر ویرایشی، تمرین و ممارست بسیار میطلبد.