انتخاب دومین هیئتمدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران نهم آذر 1398
مجمع عادی و فوقالعادۀ انجمن صنفی کارگری ویراستاران با حضور اکثریت اعضا و نظارت نمایندۀ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شد. این جلسه پس از تأییدِ حضور اکثریت اعضا رسمیت یافت. در این نشست آقای فریبرز مجیدی، رئیس هیئتمدیره، گزارش عملکرد سهسالۀ انجمن را قرائت کرد. در این گزارش فهرست فعالیتهای کمیسیونهای ششگانۀ انجمن اعلام شد و دربارۀ تلاشهای انجامشده برای بهثمررساندن برنامههای انجمن به حاضران اطلاعاتی داده شد.
پس از تأیید گزارش فوق در مجمع، آقای فتحالله فروغی، خزانهدار، گزارش خود را قرائت کرد. در این گزارش به گردش مالی انجمن و درآمدهای حاصل از دورههای آموزشی و حق عضویتها و نیز هزینههای تجهیز لوازم برای انجمن و تعهدات مالی آتی اشاره شد و اعلام شد که تعهدات مالیاتی ازجمله تحویل اظهارنامههای مالیاتی و گزارشهای فصلی انجمن، طبق قوانین حاکم بر مراکز و نهادها، بهموقع انجام پذیرفته است.
گزارش بازرس آخرین گزارش مطرحشده در مجمع بود که آقای بهنام رمضانینژاد آن را قرائت کرد. وی اعلام کرد که تمام صورتجلسات هیئتمدیره برای ایشان ارسال میشده و تمامی مصوبات آن را مطالعه کرده و از روند فعالیتهای کمیسیونها و خزانهداری نیز گزارشهایی، بهصورت مستمر، دریافت میکرده است. با بررسی تمامی مستندات، عملکرد انجمن در سالهای گذشته نکتۀ مبهم یا غیرشفافی نداشته است. لذا درستی گزارشها به تأیید بازرس و پس از آن، به تأیید اعضای حاضر در جلسه رسید.
در بخش دیگری از مجمع، هیئتمدیره درخواست اصلاح دو مورد از اساسنامه را مطرح کرد: یکی تغییر سال مالی از فروردین تا اسفند هر سال و دیگری افزودن بندی برای عضویت ویراستاران مطبوعات و رسانهها که هر دو به تصویب اعضای انجمن رسید، لذا تغییر در عضویت به شرح زیر پذیرفته شد:
تغییر در بند ۴ از مادۀ ۵ اساسنامه به شرح زیر:
شاغلبودن در حرفۀ ویراستاری در حوزۀ فعالیت انجمن صنفی با عرضۀ مدارک شناسایی معتبر شامل عرضۀ قرارداد ویرایش با یکی از مراکز نشر، درج نام متقاضی در شناسنامۀ حداقل دو کتاب، دادن گواهی از نهادهای علمی و فرهنگی و تجاری در مورد اشتغال به شغل ویراستاری در آنجا، اشتغال به شغل ویراستاری در رسانههای کاغذی، دیداری و شنیداری با عرضۀ گواهی معتبر و حداقل یک سال همکاری در سمت ویراستار از مرکز مربوط.
تبصرۀ ۵: تعیین حدودوثغور مصادیق بند ۴ از مادۀ ۵ بر عهدۀ هیئتمدیره است.
در ادامۀ جلسه، نامزدهای هیئتمدیره خود را معرفی کردند و برنامههایشان را برای پیشبرد فعالیتهای انجمن اعلام کردند، ضمن آنکه پیشینه و فعالیتهای حرفهای نامزدها بهصورت مکتوب و تصویری نیز در جلسه ارائه شد. سپس برگههای رأیگیری بین اعضا توزیع شد. در پایان، شمارش آرا زیر نظر هیئترئیسۀ مجمع، ناظران و نمایندۀ وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، آقای احمد کلاته، صورت گرفت و افراد زیر انتخاب شدند.
اسامی اعضای اصلی و علیالبدل هیئتمدیره و بازرس به ترتیب الفبا به قرار زیر است:
- گلی امامی
- هومن عباسپور
- مهدی قنواتی
- مهناز مقدسی
- اصغر مهرپرور
- جواد رسولی (علیالبدل)
- عارف خرمشاهی (علیالبدل)
بازرس
- پیام شمسالدینی
- فهیمه شانه (علیالبدل)
این جلسه با قدردانی از حاضران و دعوت هیئتمدیرۀ جدید از اعضا برای حضور فعالتر در برنامههای انجمن و نیز گفتوگوهای دوستانه میان اعضا، در ساعت ۱۷:۳۰ به پایان رسید.
[Best_Wordpress_Gallery id=”92″ gal_title=”مجمع۹۸-۲”]
آگهی برگزاری مجمع فوقالعاده و عادی نوبت اول انجمن صنفی کارگری ویراستاران شهر تهران
ویژۀ اعضای انجمن
آگهی برگزاری مجمع فوقالعاده و عادی نوبت اول
انجمن صنفی کارگری ویراستاران شهر تهران
بدینوسیله از کلیۀ اعضای انجمن دعوت میشود که در روز شنبه ۹ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۴ در محل مرکز نشر دانشگاهی به نشانی خیابان خالد اسلامبولی (وزراء)، نبش کوچۀ دهم، شمارۀ ۵۰، حضور بههم رسانند.
دستور جلسۀ مجمع فوقالعاده
۱) اصلاح بند ۴ مادۀ ۵ (شامل افزودن ویراستاران حوزۀ مطبوعات و نشریات با شرایط مشخص برای عضویت)؛
۲) اصلاح تبصرۀ یک مادۀ ۲۹ تعیین سال مالی (از ابتدای فروردین هر سال تا پایان اسفند همان سال).
دستور جلسۀ مجمع عادی
۱) گزارش عملکرد هیئت مدیره؛
۲) گزارش خزانهدار؛
۳) گزارش بازرس؛
۴) برگزاری انتخابات اعضای اصلی و علیالبدل هیئت مدیره و بازرسان.
هیئت مدیره انجمن صنفی کارگری
ویراستاران شهر تهران
* محل انتشار: فضاهای مجازی انجمن شامل وبگاه، کانال تلگرامی و اینستاگرام
برگزاری کلاس «عربی در فارسی»
انجمن صنفی ویراستاران برگزار میکند:
کلاس عربی در فارسی
مدرس: بهروز صفرزاده
تاریخ برگزاری: ۱۳۹۸/۰۷/۱۰ تا ۱۳۹۸/۰۷/۲۴
تعداد جلسات: ۶ جلسه (۳ هفته)
روز و ساعت کلاس: چهارشنبهها از ساعت۱۶:۰۰ تا ۱۹:۳۰
پیشنیاز ندارد
شهریۀ کارگاه: ۱۵۰هزار تومان
محل برگزاری: خ شهید بهشتی، خ خالد اسلامبولی (وزرا)، نبش کوچۀ دهم، شمارۀ ۵۰، مرکز نشر دانشگاهی.
شماره تماس: ۸۸۵۱۴۶۱۴ ؛ ایمیل: anjoman.virastar@gmail.com
نشست «نخستین حلقۀ ویرایش در نشر ایران» برگزار شد.
خبر نشست سوم مهر در چند خبرگزاری منتشر شد. یکی از آنها برای دوستانی که در جلسه حضور نداشتند ارسال می شود. به زودی گزارش انجمن درج خواهد شد.
در نشست «نخستین حلقه ویرایش در نشر ایران»، پیشکسوتان ویراستای به بیان توضیحاتی درباره شکلگیری ویرایش حرفهای در نشر ایران پرداختند و مطابق با اظهارات منوچهر انور، این امر با همایون صنعتیزاده آغاز شد.
همایون صنعتیزاده آغازگر ویرایش حرفهای در ایران بود
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، انجمن صنفی ویراستاران نشست «نخستین حلقه ویرایش در نشر ایران؛ سلسله نشستهای انتقال تجربه» را چهارشنبه سوم مهرماه با حضور سیروس پرهام، منوچهر انور، فتحالله مجتبایی، گلی امامی، علی آلداوود، مهشید نونهالی، فریبرز مجیدی و جمعی از پیشکسوتان ترجمه و ویراستاری و علی بهرامیان به عنوان دبیر جلسه در دفتر انتشارات فنی برگزار کرد.
در ابتدای این نشست بخشی از فیلم «پیرمرد و دریا» ساخته ناهید رضایی درباره تاریخ ترجمه به نمایش درآمد. در این قسمت بخشهایی از سخنان نجف دریابندری و منوچهر انور با گرامیداشت دریابندری که در بستر بیماری است، پخش شد. سپس عارف خرمشاهی، فرزند بهاالدین خرمشاهی، شعری خواند که پدرش برای این نشست سروده بود.
در ادامه علی بهرامیان، نسخهشناس و دانشپژوه توضیحاتی درباره اهمیت برگزاری چنین نشستها و گردهمایی با حضور ویراستاران ارائه کرد و پرسش از پیشکسوتان حوزه ترجمه را آغاز کرد.
بهرامیان: برای نخستینبار محمد مقدم از واژه ویرایش استفاده کرد، آیا میتوان این واژه را جای edit استفاده کرد؟
انور: تنها چیزی که از مقدم برای من باقیمانده است، کلمه ویراستار و ویرایش است. درباره باقی مسائل با او همفکر نیستم. او سالها در انتشارات فرانکلین رفتوآمد داشت.
مجتبایی: باید سخنان مقدم را در اینباره شنید. بهنظرم کلمه «ویراستار» ساخته مرحوم ذبیح بهروز است. این کلمه ویرایش از «پیرایش» به معنی زیباکردن با کاستن و «وی» پسوندی به معنای کسرکردن است.
بهرامیان: آیا کار ویرایش پیش از آنچه انتشارات فرانکلین انجام داد، انجام میشد؟
مجتبایی: نخستین موسسهای که ویرایش کرد، انتشارات فرانکلین بود و این کار توسط آقای انور انجام شد. در سال ۱۳۳۷ یا ۱۳۳۸ به تهران آمده بودم. آن زمان تازه سربازی من تمام شده بود و بیکار بودم. به وسیله نادرپور به انور معرفی شدم و به انتشارات فرانکلین آمدم. البته من فرانکلین را پیش از ویرایش هم میشناختم. ابتدا جلد دوم «تاریخ تمدن» نوشته ویل دورانت را ترجمه و بعد از آن کار ویراستاری را آغاز کردم. نخستین کتابهای درسی در انتشارات فرانکلین ویراستاری شد. براساس اصولی که آموخته بودیم، کتابها را تالیف، ترجمه و ویراستاری میکردیم.
ویراستاری نمیتواند با «نخستین» زمانبندی شود
بهرامیان: ارتباط شما با کار ویرایش در فرانکلین چطور شد؟
پرهام: این نشست، نخستین جلسه است که جلسه ویراستاران نام دارد اما به نظرم بدترین عنوانی است که میتوان برای آن انتخاب کرد. بیش از هزار سال است که در ایران پیرایش داریم و عمده پیرایش مربوط به ترجمهها میشود که بیشتر آنها از زبان عربی به فارسی و بخش دیگر از زبان اوستایی و پهلوی به فارسی بود. در چنین شرایطی بدیهی است که ویراستاری نمیتواند با عنوان «نخستین» زمانبندی شود.
به نظر من جمیع مصححان کتاب از شعر و نثر، افرادی که دیوان حافظ و فردوسی را تصحیح میکنند، ویراستارند. آنهایی که حاشیه و پانوشت برای کتابی مینویسند هم ویراستارند. البته نخست، ویراستاران فرانکلینی بودند که کار سازمانیافته انجام دادند؛ یعنی بنگاه فرانکلین در ایران ناشر را موظف کرد که کتاب ویرایش شده و عمدتا ترجمه را کار کند.
از مهدی سالاری نسب که به رغم سن کم دایره المعارفی متحرک است، خواهش کردم سوابقی از پیرایش به من بدهد که ۱۲ صفحه است و در فرصتی منتشر خواهد شد. ما ترجمه کتاب هزار و یک شب را از عربی به فارسی شیوا و روان داریم، عبداللطیف تسوجی و همسر او در حوزه ویرایش و ترجمه فعال بودند. البته گفته نشده که با هم ترجمه میکردند یا یکی ترجمه و یکی ویرایش میکرد. من فکر میکنم یکی ترجمه و یکی ویرایش میکرده است؛ زیرا اگر هر دو ترجمه میکردند، کتابها اینقدر یک دست نبود. همچنین دوره سه جلدی تاریخ طبری از نمونههای عالی کار ترجمه و ویرایش است.
بهرامیان: لطفا درباره پیوند با ویرایش در فرانکلین بیشتر توضیح دهید.
پرهام: این پیوند خیلی ساده است. ویرایش معنی جدید و قدیم ندارد. وقتی میگوییم جمیع مصححان کتاب نقش ویراستار را ایفا میکنند، ربطی به فرانکلین ندارد. دوره کوتاهی بود که ویرایشِ انتظامیافته در فرانکلین سامان گرفت. برای رسیدن به دوره فرانکلین، دورهها را کوتاه میکنم اما به تکههایی اشاره میکنم تا متوجه مساله انجام ویرایش در متون قدیم باشیم.
برای نمونه؛ در ترجمههای علمی برای حفظ امانت، مترجمان در بیان صحیح مطالب حساسیت داشتند. جالینوس حکیم میگوید «ترجمه دوباره، بهتر از اصلاح ترجمه بد است». کتاب «کتابهایی که دنیا را تغییر دادند» را ویراستاری کردم. البته حمل بر این نشود که بخواهم بگویم من نخستین ویراستار فرانکلین هستم. مترجمهای این کتاب سنی بیشتر از من داشتند و ویرایش ترجمه آنها ساده نبود. من به صنعتیزاده گفتم نمیتوانم این کار را قبول کنم، اما صنعتیزاده اجازه نداد و گفت باید شروع به ویرایش کنی. نخستین کتاب ویرایش شده به این صورت در سال ۱۳۳۶ توسط انتشارات ابنسینا منتشر شد. پس از آن بود که استاد انور و مجتبایی وارد فرانکلین شدند و باعث شد دستگاه سازمانیافته ویرایشی در فرانکلین به وجود آید. صنعتیزاده میخواست کتابهایی با دوزبان -به زبان اصلی و ترجمه – منتشر کند. ابتدا گفتم این کار از عهده من خارج است اما با ورود مجتبایی و انور گفتم میتوان چنین کاری انجام داد. البته کار اول شعر هنری لانگفلو به اشتباه داده شده بود به مترجمی که زبان نخستش فرانسه بود و نه انگلیسی! بالاخره این کار شروع و از همان ابتدا گرفتاریها آشکار شد.
مجتبایی: نخستین کتابی که ویرایش کردم جلد دوم تاریخ تمدن ویل دورانت بود. قدیم هرکس کتابی میدید، ترجمه یا رونویسی میکرد اما ترجمه سامانیافته چیز دیگری است. دو نوع ویراستاری لفظی و معنایی داریم که برای ویراستاری لفظی باید قواعد خاصی را اجرا کرد و برای ویراستاری موضوعی باید دید که نویسنده صلاحیت علمی دارد یا نه؛ اگر نه، ویراستار در حاشیه و نه در متن باید اشکال اثر را بنویسد.
پیش از هزار سال ویرایش داشتیم اما آن ویرایشها بیشتر ذوقی بود. حتی در شاهنامه که توسط خالقی ویراستاری شده، پایین هر صفحه بیشتر از متن نسخه، بدل بیان شده است.
تشکیل مثلث ترجمه و ویرایش
بهرامیان: ورود شما به فرانکلین چگونه بود؟
انور: من به عنوان کتابخوان به فرانکلین آمدم. وقتی خارج از کشور بودم، صنعتیزاده کتابی جلوی من گذاشت و گفت ما در ایران این کار را میکنیم. کتابی زیبا با جلدی درخشان و براق. کتاب را خواندم و دیدم چه متن عالی دارد و مثل کتابهای کاهی نبود که تا آن روز دیده بودم. در دل گفتم ایکاش میتوانستم این کار را انجام دهم.
میخواستم از انگلیس به ایران بیایم و همایون صنعتیزاده گفت که بیا با ما کار کن و کتاب بخوان. قرار شد از صبح تا بعدازظهر در انتشارات فرانکلین باشم و بعدازظهرها در سینما و تئاتر کار کنم. وقتی به ایران آمدم، وارد اتاقی پر از کتاب شدم. البته صنعتیزاده کتابها را نخوانده بود.
یک روز یک جوان خوشرو به دفتر انتشارات فرانکلین آمد و چیزی روی میز علیاصغر مهاجر گذاشت. او امیرحسین آرینپور بود که جلد دوم تاریخ تمدن برای چین و ژاپن را ترجمه کرده بود. همایون صنعتیزاده کتاب را دید و از من پرسید که چطور است. به نظرم نثر فارسی روانی بود. گفتم خوب است. گفت مقابله کن. مقابله کردم و دیدم تلخیص کرده بود؛ درحالیکه ویل دورانت توضیحهای ریزی میدهد. این مساله را به صنعتی گفتم و او خواست تا متن را کامل کنم. از او پرسیدم پس کارم چه میشود و او گفت من رئیس هستم و به تو میگویم مقابله کن. این کار سه یا چهار ماه طول کشید و به صنعتیزاده پایان کار را خبر دادم. آرینپور آمد، خواند و خیلی خوشحال شد. کتاب به چاپ رسید. بعد از این بود که صنعتیزاده گفت «حالا تو شدی ادیتور»؛ نگفت ویراستار. یکدفعه حقوقم سه برابر شد.
بعد از من خواستند ادیتور معرفی کنم. به نادرپور پناه بردم. از من پرسید که مجتبایی چگونه است و من او را قاپیدم. با آمدن او کارهای شعر هم انجام شد و جلد سوم تاریخ تمدن ترجمه و بدون دستخوردن منتشر شد.
یک روز نجف دریابندری کتاب «بیگانهای در دهکده» را جلوی من گذاشت؛ درحالیکه ترجمه عنوان کتاب «بیگانه غریب» بود. پرسیدم چرا اینگونه ترجمه کرده است، گفت شاملو این اسم را بر کتاب گذاشته است. به کار دریابندری نگاه کردم و دیدم کار درخشان است. به صنعتیزاده گفتم او را بقاپ. بعد ما مثلثی برای ترجمه و ویرایش تشکیل دادیم.
همه کار معنوی بود
بهرامیان: شما نگران حقوق معنوی نبودید؟
انور: همه کار معنوی بود. حتی کارهایی با نام مستعار مهرداد رهسپار ترجمه کردم زیرا فکر میکردم پس از چند سال در سینما فعال خواهم بود. بعد از آن هم چند نفر با این اسم فعالیت کردند. بعدا فهمیدم داریوش آشوری و بهرام بیضایی برای دورانی مهرداد رهسپار بودند.
پرهام: من سختترین و واقعا طاقتسوزترین کار ویرایشی که کردم در خدمت او و با اشعار والت ویتمن بود. اگر با این شعر آشنایی داشته باشید، بهخوبی میدانید که سبک ویتمن با شعرهای اروپایی و آمریکایی متفاوت است و زبان متفاوتی دارد. بعدها کارهای ویرایشی سنگینی کردم؛ ویرایش سیری در تاریخ ایران و…
بهرامیان: در جریان دایرهالمعارف غلامحسین مصاحب هم حضور داشتید؟
مجتبایی: آنچه مربوط به متون انگلیسی بود به من سپرده شد اما زیاد نماندم؛ زیرا با شیوه املای آنها مشکل داشتم. ما نتوانستیم در نوشتار «ی» به اتفاق نظر برسیم. مصاحب از من رنجیدگی داشت که اواخر سعی کردم او ناراحت نباشد. با او سه ماه کار کردم. کلماتی باید طبق قوانین زبانشناسی به هم بچسبد که او جدا میکرد و کلماتی که باید جدا از هم نوشته شوند، او به هم میچسباند.
انور: من هم تا آخر در خدمت مصاحب بودم. آدم درخشان و بزرگی بود اما با «ی» و صفر تو خالی او مخالف بودم. البته اینها عیب دکتر مصاحب نبود.
پرهام: من با او همکاری نمیکردم. قبل از اینکه مصاحب بیاید، مقداری کار کرده بودم. تا زمانی که او بیاید ۶۰۰ فیش تهیه کرده بودم. مصاحب که آمد، کدهای مرا دیده بود، اما تسویه حساب نشده بود. به من گفت با صنعتیزاده تسویه کن و صنعتیزاده گفت با مصاحب تسویه کن.
انتشارات فرانکلین مخالف گسترش کار همایون بود
بهرامیان: لطفا درباره اهداف صنعتیزاده توضیح دهید.
مجتبایی: فرانکلین شعبههایی در هند و پاکستان داشت. دفاتر فرانکلین در این کشورها دو اتاق بود و کتابهای انگلیسی و آمریکایی را ترجمه میکردند. صنعتیزاده میخواست امور خاورمیانه را در دست بگیرد. ما را به آمریکا فرستاده بودند تا روش جدید تالیف کتابهای درسی را یاد بگیریم. حتی صحبت شد همایون میخواهد کتابهای درسی زبان اردوی پاکستان را در تهران تالیف و چاپ کند و به پاکستان ببرد. از این کار خوشحال شدم. با دانشگاه کراچی صحبت کردم و آنها استقبال کردند. زمان ایوبخان رابطه پاکستان با ایران خیلی خوب بود. در افغانستان هم همین برنامه را داشتیم؛ مهمان ظاهرشاه بودیم و آنها هم استقبال کردند. در همین احوال دیدیم که بنیانگذاران انتشارات فرانکلین میخواهند فرانکلین در حد آنچه دهلی و پاکستان انجام میدهد، بماند. بعد دیدم که از مسئولان مستقر در تهران هم اینچنین صدایی آمد. پایهگذارهای انتشارات فرانکلین مخالف گسترش کار همایون بودند. این برنامه بزرگی بود که اگر همایون موفق به انجام آن شده بود، در حد انقلابی فرهنگی بود و رابطه ایران و افغانستان و هند قوی میشد اما کاری که مهاجر کرد باعث از بین رفتن تمام زحمات صنعتیزاده شد.
سوال یکی از حضار: آقای انور! چرا از انتشارات فرانکلین خارج شدید؟
انور: این کار مهاجر بود؛ درحالیکه من فکر میکردم استعفا دادم. من آن زمان با مهاجر رابطه دوستی داشتم اما بعد متوجه شدم که او خائن است. بعدها فهمیدم که مهاجر به صنعتیزاده گفته که انور به آلاحمد برای نوشتن مقالهها علیه صنعتیزاده کمک کرده است.
گلی امامی: واژه ویراستار و ویرایش بعد از انقلاب در زبان فارسی جاافتاد.
انور: خیر؛ پیش از آن هم بود. الان معنی صحیح را از دست داده و افراد بدون صلاحیت، ویراستاری را میکنند.
امامی: فکر میکنم بد نیست بگویم صنعتیزاده از فرانکلین استفاده ابزاری کرد تا کاری کند که از صفر تا صد تولید کتاب در ایران انجام شود.
انور: و میخواست انقلاب فرهنگی کند.
پرهام: ویرایش کارهای سنگینی که مثالش دوره ۱۵ جلدی «سیری در هنر ایران» است، در دوره فعالیت فرانکلین انجام شد. ما ۱۹ مترجم و ۱۲ ویراستار داشتیم و بعد از مدتی دیدم بدون دستیار ویراستار، کار پیش نمیرود؛ بنابراین هایده مشایخ و بعد زهره هدایتی اضافه شدند و این کار را به شکل آبرومندی با همکاری مترجمان و نویسندگانی مانند صالح طباطبایی که در این زمینهها خیلی مطالعه و تحقیق کرده بود، انجام دادیم. بدون همکار خوب، یک نفر نمیتواند کارهای اساسی را ویرایش کند و نقش این افراد باید محفوظ بماند.
سوال یکی از حضار: چرا از فرانکلین رفتید؟
پرهام: بهعنوان قهر نرفتم. در انتشارات نیل که در سال ۱۳۳۲ سر کوچه رفاهی به شکل کتابفروشی کوچک منتهی به بهارستان فعال شده بود، همکاری کردم. ابوالحسن نجفی، محمود عظیمی و عبدالحسین آلرسول آن را درست کرده بودند و در انتشارات نیل کتابهایی که محمد قاضی ترجمه میکرد، توسط ابوالحسن نجفی ویرایش میشد. ابوالحسن نجفی کتابهای قاضی را ویرایش میکرد و به یک مفهوم، نخستین ویراستار او بود. البته من اعتقادی به نخستین و بعدیها ندارم.
انور: شاید بتوان گفت ویرایش حرفهای، به دست همایون صنعتیزاده ایجاد شد؛ بنابراین میتوان گفت شروعش با همایون صنعتیزاده بود.
نشست «نخستین حلقۀ ویرایش در نشر ایران»
انجمن صنفی ویراستاران افتخار دارد نشست «نخستین حلقۀ ویرایش در نشر ایران»، از سلسله نشستهای انتقال تجربه، را برگزار کند. در تاریخ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸ به گفتوگو با نخستین ویراستاران مؤسسۀ فرانکلین خواهیم پرداخت. استادان منوچهر انور، سیروس پرهام و فتحالله مجتبایی سخنرانان این نشست و استاد علی بهرامیان دبیر این جلسه خواهند بود.
چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۴۵
خیابان میرعماد، نبش خیابان یازدهم، شمارۀ ۲۴، شرکت انتشارات فنی ایران.
تلاشگری خستگیناپذیر با آثاری ماندگار
دهم شهریور ۱۳۹۷ در کالیفرنیا درگذشت. درست یک سال پیش در همین روز. ۹۸ سال زیست، بیشترش در ایران و سالها خارج از ایران.
در همدان زاده شد. از دانشگاه تهران دکتری زبان و ادبیات فارسی گرفت و در دانشکدۀ مطالعات شرقی و افریقایی دانشگاه لندن تحصیلاتش را تکمیل کرد. آموزگاری، استادی، ترجمه، تألیف، سرپرستی و سرویراستاری از مسئولیتهایی بود که داشت و بهخوبی از عهدۀ آنها برآمد. کارنامۀ فرهنگیاش درخشان است و در رأس آنهاست: ترجمۀ تاریخ ایران کیمبریج، تألیف تاریخ ادبیات ایران، سرپرستی دانشنامۀ ایران و اسلام، و مهمتر از همه، بینانگذاری و سرپرستی و سرویراستاری دانشنامۀ عظیم ایرانیکا.
زندگیاش تماماً کار و تلاش و دلمشغولیاش فرهنگ و زبان فارسی بود. یاد احسان یارشاطر گرامی و روحش شاد.
جلسه مشاوران علمی انجمن صنفی ویراستاران
پنجمین جلسۀ مشاوران علمی انجمن در ۶ شهریور ۱۳۹۸ در دفتر انجمن برگزار شد. در این نشست، که آقایان مجید رهبانی و علی آل داوود و خانم مهشید نونهالی و اعضای هیئت مدیره انجمن حضور داشتند، علاوه بر موضوعات متعددی چون برگزاری نشستها و جلسات نقد و گفتوگو، ویرایش دوم «رتبهبندی ویراستاران»، با توجه به جزئیات، بررسی شد. بهزودی نمونۀ اصلاح شدۀ آن برای ارزیابی صاحبنظران و بزرگان ویرایش ارسال و پس از تأیید آنان، منتشر خواهد شد. امید است، با حساسیتی که انجمن ویراستاران در این زمینه دارد، متنی منقح و پذیرفتهشده در میان اهل فن عرضه شود.
#انجمن_صنفی_ویراستارن
#انجمن_ویراستاران
#مجید_رهبانی
#علی_آل_داوود
#مهشید_نونهالی
#ویراستار
#رتبه_بندی_ویراستاران
دریغا، بزرگا مردا که تو بودی
ده سال از درگذشت همایون صنعتیزاده میگذرد؛ مردی کارآفرین با پشتکاری ستودنی که تدبیرها و نوآوریهایش در حوزۀ فرهنگی کمنظیر بود. تأسیس مؤسسۀ انتشاراتی فرانکلین، چاپخانۀ افست، کاغذسازی پارس، مروارید کیش، سازمان کتابهای جیبی، پایهگذاری دایرهالمعارف فارسی، تأسیس رطب زهره و گلابگیری زهرا برجستهترین فعالیتهای اوست، اما صنعتیزاده بیش از اینهاست.
وقتی در جلسۀ مبارزه با بیسوادی یونسکو در ایران شرکت میکند، به ذهنش میرسد که بهتر است طرح مبارزه با بیسوادی را، به جای کل کشور، در یک شهر اجرا کند و میگوید: «اگر میخواهید یک کاری بکنید، مملکت را آشوب نکنید، گوشهای را بگیرید، محدودۀ معین و مشخصی را بگیرید، برویم آنجا، مردم را باسواد کنیم ببینیم مشکلات چیست. یاد بگیریم. بعد که یاد گرفتیم، آنوقت تعمیم بدهیم. گفتند تو میگویی کجا را انتخاب کنیم. گفتم مثلاً قزوین را انتخاب کنیم. برای اینکه قزوین هم نزدیک است و هم اغلب مشکلاتی که درجاهای دیگر داریم آنجا هم داریم.» (از فرانکلین تا لالهزار، گفتوگوی سیروس علینژاد، ص ۱۲۵-۱۲۶).
و پس از آن خودش مسئول اجرای طرح میشود و در ادامه میگوید: «حدود یک سال و نیم، شب و روز مرا گرفت. تمام کلاسها را تکتک سرکشی میکردم. منطقه را تقسیم کرده بودم، ده بیست تا آدم گرفته بودم، سرپرست گذاشته بودم، حدود هزار تا معلم تربیت کرده بودم، همۀ این کارها را کردم، خیلی هم خرج کار شد، اما نتیجه صفر…. برای من مسئله این است وقتی میگوییم ملت ما باسواد بشود یعنی چی؟ جواب این سؤال را باید یک روزی داد. به دو سه نتیجه رسیدم یک جزوهای هم در این باره نوشتهام، اما باید تعریف درستی بکنیم از سواد. تعریفِ عمیق. تعریف الفبایی نه. دوروبرتان را نگاه کنید، هرچه هست یکجور کتاب است. این کتابی است که به اصطلاح خدا نوشته، کتاب آفرینش. اگر بخواهی سواد درست پیدا کنی، باید همین دوروبرت خودت را بفهمی. این را باید از بچگی بفهمی…. رفتم نزد …. رئیس مبارزه با بیسوادی ….. سعی کردم تا متقاعدشان کنم که آقا اگر میخواهی آدمها بدل شوند به موجودات شعورمند، این یک تربیت خاصی دارد و این تربیت را هیچکس نمیتواند به او بدهد مگر مادرش. بنابراین انرژی و پول را بیخودی مصرف نکنید. تمام انرژی و پول را صرف مادرها بکنید. تازه کدام مادرها، نه آنهایی که مادر شدهاند، آنهایی که میخواند مادر بشوند.» (همان، ص ۱۲۹-۱۳۰).
همایون صنعتی زاده در چهارم شهریور ۱۳۸۸ در ۸۴ سالگی و در کرمان درگذشت. هنوز هم اندکاند کسانی که به جای اجرای طرحهای بزرگ و بینتیجه به کارهای زیرساختی و نتیجهبخش بیندیشند و در اجرای آن بکوشند. یادش گرامی و روحش شاد.
نشست همگرایی دولت و پدیدآورندگان آثار فرهنگی و هنری برگزار شد
صبح یکشنبه سوم شهریور ۱۳۹۸ نشستی با حضور وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نمایندگان صنوف فرهنگ و هنر در تالار رودکی برگزار شد. این نشست متعاقب درخواست صنوف حوزۀ فرهنگ و هنر برای برخورداری از نظام صنفی و حمایتهایی چون بیمۀ بیکاری و بازنشستگی و تنظیم تصویبنامهای برای ارائه به هیئت دولت تشکیل شد. در ابتدای این جلسه آقای علیاصغر سیدآبادی، مشاور وزیر فرهنگ، گزارشی از روند کارها ارائه داد. وی گفت طی حدود ۴۰ جلسه با نمایندگان صنوف حوزۀ فرهنگ و هنر این موضوع مطرح شد که چگونه نهادها و تشکلهای حوزۀ فرهنگ و هنر میتوانند از نظام صنفی برخودار شوند و موضوع بیمۀ بیکاری و بازنشستگی در این صنوف چگونه تعریف میشود. نتیجۀ گفتوگوهای متعدد آن بود که براساس قوانین موجود در وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، که در آنجا موضوع نظام حقوق و دستمزد و کارگاهها و تشکلهای صنفی تعریف شده، انجمنهای حوزۀ فرهنگ و هنر نیز بتوانند با تغییرات صوری در این قوانین فعالیتهای صنفی خود را نظاممند کنند. درخواستهای صنوف به تهیۀ تصویبنامهای رسید که به امضای وزرای کار و ارشاد رسیده است و اکنون امکان تفاهم و تنظیم و تأیید آن به دست هر دو وزارت فراهم شده است. با تأیید و امضای این دو وزیر تصویبنامه به هیئت دولت ارائه خواهد شد و مراتب اداری و اجرایی آن طی خواهد گشت.
در این نشست نمایندگان صنوف صحبت و تقاضاهای خود را مطرح کردند. در تقاضاهای آنان اهمیت سپردن مسئولیتهای حوزۀ فرهنگ و هنر به صنوف این حوزه مطرح شد و اینکه تشکلها بتوانند صدای صنف باشند و حامی و پشتیبان آن و برای اجرای خواستههای صنفی با دولت همکاری کنند و دولت نیز شنونده و مجری این درخواستها باشد. همچنین تأکید شد که صنوف امیدوارند که این تصویبنامه در اولویت تأیید در مجلس قرار گیرد و موضوعِ آن پیگیری شود و به فراموشی سپرده نشود.
در این جلسه آقایان مسعود هوشمند رضوی از انجمن روزنامهنگاران، دکتر فیاض زاهد مشاور وزیر کار، ایرج راد از خانۀ تئاتر، منوچهر شاهسواری از خانۀ سینما، عموزادۀ خلیلی از انجمن نویسندگان کودک (به نمایندگی از صنوف نویسندگان و ویراستاران)، نگار نادریپور نمایندۀ هفت انجمن هنرهای تجسمی، کاوه رضوانی راد از انجمن موسیقی صحبت کردند و پس از آن آقای دکتر صالحی و آقای دکتر شریعتمداری این فرصت را فرخنده خواندند که بین دو وزارتخانه تفاهمی برای حوزۀ فرهنگ و هنر برقرار شده و اعلام آمادگی کردند که برای پیشبرد خواستههای صنوف تلاش کنند و در آیندهای نزدیک کانونی برای تعیین قوانین و آییننامههای مناسبِ این صنوف تشکیل بدهند.
انجمن صنفی ویراستاران نیز در زمرۀ چهارده صنفی بوده است که طی یک سال اخیر در تمام جلسات همفکری برای این منظور، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شرکت جسته و آقای فروغی به نمایندگی از انجمن در تمام مراحل این تصویبنامه همکاری داشته است.
[Best_Wordpress_Gallery id=”89″ gal_title=”همگرایی دولت و صنوف-۲”]
همت بلند دار که مردان روزگار/ از همت بلند به جایی رسیدهاند
نجف دریابندری نود ساله شد؛ نامی آشنا در فرهنگ مکتوب ایران که وسعت آثارش، طی ۷۰ سال اخیر، از وداع با اسلحه تا کتاب مستطاب آشپزی را در بر میگیرد. ویراستار و مترجم و پژوهشگری که جامعۀ فرهنگی ما بسیار مدیون خدمات ارزشمند اوست.
دریابندری در نخستین روز شهریور سال ۱۳۰۸ در آبادان متولد شد. در هفده سالگی در شرکت نفت مشغول به کار شد، اما علاقه و توانایی او به نوشتن او را به انتشارات فرانکلین کشاند. با ورودش به فرانکلین و در کنار منوچهر انور و فتحالله مجتبایی مثلث بخش ادیتوریال این مؤسسۀ کامل شد. در آنجا بود که آموخت هر ترجمهای قابل چاپ نیست و همۀ آثار، پیش از انتشار، باید بازبینی شوند و مهر تأیید بگیرند. در فرانکلین به شکلی حرفهای با ویرایش و مقابله و ترجمه آشنا شد و این درک و درایت را در ترجمههایش به کار گرفت.
دریابندری در ترجمه صاحب سبک است. او در عین وفاداری به متنِ اصلی، اولویت را به مخاطب و اساس را بر زبان مقصد میگذارد و به هنرمندی متن را برمیگرداند و لذت خواندن را به مخاطبان میچشاند. جای حیرت است که مترجمی با این توانمند و این قابلیت، نه در کرسی دانشگاهی درس ترجمه آموخته نه در دورههای آموزشی، و این مترجم خودآموخته، با سعی و تلاش و نثر زیبا و صیقلیافتهاش، بر کرسی بهترین مترجمان ایران نشسته است.
دانش زبانیاش برگرفته از تسلط او بر متون کهن فارسی و دایرۀ واژگانیاش غنی از واژگان دقیق و بااصالت است. در نوشتهها آمده که وقتی دریابندری متن اصلی رمان بازماندۀ روز از کازوئو ایشی گورو را پیش از ترجمه میخواند، به این فکر افتاد که برای گفتارِ قهرمان و راوی داستان چه معادلی در فارسی بیابد. به گفتۀ خودش بعد از کمی فکرکردن به این نتیجه میرسد که نمونۀ مشابه بیان راوی را در برخی آثاردورۀ قاجار مثل روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه، با کارکرد زبان در فضای ارباب و رعیتی آن زمانه، را میتواند بهکار گیرد و این مهم را فقط کسی درمییابد که مکرر با متون کهن مأنوس شده باشد.
متأسفانه این استاد بزرگوار و این مترجم شیرین بیان و خوشنام اکنون دیگر توان نوشتن و گفتن را ندارد. افسوس میخوریم که قلم از دستانش افتاده، اما میبالیم که هنوز او را در کنارمان داریم. نود سالگیاش را ارج مینهیم و خوشحالیم که نفسش فضای فرهنگی ما را همچنان گرم میکند.
نشست نقد و اندیشه با موضوع «درست نویسی زبان فارسی در فضای مجازی»
نشست نقد و اندیشه با موضوع «درست نویسی زبان فارسی در فضای مجازی» با حضور سه نفر از صاحب نظران این حوزه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
قانون نشر نمی تواند جلوی چاپ آثار ضعیف را بگیرد
سعید بیابانکی نویسنده و شاعر نیز در این نشست با بیان اینکه از زمان عمومی شدن فیسبوک در ایران، مخاطب به مولف تبدیل شده است، گفت: ایراد از آنجا شروع شد که با عمومی شدن اینترنت در ایران، شعر فارسی از نظام کامل و درستی که داشت خارج شد و به نظام مغشوش بازاریابی تبدیل شد. به عبارت دیگر جهان مجازی شده، بازاریابی و مشتری یابی به انواع ترفندها که کافیست آدم موج سواری باشید و خوب اخبار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را رصد کنید و رگ خواب جامعه دستتان باشد.
وی با اشاره به سلبی بودن قانون نشر و نه ایجابی بودن آن افزود: سلبی بودن قانون نشر از این بابت است که مثلا می گویند کتابی که این موارد نداشته باشد قابل چاپ است. بنابراین مطابق با قانون فعلی نمی توان جلوی کارهای غلط، زرد و ضعیف را بگیرید که این ضعف بزرگی است. بنابراین یک بازیگر، یک هنرپیشه و اصطلاحا یک شاخ اینستاگرامی می تواند کتابی بدهد وزارت ارشاد که دارای پنجاه غزل سراسر غلط باشد و منتشر هم بشود.
بیابانکی مخاطبان شبکه های اجتماعی را کاربر نامید و اظهار کرد: مخاطب کسی است که به شاعر یا نویسنده ای علاقمند است و آثار وی را دنبال می کند. اما مشتری کسی است که به ترفندهای مختلف می توان وی را برای خرید کالایی فریب داد. اما این ترفندها مخاطب را نمی تواند فریب دهد. در واقع مشتری را می شود ایجاد کرد درحالیکه مخاطب اینطور نیست. اما کاربر با دو گونه قبل کاملا متفاوت است. کاربر آدمی است که میزان تصمیم گیری اش به انگشت سبابه اش وابسته است، یعنی کلیک می کند.
این شاعر و نویسنده با اشاره به اینکه احساس می کنم در جهان مجازی دچار تحسین های بی تمیز هستیم، اظهار کرد: صفحه ای که با انتشار اشعاری ۳۰۰ هزار عضو دارد هیچ ارزشی ندارد اما می تواند در بازار نشر ایجاد اخلال کند. درست مثل اختلالی که عده ای در بازار ارز یا خودرو می کند بطوریکه در فضای مجازی نسبت خیانت و خدمت، نسبت پنج به یک دارد.
امروز تایپ کردن به جای قلم بدست گرفتن یک فضیلت است
بیابانکی با بیان اینکه اگرچه ممکن است تیراژ کتاب کم شود اما کتاب حذف نمی شود، تصریح کرد: زمانی تنها راه ارتباط با شعر، متن بود اما وقتی شعر تبدیل به شکل های فراوری شده مثل تسنیم، سرود و نوحه شد در جهان مجازی شعر شکل تازه ای به خود گرفت که دیگر فقط متن نیست. بنابراین امروز با فراورده جدیدی مواجهیم که مخاطبان تازه تری پیدا می کنند. اما بلایی که سر زبان و رسم الخط و زبان فارسی آمده و خیلی ها از آن غافل هستند، این است که از زمانی تایپ کردن فضیلت حساب شد و وقتی قلم را از ما گرفتند و کیبورد را دست ما دادند دیگر خط و نوشتن فضیلت نیست. درحالیکه قبل از آن نوشتن و به دست گرفتن قلم فضیلت محسوب می شد.
وی همچنین ایراد دوم را عمومی شدن تلفن همراه هوشمند عنوان کرد و افزود: با عمومی شدن تلفن همراه هوشمند دیگر قلم دستمان نمی گیریم. بنابراین امروز اگر امتحان املایی از عده ای بگیریم معلوم نیست چند نفر خوش خطند و چند نفر نمره ۲۰ می توانند بگیرند.
بیابانکی با بیان اینکه زمانی حفظ کردن شعر نیز فضیلت محسوب می شد اما الان نه، خاطرنشان کرد: این فضیلت هم از دست رفته و همین باعث غلط نویسی شده است. چراکه چشم ما وقتی عادت کرد که مثلا کنار حرف «ب» حرف «صاد» است به طور خودکار آن را غلط تایپ می کنیم بطوریکه در وزارت ارشاد که بودم دیدم شعر یک خواننده معروف دارای غلط تایپی بود. درحالیکه اگر با قلم آنرا می نوشتند شاید چنین اشتباهی صورت نمی گرفت.
این شاعر و نویسنده با اشاره به دوری تعدادی از شخصیت های علمی و فرهنگی از فناوری گفت: خیلی از بزرگانی که الان در این کشور حضور دارند در مقابل جهان مجازی و فناوری گاردی دارند و خیلی از آنها هنوز تلفن همراه ندارند چراکه احساس می کنند آمدن به جهان مجازی نوعی رذیلت است.
برای پاسداشت زبان فارسی به یک مرجع و یک قوه قهریه نیاز است
وی یکی از مشکلات موجود در حوزه خط زبان فارسی در فضای مجازی را نداشتن مرجع عنوان کرد و افزود: الان در حوزه هایی چون کتاب و دین مرجع داریم. اما در جهان مجازی احساس می کنیم که مرجع نداریم و معلوم نیست به چه جایی باید رجوع کنیم که حرفش درست باشد. بنابراین ما نیاز به مرجع داریم که این انقطاع رفع شود و اگر بخواهیم این جهان مجازی نیز صاحب مرجع شود.
بیابانکی با بیان اینکه الان مراجع صفحات پربازدید در فضای مجازی شده اند، به صفحه یکی از بازیگران سینما که ۳٫۴ میلیون دنبال کننده (فالوئر) دارد اشاره کرد و گفت: کار این صفحه این بود که بسیاری از اشعار را غلط و اشتباه به نام بزرگوارانی مطرح می کرد که اعتراض من به این اقدام باعث پرداختن رسانه ها در حجم بالایی به آن شد ولی متاسفانه آن صفحه به عنوان مرجع مطرح شده بود بطوریکه یکی از همین اشعار غلط و اشتباه را یک انتشاراتی معروف به اندازه ای بزرگ پشت یکی از کتاب هایش از قول قیصر امین پور چاپ کرده است.
این شاعر و نویسنده از صفحات پربازدید به عنوان صفحه های چهره نما یاد کرد و گفت: بارها اتفاق افتاده که مجری های صداوسیما اشعاری از حافظ و سعدی را غلط خوانده اند و حتی یک نفر هم با آنها برخورد نکرده است. به نظرم برای پاسداری از زبان فارسی علاوه بر مرجع نیاز به یک قوه قهریه است.
فهم عوام چندان تعیین کننده نیست
وی افزود: در انجمن ها می گفتند شعری خوب است که عوام بفهمند و خواص بپسندند. اما فکر می کنم جهان مجازی بخش دوم را حذف کرده و فهم عوام شاید شرط لازم باشد و اما شرط کافی حتما نیست که ما به بخش دوم نیاز داریم. بطوریکه شاعران فضای مجازی که در جهان حقیقی چندان جایگاهی ندارند، امروز شده اند مرجع پایانامه های ارشد و دکتری ادبیات فارسی که خطرناک است و خطا بوجود می آید. ضمن اینکه آن استاد راهنمایی که آن اثر را تایید می کند نیز محصول این جهان است و آن دانشجویی که به آن می پردازد نیز فریب این جهان را خورده است.
بیابانکی فهم عوام را چندان تعیین کننده ندانست و اظهار کرد: پسند خواص همیشه کار خودش را انجام می دهد. بطور مثال فروغ فرخزاد و کارو همزمان کتاب چاپ و عرضه کردند که در آن سال ها که جمعیت ایران ۳۰ میلیون نفر بود و میزان سواد بسیار کم بود، کارو ظرف دو روز تمام کتاب هایش به فروش رفت. اما الان بعد از ۵۰ تا ۶۰ سال می بینیم که فروغ و کارو در چه جایگاه هایی هستند. بنابراین درست است که ما نگرانی هایی داریم اما بنظرم تاریخ و غربال کار خود را انجام می دهد و لایک و فالوئر و پسند فضای مجازی نمی ماند. البته ممکن است در حافظه کوتاه مدت بماند و اختلالی ایجاد کند. اما ۵۰ تا ۱۰۰ سال دیگر دانه درشت ها می مانند و دانه ریزها فراموش می شوند. کما اینکه در این بیست و سی سال اخیر فلان شاعر بانویی که در سال ۷۶ در اوج رقابت های سیاسی اصولگرایان و اصلاح طلبان، مورد حمایت یک طیف سیاسی قرار گرفت، الان هیچ خبری از وی نیست.
بیابانکی با اشاره به دست نخورده بودن فارسی در کشور تاجیکستان خواستار تشکیل کارگروه کلانی میان سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان شد و گفت: ارتباط فرهنگستان زبان فارسی با جامعه خلاق و با ذوق شاعران و نویسندگان قطع است و فقط اکتفا به اساتید زبان فارسی کرده است.
گفتاری نویسی انتخاب یک نسل است
هومن عباسپور سر ویراستار نشر چشمه در ادامه برگزاری بیست و ششمین نشست نقد و اندیشه با تاکید تفاوت شکسته نویسی و گفتار نویسی، توضیح داد: گفتاری نویسی یعنی همان زبانی که با آن می نویسیم، سخن می گوییم و با دیگران ارتباط برقرار می کنیم. با زبان گفتاری فکر می کنیم و خواب می بینیم اما قرار نیست جای زبان معیار را بگیرد و نمی توان تصور کرد که قرارداد های حقوقی و پاسخ سوال های امتحانی و نامه نگاری های اداری نیز به زبان گفتاری باشد؟!
وی با اشاره به اینکه حد گفتاری نویسی در فضای مجازی بر اساس حدی است که مخاطب می خواهد، افزود: توقع کاربران از نویسنده، این است که راحت حرف بزند و کلمات دشوار بکار نبرد. بر همین اساس گفتاری نویسی قواعدی دارد تا خواننده آن را درست بفهمد. بر همین اساس گفتاری نویسی را دست کم نگیریم و نمی شود با آن جنگید، چراکه انتخاب یک نسل است.
نایب رییس انجمن صنفی ویراستاران اظهار کرد: تا قبل از وجود چیزی به اسم فضای مجازی، متن هایی که کودکان و نوجوانان می خواندند، از کتاب های درسی، روزنامه، کتاب و صداوسیما بود که گروهی از معلمان یا پدران در خارج جهان کودکان و نوجوانان آنرا تالیف و تولید کرده و وارد این جهان کرده بودند. اما با آمدن فضای مجازی، کودکان و نوجوانان ترجیح می دهند رسانه مال خودشان باشد. بنابراین الان دیگر نمی توان به جوان گفت که مطابق معیار فارسی نوشتاری باید بنویسی و مثلا فعل را باید آخر جمله بکار ببری. الان رسانه در دست جوان هاست که خودشان صاحب آن به شمار می روند هر طوری که می خواهند می نویسیند و حاضر نیستند که حرف معلم و یا ویراستار را گوش کنند.
زبان فارسی به همین راحتی تخریب نمی شود
عباسپور با بیان اینکه فضای مجازی ممکن است به بعضی از مشکلاتی که باعث تخریب گوشه هایی از زبان فارسی شود، دامن بزند اما زبان فارسی به همین راحتی تخریب نمی شود، گفت: اما منشا این تخریب و مشکلات، فضای مجازی نیست و به همین راحتی هم نمی توان به زبان فارسی ضربه زد.
وی با اشاره به پرورده شدن نسلی که حفظ کردن شعر، یاد گرفتن لغت و خواندن روزنامه یا کتاب را فضیلت نمی داند و دنبال حرف های مینیمالیستی و راحت و زودگذر است، افزود: به عبارت دیگر الان وارد دوره مینیمالیسم زبانی شده ایم. یعنی از مجموع کلماتی که در طیف معنایی یک کلمه هستند، فقط یکی را برگزینیم. به عنوان مثال به جای استفاده از عبارت هایی چون مسافرت کردن، به سفر رفتن یا راهی سفر شدن، فقط بگوییم: رفت. یعنی در این دوره زندگی می کنیم که طیف معنایی کلمه در نظر نویسنده اهمیت ندارد. برهمین اساس این نسل کلمه کم دارد و با ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلمه می خواهد ترجمه کند و یا رمان بنویسد.
سر ویراستار نشر چشمه در مورد محتوای تولید شده در فضای مجازی با استفاده از المان هایی چون ایموجی ها، تصریح کرد: ایموجی ها نمونه ای از پیکتوگرام به شمار می روند و پیکتوگرام ها و ایموجی ها محال است که جای اشعار حافظ را بگیرند.
نایب رییس انجمن صنفی ویراستاران با بیان اینکه زمانی نوشتن املای صحیح، فضیلت بود اما الان ارتباط برقرار کردن و جمع کردن فالوئر فضیلت به شمار می رود، اظهار کرد: با این وجود اگر حتی املای درست را در مدارس به شکل صحیح تدریس کنند، دوباره امکان خطای املایی وجود دارد. چنانچه در کشور فرانسه مشکل املایی با وجود فعالیت حدود ۱۰۰ سال اما هنوز بیشتر از ایران وجود دارد.
برای جا افتادن کلمه ای میان مردم، گاهی نیاز به گذر یک نسل است
عباسپور با تاکید بر جدا بودن خط از زبان فارسی، تصریح کرد: در واقع اگر «آیا» را «عایا» بنویسند، این مربوط به خط فارسی است که معضلات خاص خود را دارد اما بنظرم کار کردن روی زبان، اهمیت بیشتری دارد چراکه خط و املا را با آموزش و ترغیب کودکان می توان درست کرد.
وی افزود: زبان خیلی محل دخالت عمومی قرار گرفته است. به عبارت دیگر همه در مورد زبان حرف می زنند درحالیکه در مورد موسیقی یا نقاشی اینطور نیست. بنابراین بهتر است درست نویسی ها استدلال داشته باشد و حرف متکی به مرجعی باشد که لزوما آن مرجع متون کهن و فارسی نیست. درواقع اینکه اشکال زبانی از کدام راه وارد زبان فارسی شده مهم است.
سرویراستار نشر چشمه با بیان اینکه با نسلی روبرو هستیم که مقداری گرایش های اعتراض نهیلیستی در آن وجود دارد، خاطرنشان کرد: در زمان فرهنگستان اول که بلدیه را شهرداری و عدلیه را دادگستری گذاشت، همان زمان عده ای مسخره می کردند درحالیکه امروز وقتی نگاه می کنیم، عکس آن موضوع است.
نایب رییس انجمن صنفی ویراستاران در مورد جا افتادن کلمه ای برای اکثر گویشگران، گفت: اینطور نیست که فرهنگستان امروز کلمه ای را تصویب کند و از فردا مردم آنرا استفاده بکنند. بلکه این نیاز به تغییر حداقل یک نسل یا ۲۵ سال زمان دارد.
آموزش صحیح، موثرترین عامل درست نویسی در فضای مجازی است
وی خواندن نثر و ترجمه خوب را گام اول برای ارتقای سطح ویراستاری نویسندگان دانست و اظهار کرد: البته به دلیل اینکه نسل جدید، نوشته هم نسلان خود را می خوانند که همان هایی هستند که با ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلمه می خواهند ترجمه کنند و یا رمان بنویسند.
عباسپور با ارایه پیشنهادی برای ارتقای سواد مردم در فهم و درک خط و زبان فارسی خاطرنشان کرد: توصیه می کنم برای معلمان و دبیران دوره های غیردولتی بگذاریم و ویرایش و درست نویسی که ازجمله مهارت های عمومی به شمار می روند را به آنها بیاموزیم تا آنها نیز به دانشجوها بیاموزند. در واقع آموزش صحیح، مهمترین و موثرترین عامل درست نویسی در فضای مجازی و نشر است.
برگرفته از وبگاه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
ایران : مهد جزیرههای ویرایشی
ایران: مهد جزیرههای ویرایشی
بهرغم اینکه صاحبنظرانْ ویرایش و ویراستار را تعریف کردهاند، در صنعت نشرِ امروز ویراستارْ کسی، و ویراستاری شغلی است که هنوز با آن تعاریف منطبق نیست. در بعضی سازمانها و نهادهای پژوهشی، عدهای بدون اینکه حتی ویرایش زبانی بدانند، مقام بالای ویراستار دارند و باید حتماً عضو هیئتعلمی باشند تا به این مقام شامخ برسند! و در بعضی جاهای دیگر، باوجود اینکه ممکن است افرادی به همۀ مسائل زبانی واقف باشند، آنها را تا حد حروفنگار و غلطگیرِ متن هم تقلیل میدهند و زحماتشان را نادیده میگیرند و در خوشبینانهترین حالت، مقام پَستِ ویراستار را نصیبشان میکنند. این نایکدستی در میان ناشران هم دیده میشود، مثلاً کم نیستند ناشرانی که ادعای آنها گوش عالم را کر کرده است ولی هنوز ویرگول را علامت درنگ میدانند.
چه چیزی در ویرایش نهفته است که اینقدر بر سر آن اختلاف است. هزاران بار گفتهاند ویراستار کیست و چه میکند، اما ظاهراً نه کسی گوش کرده و نه وقعی نهاده است و ما هنوز اندر خم یک کوچهایم. مشکل اساساً جای دیگری است؛ ما در پلۀ اول گیر کردهایم.
فرض کنید متنی داریم که باید آن را ویرایش کنیم، آیا همین که مطابق با شیوۀ دستورخطِ قراردادیِ ما یا ناشر باشد کافیست؟ قطعاً کافی نیست، ولی گویا همۀ اختلافها بر سر دستورخط است. چنان بر سر دستورخط اختلاف داریم که فرصتی برای پرداختن به دیگر امور ویرایشی نداریم. مثلاً اینکه «به» را در «بهتنهایی» با یک فاصلۀ کامل بنویسیم یا با نیمفاصله جدایش کنیم، «بهجز» را «به جز» بنویسیم یا «بجز» بحثِ هرروزۀ تحریریۀ اکثر ناشران است و عمدۀ وقت ویراستاران به رفع چنین اختلافاتی میگذرد.
اکثر ویراستاران در همین مرحله متوقف میشوند، پس با دو دسته ویراستار روبهرو میشویم: یکی در همان ابتدای راه گیر میکند و دستۀ دیگر از این مرحله رد میشود و چه بد که دستۀ اول پرتعدادتر از دستۀ دوم است. و اما چرا برخی ویراستاران در پلۀ اول گیر میکنند؟
یکی از دلایلش این است که ناشران و صاحبنظران بر سر یک دستورخط واحد به نتیجه نمیرسند و هرکدام در جزیرههای خود به سر میبرند. با یکدیگر ارتباط ندارند و از نظر دیگران خبر ندارند یا اگر خبر دارند آن را نادیده میگیرند؛ زیرا اساساً عادتِ شنیدنِ صدای دیگران وجود ندارد. معمولاً ویراستاران در نشستهای ویرایشی شرکت نمیکنند و غالبِ شرکتکنندگانْ نوآموزاناند تا حرفهایترها و اگر هم شرکت کنند معمولاً برای رقیبتراشی است و سپس برای اینکه به رقیبکوبی مشغول شوند. اما چرا؟
چون با یکدیگر تعامل ندارند و شیوههای نقد را نمیدانند و سخن مستدل را به حساب غرضورزی میگذارند، البته گاهی هم عامدانه غرضورزی میکنند؛ گاهی دلایل فلان زبانشناس را نمیپذیرند که بهاصطلاح رویش زیاد نشود؛ اصولاً زبانشناسی را نادیده میگیرند چون فکر میکنند یا باید ادیب بود یا زبانشناس! یا اینکه ادبا را به سخره میگیرند که چرا از دانش زبانشناسی بیبهرهاند؛ به دستورخط فرهنگستان توجه نمیکنند چون آن را دستور حکومتی تلقی میکنند و البته میگویند به آن نقد دارند بدون اینکه واقعاً نقدی بنویسند. دستآخر اینکه برخی معتقدند دستورخط فقط شکل ظاهریِ زبان است و زیاد مهم نیست و اجازه بدهیم هر ناشری و هر صاحبنظری به شیوۀ خودش بنویسد.
در نگاه اول، پیشنهاد خوبی است که هر ناشری و هر صاحبنظری شیوۀ خودش را داشته باشد و قاعدتاً نباید مشکلی هم باشد؛ اما مسئله به همین جا ختم نمیشود، هرکدام از این ناشران و صاحبنظران با ویراستارانی کار میکنند و این ویراستاران اغلب با چند ناشر کار میکنند؛ ازآنجاکه اصل یکدستی از اصولِ مهمِ ویرایشی است، بنابراین این شیوه عملاً ویراستاران را سردرگم میکند. مثلاً یک ویراستار یک بار همۀ «به»های قیدساز را جدا میکند و ویراستار بعدی همه را به هم میچسباند؛ اکثر ناشران هیچ قاعدۀ ثابتی برای آن ندارند و تصمیمگیری در این باره غالباً منوط به افرادی است که با مسائل زبانی بیگانهاند و با هر بادی تصمیمشان عوض میشود. یک روز دستور میدهند فاصلۀ میان همۀ افعالِ چندجزئی نیمفاصله باشد و روزی دیگر دستور به جداییِ آنها از یکدیگر میدهند. این افراد اکثراً استدلالی برای قواعدشان ندارند و میکوشند تا آنها را طوطیوار حفظ کنند؛ و البته گاهی هم قواعدشان مندرآوردی است و هیچ دلیل علمیِ زبانشناسانه پشت آنها نیست و همواره مواردی از نقض قواعدِ قراردادیشان دیده میشود؛ مثلاً ناشری «موسی» و «عیسی» را بهترتیب «موسا» و «عیسا» مینویسد ولی «حتی» را همان «حتی»!
خلاصه، بهرغم اینکه محتوا بسیار مهم است، نباید به دستورخط بیتوجهی کرد و باید مسائل آن را رفع کرد تا فرصت کافی برای پرداختن به محتوا فراهم شود. یکی از وظایف ویراستار یکدستکردنِ متن است و تا زمانیکه «سرِ ویراستاران» به این گرم باشد که «چه را به چه بچسبانند یا چه را از چه جدا کنند» فرصت درک متن و ویرایش را نمییابند. در نتیجه، داشتن دستورخط یکسانِ ملی از واجبات است و تا این کار عملی نشود، تعریفِ ویرایش و ویراستار با وضعیتِ موجود انطباق نخواهد داشت و صرفاً لای کتابها باقی خواهد ماند.
گزارش نشست انجمن صنفی ویراستاران دربارۀ سرفصل دورۀ آموزشی نگارش و ویرایش متون کودک و نوجوان
تهیه و تنظیم: مهری تقیپور
انجمن صنفی ویراستاران فعالیت خود را از نیمه دوم سال ۱۳۹۵ آغاز کرده و تاکنون توانستهاست در زمینههای آموزشی، پژوهشی، حقوقی و ویرایشی گامهایی بردارد. این انجمن، از بدو تأسیس، طراحی و تدوین و برگزاری دورههای نگارش و ویرایش را، در زمینههای گوناگون، مدنظر داشتهاست. بهسبب حساسیت منابع مطالعاتی حوزه کودک و نوجوان و تربیت و پرورش ویراستاران کارآمد در این حوزه، کمیسیون آموزش انجمن از خردادماه سال ۱۳۹۷ بر آن شد تا «سرفصل دوره آموزشی نگارش و ویرایش متون کودک و نوجوان» را طراحی و تدوین کند و در این مدت با نهادها و تشکلهای مرتبط، ازجمله انجمن ناشران کودک و نوجوان، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، شورای کتاب کودک، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شبکه تلویزیونی کودک، همکاری و تبادلنظر داشتهاست.
در سرفصل طراحیشده، به موضوعاتی همچون زبان کودک و نوجوان، آشنایی با ادبیات کودک و نوجوان، آشنایی با انواع کتابهای کودک و نوجوان، کتابآرایی و تصویرگری در متون کودک و نوجوان، فلسفه و روانشناسی کودک و نوجوان، مرجعشناسی متون کودک و نوجوان، آشنایی با ناشران کودک و نوجوان، زبان رسانه در حوزه کودک و نوجوان، کارگاههای تخصصی ویرایش متون کودک و نوجوان توجه شدهاست. این سرفصل مشتمل بر بیش از ده عنوان درسی و دویست ساعت آموزشی است.
کمیسیون آموزش، پس از طراحی و تدوین این سرفصل آموزشی، برای استحکام و غنای مبانی آن در روز یکشنبه بیستوششم خردادماه سال ۱۳۹۸ با حضور جمعی از صاحبنظران و متخصصان حوزه کودک و نوجوان نشستی برگزار کرد. مهمانان این نشست خانمها نسیم افضلی، شیوا حریری، کلر ژوبرت، دکتر فرزانه شهرتاش، مهتاب میناچی، و دکتر شهین نعمتزاده و آقایان شهرام اقبالزاده، فریدون عموزاده خلیلی، دکتر محمد گودرزی دهریزی، و محسن هجری بودند.
خانمها مهری تقیپور، فهیمه شانه، و مهناز مقدسی و آقایان هومن عباسپور و مهدی قنواتی در محل انجمن صنفی ویراستاران میزبانی این نشست را برعهده داشتند.
در این نشست، که بیش از سه ساعت به طول انجامید، مباحثی متنوع و متعدد در حوزه متون کودک و نوجوان مطرح و به بحث گذاشته شد. گزیدهای از مهمترین مطالب نشست را در ادامه میخوانید:
هومن عباسپور، ضمن خیرمقدم و خوشآمدگویی، به مواردی چون فراوانی تولید متن، حضور ناشران متعدد، تنوع متون و نبود ویراستار باتجربه در حوزه کودک و نوجوان اشاره و بر لزوم و اهمیت ویرایش این متون تأکید کرد.
سپس مهدی قنواتی گزارشی از مراحل تهیه و تدوین سرفصل دوره آموزشی نگارش و ویرایش متون کودک و نوجوان ارائه کرد و توضیح داد که برای طراحی این دوره با همکاری فهیمه شانه منابع و متون مختلف بررسی شدهاست. تلاش بر این بودهاست دورهای طراحی شود که دانشآموختگان آن بهصورت کاملاً حرفهای و تخصصی بر ویرایش متون کودک و نوجوان تسلط یابند تا بتوانند به جامعه نشر این حوزه خدمتی ارزنده عرضه کنند.
فهیمه شانه مخاطبان اصلی این دوره را کسانی دانست که دوره نگارش و ویرایش عمومی انجمن را گذرانده و قصد ورود به حوزه تخصصی متون کودک را داشته باشند. وی در ادامه بیان کرد که نگاه به ویرایش در این دوره کاملاً تخصصی است و علاوه بر مخاطبان فوق راه برای سایر علاقهمندان این رشته نیز هموار است، مشروط بر اینکه از آموزههای دوره نگارش و ویرایش عمومی بیبهره نباشند.
فریدون عموزاده خلیلی، رئیس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، درباره سرفصل گفت: «این سرفصل فراتر از دوره ویرایش و عملاً یک دوره آموزش شناخت ادبیات کودک است.»
وی همچنین از منظری دیگر بیان کرد: «بهنظر میرسد مفهوم ویرایش در ادبیات کودک با مفهوم عام آن کاملاً متفاوت باشد. ویراستار در ویرایش کتاب بزرگسال فقط با کلمه و متن سروکار دارد، ولی در کتاب کودک واحد روایت کلمه نیست، بلکه حاصلضرب متن در تصویر است. ویراستار باید بداند تصویر به چه ویرایشی نیاز دارد تا متن بهتر پیش برود. در مبحث کتاب کودک ،سه ساحت وجود دارد: نخست تولیدکننده و خلقکننده، که ممکن است نویسنده، تصویرگر و ویراستار باشد؛ سپس متن و درنهایت مخاطب. در این بخش، زبان کودکی و فهم کودکی به دایره واژگان کودک تنزل داده میشود. داستان نوشته میشود و بهدست مخاطب میرسد. وقتی مخاطب (کودک) با داستان روبهرو میشود، واژگان را میفهمد، اما مفهوم را درنمییابد. به بیان دیگر، دریافت کودک بر پیامی که ارسال شده منطبق نیست. در اینجا ویراستار باید مداخله کند. داستان هنگامی اثر خودش را میگذارد که این سه ساحت برهم منطبق و با هم سازگار شوند. نویسنده باید قادر باشد واقعیت را درست بفهمد و آن را آنچنان که در ذهن خود اوست به مخاطب بفهماند. چنانچه در هریک از این سه مرحله مغایرتی پیش بیاید، داستان اثرگذار نخواهد بود و ضعف دارد. به نظر بنده، این ضعف ناشی از ویرایش است. ویرایش داستان کودک براساس کلمات نیست و باید طی یک فرایند و در هر سه مرحله اتفاق بیفتد.»
وی در نهایت پیشنهاد کرد یک عنوان درسی به نام «تجزیه و تحلیل کتاب تصویری» یا «رابطه متن و تصویر در کتاب کودک» به سرفصل افزوده شود.
محسن هجری، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان، درباره سرفصل آموزشی این تحلیل ساختاری را بهدست داد: «بیستوچهار ساعت برای مخاطبشناسی تعریف شدهاست (زبان، فلسفه و روانشناسی کودک و نوجوان)، شصتوهشت ساعت برای متنشناسی (آشنایی با انواع متون، ادبیات و کتابهای مرجع کودک و نوجوان، کتابآرایی و تصویرگری کودک و نوجوان، سمینار متون کودک و نوجوان)، دوازده ساعت برای نهادشناسی (آشنایی با ناشران کودک و نوجوان و زبان رسانه) و صدوچهار ساعت برای آموزش فنون ویرایش (کارگاه ویرایش ترجمه، ویرایش استنادی و ویرایش زبانی و ویرایش صوری). از این تحلیل برمیآید که این سرفصل بیشتر بر آموزش فنون ویرایش تمرکز دارد. این ساختار با نظر کمیسیون آموزش انجمن، که اظهار میدارد این دوره مبتنی بر آموزش سنتی و معمول فنون ویرایش نیست، مغایرت دارد. هنگامی که از ادبیات کودک و نوجوان سخن بهمیان میآید، بهخودیخود به نوع(ژانر) مخاطبمحور اشاره میشود و تفاوت آن با ادبیات بزرگسال در این است که از همان ابتدا قید مخاطب را بهصورت پسوند میآورند، سپس، مشخص میشود مخاطبی با این ویژگیهای سنی، معرفتی، روانی و اجتماعی مدنظر است. بنابراین، متن به مخاطب محدود میشود و این مخاطب نقش کلیدی دارد.»
وی همچنین خاطرنشان کرد: «در این سرفصل جایی برای جامعهشناسی و معرفتشناسی کودک پیشبینی نشدهاست. یعنی، ساختار معرفتی کودکی که در دهه نود زندگی میکند چیست و از چه جهانبینیای سود میبرد و با فنّاوری، حاکمیت سیاسی، خانواده و مربیان چه و چگونه رابطهای دارد. هنگامی که مخاطب در زوایای مختلف معرفتی، اجتماعی و آموزشی بررسی شود، این سرفصل عنوانهای درسی دیگری را میطلبد. مثلاً، یکی از عنوانهای درسی به این میپردازد که کودک رسمی با کودک واقعی چه تفاوتی دارد و ویرایش در مواجهه با این دو کودک چه اقتضائاتی مییابد. بار معنایی و مفهومی متن در هنگام ویرایش برای کودک رسمی با بار معنایی و مفهومی آن در هنگام ویرایش برای کودک واقعی متفاوت است. ویرایش متون کودک و نوجوان بدینسان شکل میگیرد که ویراستار از یک سو فنون ویرایش را بهخوبی فراگیرد و از سوی دیگر با حضور در این دوره و با تمرکز برروی مخاطب تمامی زوایای جسمی و روحی او را درک کند. بهتر است در این کارگاه مدرس متکلموحده و آموزش بهصورت یکجانبه نباشد، بلکه مبتنی بر تعامل مفاهمه باشد. مدرس باید این پیشزمینه ذهنی را داشته باشد که به آنچه فراگیر مطرح میکند گوش بسپارد. چهبسا نتیجهای که از این کارگاه بیرون میآید، چیزی غیر از اراده مدرس باشد. چنین ویژگیای است که آموزش را سیال و پویا میکند. چون حقیقتاً پدیدهای جوان و نوپا بروز کردهاست و نیاز است که در آن مفاهمه صورت گیرد و حتی بخشی از محتوای آموزشی کارگاه از این طریق شکل بگیرد و چهبسا پای مواردی چون نقد کتاب به کلاسها باز شود. شاید بد نباشد سرفصل با این نگاه بازنگری شود.»
در ادامه، دکتر محمد گودرزی دهریزی، شاعر و نویسنده ادبیات کودک، با نگاهی به سرفصل عنوان کرد: «یکی از نقاط قوت این سرفصل گستردگی و عمقی است که در آن پیشبینی شدهاست. البته، عنوانها کلی هستند و بهتر است جزئیتر و وسیعتر دیده شوند. شاید بد نباشد برای ژرفابخشیدن به این دوره آموزشی مقایسهای بین شیوههای کاری ویراستاران کودک و نوجوان کشورهای اروپایی و امریکایی با همصنفان آنها در ایران صورت گیرد.»
وی همچنین دو پیشنهاد در زمینه سرفصل آموزشی مطرح کرد: «نخست اینکه در عنوان درسی زبان کودک و نوجوان بر محدودیتها و ضرورتهای آن تأکید شود، چون این حوزه مبتنی بر مخاطب است و مخاطبمحوری یکی از چهار بنیاد ساختاری حوزه ادبیات کودک است. دقیقاً این محدودیتها و ضرورتهای زبانیاند که ادبیات کودک را از ادبیات بزرگسال جدا میکنند. دوم اینکه در عنوان درسی آشنایی با انواع کتابهای کودک و نوجوان، مبحث انواع ادبی در ادبیات کودک مطرح است. در یک تقسیمبندی کلی، به همه نوشتههایی که برای کودکان تولید میشوند ادبیات کودک یا خواندنیهای کودک اطلاق میشود، حالآنکه بخشی از این به اصطلاح «ادبیات» نوشتارهای علمی کودک است. نکتهای که در اینجا مهم بهنظر میرسد ادبیات کودکانهنماست. در دستهبندیهای رایج، پنج نوع ادبیات کودک و کودکانهنما بررسی شده که برخی از آنها شبیه ادبیات کودک هستند اما هرگز ادبیات کودک به معنای خاص آن نیستند. در بحث متون و ادبیات کودک، قیاس بهمیان میآید و درصورتیکه اینها درست بازشناخته شوند، ادبیات جلوه میکند. بهتر است منظور دقیق از کتابهای کودک و ادبیات کودک، که در این دوره مطرح است، تبیین شود.»
دکتر فرزانه شهرتاش، مهمان دیگر حاضر در این نشست و ناشر کتابهای فلسفه برای کودک، در بحث از ویرایش متون کودک اشاره کرد: «ریشه اصلی مشکلات حوزه ادبیات کودک در نظام آموزشی است؛ نظام آموزشی نتوانستهاست فهم مطلوب را برای کودک فراهم کند و این ناشی از استانداردهای نظام آموزشی رایج است. کودک برای یادگیری به چالش ذهنی نیاز دارد و، بنابر نظریههای آموزش، چنانچه ذهن بهچالش کشیده نشود، یادگیری حاصل نخواهد شد و میل به خواندن شکل نمیگیرد. استانداردهای نظام آموزشی در ایران مطابق با استانداردهای آموزشی در سطوح بینالمللی نیستند و نویسنده و ویراستار هم به تبع آن سطح مطالب را تنزل میدهند و درنهایت مخاطب از فهم درست متن عاجز میشود. درک نادرست مطلب ناشی از کوتاهی ویراستار و نویسنده نیست، بلکه متوجه سطح نظام آموزشی است.»
وی همچنین افزود: «برای تدوین چنین دورههایی، طراح آموزشی یا تیم طراحی آموزشی لازم است. چون درغیراینصورت آموزش براساس شیوههای سنتی پیش خواهد رفت، حالآنکه آن شیوهها کهنه شدهاند و پاسخگوی نیازهای امروز نیستند. طراحی آموزشی درست به این معناست که اهداف، راهبردها، مهارتها، نگرشها و ارزیابیهای آموزشی در دوره بهدقت بررسی شوند. اگر این پنج مؤلفه در طراحی و تدوین دوره آموزشی درست برآورد نشوند، سنجش نتیجه دوره ممکن نیست و درنهایت نمیتوان به فراگیران امتیاز درست داد. علاوه بر این پنج مؤلفه، برای درنظرگرفتن هر عنوان درسی استدلالهای منطقی لازم است و بهتر است طراحی سرفصل و گنجاندن عنوانهای درسی از زاویه تفکر انتقادی انجام شود. آنچه در این سرفصل دیده میشود «چه یاد بگیریم» است و «چگونه یاد بگیریم» در نظر گرفته نشدهاست. درصورتیکه در آموزشهای نوین چگونگی یادگیری مطرح است. در اینجا، بیشتر از عنوانهای درسی، چسبی که مبانی را به مهارت پیوند میدهد مهم است و آن چسب راهبردهای تدریس است. شاید بهتر باشد طراحی این راهبردها به گونهای باشد که مفهوم ویرایش بهصورت فرایندی در تعامل با ناشر، نویسنده، تصویرگر، و ویراستار به فراگیران منتقل شود. اخیراً کتابهای خوبی درباره تفکر و نگارش و فلسفه کودکی به بازار آمده که مطالعه آنها میتواند مکمل عنوانهای درسی این سرفصل باشد.»
شهرام اقبالزاده، از باتجربهترین مترجمان و ویراستاران حوزه ادبیات کودک، خاطرنشان کرد: «مهم این است که ادبیات کودک چه میکند و ویراستار ادبیات کودک چه باید بکند. هدف ادبیات کودک ارتقای سطح دانش، بینش، تخیل و تفکر کودک است و کار ویراستار ادبیات کودک ارتقای متن. متن هم شامل تصویر، نوشته و کتابسازی است. ادبیات کودک بسیار پیچیده و ویرایش آن پیچیدهتر است. آقای هجری، در بحثهای مفید و راهگشای خود، معرفتشناسی دوران کودکی را جدا مطرح کردند. عنوان درسی زبان رسانه، که در این سرفصل آمده، بدون بررسیهای جامعهشناسانه کودکی و بدون شناخت تحولات ادبیات کودک مطلقاً کاربردی نیستند. نمود فعلی زبان در شبکههای مجازی نشانگر توسعهنیافتگی زبان است؛ زبانی که بچهها در شبکههای اجتماعی بهکار میبرند نشان میدهد که بین مخاطب و تولیدکننده ادبیات شکافی عمیق هست. پدیدآور جهان مخاطب را نمیشناسد و مخاطب هم دنیای پدیدآور را درک نمیکند. همچنین بهتر است در ویرایش به این نکته توجه شود که جهان خردسال، کودک و نوجوان باهم متفاوت هستند.»
دکتر شهین نعمتزاده، زبانشناس و مؤلف واژگان پایه فارسی از زبان کودکان ایرانی، با حضور ارزشمند خود در این نشست، به بیان تجربهای از ویرایش پرداخت: «سالها پیش، برای آموزش زبان فارسی به بچههایی که خارج از ایران بهدنیا آمده و نسل دوم بودند، کتابی تألیف شد. تجربه مهم ویرایش، در فرایند تولید این کتاب، ویرایش گروهی بود. شاید بهتر باشد این شیوه هم درنظر گرفته شود. نکته مهم دیگر که باید به آن توجه شود پدیده دوزبانگی است که در جایجای کشور ما ظهور و بروز دارد. بهتر است ذیل عنوان زبان کودک و نوجوان پدیده دوزبانگی لحاظ شود. همچنین، این دوره در صورتی پرثمرتر خواهد بود که ملاحظات صوری زبان، ملاحظات معناشناختی زبان، و ملاحظات شناختی زبان همچون استعارههای ساختهشده در زبان در کنار هم دیده و آموزش داده شوند.»
کلر ژوبرت، نویسنده و تصویرگر ادبیات کودک، ضمن بیان تجارب ناخوشایندی که در ویرایش آثارش با آنها مواجه بوده، اشاره کرد: «در بسیاری از مواقع متن من به جای ویرایش بازنویسی میشد. هرچند مطمئنم خیلی از آن موارد غلط نبودند و میشد بهگونهای دیگر باشند. من دو شیوه ویراستاری را تجربه کردهام. ویرایش بعضی از داستانهایم برعهده ویراستار حرفهای بوده که معمولاً در این موارد هیچ مشکلی نداشتم. ولی خیلی از ناشران ویرایش را به نویسندهای دیگر میسپارند که صرفاً نویسنده است و ممکن است در زمینه ویرایش هیچ آموزشی ندیده باشد. من در این موارد تجربههایی ناراحتکننده دارم. در اوایل کار، وقتی کتاب چاپ میشد، متوجه میشدم که متن دستکاری شده و اصطلاحاتی در آن آمده که من هیچوقت آنها را بهکار نمیبرم، انگار که متن دیگر متن من نبود. اخیراً سعی کردهام این موارد را پیگیری کنم، ولی هنوز هم بسیار دشوار است. بهنظر میرسد شناختهشدن ویراستاری کتاب کودک در جایگاه حرفهای و تخصصی بسیار الزامی است.»
شیوا حریری، ویراستار باسابقه حوزه ادبیات کودک، اظهار داشت: «در بحث از ادبیات کودک و نوجوان، گروههای سنی نوجوان را باید از گروههای سنی کودک جدا کرد. این دو فقط در لفظ کنار هم نشستهاند و در ساختار و محتوا ربطی به هم ندارند. حتی با نگاهی جزئیتر، باید گروههای سنی خردسال و کودک را هم از هم جدا کرد. ادبیات برای مخاطبان کمتر از پنج سال با ادبیات برای مخاطبان بیشتر از شش سال باهم فرق دارد. ویرایش کتابهای نوجوان با ویرایش آثار بزرگسال خیلی متفاوت نیست. مباحثی که تخصصی و مهماند و در ویرایش کتابهای کودک و خردسال باید لحاظ شود از اینگونهاند: دایره واژگانی، روانشناسی مخاطب و مسائلی که لازم است از دید تخصصی به آنها پرداخت. مثلاً در عنوان درسی زبان کودک و نوجوان، علاوه بر پرداختن به ویژگیهای زبان کودک و زبان نوجوان و تفکیک آنها، بهتر است درباره زبان نوجوان که گونههای مختلفی از زبان معیار تا زبان مخفی را در بر میگیرد جزئینگری صورت بگیرد. همچنین لازم است حقوق، وظایف، اختیارات و اخلاق ویراستاری به فراگیران آموزش داده شود.»
مهتاب میناچی، کتابدار بخش کودک کتابخانه حسینیه ارشاد، با اشاره به اشکالات ویرایشی که در کتابهای کودک به چشم میخورند، بیان کرد: «یکی از مواردی که در کتابهای کودک بهصورت جدی به آن پرداخته نشده ویرایش منابع مرجع حوزه کودک و نوجوان است. بویژه هماهنگنبودن متن و تصویر در مطالب این کتابها تا جایی است که از کیفیت محتوایی مقالات و مدخلها میکاهد. همچنین در برخی از کتابهایی که برای خردسالان ترجمه میشوند، متن اصلی حذف میشود و برای تصاویر آماده کتاب از نو شعر گفته میشود که همین امر سبب افت کیفیت کتابها در مسیر ترجمه میشود.»
نسیم افضلی، دیگر کتابدار بخش کودک کتابخانه حسینیه ارشاد، در این زمینه گفت: «گاهی معرفی پشت جلد کتابها متنی آشفته است و دریافت درستی از محتوای کتاب بهدست نمیدهد. در این موارد کتابدار ناچار است از نو معرفی کتاب را بهشکلی بنویسد که مخاطب با خواندن آن ترغیب شود که کتاب را به امانت بگیرد.» وی همچنین بر مخاطبشناسی تأکید کرد.
مهدی قنواتی، ضمن جمعبندی مطالب، عنوان کرد: «ویرایش زبانی، ویرایش صوری و کارگاه ویرایش سه عنوان درسی هستند که ویرایش فنی را در بر میگیرند. هدف اصلی کمیسیون آموزش در طراحی دوره این بوده است که صرفاً به زبان نوشته پرداخته نشود، بلکه مجموعه مؤلفههایی پیشبینی شوند که درنهایت به بهترشدن محتوایی که در اختیار مخاطب قرار میگیرد کمک کنند. همچنین، عواملی که ویراستار را از جنبه مهارتهای تخصصی ادبیات کودک ارتقا میدهند در نظر گرفته شدهاند. در طی این مسیر، برای هرچه بهتر برگزارشدن دورهها، از حمایت معنوی همه نهادهایی که بهنوعی به حوزه ادبیات کودک و نوجوان میپردازند و نیز همه کسانی که در این زمینه صاحبنظرند استقبال میشود.»
فهیمه شانه، ضمن تشکر از حضور مهمانان و مغتنم شمردن نقد و نظر آنان، بیان کرد: «در جلسات پیشروی کمیسیون آموزش، تمامی آرا و توصیههای مطرحشده جزءبهجزء بررسی خواهد شد و برای همگامسازی آنها با عنوانهای درسی تا آنجا که ممکن است تلاش خواهد شد، بهنحویکه اعمال نظر استادان در تهیه شرح درسها محسوس باشد.»
در پایان، مهناز مقدسی، دبیر انجمن صنفی ویراستاران، با تأکید بر اینکه تلاش انجمن همواره بر این بودهاست که کارها علمی و زیربنایی باشند، اظهار داشت: «اینکه طراحی و تدوین دورههای آموزشی با نظر استادان متخصص شکل بگیرد و آموزش مهارت در آنها سطحی نباشد از اهداف والای انجمن است.» وی همچنین مباحث مطرحشده در نشست را بسیار مفید و کاربردی دانست و از حضور مهمانان سپاسگزاری کرد.
تکجملهها:
هومن عباسپور: مواردی چون فراوانی تولید متن و نبود ویراستار باتجربه در حوزه کودک و نوجوان لزوم و اهمیت ویرایش این متون را تأیید میکنند.
مهدی قنواتی: تلاش بر این بودهاست دورهای طراحی شود که دانشآموختگان آن بهصورت کاملاً حرفهای و تخصصی بر ویرایش متون کودک و نوجوان تسلط یابند. هدف اصلی کمیسیون آموزش در طراحی دوره صرفاً پرداختن به زبان نوشته نبوده است.
فهیمه شانه: نگاه به ویرایش در این دوره کاملاً تخصصی است. تمامی آرا و توصیههای مطرحشده جزءبهجزء بررسی خواهد شد.
فریدون عموزاده خلیلی: این سرفصل فراتر از دوره ویرایش و عملاً یک دوره آموزش و شناخت ادبیات کودک است.
محسن هجری: در این سرفصل جایی برای جامعهشناسی و معرفتشناسی کودک پیشبینی نشدهاست.
محمد گودرزی دهریزی: شاید بد نباشد برای ژرفابخشیدن به این دوره آموزشی مقایسهای بین شیوههای کاری ویراستاران کودک و نوجوان کشورهای اروپایی و امریکایی با همصنفان آنها در ایران صورت گیرد.
فرزانه شهرتاش: درک نادرست مطلب ناشی از کوتاهی ویراستار و نویسنده نیست، بلکه متوجه سطح نظام آموزشی است.
شهرام اقبالزاده: ادبیات کودک بسیار پیچیده و ویرایش آن پیچیدهتر است.
شهین نعمتزاده: این دوره در صورتی پرثمرتر خواهد بود که ملاحظات صوری زبان، ملاحظات معناشناختی زبان، و ملاحظات شناختی زبان در کنار هم دیده و آموزش داده شوند.
کلر ژوبرت: بسیاری از مواقع متن من به جای ویرایش بازنویسی میشد.
شیوا حریری: لازم است حقوق، وظایف، اختیارات و اخلاق ویراستاری به فراگیران آموزش داده شود.
مهتاب میناچی: یکی از مواردی که در کتابهای کودک بهصورت جدی به آن پرداخته نشده ویرایش منابع مرجع حوزه کودک و نوجوان است.
نسیم افضلی: گاهی معرفی پشت جلد کتابها متنی آشفته است و دریافت درستی از محتوای کتاب بهدست نمیدهد.
مهناز مقدسی: شکلگیری دورههای آموزشی با نظر استادان متخصص از اهداف والای انجمن است.
نشست نقد کتاب تاریخ و تحول نشر
نشست سوم از سلسله نشستهای نقد و بررسی برترینهای پانزدهمین جشنواره پژوهش فرهنگی سال با موضوع «تاریخ و تحول نشر: درآمدی به بررسی نشر کتاب در ایران از آغاز تا آستانه انقلاب»، یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۸ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در این نشست علت نگارش این اثر، محاسن و نواقص اطلاعاتی آن، مشکلات نگارش تاریخ نشر، لزوم تشکیل کارگروهی برای تکمیل تاریخ و تحول نشر مطرح شد.
در بین دعوت شدگان نمایندۀ اتحادیۀ ناشران برخی اعضای هیئت مدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران، مدیر انتشارات نشر نو و تعدادی از پژوهشگران حوزۀ نشر حضور داشتند.
در پایان این نشست، معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، دکتر مطلبی، اعلام کرد که به زودی کارگروهی برای پژوهش در حوزۀ نشر در این پژوهشگاه تشکیل خواهد شد که امید است با راهکارها و راهبریهای استاد آذرنگ بتوان خلأهای این حوزه را برطرف کرد.
ستوده به هر شهر و هر انجمن
یادی میکنیم از بنیانگذار نشریۀ فرهنگ ایرانزمین و پژوهشگر حوزۀ جغرافیای تاریخی ایران که ۲۸ تیرماه ۱۲۹۲ ش زادروز اوست. استاد منوچهر ستوده را با آثاری چون از آستارا تا استرآباد، آثار تاریخی ورارود و خوارزم و چندین تصحیح از جمله حدودالعالم و عجایبالمخلوقات و دهها کتاب و صدها مقاله میشناسیم.
پژوهشگری که پیادهرویها و اسبسواریهای او برای سفر به جایجای ایران همراه یار همیشگیاش، ایرج افشار، زبانزدِ همگان بود. عشق او به طبیعت، دلبستگیاش به ایران و فرهنگ و ادبیات آن، سادهزیستی، دوری از مقام و منصب، صبوری و پشتکار از ویژگیهای منحصربهفرد او بود.
سرانجام آن استاد دانشمند در بیستم فروردین ۱۳۹۵ از پیادهروی بازایستاد.
دیدار با انجمنهای فرهنگی در خانۀ کتاب
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیرعامل خانۀ کتاب روز شنبه ۱۵ تیرماه، به مناسبت روز قلم با انجمنهای فرهنگی دیدار کردند. در این نشستِ عصرانه که به قصد گفتوگو دربارۀ دستاوردهای خانۀ کتاب در حمایت از اهالی قلم و شنیدن دیدگاههای مدیران انجمنها تشکیل شده بود، مباحث متعددی مطرح شد. آقای حسینیپور، مدیرعامل خانۀ کتاب، به تلاشهایی اشاره کرد که خانۀ کتاب برای اختصاص حمایتهای بیمۀ پایه و بیمۀ تکمیلی و تسهیلاتی وام بانکی و بن کتاب به اهالی قلم، در ماههای اخیر، به انجام رسانده است. وی به «آییننامۀ تکریم اهل قلم» اشاره کرد که چندی پیش انتشار یافت و از انجمنها خواست دیدگاههای خود را برای نهاییشدن آن اعلام کنند. همچنین اعلام کرد که خانۀ کتاب درصدد است فضای تعامل و همکاری با انجمنهای تخصصی را بیشتر کند و با تشکیل کارگروههایی در موضوعات گوناگون برای برخی طرحهای خود از کمک فکری آنها بهرهمند شود.
مدیران انجمنهایی که در این نشست حضور داشتند، هر یک به نکاتی اشاره کردند. اهم مطالب مطرحشده در این نشست به قرار زیر است:
۱) درنظرگرفتن فعالان نشر که نامشان در صفحات حقوقی کتاب درج نمیشود، اما اهمیت آنها کمتر از پدیدآورندگان نیست، مانند سرپرستان و سرویراستاران مجموعهها، ویراستاران فرهنگنامهها و دانشنامهها، تصویرگران کتابهای مرجع، مشاوران نشر، نسخهپردازان؛
۲) فراهمکردن شرایط مناسب برای تقویت خلاقیت نویسندگان (کودک و بزرگسال) با رفع نگرانیهای مالی آنها و کاستن سانسورهای بیمورد و نیز جلوگیری از افتادن پدیدآورندگان در ورطۀ بازار آشفتۀ فضای مجازی و تجاریسازی محصولات فکری؛
۳) در اختیار گذاشتن امکاناتی چون فضا برای گفتوگو و فعالیت انجمنها و حمایتهای مالی برای بقای آنان؛
۴) خرید کتاب از ناشران که مدتی است این امر در وزارت فرهنگ و ارشاد اجرا نمیشود؛
۵) رسیدگی به مشکلات حقوقی اهالی نشر و قلم (نویسنده، مترجم، ویراستار، تصویرگر)، با رفعِ خلأهای قانونی در قوانین موجود؛
۶) جذب حمایتهای خیرین برای حمایت از اهالی نشر؛
۷) حمایت از ارسال آثار ایرانی برای شرکت در جوایز جهانی و حمایت از برندگان جوایز جهانی برای حضور در خارج از کشور؛
۸) رسیدگی به ترجمههای مکرر و رونویسی از ترجمههای دیگران و ندادن مجوز به ترجمههای تکراری؛
۹) حل کردن مشکلات نپیوستن به کپیرایت و مشکلات گِرنت که برای مترجمان و ناشران مصائب فراوانی را پدید آورده است؛
۱۰) فراهمکردن امکانات و تسهیلاتی که انجمنها بهواسطۀ آن بتوانند عضویتهای خود را تقویت کنند.
در این نشست مدیران و نمایندگان انجمن نویسندگان کودک، شورای کتاب کودک، انجمن صنفی ویراستاران، انجمن صنفی داستاننویسان، انجمن صنفی مترجمان، انجمن قلم ایران، انجمن تصویرگران ایران، انجمن درستنویسی و ویرایش، انجمن صنفی روزنامهنگاران و چندین تن دیگر از اهالی قلم حضور داشتند.
در پایان نشست دکتر جوادی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، درخواست کرد که تمامی مطالب مطرحشده در این جلسه تدوین شود و در هفتۀ کتاب نشست دیگری با انجمنها برگزار شود تا برای اجراییشدن پیشنهادها و نظرهای مطرحشده همفکری صورت گیرد. دکتر جوادی اعلام امیدواری کرد که در آیندهای نزدیک فرصتهای بهتری برای اهالی قلم فراهم شود. آقای حسینیپور نیز از انجمنها خواست که ارتباط خود را با خانۀ کتاب بیشتر کنند و اعلام آمادگی کرد که مطالبات انجمنها را پیگیری خواهد کرد.
در پایان، لوح تقدیر و جوایزی به انجمنها اهدا شد.
[Best_Wordpress_Gallery id=”86″ gal_title=”خانه کتاب ۱۵تیر۹۸”]
پرتلاش و بیحاشیه
«ویرایش را با کلاس میتوان آموزش داد، اما مترجمی را نه!» این گفتۀ خانم گلی امامی است؛ مترجمی که سالهاست مینویسد و ترجمه میکند، کلمات را میتراشد، صیقل میدهد، بازنویسی میکند و برای اینکه بارِ فرهنگیِ متن اصلی را به مخاطب فارسیزبان منتقل کند، دقت و وسواس به خرج میدهد. مترجمی که مشوقِ جویندگان دانش است و پژوهشگری که خوشفکر، صادق، و بیریاست و حامی اهالیِ واقعی قلم.
همزمان با هفتۀ قلم، تولد این استاد گرامی و مشاور انجمن صنفی ویراستاران را تبریک میگوییم. گفتهها و نقدهایش را به گوش جان میشنویم و از اینکه در کنار ماست به خود میبالیم.
افتتاحیۀ کلاس آموزش نگارش و ویرایش
سومین دورۀ کلاسهای آموزش نگارش و ویرایش انجمن صنفی ویراستاران با همکاری مرکز نشر دانشگاهی روز شنبه ۱۵ تیرماه ۱۳۹۸ آغاز شد.
در این جلسه مدیران مرکز نشر دانشگاهی و هیئت مدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران به دانشجویان دوره خوشامد گفتند و بر ضرورت کسب مهارت برای امر ویرایش تأکید کردند.
این دوره به مدت ۷ ماه در محل مرکز نشر دانشگاهی برگزار خواهد شد.
[Best_Wordpress_Gallery id=”84″ gal_title=”دوره سوم”]
کارگاه ویرایش شعر
وقتی کتاب ویرایشنشده مشتری دارد، ناشر هزینه ویراستاری را نمیدهد
بهروز صفرزاده در گفتگو با خبرنگار ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، درباره ضرورت ویرایش کتاب در حوزه ادبیات گفت: در ایران مسئلهای که داریم این است که متأسفانه نه نویسندهها حرفهای مینویسند، نه ناشران حرفهای چاپ میکنند و نه خوانندهها حرفهای میخوانند. درواقع این سه ضلع به نحوی با یکدیگر هماهنگی دارند. اینکه میگویم اینها مطلق نیستند، من موارد استثنا را کنار میگذارم، یعنی در مورد اکثریت حکم میکنم. اکثر نویسندگان، ناشران و مخاطبان ما حرفهای رفتار نمیکنند.
وی با بیان اینکه ویرایش محتوایی و مفهومی جایگاهی در بین ناشران ندارد، بیان کرد: ویراستار کسی است که حد وسط قرار میگیرد، یک نوشته را به او میدهند و میگویند روی این کار کن. ویراستار میآید روی این کار میکند، یک چیزهایی هم میداند، حالا بستگی دارد به اینکه آن ویراستار چقدر ماهر باشد، چقدر توانا باشد یا نباشد. یک کارهایی روی متن میکند و معمولاً هم در ایران ویرایش تنها سطحی و صوری است. یعنی وقتی میگوییم ویرایش، منظورمان کارهایی سطحی نظیر اصلاح رسمالخط، نشانهگذاری و غلطهای تایپی را گرفتن است، در همین حد است و از این فراتر نمیرود.
این ویراستار در تشریح چرخه غیرحرفهای از تولید تا مصرف در بازار چاپ و نشر گفت: نوشتهای که از اول توسط یک نویسنده غیرحرفهای به شکلی ضعیف نوشته شده، به ویراستار داده میشود. ویراستار هم در آن یک مقدار تغییرات جزئی میدهد؛ بعد ناشر آن را بهصورت غیرحرفهای چاپ میکند، و به دست خواننده میرسد که باز من تأکید میکنم خواننده هم خیلی متن را جدی نمیگیرد که بخواهد دقیق بخواند. مثلاً اگر داستان باشد، میخواهد زودتر بخواند ببیند ماجرا چه شد، از کجا شروع شد و به کجا رسید. خیلی به آن جزئیات و مسائل زبانی توجه نمیکند. یعنی خوانندههای ما هم متأسفانه سطحی هستند.
صفرزاده در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا برخی نویسندهها با ویرایش کتاب مخالف هستند، تصریح کرد: برای اینکه در بازار چاپ و نشر ایران بحث ویرایش بد جا افتاده است. از سوی دیگر، رابطهای که مثلاً بین نویسنده و ویراستار در کشورهای غربی هست، اصلاً در جامعه ما وجود ندارد. آنجا ویراستار، دستیار و کمکحال نویسنده است و با هم تعامل دارند. یعنی ویراستار در کنار نویسنده است و او را راهنمایی میکند تا متن بهتری بنویسد؛ در اینجا نویسنده متن خودش را مینویسد و به ویراستار میدهد. تازه آن ویراستار باید با او هماهنگ کند و با اجازه او مقداری تغییرات جزئی اعمال کند. اصلاً آن رابطه و تعاملی که بین نویسنده و ویراستار در کشورهای دیگر هست در کشور ما وجود ندارد.
وی با اشاره با این نکته که سطح توقع خواننده ما خصوصاً در ادبیات داستانی پایین است، خاطرنشان کرد: خواننده ما چه توقعی از داستان دارد؟ میخواهد داستان جذاب باشد، کشش داشته باشد، این را بخواند و زود بفهمد و برود به آخرش برسد ببیند ماجرا چه شد. دیگر فراتر از این توقعی ندارد. وقتی ناشر میبیند کتابش را با این کیفیت میخرند، دلیلی نمیبیند که برای ویرایش هزینه کند تا سطح کتاب را بالاتر ببرد. چون میبیند که آن کتاب بازار و مشتری خودش را دارد و فروش میرود. ناشر هم که یکجور تاجر و بازاری است. یعنی فقط جنبه تجاری و فروش کتاب را در نظر میگیرد. بنابراین انگیزهای برای هزینه اضافه ندارد. از آن طرف سطح خواننده هم متأسفانه پایین است و توقعی ندارد، کتاب را به همان کیفیت میپذیرد و میخواند و مسئله خاصی هم پیش نمیآید.
این ویراستار باتجربه اضافه کرد: ویرایش جدی گرفته نمیشود. به نوعی میتوانم بگویم که ما ویراستارها و کلاً اهل قلم که در کار نوشتن و انتشار هستیم باید سعی کنیم سطح توقع و کیفیت را بالا ببریم نه اینکه آن را مرتب پایینتر هم بیاوریم که متأسفانه در سالهای اخیر پایینتر هم آمده است.
صفرزاده درباره راههای الزام ناشران و نویسندگان برای جدی گرفتن ویرایش کتاب عنوان کرد: با دستور و بخشنامه هیچکاری نمیتوان کرد و این راهها امتحان خود را پس دادهاند. طبیعتاً چیزی که فرمایشی باشد و به صورت دستور، ابلاغیه، بخشنامه و نظایر آن باشد راه به جایی نمیبرد. بهنظرم خانوادهها و مجموعههای آموزشی ما مثل مدارس میتوانند نقش زیادی در این زمینه داشته باشند. اینکه در خانوادههای ما مطالعه چه جایگاهی دارد، چقدر بچه را تشویق میکنند که کتاب بخوانند، آیا پدر و مادرها حساسیتهای زبانی را به فرزندانشان منتقل میکنند؟ اصلاً خودشان این حساسیتها را دارند که در مرحله بعد بخواهند آن را به فرزندانشان منتقل کنند؟ که البته کمتر میبینیم و درواقع این مسئله وجود ندارد. وقتی حساسیتهای زبانی وجود ندارد، فرزند هم همانطور بار میآید. بعد وارد مدرسه میشود، در مدرسه هم این حساسیتهای زبانی محدود است و آن چیزی نیست که ما انتظار داریم. آن حساسیتهای مهم را به دانشآموز یاد نمیدهند، آن بچه همینجوری بار میآید، یعنی سطح توقعش پایین است.
وی با اشاره به هزینههای بالای تولید کتاب گفت: ویرایش کتاب هزینه تولید کتاب را بالا میبرد و یکی از دلایلی که ناشران تن به ویرایش نمیدهند، همین موضوع هزینه است چون میگوید هزینه تولید را بالا میبرد، نهایتاً قیمت تمامشده کتاب بالا میرود و نتیجه اینکه مردم میگویند کتاب گران است و کمتر میخرند.
این مدرس ویراستاری با تأکید بر این نکته که باید نشر را به عنوان یک صنعت بپذیریم، افزود: این یک واقعیت است و از روی غرض نمیگویم، خودم با ناشران کار میکنم. دقیقاً ناشر را مثل همین سوپرمارکت سر خیابان ببینید که جنسی را تولید میکند و میخواهد آن را بفروشد. برای همین به آن میگویند «صنعت نشر». تعریفی که صنعت دارد یعنی که شما هزینه میکنید، کالایی را تولید میکنید و آن کالا را عرضه میکنید، میفروشید و سودی به شما برمیگردد. دقیقاً ناشران ما هم همینجوری هستند و جور دیگری نباید به این موضوع نگاه کرد، این تعریف عین واقعیت است.
تشکیل کارگروههای تخصصی در انجمن صنفی ویراستاران
روز شنبه ۱۱ خرداد ماه، جلسهای با حضور تعدادی از اعضای انجمن صنفی ویراستاران، برای تشکیل کارگروههای تخصصی در کمیسیونها، برگزار شد. در این جلسه، نخست مهناز مقدسی، دبیر انجمن، از فعالیتهای اخیر اعضای هیئتمدیره گزارشی داد و تلاشهای آنان را برای شناساندن جایگاه انجمن به مجامع فرهنگی دولتی و غیردولتی بسیار موفق توصیف کرد. وی در ادامه گفت که طی دو سال گذشته زیرساختهایی برای کمیسیونها طراحی شده و آییننامهها و برنامههایی به تصویب رسیده که اجرا و توسعۀ آنها نیازمند یاری تکتک اعضا است. به همین منظور، قرار است با تشکیل کارگروههای مشورتی و تخصصی مسئولیتها بین اعضا تقسیم شود. وی افزود انجمن طی سه دوره نمایشگاه کتاب تهران نشستهای متعددی را برگزار کرده که هر یک دریچهای را برای انجمن گشوده است. قرار است این نشستها در قالبی منسجم و هدفمند در طول سال پی گرفته شود که مسلماً اجرای آن نیازمند همفکری و همیاری اعضا است. مقدسی از تلاشهای بیدریغ آقای مهدی قنواتی قدردانی کرد که با برگزاری دو دورۀ موفقِ آموزش ویرایش، که سومین دورۀ آن بهزودی با همکاری مرکز نشر دانشگاهی برگزار خواهد شد، و کارگاههای تخصصی، که در ماههای آتی برگزار میشود، آموزش ویرایش را استمرار بخشیده است.
آقای فتحالله فروغی، عضو هیئتمدیرۀ انجمن، در این جلسه به همیاری اعضا برای ارتقای کمیسیونهای انجمن تأکید کرد و اشاره کرد که انجمن در سالهای اخیر دستاوردهای ارزشمندی داشته که کمتر انجمنی میتوانسته در این مدت کم به این مرتبه برسد و این موقعیت محصول زحمات هیئتمدیره است و هیئتمدیره برای ادامۀ کار ضروری دانسته از اعضای خود بیشتر کمک بگیرد تا بتواند در سطوح بالاتر ادای وظیفه کند و بخشهای علمی و اجرایی را به کارگروههای خود محول کند. هومن عباسپور، نایبرئیس انجمن، در تأیید اینکه انجمن صنفی ویراستاران فضایی تعاملی برای گفتوگو فراهم کرده است و در پی آن است که با برگزاری جلسات و نشستها و کلاسها تخصصی سطح دانش ویراستاری را در نشر ارتقا دهد، از اعضا درخواست کرد که فعالانه با کمیسیونها همکاری کنند.
در این نشست، نیازهای کمیسیونها به تفکیک مطرح شد و اعضایی به شرح زیر برای همکاری با کارگروهها اعلام آمادگی کردند:
۱) کمیسیون آموزش
الف) داوطلبان همکاری در «کارگروه ویرایش در مطبوعات و رسانهها» بهمنظور آسیبشناسی وضعیت ویرایش در این حوزهها و برگزاری دورههای آموزش ویرایش تخصصی مطبوعات و رسانهها: خانمها لیلا صمدی، نازنین احسانی، آقای پیام شمسالدینی.
ب) داوطلبان همکاری با کارگروه «ویرایش کتابهای کودک» با تأکید بر برگزاری دورههای آموزشی: خانمها الهه عینبخش، لیلا صمدی، مهری تقیپور، حورا نیکبخت.
۲) کمیسیون حقوقی
تشکیل کارگروهی برای تعیین امور حقوقی انجمن، از جمله قراردادهای ویرایش، بیمۀ ویراستاران، تنظیم آییننامههای حمایتی از حقوق ویراستاران. داوطلب همکاری: آقای امیر قلاوند.
الف) داوطلبان همکاری با کارگروه «بررسی ویرایش و نشر در شهرستانها»: خانمها میترا حافظی، عالمه رجبی، الهه وحیدی، مهرناز بوجاریصفت، مهناز مقدسی، آقایان جواد رسولی، پیام شمسالدینی، امیر قلاوند.
ب) داوطلبان همکاری با کارگروه «تولید محتوا برای وبگاه و تدوین خبرنامۀ انجمن»: خانمها الهه سوداچی، مهری تقیپور، حورا نیکبخت.
ج) داوطلبان همکاری با کارگروه تدوین شیوهنامه: خانمها نازنین خلیلیپور، مهرناز بوجاریصفت، مهری تقیپور، حورا نیکبخت، آقایان حمید حسنی، بهروز صفرزاده، احسان موسوی خلخالی، محمدعلی معینفر، سجاد سرگلی
۴) کمیسیون امور ویرایشی
داوطلبان همکاری با کارگروه کمیسیون امور ویرایشی: خانمها عالمه رجبی، ونوس قدیمی، زهرا فرهادیمهر، زهرا (صحرا) رشیدی، الهه عینبخش، مهرناز بوجاریصفت، حورا نیکبخت، آقایان احسان موسوی خلخالی، سجاد سرگلی.
در پایان جلسه، مطالب متعدد دیگری مطرح شد از جمله ضرورت یا عدمضرورت نرخگذاری امور ویرایشی از سوی انجمن، افزودن کارگاههایی به دورههای آموزشی انجمن برای تقویت توانمندی دانشجویان و ورودشان به بازار نشر، همسوکردن نگاه اعضا به اولویتهای ویرایشی با برگزاری نشستها و کارگاهی داخلی، برگزاری برنامههای جنبی مانند بازدیدهایی از مراکز فرهنگی برای ارتباط بیشترِ اعضا با یکدیگر.
در این جلسه، بیست تن از اعضای انجمن و پنج تن از اعضای هیئتمدیره حضور داشتند و مقرر شد اعضای داوطلب در روزهای مشخصی برای هماهنگی با کمیسیونهای مربوط در دفتر انجمن حضور یابند.
سومین دورۀ آموزشی نگارش و ویرایش انجمن صنفی ویراستاران با همکاری مرکز نشر دانشگاهی
سومین دورۀ آموزشی نگارش و ویرایش انجمن صنفی ویراستاران با همکاری مرکز نشر دانشگاهی
زمان برگزاری: 15 تیر 1398- بهمن 1398
تعداد جلسات: 150جلسه (300 ساعت)
مدت دوره: ۲۷ هفته
تعداد شرکتکنندگان: 39 نفر (کل دوره: 35 نفر – تکدرس: 4 نفر)
نام درس | مدرس | تعداد جلسات |
ویرایش زبانی | هومن عباسپور | ۲۶ |
کارگاه ویرایش (۲) | هومن عباسپور | ۲۶ |
ویرایش صوری | مهدی قنواتی | ۲۴ |
کارگاه ویرایش (۱) | مهدی قنواتی | ۲۰ |
آشنایی با فرایند تولید کتاب | دکتر جواد رسولی | ۸ |
ویرایش استنادی و مرجعشناسی | مهناز مقدسی | ۱۶ |
عربی در فارسی | بهروز صفرزاده | ۶ |
کارگاه ویرایش رایانهای | سعید احمدی | ۱۴ |
کارگاه ویرایش ترجمه | نازنین خلیلیپور | ۸ |
ادیب سلطانی در آستانۀ نود سالگی
محل انتشار وبگاه خوابگرد
دکتر میرشمسالدین ادیبسلطانی پزشک، فیلسوف، ریاضیدان، منطقدان، زبانشناس، موسیقیدان، نقاش، مترجم ایرانی است. اینها فقط برخی از مهارتها و القاب اوست، ولی او پیش از هر چیز یک انسان والاست. در زندگیام هیچکس را در توانایی و درک حیرتانگیزتر از او ندیدهام. به قول استاد عبدالحسین آذرنگ، ادیبسلطانی استثنای آفرینش است.
اولین بار در اوایل دههی ۱۳۸۰ که میزبانش بودیم و میدانست که به شاهنامه علاقهمندم و از من پرسید آیا کلماتی هست که فردوسی، به ضرورت وزن، تغییرشان داده باشد؟ برایش از «برزفری» و «گیسفری» گفتم که «فریبرز» و «فریگیس» شده و از معبد «نوبهار» که اصل هندیاش «نَوَویهَره» بوده. با آنکه میدانستم همهی اینها و بسیاری چیزهای دیگر را هم که من نمیدانم میداند و با همهی فضل و دانش و نبوغ رشکبرانگیزش، مثل دانشجویی علاقهمند، به چشم و دهان من نگاه میکرد و با دقت گوش میداد و انگار واقعاً ــ که مطمئنم واقعیتی نداشت ــ دارد از من میآموزد! با آنهمه بزرگی، فروتنیاش آموختنی است.
کارهای او، فارغ از زبان خاصش که برای همه مفهوم یا آشنا نیست، همیشه آغاز یک تحول بوده است. من خود از موافقان سرهنویسی نیستم، ولی بر این باورم که سرهنویسان غالباً زبان فارسی را به پیش بردهاند و بارورترش کردهاند و امکانات مغفول آن را نشان دادهاند.
کتاب راهنمای آمادهساختن کتاب را هنگامی نوشت که هنوز شیوهنامهی ویرایش در ایران به شکل امروزی وجود نداشت و عجبا که پایان تألیف این کتابِ سترگ همزمان شده بود با انتشار ویراستِ سیزدهم شیوهنامهی شیکاگو، معتبرترین شیوهنامهی ویرایش و آمادهسازی کتاب و مقاله در جهان. اما ادیبسلطانی، که شیکاگو را هنوز ندیده بود، کتاب خود را چنان از آب درآورده بود که انگار این دو کتاب یک ساختار مشابه دارند. خودش میگفت که علت این تشابه آن بود که ما از دو مسیر منطقی پیش رفتیم و به یک نتیجهی واحد رسیدیم.
و حیرتآورتر اینکه وقتی میخواست منطق ارسطو (ارگانون) را از یونانی باستان به فارسی ترجمه کند، ایلیاد هومر را در دست گرفت و تا مدتی متنِ ایلیاد را با صدای بلند در خانه میخواند تا به فضای یونان باستان برگردد و سرانجام بر اساس متن یونانیِ ارسطو و به کمک سیزده ترجمهی ارگانون، به روسی و انگلیسی و آلمانی و …، ترجمه را آغاز کرد. ترجمهی متن عربی ارگانون که هنوز هم معتبرترین ترجمهی عربیِ این کتاب است به قلم حُنَین بن اسحاق، مترجم و پزشک قرن سوم هجری، بود. و عجبا ادیبسلطانی بعداً جایی خوانده که حُنَین هم در خیابانهای بغداد ایلیادِ هومر را در دست میگرفته و با صدای بلند میخوانده است. دو مترجمِ یک کتابِ واحد با هزار و صد سال فاصلهی زمانی یک تجربهی مشترک داشتهاند.
نمیخواهم هرآنچه در این سالها در محضرش آموختم و از او شنیدم بنویسم. خودش کتابی خواهد شد، ولی از امانتداری عدول خواهم کرد. همینقدر کافی است.
تولدش در بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۱۰ است و این حکیم خردمند، این پیر فرزانه در آستانهی نودسالگی است. دو سه سالی است که دیگر توانِ آن پیادهرویهای طولانیِ ارسطویی را ندارد. برای وجود نازنینش آرزوی تندرستی میکنم. سایهاش مستدام باد.
هومن عباسپور