یدالله ثمره، زبانشناس ایرانی، متولد ۱۱ اردیبهشت ۱۳۱۱ شمسی در کرمان است. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کرمان و سیرجان گذراند، در ۱۳۴۰ لیسانس زبان و ادبیات فارسی گرفت؛ در دوران تحصیلش از استادانی چون بدیعالزمان فروزانفر، محمد معین، جلالالدین همایی، محمدتقی مدرس رضوی، ابراهیم پورداوود، محمد خوانساری، ذبیحالله صفا و صادقکیا آموخت. در ۱۳۴۲ بورس تحصیلی گرفت و عازم انگلستان شد و در رشتۀ زبانشناسی همگانی در مقطع کارشناسی ارشد ثبتنام کرد؛ سرانجام، در ۱۳۴۸ از تز دکتری خود در زمینۀ آواشناسی (فونتیک) در دانشگاه لندن دفاع کرد. ثمره در لندن از محضر استادانی همچون جی. دی. اوگانور، ا. سی. گمیسون، آر. اچ. روبینز و هالیدی بهره برد.
او پس از بازگشت به ایران در دانشگاه تهران به تدریس پرداخت. تخصص وی بیشتر در حوزۀ آواشناسی و واجشناسی است. او اولین رئیس انجمن زبانشناسی ایران، و از اعضای پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی است. کتاب آواشناسی زبان فارسی، که نشر مرکز آن را منتشر کرده، یکی از برجستهترین آثار اوست. همچنین از وی مقالات بیشماری در نشریاتی همچون نشریه دانشکده ادبیات، نشریه کنگره ایرانشناسی، مجله وحید و مجله رودکی چاپ شده است.
دیگر آثار ارزشمند او عبارتاند از:
دریچهای به زبان فارسی، انتشارات الهدی، ۱۳۷۳؛
راهنمای تدریس زبان فارسی (در پنج جلد که به زبانهای آلمانی، فرانسه، روسی، اسپانیایی، ترکی استانبولی و هندی ترجمه شده است.)؛
راهنمای زبان فارسی، انتشارات الهدی، ۱۳۷۴؛
دو کتاب اخیر برای دانشگاههای قزاقستان، تاجیکستان و ازبکستان به انتخاب مرحوم پرفسور رستم اوف به زبان قزاقی و خط سیریلیک نوشته و چاپ شده است؛
تهیه و تدوین بخشی از حرف «هـ» لغتنامۀ دهخدا؛
همکاری در تهیه و تدوین فرهنگ فارسی معین؛
–زبانهای خاموش، با همکاری بدرالزمان قریب، پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۳۶۵ (وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی این کتاب را در ۱۳۶۶ بهعنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزید)؛
نظام آوایی زبان: نظریه و تحلیل (ترجمه)، لاری هایمن، انتشارات فرهنگ معاصر (چاپ دوم این کتاب را انتشارات الهدی منتشر کرده است)، ۱۳۶۸.
سیمین دانشور در هشتم اردیبهشت ۱۳۰۰ درخانوادهای فرهنگی بهدنیا آمد. نخستین مجموعه داستانش را با نام آتش خاموش در ۱۳۲۷ منتشر کرد. در ۱۳۲۸ از رسالهاش با عنوان «علمالجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم» دفاع کرد و مدرک دکتری ادبیات فارسی گرفت. او از معدود فارغالتحصیلان دکتری ادبیات بود که، به جای تحقیق و تفحص در نسخ خطی و تصحیح آن، به داستاننویسی روی آورد و بهجای کاوش در آثار دیگران، خود اثرآفرین شد. در ۱۳۳۱ موفق به دریافت هزینۀ تحصیلی از دانشگاه استنفورد امریکا در رشتۀ زیباییشناسی شد و به آنجا سفر کرد. پس از بازگشت به ایران در هنرستان هنرهای زیبای پسران و دختران تدریس کرد. سالها در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران «تاریخ هنر» تدریس میکرد و به درخواست خودش، در ۱۳۵۸ بازنشست شد.
دانشور از نخستین زنان جدی در نویسندگی در ادبیات معاصر است. او در عصری که ادبیات عموماً مردانه بود، دربارۀ زنان نوشت. در سال ۱۳۸۲ «جایزه مهرگان» را برای یک عمر تلاش در عرصه نوشتن و در ۱۳۸۶ جایزه ویژه مسابقۀ «قلم زرین زمانه» را دریافت کرد.
از دیگر آثار اوست: مجموعه داستانهای شهری چون بهشت (۱۳۲۰)، جزیره سرگردانی (۱۳۷۳)، ساران سرگردان (۱۳۸۰)، به کی سلام کنم؟ (۱۳۵۹؛ برندۀ لوح زرین و دیپلم افتخار جایزه بیست سال ادبیات داستانی انقلاب اسلامی)، از پرندههای مهاجر بپرس (۱۳۷۶).
دانشور را با معروفترین اثرش، یعنی سووشون، میشناسند. این اثر جایگاه او را در ادبیات معاصر تثبیت کرد.
این نویسندۀ چیرهدست در ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ درگذشت. یادش گرامی و آثارش ماندگار باد!
سال ۱۳۹۷ را با هزاران امید آغاز کردیم و مانند تمامی سالها دهها آرزو کردیم؛ سلامتی اهل خانواده و اهل فرهنگ را طلبیدیم، رونق فرهنگی و اقتصادی را خواستار شدیم و دوری از غم و غصه را از ته دل آرزو کردیم.
افسوس که در همان ابتدای سال، در دوم فروردین با خبر درگذشت استاد داریوش شایگان در غم فرورفتیم و از خود پرسیدیم، آیا داریوش شایگان دیگری خواهیم یافت؟ باری، تا از غم رفتن این عزیز اندکی التیام یافتیم، در پایان همین ماه و در ۲۸ فروردین خبر درگذشت استاد غلامحسین صدری افشار ما را در بهت و حیرت فروبرد. آیا استاد صدری افشار هم زمان رفتنش رسیده بود؟
۲۴ اسفند بود که برای زادروزش در انجمن صنفی ویراستاران مطلبی تهیه کردیم و به حرمتِ زندگی پرفرازونشیبش و تلاش بیوقفهای که در عرصۀ فرهنگ داشت سرتعظیم فرودآوردیم. بارها و بارها در نشستها و جلسات فرهنگی، حضور آرام و متین او را شاهد بودیم. سختگیریاش بر حفظ زبان فارسی و حرمتگذاردن بر پیشکسوتان بر هیچکس پوشیده نیست. قدر و قیمت آثارش بر هیچ اهل پژوهش و ویراستاری اندک نیست، و صد افسوس که اکنون دیگر او در میان ما نیست.
شایسته است غبطه خوریم بر این همه تلاش و استقامت، شایسته است بیاموزیم از این بزرگان عرصۀ فرهنگ و فراهم کنیم فضایی که مانند آنان پرورده شوند و شایگان و صدری افشارهایی برای آینده بیابیم.
انجمن صنفی ویراستاران عمیقاً درگذشت از دو بزرگوار و بهویژه فرهنگنگار و پژوهشگر و مترجم عزیز، استاد غلامحسین صدری افشار را به همۀ اهل قلم و ویراستاران تسلیت عرض میکند.
کامران فانی در ۲۵ فروردین ۱۳۲۳ در قزوین بهدنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در قزوین گذراند و در ۱۳۴۱ در کنکور دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد، دو سال بعد، از پزشکی انصراف داد و مجدداً در کنکور شرکت کرد و به دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران راه یافت. در دوران تحصیلش از استادانی چون دکتر مظاهر مصفا، جعفر شهیدی، دکتر لطفعلی صورتگر، دکتر شیری بیانی و سیمین دانشور آموخت. تسلطش بر زبان انگلیسی موجب همکاریاش با چند ناشر و ترجمۀ چند کتاب شد. در حدود سال ۱۳۴۵، به خدمت سربازی رفت و در جنگ ایران و عراق نیز شرکت کرد. پس از پایان سربازی، برای ادامۀ تحصیل به انگلیس رفت تا در رشتۀ ادبیات انگلیسی تحصیل کند، اما به عللی آن را رها کرد و به ایران بازگشت. در ۱۳۵۳ که اولین دورۀ آزمون کارشناسی ارشد کتابداری برگزار شد، به این رشته روی آورد.
فانی از ۱۳۵۹ به کتابخانۀ ملی پیوست و سمتهای متعددی را عهدهدار شد، از جمله عضو هیئت علمی، مشاور ریاست و عضو شورای عالی مشاوران کتابخانۀ ملی، عضو هیئت امنای کتابخانۀ مجلس و عضو شورای عالی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی. او در طول فعالیتهای مستمر علمی و فرهنگیاش سرویراستار و مشاور چندین اثر مرجع دانشنامهای بوده است، از جمله دایرۀالمعارف تشیع، دانشنامۀ دانشگستر، دایرهالمعارف کتابداری و اطلاعرسانی.
استاد فانی در میان اهل قلم و در بین کتابداران ایران جایگاهی ویژه دارد و شهرتش به کتابخوانی و تسلطش بر انواع علوم تجربی و انسانی است. او را «جامعالعلوم» و «پدر علم کتابداری» خواندهاند و همه به اتفاق از حسن سلوک و مثبتاندیشی او سخن میرانند.
در نشستی که با مدیر خانۀ کتاب در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۹۷ برگزار شد، ضمن برشمردن ابعاد و زمینههای همکاری، در مورد نحوۀ همکاریهای فیمابین صحبت شد. در این نشست آقایان دکتر نیکنام حسینیپور، دکتر تبریزنیا، هاشمیپور از خانۀ کتاب و آقایان فروغی و رسولی و خانم مقدسی از انجمن صنفی ویراستاران حضور داشتند.
در این جلسه اعضای انجمن دربارۀ فعالیتهایی انجامشده گزارشی دادند، از جمله دربارۀ نشستهای مشاورهای با انجمنها و مراکز نشر، نشستهای انتقال تجربه با پیشکسوتان، تشکیل کارگروههای پژوهشی، اقدام برای مباحث حقوقی ویراستاران و دورههای آموزش ویرایش انجمن که در حال برگزاری است. همچنین زمینههای متعدد همکاری با مؤسسۀ خانۀ کتاب را مطرح کردند.
مدیرعامل خانۀ کتاب، آقای دکتر نیکنام حسینیپور، ویرایش را امری مهم در نشر ایران برشمرد و تشکیل این انجمن را، به عنوان نخستین تشکل رسمی و صنفی ویرایش، امری فرخنده خواند. وی حمایتهای دولتی از نهادهای صنفی را موضوعی مهم دانست و پیشنهاد کرد برای همکاری دوجانبه مراتبی اداری درنظر گرفته شود که این همکاری، با وجود تغییرات احتمالی مدیریتی، ماندگار باشد.
خانۀ کتاب با سابقهای طولانی در حمایت از پدیدآورندگان و اهالی قلم، در سالهای اخیر تسهیلاتی برای ویراستاران را در برنامههای خود گنجانده است. در این نشست مباحث زیر، به عنوان زمینههای همکاری برشمرده شد:
تشکیل نشستهایی در قالب نشستهای دورهای یا همایشهای سالیانه برای آگاهیبخشی به ناشران و اهالی نشر دربارۀ اهمیت ویرایش؛
اطلاعرسانی به ویراستاران در مورد تسهیلاتی که خانۀ کتاب برای ویراستاران فراهم کرده است؛
برگزاری دورههای آموزش ویرایش که هم خانۀ کتاب و هم انجمن پیشتر در این زمینه فعالیت کردهاند؛
برگزاری نشستهایی برای معرفی آثار حوزۀ ویرایش و بزرگداشت ویراستاران؛
در پایان این نشست، مقرر شد جلساتی برای تعیین چارچوبهای همکاری دوجانبه برگزار شود و با هماهنگی یک نماینده از خانۀ کتاب و یک نماینده از انجمن این جلسات تشکیل شود.
سومین جلسۀ دیدار با رئیس کتابخانۀ حسینیۀ ارشاد برای هماهنگیهای بیشتر در مورد تجهیز کتابخانۀ دیجیتال ویرایش در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ برگزار شد. در این جلسه از کتابخانۀ حسینیۀ خانم دکتر خراسانچی، آقای میرزایی، آقای سلطانپور، خانم مردانی و از انجمن صنفی خانم مقدسی و آقای معینفر حضور داشتند.
در این نشست جزئیات تجهیز این مجموعه بررسی شد. در حال حاضر ۵۹ عنوان کتاب در وبگاه کتابخانۀ حسینیۀ ارشاد (در بخش مجموعهها- ویرایش) قرار گرفته است که تعدادی از آنها به صورت دیجیتال قابل بازبینیاند. استفاده از این مجموعه برای عموم آزاد است و براساس راهنمای وبگاه (در گوشۀ صفحه)، همۀ افراد میتوانند وارد این بخش بشوند، فقط کافی است کُد ورودی از طرف کتابخانه در اختیار آنان قرار گیرد تا بتوانند از کتابهای دیجیتال بهره بگیرند. در همان لحظۀ انتخاب کتاب، ده صفحه از کتاب قابل رؤیت است و چنانچه کل کتاب مد نظر باشد، کتابها به صورت امانت در اختیار متقاضیان قرار میگیرد و تا ۱۰ روز از زمان درخواست، امکان رؤیت صفحات کتاب برای متقاضی فراهم است و بعد از ده روز خودبهخود از صفحۀ امانت آن شخص خارج میشود. بنا بر قوانین کتابخانه و برای حفظ حق مؤلف و ناشر، امکان دانلود کتابها یا کپیبرداری از صفحات ممکن نیست و امکان جستوجو در متن نیز وجود ندارد. کتابهایی که هنوز دیجیتال نشدهاند، در صورت تقاضای مخاطبان و درخواست انجمن، اسکن خواهند شد و فایل دیجیتال آن در مجموعه قرار خواهد گرفت.
در این جلسه در مورد چگونگی افزودن کتابها صحبت شد. بنا بر پیشنهاد انجمن، تعدادی از دانشجویان دورههای ویرایش در ابتدای سال ۱۳۹۷، فهرست کتابهای تخصصی حوزۀ نشر و ویرایش را، که پیشتر کمیسیون پژوهش تهیه کرده، به این کتابخانه خواهند افزود. برای افزودن کتابهای مرجع و تازههای نشر نیز گفتوگو شد و مقرر شد در فاز بعدی، برای افزودن کتابهای مرجعِ مورد نیاز ویراستاران اقدام شود، اما تازههای نشر میتواند با درخواست انجمن به بانک کتابخانه اضافه شود.
برای افزودن مقالات حوزۀ نشر و ویرایش نیز چنین برنامهریزی شد که همزمان با تجهیز کتابها، مقالات نیز در این کتابخانۀ دیجیتال قرار داده شوند. البته ممکن است همۀ کتابها و مقالات در فاز اول دیجیتال نباشد و در مراحل بعد، با توجه به اولویتها، این امر انجام پذیرد، ولی صورت کاغذی این کتابها و مقالات در کتابخانه موجود است و اگر هم موجود نباشد، مکان دستیابی به آنها در کتابخانههای دیگر درج خواهد شد.
در این جلسه همچینن یکی دیگر از طرحهای کمیسیون پژوهش انجمن، که با زحمات آقای رمضانینژاد شکل گرفته، مطرح شد. این طرح معرفی آثار منتشرشده در حوزۀ نشر و ویرایش است که طراحی اولیۀ آن برای قرار گرفتن در قالب وب انجام شده و امید است بتوان این معرفیها را به صورت «ویکیکتاب» عرضه کنیم. معرفیهای انجامشده در این جلسه مطرح شد و این طرح با استقبال رئیس کتابخانه مواجه شد. این معرفیها را میتوان به کتابها پیوست کرد یعنی مخاطبان با رؤیت کتاب میتوانند به بخش معرفی آن، که شامل معرفی کوتاه و معرفی جامع، که همراه با نقد و نظرها دربارۀ آن کتاب است، متصل شوند. مقرر شد برای اجرایی شدن این کار و فراهم کردن امکانات وبگاهی آن و رسیدن به الگوهای دقیق، جلسۀ دیگری برگزار شود که چند تن از همکاران کتابخانه نیز در آن حضور داشته باشند.
در وبگاه کتابخانه بخشی وجود دارد با عنوان «پرسشی دارید؟» که در این قسمت، مسئولان بخش امانات کتابخانه پاسخگوی سؤالات متقاضیان خواهند بود. این سؤالات میتواند از عناوین کتاب یا نویسنده گرفته تا یافتن یک کلمه یا اصطلاح در منابع مرجع باشد. حتی در این بخش میتوان برای بهتر شدن مجموعۀ تخصصی ویرایش پیشنهادهایی را مطرح کرد که با عبارت «مربوط به ویرایش» باشد و مسئولان کتابخانه این پیشنهادها را جمعآوری خواهند کرد و با همکاری انجمن، برای رسیدگی به آن اقدام خواهند کرد.
این جلسه دستاوردهای ارزندهای به همراه داشت که میتواند راهگشای بخش پژوهشی انجمن باشد. امیدواریم با حسن نیت و حسن نظر ستودنی خانم دکتر خراسانچی برای پیشبرد این اهداف مثمر ثمر باشیم.
غلامحسین صدریافشار، فرهنگنویس، نویسنده، مترجم و پژوهشگر در ۲۴ اسفند ۱۳۱۳ در ارومیه و در خانوادهای فرهنگی زاده شد، اما حوادثی او را از خانواده جدا کرد. در سه سالگی مادر و در هشت سالگی پدرش را از دست داد. چند ماهی با یکی از عموهایش زندگی کرد، اما پس از ۶ ماه، به پیشنهاد خودش، به پرورشگاه ارومیه رفت و تا نوجوانی در آنجا بود. در ۱۳۲۶ وقتی محمدرضا پهلوی در بازدید از ارومیه به پرورشگاه سر زند، صدریافشار متنی را خواند که توجه شاه را جلب کرد و دستور داد که او را به دربار بیاورند. دو ماه از این ماجرا گذشت و اقدامی نشد تا اینکه اشرف پهلوی در سفرش به ارومیه او را به تهران و کاخ سعدآباد برد. مدتی در آنجا ماند. وقتی در شهر تفاوت طبقاتی مردم شهر تهران با مردمان شهرش را مشاهده کرد، تاب نیاورد و به ارومیه بازگشت. سال ۱۳۲۷ برای روزنامهای در تبریز مقالهای نوشت که صاحب روزنامه از او خواست که در خانۀ او زندگی کند. صدریافشار پذیرفت و در همان دفترِ روزنامه و در خانۀ صاحب روزنامه ماند و در تبریز درسش را ادامه داد. در ۱۳۳۰ وارد جریانهای سیاسی آن روزها شد. با سخنرانی برای خلع شرکت نفت دستگیر و به شش ماه زندانی محکوم شد. پس از آن به تهران رفت، اما شش سال بعد (در ۱۳۳۶)، به شهر خود بازگشت و در کتابخانۀ ملی ارومیه کتابدار شد.
در ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۸ در سمتِ ویراستار با ماهنامۀ سخنعلمی همکاری داشت و بعد از مدتی، مقالهنویس ماهنامه شد. در ۱۳۴۸ انتشار این مجله متوقف شد. از همان سال تا ۱۳۵۹ مسئول انتشارات علمی وزارت علوم بود. او همزمان از ۱۳۴۵ در بنیاد فرهنگ ایران، با فیشنویسی از کتاب مخزنالادویه، به حوزۀ فرهنگنویسی وارد شد که مسیر زندگی او را تغییر داد. از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱ نیز سردبیر و مدیر مسئول ماهنامۀ علمی و فرهنگی هدهد بود.
سالها همکاری با فرهنگنویسان و تحقیق و پژوهش و ترجمه زمینۀ تألیف فرهنگ معاصر فارسی را فراهم آورد که معروفترین اثر اوست و در ۱۳۷۷ برندۀ جایزۀ کتاب سال شد. او با همکاری نسترن حکمی و نسرین حکمی فرهنگینویسی را ادامه داد و در آثاری که منتشر کرد از کمک این دو پژوهشگر بهرهمند شد.
این فرهنگنویس سرشناس و پرتلاش دربارۀ خود میگوید: «با اینکه از بدو تولد چشم سالمی نداشتم و از محبت پدر و مادر محروم بودم، اما بهدلیل آشنایی با چهرههای سرشناس، همچون دکتر خانلری و احمد آرام، که تلاششان برای بهترشدن زندگی معنوی و درک و شعور بهتر زیستن مردم بوده، خوشبخت هستم.»
آثارش:
تألیفات: فرهنگ مترجم، تاریخ در ایران (۱۳۴۵)، سرگذشت سازمانها و نهادهای علمی و آموزشی در ایران (۱۳۵۰)، کتابنامۀ علوم ایران (۱۳۵۰)، تاریخ ریاضیات (۱۳۵۶) مقدمه، واژهنامۀ فنی (۱۳۶۶)، فرهنگ معاصر اعلام (۱۳۸۳)، فرهنگ معاصر فارسی (۱۳۸۸)، فرهنگ معاصر کوچک فارسی (۱۳۷۰)، فرهنگ مترجم (۱۳۶۳)، فرهنگ مشاغل سنتی (۱۳۹۴)، کتاب کوچه (دایره المعارف فرهنگ مردم)، (۱۳۷۷)
ترجمهها:مقدمه بر تاریخ علم (نوشتۀ جرج سارتن، ۱۳۵۳-۱۳۵۷، ۶ جلد)؛ تاریخ ادبی ایران،از سنایی تا سعدی (نوشتۀ ادوارد براون، ۱۳۵۱)؛ تاریخ ریاضیات (اثر دیوید اسمیت، ۱۳۵۶، ۲ جلد)؛ معماری ایران (اثر آرتور پوپ، ۱۳۴۶)؛ کاکل طاووس: ریشههای غیراروپایی ریاضیات (اثر جورج گورگیس، ۱۳۸۵)؛ انگلستان در ایران (اثر ریچارد رایت، ۱۳۸۳)؛ مطالعۀ تاریخ ریاضیات و تاریخ علم (جرج سارتن، ۱۳۵۷، توکا)؛ گفتارها در تاریخ علم، تاریخ ادبیات ایران (اثر ادوارد گرانویل براون، ۱۳۶۶)؛ قانونهای خلاقیت در شوخی، هنر و علم (اثر آرتور کستلر، ۱۳۹۳)؛ کورزاد: داستانهای پهلوانی کوراغی (۱۳۵۷)؛ معماها: برای ارزیابی هوش، دقت و نیروی استدلال (اثر مندوزا فرناندز، جورج سامرز، نورمن ویلیامز، ۱۳۹۵).
برخی از ویرایشها:مآثر سلطانیه، دو سند از انقلاب مشروطه، دانش برای همه (۱۳ جلد)، فیزیکدان از زبان فیزیکدانان (۱۳۹۵)
مجموعه شعر:ابرهای سرگردان (۱۳۶۶)، آوای جان (۱۳۳۷)، نیایش (۱۳۳۹)
تولد این استاد عزیز را گرامی میداریم و برایش سلامتی و طول عمر آرزو میکنیم.
دکتر محمود بهزاد در ۲۲ اسفند ۱۲۹۲ در رشت بهدنیا آمد. او را «پدر زیستشناسی نوین ایران» یا «آسیموف ایران» لقب دادهاند. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشت گذارند و جزو اولین دیپلمههای گیلان بود. سپس، به دانشسرای عالی راه یافت و در ۱۳۱۴ در رشتۀ علوم طبیعی و تربیتی فارغالتحصیل شد. پس از گذراندن دورۀ نظاموظیفه مدت پنج سال در کرمانشاه ساکن شد و بعد از آن به رشت بازگشت.
بهزاد در ۱۳۲۸ دورۀ دکتری رشتۀ داروسازی را به پایان رساند و همزمان با همکاری علی زرگری و صادق مبین یک دوره، شامل یازده جلد کتاب درسی برای دورههای اول تا ششم دبیرستان، تدوین کرد. در همین دوره، با احمد بیرشک در گروه فرهنگی هدف همکاری کرد و با عنوان ویراستار و مترجم به مؤسسۀ فرانکلین راه یافت.
در ۱۳۳۹، برای ترجمۀ کتاب سرگذشت زمین، تألیف جورج گاموف، برندۀ جایزۀ سلطانی شد، جایزهای که بنیاد فرهنگی به کتابهای برتر اهدا میکرد. از سال ۱۳۴۰ علوم طبیعی را به زبان فرانسه در دبیرستان فرانکوپرسان (رازی کنونی) تدریس کرد. در همین دهه، بهعنوان ویراستار ارشد با دانشگاه آزاد ایران (دانشگاه پیامنور کنونی) نیز همکاری کرد.
آشنایی او با سه زبان انگلیسی و آلمانی و فرانسه موجب شد که در علومی چون زیستشناسی و فیزیولوژی و ژنتیک آثاری را ترجمه کند. او از پرکارترین نویسندگان و مترجمان کتابهای علمی در ایران در دورۀ خود است. ۸۰ عنوان کتاب تألیفی و ترجمهای در پزشکی، داروسازی و زیستشناسی و بیش از ۲۰۰ مقاله ترجمهای و تألیفی حاصل فعالیتهای فرهنگی اوست. او همچنین بیش از ۹۰ عنوان کتاب را در رشتههای مرتبط ویرایش کرد و ویراستار تخصصی این رشتهها محسوب میشد. درسنامۀ پزشکی پیشگیری و پزشکی اجتماعی از جمله ویرایشهای اوست.
آثارش را ناشران معتبری چون بنگاه ترجمه و نشر کتاب، شرکت سهامی کتابهای جیبی، امیرکبیر، خوارزمی، نیل، کتابفروشی مرکزی و نیز انتشارات دانشگاهها منتشر کردهاند.
بهزاد پایهگذار و مدیر سازمان کتابهای درسی و نیز از گسترشبخشان علوم جدید در ایران بود. کتابهایی که او در این سازمان تألیف کرد یا بر تألیف آنها نظارت داشت تا سال ۱۳۵۲ در تمام مدارس کشور تدریس میشد، برخی از آنهاست: بهداشت، گیاهشناسی، جانورشناسی، تشریح و فیزیولوژی جانوری و زمینشناسی. او همچنین با همکاری احمد خواجه نصیرطوسی و شادروان هوشنگ شریفزاده سه جلد کتاب علوم تجربی دورۀ راهنمایی را، همراه با راهنمای معلم، تألیف کرد که مشابه آنها در آموزش و پرورش کشور وجود نداشت.
بهزاد همچنین نخستین کسی است که برای حروفنگاری ارقام صفر پیشنهاد جدیدی دارد. تا آن زمان به جای صفرهای جلو اعداد نقطه میگذاشتند که به پیشنهاد ایشان به صورت دایرههای تو خالی تغییر پیدا کرد.
دکتر محمود بهزاد در ۸ شهریور ۱۳۸۶ بهعلت بیماری سرطان معده در منزل شخصی خود در رشت درگذشت.
انجمن صنفی ویراستاران زادروز این ویراستار گرانقدر را گرامی و یادش را زنده نگاه میدارد.
ایرج افشار، کتابشناس، پژوهشگر ایرانشناسی، پایهگذار کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران و کسی که به «پدر کتابشناسی ایران» شهرت یافت. او در ۱۶ مهر ۱۳۰۴ بهدنیا آمد و در ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ درگذشت.
افشار در خانوادهای اصالتاً یزدی در تهران زاده شد. در ۱۳۲۸ش از دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران در رشتۀ قضایی فارغالتحصیل شد. در ۱۳۳۰ش به دانشگاه تهران منتقل و در کتابخانۀ دانشکدۀ حقوق، که بزرگترین کتابخانۀ دانشکدهای ایران در آن سالها بود، به کتابداری مشغول شد. پنج سال بعد، به فرانسه سفر کرد و در دورهای آموزشی، که یونسکو بانی آن بود، با فن کتابداری جدید و موازین نوین و مبانی نظری علم کتابشناسی آشنا شد.
پس از بازگشت به ایران، از ۱۳۴۲ش، فعالیتهای گستردهای انجام داد، از جمله تدریس کتابداری جدید در دانشسرای عالی، مدیریت و سردبیری مجلۀ راهنمای کتاب، تأسیس باشگاه کتاب با همکاری احسان یارشاطر، که با نام «انجمن کتاب» شهرت یافت، انتشار نشریۀ نسخههای خطی با همکاری محمدتقی دانشپژوه، و مدیریت مرکز تحقیقات کتابشناسی دانشگاه تهران. در ۱۳۴۸، جلد نخست فهرست مقالات فارسی، حاوی دادههای کتابشناختی ۶۰۰۰ مقاله به زبان فارسی، مندرج در نشریههای ایرانشناسی و فرهنگی، انتشار یافت. این اثر از ابتکارهای افشار بود که با گذشت زمان جایگاه خود را در مطالعات ایرانپژوهشی تثبیت کرد.
از ۱۳۴۸ به مدت ده سال در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران درس اسناد تاریخی و تاریخهای محلی ایران را برای دانشجویان رشتۀ تاریخ تدریس کرد و برای دانشجویان کتابداری نیز درس شناخت نسخههای خطی را آموزش میداد. او طی همین ده سال حدود نُه کنگرۀ پیاپی تحقیقات ایرانی برگزار کرد. فهرستنگاری نسخههای خطی، تصحیح و انتشار اسناد و متون تاریخی و تحقیق و پژوهش در تاریخ معاصر ایران، از قاجار تا انقلاب مشروطه و به بعد، حاصل سالها تلاش اوست. او سالها عضو شورای عالی مرکز دایرۀالمعارف بزرگ اسلامی بود.
افشار پراثرترین پژوهشگر معاصر ایران است. کمتر حوزهای در پژوهشهای فرهنگی است که رد پای او را نتوان یافت: سردبیری چندین نشریۀ فرهنگی یا همکاری با آنها، کتابداری، فهرستنگاری، تصحیح متون، نسخهشناسی، تدریس دانشگاهی در داخل و گاه در خارج از کشور، مطالعات ایرانشناسی، قاجارپژوهی، همکاری با نهادهای متعدد پژوهشی و ایرانشناسی و کتابخانهها و مراکز نسخههای خطی گوشۀ اندکی از تلاشهای ستودنی این بزرگ مرد است. او به معنای حقیقی پژوهشگر بود.
دربارۀ افشار و آثارش کتابها و مقالات متعددی منتشر شده است، از جمله ارجنامۀ ایرج (تهران: ۱۳۷۷) و مجموعهای با نام ایران و مطالعات ایرانی که در بزرگداشت خدمات و آثار او نگاشته شده است. در هفتمین سالروز درگذشت استاد افشار کتابشناسی موضوعی تاریخی از چاپکردهها و نوشتههای ایرج افشار رونمایی شد که حاوی دستاورهای عظیم انتشاراتی این مرد بزرگ است.
سیمین دانشور، داستاننویس و مترجم و استاد دانشگاه، در هشتم اردیبهشت ۱۳۰۰ زاده شد و در ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ درگذشت. او در خانوادهای اهل فرهنگ در شیراز پرورش یافت. برای تحصیلات دانشگاهی به تهران رفت و تحصیلاتش را تا مقطع دکتری ادبیات فارسی در دانشگاه تهران ادامه داد و در ۱۳۲۸ با دفاع از دانشنامۀ «علمالجمال و جمال در ادبیات فارسی» مدرک دکتری گرفت.
در ۱۳۲۹ ش، با جلال آلاحمد ازدواج کرد. در ۱۳۳۱ ش، به امریکا رفت و طی دو سال در رشتۀ زیباییشناسی در دانشگاه اِستنفورد زیر نظر والاس استگنر، داستاننویس و منتقد امریکایی، فوقدکتریاش را گرفت. در ۱۳۴۷ ش، به ریاست کانون نویسندگان ایران برگزیده شد و نخستین رئیس این کانون بود. یک سال بعد، همزمان با مرگ آلاحمد، مشهورترین رمانش، سَووشون منتشر شد.
سووشون، او را در زمره نویسندگان طراز اولِ معاصر قرار داد. این رمان، که با نثری پخته و شفاف به توصیف زندگی اجتماعی مردم فارس، طی سالهای جنگ جهانی دوم، میپرداخت و به ۱۷ زبان از جمله زبانهایی چون انگلیسی، اسپانیایی، ترکی، روسی، ژاپنی، هلندی ترجمه شد و تیراژش از مرز ۴۰۰ هزار نسخه نیز گذشت.
درباره زندگی دانشور و نقد و بررسی آثارش بیش از ۲۵ اثر منتشر شده است. منتقدان، سبک داستاننویسی داستانهای اولیۀ دانشور را تحت تأثیر سبک داستاننویسی اُ هنری، داستاننویس امریکایی، دانستهاند؛ و چون بهخوبی از نمادها استفاده میکند، سبکش را رئالیسم نمادین نیز نامیدهاند.
دانشور نویسندهای است که به گفتۀ خودش، فضاهای آثار داستانیاش را شخصاً تجربه کرده است. او در آثارش، به زنان جامعه، گرفتاریهایشان و ظلمی که بر آنان رفته است پرداخته و قهرمان داستانهایش را معمولاً از میان زنانی برگزیده که، با همه فرهیختگی و آمادگی برای برقراری روابط عاطفی، تنهایند. در عرصۀ داستاننویسی معاصر، بسیاری او را نخستین زن رماننویس ایرانی میدانند و منتقدان با القابی چون «بانوی قصه» و «شهرزاد زمانۀ ما» از او یاد میکنند. دانشور کمتر در محافل فرهنگی حضور مییافت، ولی از جریانهای ادبی روز دور نبود. شهرت دانشور هرگز در سایۀ شهرتِ همسرش، جلال آلاحمد، قرار نگرفت. او در ۹۰ سالگی در منزل خود در تهران درگذشت.
آثارش:
نوشتهها: چهل طوطی با همکاری جلال آلاحمد (۱۳۵۱ ش)، مسائل هنر ایران (۱۳۵۶ ش)، مجموعه مقالات شناخت و تحسین هنر (۱۳۵۷ ش)، به کی سلام کنم؟(۱۳۵۹ ش)، غروب جلال (۱۳۶۰ ش)، جزیرۀ سرگردانی (۱۳۷۲ ش)، از پرندههای مهاجر بپرس (۱۳۷۶ ش)، ساربان سرگردان (۱۳۸۰ ش).
ترجمهها:سربازشکلاتی (۱۳۲۸ ش) اثر جرج برنارد شاو؛ دشمنان (۱۳۲۹ ش) نوشته آنتوان چخوف؛ رمز موفقزیستن (۱۳۳۲ ش) اثر دیل کارنِگی؛ باغ آلبالو (۱۳۴۷ ش) نوشته آنتوان چخوف؛ بنال وطن (۱۳۵۱ ش) اثر آلن پیتون.
ترجمه دریچهای بهسوی زبانی دیگر است؛ ولی باید مراقب بود که دریچه بماند و به دروازه بدل نشود؛ ازاینرو ویرایش مقابلهای مهمترین شاخۀ دانش ویراستاری به شمار میآید؛ ویراستارِ امروزی کسی نیست که فقط زبان فارسی را خوب میداند؛ بلکه دانستنِ دستکم یک زبان خارجی مهمترین ابزار کار اوست.
درحقیقت، کار ویراستار و منتقد یکیست؛ فقط زمان اجرای کارشان متفاوت است. ویراستارْ پیش از انتشارِ اثر و منتقدْ پس از انتشار اثر کارشان را آغاز میکنند. بهعبارتی ویراستار کارگردان نشر است. او ناظر بر تولید محتواست و لازم است بهدرستی کاستیها یا افزودههای نالازم در متن را تشخیص دهد. بههرحال، هیچ نویسنده و مترجم موفقی نیست که ویراستار نباشد؛ و ازطرفی، هر ویراستار برجستهای قطعاً نویسنده و مترجم هم هست.
بهاینترتیب، از وظایف ویراستارِ ترجمه است که در مرحلۀ نخست صحت و سقم ترجمه را مشخص کند و وضعیت نثر مترجم را ارزیابی کند؛ پس تسلط به هردو زبان مبدأ و مقصد باید نخستین ویژگی او باشد و، در مرحلۀ دوم، نثر فارسیاش بهتر از مترجم باشد، نه به این معنا که نثر مترجم را عوض کند؛ بلکه دقیقاً به این معنا که بتواند، در موارد بدفهمیِ مترجم، ترجمه را اصلاح کند و این اصلاح را در قالب نثر فارسی بریزد و نثر اثر را پیچیدهتر نکند. همچنین، بتواند جملات و ساختارهای زبانی ضعیف احتمالی مترجم را اصلاح کند؛ یعنی دقت کند که قواعد دستور زبان فارسی رعایت شده باشد و اصطلاحات و ترکیبات و ساختارهای دستوری را که تحت تأثیر زبان خارجی وارد متن شدهاند اصلاح کند. همچنین رعایت سبک اثر ممکن است یکی از مشکلات ترجمه باشد، زبان ترجمه نیز باید متناسب با سبک مؤلف و مخاطب کتاب باشد. ویراستار باید سبک ترجمه را یکدست کند. بهعبارتی، او باید در ویرایش زبانی مهارت داشته باشد. اگر ویراستار نتواند بهتنهایی ابهامات را اصلاح کند، بهتر است از مترجم کمک بگیرد و مشکلات را با او در میان بگذارد. ویراستار حرفهای در انتهای مسیر به ویرایش صوری و مسائل فاصلهگذاری خواهد رسید، و تنها پس از تأیید محتوای متن، دست به ویرایش صوری میبَرَد و تا پیش از رفع مسائل زبانی و منطقیِ متن ذهنش را درگیر فاصلهگذاریها نمیکند.
ویرایش مقابلهای را به دو دسته تقسیم میکنند. در نوع اول، ترجمه با اصلِ اثر بهصورت مختصر مقابله میشود؛ یعنی اگر ویراستار احساس کند مواردی مبهم، نارسا یا اشتباه در متن فارسی وجود دارد، آن بخش را با اصل اثر مقابله میکند. در نوع دوم، ویراستار با ترجمههای غیرقابلاعتماد روبهروست که باید کل اثر را با متن اصلی مقابله کند. تشخیص اینکه متنِ ترجمه به چه نوع ویرایشی نیاز دارد برعهدۀ ویراستار ماهر است.
ویراستار از راه تحلیل مقابلهای دو زبانِ مبدأ و مقصد میتواند به معیارهای ارزیابی و مقابله دست یابد. منظور از تحلیلِ مقابلهای، شناختِ تفاوتها و شباهتهای دو زبان ازنظر واژگانی، نحوی، دستوری، معنایی و فرهنگی است.
بیشک مترجمان همیشه با تنگناهای ترجمه روبهرویند و ازهمینرو مشکلِ مترجمانْ مشکلِ ویراستاران هم خواهد بود؛ برای برونرفت از همۀ مشکلاتی که در این زمینهها وجود دارد، راههای گوناگونی همچون وامگیری، ساخت معادل فرهنگی، تغییر شیوۀ بیان یا دگرگفت، حذف، افزودن پانوشت و توضیحات تکمیلی و استفاده از مقولهنما وجود دارد که افزونبر مترجم، ویراستار نیز باید با آنها آشنا باشد و به هنگام مقابله به آنها توجه کند.
اخیراً ترجمه، بهویژه ترجمۀ متون علمی، رشد چشمگیری داشته است؛ پیشتر، فقط مترجمان حرفهای ترجمه میکردند؛ اما امروزه افزونبر مترجمان حرفهای، دانشجویان تحصیلات تکمیلی نیز به علل گوناگون به ترجمه مشغولاند، و گاه، این ترجمههای گروهی در قالب کتاب و زیرنظر افرادی «خاص» به چاپ هم میرسند. بسیاری از این آثار ترجمهایِ چاپی اشکالات عمدۀ زبانی و ترجمهای دارند و بهنظر میرسد جامعۀ نشر هنوز ویرایش مقابلهای را بهطور مطلوب جدی نگرفته است و از سویی دیگر لازم است ویراستاران در این زمینه فعالتر باشند و مهارتهای خود را افزایش دهند.
نازنین خلیلیپور
کمیسیون امور ویرایشی با مدیریت نازنین خلیلیپور، روز سهشنبه ۲۴ بهمن ماه ۱۳۹۶، با حضور جمعی از اعضا، که در آزمون ویرایش انجمن شرکت کرده بودند، نخستین کارگاه ویرایش مقابلهای را برگزار کرد. در این جلسه نخست، خانم خلیلیپور مباحثی را در مورد مسئولیتهای ویراستار مقابلهای و مشکلات گوناگونی که ویراستار باید به آنها توجه کند مطرح کرد و از خطاهای رایج ترجمه گفت و راهکارهایی را برای رفع این خطاها بیان کرد. سپس، متنهایی، که پیش از جلسه در اختیار اعضا گذاشته شده بود، به صورت گروهی ویرایش شد. در این ویرایش دستهجمعی مباحث زبانی و ترجمهای در دو سطح زبان گفتاری و نوشتاری به بحث و گفتوگو گذاشته شد و هر کس با بیان جملههای پیشنهادیِ خود در بحث شرکت میکرد. پیشنهاد شد کمیسیون برنامۀ مرتبی را برای تشکیل این نوع کارگاهها و بهویژه برای نکات مهم در ویرایش نوشتههای گفتاری تدارک ببیند.
در پایان این جلسه، کمیسیون امور ویرایشی برای واگذاری ویرایش کتابهایی که از ناشران به انجمن سپرده شده تصمیمگیری کرد و مقرر شد مسئولیت ویرایش این آثار به عهدۀ چند تن از اعضای این جلسه قرار گیرد.
امید است این کارگاهها، به همسویی و هماهمگی ویراستاران عضو انجمن بینجامد و، با دقتی درخور، به ویرایش آثار توجه شود.
در این جلسه دو تن از اعضای هیئت مدیره، خانم مقدسی و آقای عباسپور، نیز حضور و مشارکت داشتند.
بدین وسیله به آگهی میرساند، شماره کارت بانک ملت برای پرداخت حق عضویت اختصاص داده شده است. لطفاً از این تاریخ (۱۳۹۶/۱۱/۲۳) حق عضویت خود را فقط به همین شماره حساب واریز فرمایید.
۷۹۱۴ ۴۸۸۹ ۳۳۷۶ ۶۱۰۴ بانک ملت به نام انجمن صنفی ویراستارن
در دیدار با خانم دکتر خراسانچی، رئیس کتابخانۀ حسینیۀ ارشاد (دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۶) زمینۀ همکاریهای مشترک انجمن صنفی ویراستاران و کتابخانۀ حسینیۀ ارشاد مطرح شد.
در این جلسه خانم مقدسی، دبیر انجمن صنفی ویراستاران، ضمن قدردانی مجدد از رئیس کتابخانۀ حسینیه ارشاد، برای حمایت ایشان از تأسیس انجمن صنفی ویراستاران (۵ آبان ۱۳۹۵)، از فعالیتهای کمیسیونها و برنامههای انجمن گفت. خانم دکتر خراسانچی نیز دربارۀ فعالیتها و خدمات گستردۀ کتابخانه و فضای تعاملی که برای حضور و گفتوگوی پژوهشگران فراهم شده است گزارشی داد. با توجه به تأکید انجمن صنفی ویراستاران بر چند موضوعِ انتقال تجارت پیشکسوتان و صاحبنظران در قالب سخنرانی و کارگاههای تخصصی، تهیۀ دستنامهها و منابع پژوهشی برای ویراستاران، آموزش ویرایش در دو سطح عمومی و تخصصی، فراهم کردن امکان جذب دانشجویان دورهها در مراکز انتشاراتی و فرهنگی، پیشنهادهای زیر مطرح شد:
برگزاری نشستهای عمومی در فضای کتابخانه؛
برگزاری دورهها و کارگاهها آموزشی، به صورت دورههای کوتاه مدت و بلند مدت،
تخفیف عضویت کتابخانه برای اعضای انجمن صنفی ویراستاران،
تخفیف دورههای آموزش ویرایش و کارگاه برای معرفیشدگان کتابخانه و اعضای کتابخانه؛
سوقدادن فعالیتهای پژوهشی دانشجویان کلاسها برای پیشبرد پژوهشهای کتابخانۀ حسینیۀ ارشاد (در قالب کارورزی)
همکاری در برگزاری نشستهای تخصصی در نمایشگاه کتاب تهران.
با توجه به حمایتهای گستردۀ خانم دکتر خراسانچی در فراهمکردن فضای پژوهشی در کتابخانه، امید میرود انجمن صنفی ویراستاران بتواند فعالیتهای مؤثری را در قالب تفاهمنامه با این کتابخانه در پیشگیرد.
در پایان این جلسه، طرح تشکیل کتابخانۀ تخصصی ویرایش، که در کمیسیون پژوهش انجمن به تصویب رسیده بود، مطرح شد و خانم دکتر خراسانچی اعلام آمادگی کرد که بخشی را در کتابخانۀ حسینیۀ ارشاد به نام «پایگاه تخصصی ویرایش در کتابخانۀ دیجیتال» راهاندازی کنند و بدین ترتیب، نخستین گام برای همکاریهای دوجانبه برداشته شد.
امروز، ۱۱ بهمن ۱۳۹۶، جلسۀ کارگاهیِ درس «آشنایی با منابع و ویرایش استنادی» (مدرس: خانم مهناز مقدسی) در کتابخانۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی تشکیل شد که مصادف بود با تولد استاد احمد سمیعی (گیلانی). از استاد دعوت شد در میان دانشجویان حضور یابند و ایشان، در محیطی صمیمی، حدود ۴۵ دقیقه دربارۀ ویرایش و جایگاه ویراستار سخن گفتند و نَفَس گرمشان جلسه را بهیادماندنی کرد.
تو دیر زی اگر من جان در سر تو گردم
جایی که شمع باشد، پروانه چند خواهی؟
در تاریخ ششم دی ماه 1396، چهارمین جلسۀ کمیسیون برنامهریزی و پژوهش و نخستین نشست کارگروهها با حضور اعضا در در دفتر انجمن برگزار شد. در این جلسه، خانمها مهناز مقدسی، لیلی مینایی، مریم پورثانی، شیدا فراشاهی، شیما فکار، شهلا داهی، مهرنوش مهدوی، مژگان صادقی، سپیده پورمقدم و آقایان هومن عباسپور و امید معینفر حضور داشتند و درخصوص فعالیتها و برنامههای کارگروهها بحث و تبادل نظر کردند.
آقای امید معینفر، مسئول کارگروه واژگان، نخست عملکرد کارگروه را برای گردآوری واژگانِ حوزۀ ویرایش و حوزههای مرتبط و تدوین «واژگان ویرایش»، با هدف یکسانسازی و رسیدن به وحدتِ نظر در معادلگذاری واژهها، توضیح داد و اعلام کرد که تاکنون 59 مأخذ شناسایی شده که از این تعداد، از سه مأخذ در حدود 600 واژه استخراج و در بانک اطلاعاتی نرمافزاری، شامل واژه، معادل، تعریف، و مشخصات کامل کتاب درج شده است. در ادامه، حاضران در خصوص چگونگی شناسایی مآخذ و شیوۀ کار اعلام نظر کردند. مقرر شد مسئول کارگروه شیوۀ کار را، برای نیروهای داوطلب به همکاری، با ذکر جزئیات آماده و از طریق سایت رسمی انجمن اطلاعرسانی کند. همچنین، خانمها لیلی مینایی، مریم پورثانی، و شهلا داهی برای همکاری با این کارگروه اعلام آمادگی کردند.
سپس، بررسی کارگروه معرفی مآخذ نشر در دستور کار جلسه قرار گرفت. خانم مژگان صادقی، مسئول کارگروه معرفی مآخذِ ویرایش، اعلام کرد که، بر اساس برنامهریزیهای صورتگرفته، این کارگروه قصد دارد معرفی توصیفی کتابهای تخصصی ویرایش و حوزههای مرتبط با آن را نخست در سایت رسمی انجمن و سپس بهصورت کتابی مستقل منتشر کند. به گفتۀ خانم صادقی، تاکنون، ضمن شناسایی 229 مأخذ و تهیۀ بانک اطلاعاتی کتابشناسی آنها، 11 معرفی از اعضا دریافت شده که در دست بررسی است و پس از ویرایش، در سایت انجمن در اختیار همگان قرار خواهد گرفت. ادامۀ این جلسه به بحث و بررسی در خصوص جزئیات نگارش معرفیها، شیوۀ ویرایش، سازوکار بهرهمندی از معرفیهای پیشنوشته در سایر مآخذ، و چگونگی جمعآوری نقدونظرهای مربوط به هر مأخذ اختصاص یافت و مقرر شد نخست مآخذ پربسامد و اصلی معرفی شود و مسئول کارگروه نیز شیوۀ همکاری با کارگروه را تدوین و از طریق سایت انجمن در اختیار علاقهمندان قرار دهد. در این جلسه، خانمها مریم پورثانی و شهلا داهی برای همکاری با این کارگروه اعلام آمادگی کردند.
آخرین دستور کار این جلسه نیز به کارگروه معرفی ویراستاران اختصاص داشت. خانم سپیده پورمقدم، مسئول کارگروه، هدف کمیسیون را از تشکیل این کارگروه دراختیارگذاشتن زندگینامه و آثار ویراستارانِ شناختهشده، در نوبت اول، و معرفی ویراستاران و سرویراستاران متأخر، در نوبت دوم، اعلام کرد. در ادامه، با توجه به اینکه این معرفیها در سایت انجمن ارائه خواهد شد، مقرر شد اعضای کارگروه در مورد ساختار معرفی آن مشورت کنند و الگوهای مناسب و جذابی برای آن بیابند و کار را با اولویت به معرفی ویراستاران دهۀ 1330 و 1340 آغاز کنند. خانمها مهرنوش مهدوی، شیما فکار، شیدا فراشاهی، فاطمه کارگر، و شهلا داهی برای همکاری با این کارگروه اعلام آمادگی کردند.
کمیسیون برنامهریزی و پژوهش در نظر دارد، پس از تدوین شیوۀ همکاری با کارگروههای فوق، از طریق کانال تلگرامی و سایت انجمن از اعضا و پژوهشگران دعوت به همکاری کند.
بازدید دانشجویان اولین دورۀ آموزش ویرایش از چاپخانه
بعدازظهر چهارشنبه 29 آذرماه 1396، دانشجویان درس «آشنایی با تولید کتاب» به همراه مدرس این درس، آقای دکتر جواد رسولی، و دو تن از دیگر استادان این دوره، خانم مهناز مقدسی و آقای هومن عباسپور، از چاپخانۀ واژهپرداز اندیشه دیدن کردند.
بسیاری از ویراستاران فقط با متن کاغذی و تا پیش از چاپ آشنا هستند و از مراحل بعدی، دشواریهای آن و خطاهایی که ممکن است از حروفنگاری، ویرایش و صفحهآرایی به مرحلۀ چاپ وارد شود کمتر اطلاع دارند. مشکلات ناشی از خطا در تعیین صفحات زوج و فرد، تعیین اندازۀ جدولها و ستونبندی، آرایش صفحات آغازین و پیوستها، خطا در انتخاب تصاویر مناسب، انتخاب رنگهای غیراستاندارد و قلمهای نامناسب چهبسا تمامی زحمات دستاندرکاران تولید محتوایی کتاب را به یکباره نابود کند.
بعدازظهر چهارشنبه 29 آذر 1396، دانشجویان درس «آشنایی با تولید کتاب» به همراه مدرس این درس، آقای دکتر جواد رسولی، و دو تن از دیگر استادان این دوره، خانم مهناز مقدسی و آقای هومن عباسپور، از چاپخانۀ واژهپرداز اندیشه بازدید کردند و بهصورت عملی با همۀ مراحل لیتوگرافی و چاپ و صحافی آشنا شدند.
این بازدید که در تکمیل دروس نظری کلاس بود، به منظور آشناکردن دانشجویان دورۀ آموزش ویرایش با مراحل چاپ برنامهریزی شده بود.
چاپخانۀ واژهپرداز اندیشه، با تجهیز دستگاههای حرفهای و دیجیتال، از معدود چاپخانههایی است که تمامی مراحل تولید فنی کتاب از لیتوگرافی تا صحافی را در یک مکان به انجام میرساند.
امروز استاد دکتر فتحالله مجتبایی نودساله میشود. هندشناس، مصحح متون کهن، ادبپژوه، زبانشناس، پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و فلسفه، از نخستین ویراستاران ایران.
امسال، در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، انجمن صنفی ویراستاران افتخار داشت که از استاد مجتبایی و چهار تن دیگر از ویراستاران پیشکسوت تجلیل کند.
برای آن گنج معرفت، برای آن استادِ استادان، برای آن معلم باصفا و بیریا آرزوی تندرستی و طول عمر میکنیم.
دیر زیاد آن بزرگوار خداوند.
به گزارش ایلنا، این جلسه که برای انتخاب مجدد بارزس/ بازرسان تشکیل شده بود با حضور نمایندۀ وزارت کار در دفتر انجمن تشکیل شد که در این جلسه نخست، فریبرز مجیدی، رئیس هیئتمدیره، گزارش عملکرد یکساله انجمن را قرائت کرد.فعالیتهای انجمن شامل نشستها، جلسات مشاورهای با پیشکسوتان ویرایش، دیدار با انجمنهای فرهنگی و ناشران و جلسات گفتوگو با آنان و کارهای اداری واجرایی بود.
در این گزارش به فعالیتهایی گستردۀ کمیسیونها اشاره شد، از جمله تلاشهای کمیسیون حقوقی برای بیمۀ ویراستاران و نیز افزودن عنوانِ شغلی ویراستار به لایحۀ حقوق مؤلفان و مصنفان، تلاش کمیسیون امور ویرایشی در جذب ویراستار برای همکاری در ویرایش کتابهای ناشران با استانداردهای ویرایشی.
در این گزارش همچنین، دستاوردهای کمیسیون پژوهش و برنامهریزی مطرح شد و از اعضا دعوت شد با کارگروههای علمی و پژوهشی انجمن همکاری کنند.
در ادامۀ نشست، گزارش مالی فتحالله فروغی، خزانهدار، به اطلاع اعضا رسید. فروغی از تلاشهای هیئت مدیره و حمایت مدیر انتشارات همیشه، از نظر فراهم کردن مکان و امکانات برای انجمن تقدیر کرد.
پس از تأیید این گزارشها و اعلام دیدگاههای اعضای انجمن، رأیگیری برای انتخاب بازرس برگزار شد.
براساس رأی اکثریت حاضران در جلسه، بهنام رمضانینژاد بهعنوان بازرس اصلی و نازنین خلیلیپور بهعنوان بازرس علیالبدل انتخاب شدند.
در این نشست حدود 40 نفر از اعضای انجمن حضور داشتند و در پایان نشست پیشنهادهای متعددی برای گسترش فعالیتهای انجمن مطرح شد.
خدا را سپاسگزاریم که این توفیق را به انجمن صنفی ویراستاران عطا کرد که بتواند نخستین دورۀ آموزشی ویرایش را با هدف ارتقای سطح دانش زبانی ویراستاران برگزار کند. کمسیون آموزش انجمن از همۀ متقاضیان ارجمند این دوره، به علت تأخیری که در آغاز دوره پیش آمد، پوزش میطلبد، هرچند این تأخیر با توجه به درخواست متقاضیان دانشجوی گرامی بود. دورۀ آموزشی ویرایش از روز شنبه ۲۰/۸/۱۳۹۶ از ساعت ۱۴ به نشانی میدان انقلاب، خیابان منیری جاوید (اردیبهشت)، نبش تقاطع ژاندارمری، شماره ۵۷، انتشارات مجد، طبقه سوم آغاز خواهد شد. این دوره در روزهای زوج از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ و ۱۶ تا ۱۷:۳۰ برگزار میشود. در روز شنبه نخست، مراسم افتتاحیه این دوره با حضور اعضای هیئتمدیره انجمن و مدیر محترم انتشارات مجد برگزار میشود و پس از آن درس ویرایش صوری با تدریس مهدی قنواتی آغاز خواهد شد. امید است این انجمن بتواند با کمک و یاری شما عزیزان گامی هرچند کوچک در جهت خدمت به فرهنگ این مرز و بوم بردارد.
ردیف
نام درس
مدرس
تعداد جلسات
روز
۱
ویرایش صوری
مهدی قنواتی
۳۰
شنبه
۲
ویرایش زبانی
هومن عباسپور
۳۰
دوشنبه
۳
آشنایی با تولید کتاب
دکتر جواد رسولی
۸
چهارشنبه
* درس ساخت زبان فارسی از روز شنبه مورخ ۵/۱۲/۹۶ و درس حقوق تألیف و ویرایش پس از پایان این درس آغاز خواهد شد.
*** درس ویرایش استنادی و مرجعشناسی از روز چهارشنبه مورخ ۲۹/۹/۹۶،
چون «کازوئو ایشیگورو» برندۀ جایزۀ ادبیِ نوبل امسال شده، بهزودی آثاری از او با ترجمۀ جدید وارد بازار میشود. اگر مترجمی واقعاً اثری از او را باز ترجمه کرده
باشد، حتی اگر ترجمهاش ناموفق باشد، کاری چندان غیراخلاقی نکرده، ولی متأسفانه عدهای هم هستند که از همین فردا، در مدت کوتاهی و احتمالاً به سفارش ناشری، از روی ترجمههای قبلیِ کارهای این نویسنده رونویسی میکنند و کتاب را، غالباً بدون متن انگلیسیاش، به ویراستار میدهند که در آن دستی ببرد تا با ترجمۀ قبلی متفاوت باشد.
از شما ویراستاران شرافتمند تقاضا میکنم اخلاق ویراستاری را بهیاد داشته باشید و اگر متوجه شدید متنی که به شما دادهاند رونویسی از ترجمههای قبلیِ آثار اوست، دستکم برای آنکه خود در این رفتار غیراخلاقی شریک نباشید، از پذیرفتن آن خودداری کنید.
امروز، پنجم مهرماه ۱۳۹۶، نودودومین سالروز تولد استاد اسماعیل سعادت است؛ مردی آرام و متین که بهرغم اندک لرزش صدایش دقیق و شمرده سخن میگوید. مهربان، فروتن، منظم، خستگیناپذیر؛ مردی از آخرین نسل غولهای فرهنگ ایران.
استاد سعادت از نخستین ویراستاران ایران و از بهترین مترجمان متون فلسفی و ادبی است و با سرپرستیِ «دانشنامۀ زبان و ادب فارسی» و ترجمه و ویرایش دهها کتاب ارزشمند نامش در فرهنگ ایران جاودانه خواهد ماند.
بهندرت میتوان مجموعهای از فضایل را در یک تن یافت: پشتکار و ارادهای کمنظیر در نهاد انسانی به این سنوسال، مغزی سرشار از معرفت در اندامی نحیف که جز پوست و استخوانی نیست، هوش و بصیرتی در برق چشمهایی که هنوز ولعِ یافتن و خواندن دارند، قلمی توانا در دستهایی که به هربار بوسیدنش افتخار میکنم.
استاد، با وجود آنهمه کار، از مشوقان تأسیس انجمن صنفی ویراستاران بودهاند و، پیش از تأسیس، اساسنامۀ آن را خواندند و کلیات آن را تأیید کردند.
تولد استاد را، که بهدرستی او را «کیمیای سعادت» نامیدهاند، تبریک میگوییم و برایشان طول عمر و تندرستی آرزو میکنیم. #اسماعیل_سعادت
همایش «فرهنگنویسی و ویرایش» روز چهارشنبه 22 شهریورماه 1396 با همکاری انجمن صنفی ویراستاران و مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا برگزار شد.
مدیر این نشست، مهناز مقدسی، دبیر انجمن صنفی ویراستاران، با ادای احترام به علامه علیاکبر دهخدا و دستیارانش و نیز قدردانی از مدیران مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا، این جلسه را از مجموعه نشستهای تخصصی انجمن دانست که قرار است ادامه یابد. وی به سه دورۀ فرهنگهای فارسی اشاره کرد: دورۀ پیش از لغتنامۀ دهخدا، دورۀ لغتنامۀ دهخدا و پیروان او، و دورۀ نوین فرهنگنگاری با تألیف فرهنگ فارسی سخن. وی این فرهنگ را نقطۀ عطف فرهنگنویسی نوین در زبان فارسی خواند و از استاد انوری که پایهگذار این شیوه بود دعوت به سخنرانی کرد.
استاد حسن انوری از اهمیت آثار مهمی زبان فارسی که در حفظ این زبان یاری کردند سخن گفت، بهویژه شاهنامۀ فردوسی و آثار فارسی پیش از آنکه در تثبیت زبان فارسی کمک کند گواه غنای زبان فارسی در نخستین آثار ادب فارسی است. وی گفت واژگان مندرج در متون کهن زبان فارسی برای فرهنگنویسی مانند گنجینه است. کسی که میخواهد لغتنامۀ فارسی بنویسد یا فرهنگی را ویرایش کند باید متون قدیم را بارها و بارها خوانده باشد، شاهنامه، گلستان، تاریخ بیهقی، کلیله و دمنه و تمامی متون کهن فارسی را خوانده باشد، با ظرافتهای زبان فارسی آشنا باشد و در تدوین یا ویرایش فرهنگ از این توانایی خود یاری بجوید. پس از سخنرانی ایشان، فریبرز مجیدی، رئیس هیئتمدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران، لوح عضویت افتخاری انجمن را به استاد حسن انوری تقدیم کرد.
دومین سخنران این نشست، حسن هاشمی میناباد، پژوهشگر حوزۀ فرهنگنویسی، در سخنرانی خود با عنوان «ویرایش خوشههای واژگانی در فرهنگنویسی» گفت که در دو دهۀ اخیر در فرهنگنگاری تغییراتی اساسی پدید آمده و نظریاتی مطرح شده است که بسیاری از آن بیخبرند. متأسفانه فرهنگنگاری در ایران در طول زمان پیشرفت کرده، اما در عرض و عمل کمتر وسعت داشته است. بیشترِ فرهنگهای منتشرشده تجدیدچاپاند یا با اضافاتی منتشر شدهاند. وی از اهمیت خوشههای واژگانی در تدوین فرهنگها گفت و افزود که با تعیین خوشههای واژگانی میتوان خویشاوندی واژگان و تناظر و ارجاعات آنها را یافت. واژگان زبان صرفاً فهرستی از عناصر، اقلام پراکنده و بیربط به یکدیگر نیستند، بلکه در حوزههایی سامانیافتهاند که ارتباط متقابلی با هم دارند. هاشمی میناباد افزود که فرهنگها کلنگرند و باید کل واژگان را در نظر بگیرند و به روابط آنها توجه کنند. تغییر نظام فرهنگنویسی موجب میشود که مجموعهای از اتفاقات در یک فرهنگ رخ بدهد. مثلاً برای واژۀ «فرش» باید به واژگان مرتبط با آن مانند «گلیم، زیرانداز، تاروپود، انواع فرش، نقشمایه» توجه داشت چون در تعریف آنها یک عنصر مشترک دخیل است. وی افزود که توجه به خوشههای متعدد واژگان در تدوین فرهنگها نیاز به ظرافتهایی دارد. با شناسایی آنها میتوان به یکدستی در تعریف، دقت و صحت در تعاریف، کنترل حجم و میزان اطلاعات برای هر مدخل و یافتن الگوهای دقیق و مناسب در تعاریف دست یافت. هاشمی میناباد در مورد جایگاه ویراستار گفت: ویراستار یک فرهنگ وقتی صفحات آخر فرهنگ را ویرایش میکند باید به صفحات اول رجوع کند و مشترکات خوشههای واژگانی را مقایسه کند تا بتواند تناقضها، ناهمگونیها در تعاریف و ارجاعات، شیوههای نگارش مدخلهای مرتبط را بیابد و گزارش یا اصلاح کند.
سعید لیان، پژوهشگر و ویراستار فرهنگ جامع زبان فارسی، با عنوان «تفاوتهای ویرایش فرهنگ با ویرایش متون دیگر»، گزارشی از تجارب خود در فرهنگ جامع و مجلۀ نامۀ بهارستان، عرضه کرد. وی گفت ویراستار فرهنگ به اندازۀ دیگر آثار امکان دخل و تصرف در متن را ندارد، باید تابع شیوهنامه و تابع قوانینی باشد که در تدوین فرهنگ قبلاً تدوین شده و تعریف کلمه را با شاهدهای آن مقایسه کند. در حقیقت، ویراستارِ فرهنگ دخیل در محتواست. ویراستار در یک فرهنگ همان «فرهنگنگار» یا «تعریفنگار» است. اگر در متون دیگر ویراستار برای بهبود متن تلاش میکند، در فرهنگ باید برای صحت مطالب و سهولت استفادۀ مخاطب تلاش کند. داشتن شمّ زبانی قوی، سواد ادبی، دقت فراوان در تشخیص خطاها از مهارتهای مهمی است که در ویرایش فرهنگها باید داشت. وی گفت فرهنگها خالی از خطا و اشتباه نیستند و ارجاع دادن به آنها در فرضیهها یا نتیجهگیریهای متقن علمی صحیح نیست، چون فرهنگ فقط راهنمای ابتدایی مسیر است، ابهامهای ذاتی کلمات، معانی ضمنی آنها، کاربردهای خاص سخنوران، گاه در فرهنگها ذکر نمیشود. فرهنگها در ثبت دقیق برخی مسائل مانند دستور و معنا صددرصد موفق نیستند. لیان گفت همانطور که در فرهنگنگاری باید به سمت پیکرههای زبانی رفت، در ویرایش هم باید به سمت پیکره رفت و از اِعمال سلیقه پرهیز کرد. لیان در پایان اشاره کرد که در سالهای اخیر عدهای در امر فرهنگنگاری همکاری دارند که برای داشتن شغل به این حرفه روی آوردهاند، و متأسفانه از سواد کافی، تجربه، نظام دستیاری، شمّ زبانی و توانایی جامع برخوردار نیستند و این امر به فرهنگنویسی لطمه میزند.
فرهاد قربانزاده، فرهنگنویس و پژوهشگر، در سخنرانی خود با عنوان «پیشنهادهایی برای ویرایش فرهنگ فارسی معین» به اهمیت پیکره در فرهنگنویسی پرداخت و گفت همۀ فرهنگها نیاز به ویرایش مجدد و تجدید چاپ دارند، زیرا دائماً در زبان فارسی واژههای نو ساخته یا وارد میشود، واژگان دچار گسترش معنایی یا تحدید معنایی میشوند، واژگان کهن از زبان فارسی رانده میشوند و بسیاری عوامل دیگر ضرورت ویرایش فرهنگها را تأیید میکند. ویراستارانِ فرهنگها باید تلاش کنند فرهنگ را به واقعیتهای زبانی نزدیک کنند. ویرایش فرهنگ با تصحیح متن تفاوت اساسی دارد. همانطور که برای تدوین فرهنگها شیوهنامههای دقیقی باید نوشته شود، برای ویرایش آنها نیز باید شیوهنامه تدوین شود. هر فرهنگ شامل سه قسمت «پيشْمتن»، «ميانْمتن» و «پسْمتن» است. داشتن نظام ارجاعات، تعیین شیوۀ رسمالخط، ریشهشناسی، آوانوشت، کوتهنوشت از مواردی است که باید برای آن راهکاری تعیین شود. وی نرمافزار پرلکس را، که خود برای تألیف فرهنگ فارسی روز (در دست تدوین) طراحی کرده است، معرفی کرد. قربانزاده ویرایش فرهنگ فارسی معین را در دو سطح بررسی کرد: سطح اول شامل زدودن غبار زمان از تعاریف و واژگان، اصلاح لایههای معنایی، اصلاح رسمالخط، شفافکردن برخی تعاریف، حذف مترادفهای قدیمی، اصلاح ترتیب الفبایی، اصلاح نظام ارجاعات، تعیین برچسبهای موضوعی برای واژگان؛ سطح دوم آن، که کار دشوارتری است، تعریف نظام خوشهای در این فرهنگ است و هماهنگی میان تعاریف خوشههای زبانی مثلاً یکدستی در جملات برای تعریف صفتها، اسامی میوهها، نام جانواران، سورههای قرآن؛ افزودن کلمات جاافتاده؛ روزآمدکردن معانی کلمات و کارهای دیگری که این فرهنگ را برای مخاطب امروز کارآمد کند. وی افزود که این امر بسیار دشوار است و شاید در توان مجموعۀ شایستهای چون مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا باشد.
سپس اکرم سلطانی، سرپرست بخش تألیف لغتنامه، و بهروز صفرزاده، فرهنگنویس و همکار لغتنامه، از تجربههای ویراست دوم لغتنامۀ دهخدا سخن گفتند. خانم سلطانی دربارۀ تجدیدچاپ دورۀ 50جلدی لغتنامۀ دهخدا در اواخر دهۀ 1360 گفت و تعصبی که استادانی چون دکتر شهیدی و دکتر ستوده در عدم دخالت در نوشتههای دهخدا داشتند. وی گفت تجدید چاپ لغتنامه، با حروفچینی کامپیوتری و صفحهآرایی جدید، در ابتدا به علت کمبود بودجۀ مالی و دشواری کار با مخالفت مواجه شد و اگر مدیر انتشارات روزنه، علیرضا بهشتی، این مسئولیت را نمیپذیرفت و پرداخت هزینۀ هنگفت آن را عهدهدار نمیشد، چاپ کنونی لغتنامه امکانپذیر نبود. سلطانی از نمونهخوانیهای چندین و چندبارۀ لغتنامه گفت که در حین نمونهخوانی گاه متوجه خطاهایی میشدند و گزارش آن را به دکتر شهیدی میدادند اما قرار بود دخلوتصرفی در متن نشود، تا آنکه حتی اغلاطی در آیات یا سورههای قرآن یا شمارۀ آنها یافته شد و وقتی دکتر شهیدی اصلاح آن را جایز دانست، امکان اصلاح دیگر خطاها صادر شد، لذا در حین نمونهخوانی اگر جملهای گنگ یا نامفهوم، شاهدی نامرتبط با معنی، خطایی املایی مشاهده میشد، با نظارت دکتر شهیدی و دکتر ستوده آنها را اصلاح میکردند. سلطانی به اهمیت ویرایش فرهنگها و ویرایش لغتنامۀ دهخدا اشاره کرد، اما گفت که این موضوع نیازمند بودجۀ فراوان و زحمات بسیاری است. وی اشاره کرد که در حال حاضر مؤسسۀ لغتنامه در تلاش است لغتنامۀ فارسی را تدوین کند که تاکنون تا حرف «ب» منتشر شده است. برای ویرایش فرهنگ فارسی معین نیز پیشنهادهایی به مؤسسه شده، اما این امر منوط به رضایت فرزند دکتر معین، مهدخت معین، خواهد بود و سرمایهگذاری بخش خصوصی.
بهروز صفرزاده نیز از سابقۀ همکاری خود با مؤسسۀ لغتنامه از سال 1373 گفت که با نمونهخوانی نمونههای تایپی، به جمع همکاران این مؤسسۀ پیوسته است. وی گفت هیچ فرهنگی خالی از خطا و اشتباه نیست و البته در حجم وسیعی که لغتنامۀ دهخدا دارد میزان اغلاط آن قابل چشمپوشی است و آنطور که برخی مدعی شدهاند، لغتنامۀ دهخدا خطاهای زیادی ندارد. وی اشاره کرد که در موارد بسیاری، هنگام نمونهخوانی خطاهایی در تعریف دستوری واژگان، فارسی یا عربی بودن آنها، شواهد و اشعار یافته میشد که تا حد امکان این موارد برطرف شد. صفرزاده، که خود عضو هیئتمدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران است، اهمیت دقت و شمّ زبانی و توانایی و تسلط ویراستار فرهنگ بر متون کهن و اصول و روشهای فرهنگنویسی را از اولویتها دانست.
در بخش پرسش و پاسخ، سلطانی در پاسخ به مشکلات نسخۀ دیجیتال (سیدی) لغتنامۀ دهخدا گفت که این نسخه در ابتدا زیر نظر سازمان لغتنامه تدوین شد، البته چون نسخۀ کامپیوتری لغتنامه در برنامۀ زرنگار حروفنگاری شده بود و قابلیت انتقال به نسخۀ الکترونیک را نداشت دشواریهای بسیاری پدید آمد که همین دشواری موجب مشکلاتی است که امروز کاربران با آن مواجهاند. متأسفانه در طول این سالها نظارت و همکاری اعضای مؤسسۀ لغتنامه با مجموعهای که چاپ دیجیتال لغتنامه را برعهده داشتند قطع شده و فقط نگاه تجاری در انتشار نسخۀ دیجیتال حاکم است، ضمن آنکه کپیهای غیرقانونی در وبگاهها، بدون نظارت مؤسسۀ لغتنامه، از آسیبهای این امر است.
دکتر انوری از ضرورت ویرایش فرهنگ بزرگ سخن گفت و اینکه متأسفانه به علت سنگینی هزینۀ آن، ناشر این امکان را ندارد. وی در پاسخ به تدوین فرهنگهای 20 یا 30 جلدی که در حال حاضر در حال تدویناند گفت این امر چندان پسندیده نیست که برای تألیف فرهنگی جامع، که زمان انتهای آن معلوم نیست، اقدام شود. شاید شایسته باشد شیوههای دیگری برای سرعتبخشیدن به تدوین فرهنگها اندیشید. غلامحسین صدری افشار، فرهنگنویس، که در این نشست حضور داشت، تأکید کرد که انتشار فرهنگهای به صورت جلدجلد کاری خطاست و فرهنگ یک کل است و وقتی به حرف «ی» میرسد، باید دوباره از «آ» و «الف» بازبینی شود و خوشههای واژگانی و روابط واژگان و ارجاعات دیده شود. هاشمی میناباد در تأیید این مطلب به توجه فرهنگنگاران به خوشههای واژگانی قبل از تدوین فرهنگها و حتی پس از انتخاب مدخلها اشاره کرد. دیگر سخنرانان نیز پاسخگوی سؤالاتی بودند.
این نشست با جمعبندی مطالب زیربه پایان رسید:
ویراستار فرهنگِ لغت باید از مهارتهای فرهنگنویسی، دانشِ و تسلط بر متون کهن، و شم زبانی بالا برخوردار باشد و سالها نیز دستیار استادان یا همکار در مجموعههای فرهنگنگاری باشد.
ویرایش فرهنگ امری محتوایی است و ویراستار درگیر محتوا میشود.
ویراستار فرهنگ بهکلی با ویراستار متون دیگر تفاوت دارد.
در تدوین و نگارش فرهنگها باید از نظامهای جدید فرهنگنویسی بهره برد.
هجدهم شهریور استاد دکتر جلال خالقی مطلق، برجستهترین شاهنامهشناس جهان، هشتادساله شد. پژوهشگری که خود آغازگر کارِ خود بود و ادامهی هیچکس نبود. در غربت، یکّه و تنها، بدون برخورداری از حمایتِ نهادها، بیش از چهل سال عمر صرف تصحیح شاهنامه کرد. خالقی انسانی است باوقار، نیکوکار، باشرف، باذوق، صمیمی، معلم، نقدپذیر، خوشبیان، خوشمشرب، با طنزی سنجیده و دلنشین.
اِشراف او بر شاهنامه و ادبیات حماسی بینظیر و بر ادبیات فارسی کمنظیر است. شاهنامهپژوهی به دو مرحلهی پیش از جلال خالقی مطلق و پس از او تقسیم میشود. با تصحیح و پژوهشهای او بود که نسل تازهای از شاهنامهپژوهان بالیدند و امروز شاهنامهپژوهی خود تخصصی مستقل شده است. به همین سبب است که بعد از جلال خالقی مطلق دیگر کسی نمیتواند بهراحتی دربارهی شاهنامه سخن بگوید.
مقالههای او در معرفی نسخههای شاهنامه گنجینهای است از نکتههای متنشناختی، و معرفی صورتهای کهن واژگان و نامها و آوردنِ آنها در شاهنامهی خودش گامی بود نرفته و دانشی بود مغفول.
زمانی شاهنامههای نامعتبر یا کماعتبارِ بروخیم و مول و مسکو یگانه زمینهی درک ما از شاهنامه بود، ولی دیگر سالهاست شاهنامهی جلال خالقی مطلق جایگاه شایستهی خود را میان جامعهی فرهنگی یافته و در میان کتابخوانان بهترین و سالمترین شاهنامه شناخته میشود.
خالقی حدود پنجاه سال است که در آلمان سکونت دارد و فقط در سالهای اخیر گهگاه به ایران میآید و چند روزی میمانَد. ما نیز هربار افتخار داشتهایم که در این فرصتهای اندک از حضورش بهره ببریم و نشستهایی برای شنیدن سخنانش برگزار کنیم. استاد، با وجود دوری از وطن، از اخبار فرهنگی در ایران آگاه است و ازجمله اینکه از مشوقان تأسیس «انجمن صنفی ویراستاران» و، پس از تأسیس، خود اولین عضو آن بود.
تولد استاد جلال خالقی مطلق را تبریک میگوییم و وجود نازنینش را قدر میدانیم. آرزو میکنیم عمر و سلامت و سایهاش مستدام باشد تا همچنان از نوشتههای بینظیر او بیاموزیم. هومن عباسپور