زادروز جلال ستاری را گرامی میداریم
جلال ستاری، اسطورهپژوه، مترجم، و منتقد ادبی و فرهنگی، در ۱۴ مرداد ۱۳۱۰ در رشت بهدنیا آمد. تحصیلات دبیرستان را در دارالفنون گذراند و دیپلم ادبی گرفت. در ۱۳۲۹ برای تحصیل در رشتۀ روانشناسی به سوئیس اعزام شد و در آنجا از حمایت محمدعلی جمالزاده برخوردار شد. در دوران تحصیل با جریانهای ادبی و سینما و تئاتر آشنا شد. از استادان بنامی چون ژان پیاژه و فردیناند دوسوسور بهره برد و در رشتۀ روانشناسی دکتری گرفت. او تمرکز خود را بر روانشناسی جمعی و شناخت تأثیر مثبت یا منفی کهنالگوها و اسطورهها و افسانهها در ناخودآگاه جمعی معطوف کرده است.
بیش از نیمقرن تحقیق در حوزۀ اسطورهشناسی، افسانهها، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی به نگارش و ترجمه حدود ۹۰ عنوان کتاب انجامیده است که بسیاری از آنها از منابع معتبر و مرجع برای پژوهشاند.
جلال ستاری، بهدور از هیاهوی قیلوقال و حضور در مجالس و مراسم، مینویسد و میکاود. تقدیر از تلاشهای او هم در ایران و هم خارج از ایران بازتاب داشته است. در سال ۱۳۸۴، بهپاس یک عمر تلاش فرهنگی، نشان معتبر لژیون دونور ادب و هنر فرانسه را دریافت کرد. در سال ۱۳۹۳ کتاب جامعهشناسی تئاتر، از ترجمههای درخشان، او جایزۀ کتاب سال را دریافت کرد. این مقدار، بسیار کمتر از تقدیری است که خوانندگان هر اثرِ او از دانش محفوظ در نوشتههایش کردهاند.
گفتوگوی مفصل ناصر فکوهی با جلال ستاری دربارۀ زندگی و افکار و دیدگاههای او چندی پیش منتشر شد که تنها گفتوگوی مفصل با این فرهیخته است (گفتوگو با جلال ستاری، نشر مرکز، ۱۳۹۳).
ستاری صرفاً اسطورهشناس نیست او روشنفکری منتقد و مترجمی شاخص است که در نوشتههایش لایههای تفکر ایرانی و جایگاه انسان معاصر ایرانی را مطرح میکند. او در تقابل با اسطورههای غربی همچون پرومته، آنتیگونه و شخصیتهای افسانهای همچون دراکولا و فاوست، از کاوه و ضحاک و اسکندر و شیخ صنعان سخن میگوید و به تقابل میان خیر و شر اشاره میکند.
در گفتههایش دربارۀ خطر اسطورهها میخوانیم: «یکی از خاصیتهای اسطورهها این است که تاریخمند میشوند. اسطوره از سرچشمۀ خودش بیرون میزند و تاریخ میشود. اژدرهاک اسطورهای که سه سر است و شش پوزه، بدل میشود به ضحاک ماردوش که گرچه یک پادشاه افسانهای است، اما وجهۀ تاریخی هم دارد. شاهان باستانی ایران کمکم از دل اسطوره وارد تاریخ میشوند. اسطوره اصولاً از چارچوب خودش بیرون میزند و این خطر را دارد: خطر ریختن اسطوره در سراچۀ تاریخ. اسطوره باعث میشود که تاریخ را بد بفهمید. واقعیت را از شما پنهان نگه میدارد. چون اجازۀ تعقل را میگیرد. من فکر کردم که این باور را باید در یک جایی دقیقتر بررسی کرد (گفتوگو با جلال ستاری دربارۀ اسطورۀ تهران، روزنامۀ اعتماد، ۲۶/۳/۸۶، ص ۱۱).
استاد عزیز قدرشناس شما هستیم که تصویر دیگری از رمزوراز قصهها و افسانهها و اسطورهها را بر ما روشن کردید. عمرتان طولانی و قلمتان پررنگ و همچنان جاری باد!
برخی ترجمههای جلال ستاری است:
- زبان رمزی افسانه ها، م. لوفلر – دلاشو؛ ترجمه جلال ستاری، تهران: توس، ۱۳۶۴.
- زبان رمزی قصههای پریوار، م. لوفلر – دلاشو؛ ترجمه جلال ستاری، تهران: توس، ۱۳۶۶.
- دانش اساطیر، روژه باستید؛ ترجمه جلال ستاری. تهران: توس، ۱۳۷۰.
- اسطورههای عشق، دنی دو روژمون؛ ترجمه جلال ستاری. تهران: نشانه، ۱۳۷۴.
- رمز پردازی آتش، ژان – پیربایار ؛ ترجمه جلال ستاری، تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۶.
- پژوهشی در ناگزیری مرگ گیلگمش، یانیک بلان؛ ترجمه جلال ستاری، تهران: نشرمرکز، ۱۳۸۰.
- جهان اسطورهشناسی، آثاری از ماری دلکور … [و دیگران]؛ ترجمه جلال ستاری. تهران: نشرمرکز، ۱۳۸۶.
- چشمانداز اسطوره، میرچا الیاده؛ ترجمه جلال ستاری، تهران: توس، ۱۳۸۶.
برخی تألیفات اوست:
- تأثیر سینما در کودک و نوجوان، جلال ستاری، تهران : کتابفروشی دهخدا ، ۱۳۴۵.
- در قلمرو فرهنگ، جلال ستاری، تهران: ویس، ۱۳۶۶.
- نمایش در شرق (مجموعه مقالات)، ترجمه جلال ستاری، تهران: نمایش، ۱۳۶۷.
- افسون شهرزاد: پژوهشی در هزار افسان/ از جلال ستاری، تهران: توس، ۱۳۶۸.
- زمینه فرهنگ مردم، جلال ستاری، تهران: نشر ویراستار، ۱۳۷۰.
- سیمای زن در فرهنگ ایران، جلال ستاری، تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۳.
- اسطوره در جهان امروز، جلال ستاری، تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۶.
- چهار سیمای اسطورهای (تارزان-دراکولا-فرانکشتاین-فاوست)، جلال ستاری، تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۶.
- بازتاب اسطوره در بوف کور (ادیپ یا مادینه جان؟)، جلال ستاری، تهران: توس، ۱۳۷۷.
- اسطوره و رمز در اندیشه میرچا الیاده، گردآوری و ترجمۀ جلال ستاری، تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۱.
- زمینه اجتماعی تعزیه و تئاتر در ایران، جلال ستاری، تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۷.