غلامحسین صدریافشار، فرهنگنویس، نویسنده، مترجم و پژوهشگر در ۲۴ اسفند ۱۳۱۳ در ارومیه و در خانوادهای فرهنگی زاده شد، اما حوادثی او را از خانواده جدا کرد. در سه سالگی مادر و در هشت سالگی پدرش را از دست داد. چند ماهی با یکی از عموهایش زندگی کرد، اما پس از ۶ ماه، به پیشنهاد خودش، به پرورشگاه ارومیه رفت و تا نوجوانی در آنجا بود. در ۱۳۲۶ وقتی محمدرضا پهلوی در بازدید از ارومیه به پرورشگاه سر زند، صدریافشار متنی را خواند که توجه شاه را جلب کرد و دستور داد که او را به دربار بیاورند. دو ماه از این ماجرا گذشت و اقدامی نشد تا اینکه اشرف پهلوی در سفرش به ارومیه او را به تهران و کاخ سعدآباد برد. مدتی در آنجا ماند. وقتی در شهر تفاوت طبقاتی مردم شهر تهران با مردمان شهرش را مشاهده کرد، تاب نیاورد و به ارومیه بازگشت. سال ۱۳۲۷ برای روزنامهای در تبریز مقالهای نوشت که صاحب روزنامه از او خواست که در خانۀ او زندگی کند. صدریافشار پذیرفت و در همان دفترِ روزنامه و در خانۀ صاحب روزنامه ماند و در تبریز درسش را ادامه داد. در ۱۳۳۰ وارد جریانهای سیاسی آن روزها شد. با سخنرانی برای خلع شرکت نفت دستگیر و به شش ماه زندانی محکوم شد. پس از آن به تهران رفت، اما شش سال بعد (در ۱۳۳۶)، به شهر خود بازگشت و در کتابخانۀ ملی ارومیه کتابدار شد.
در ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۸ در سمتِ ویراستار با ماهنامۀ سخن علمی همکاری داشت و بعد از مدتی، مقالهنویس ماهنامه شد. در ۱۳۴۸ انتشار این مجله متوقف شد. از همان سال تا ۱۳۵۹ مسئول انتشارات علمی وزارت علوم بود. او همزمان از ۱۳۴۵ در بنیاد فرهنگ ایران، با فیشنویسی از کتاب مخزنالادویه، به حوزۀ فرهنگنویسی وارد شد که مسیر زندگی او را تغییر داد. از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱ نیز سردبیر و مدیر مسئول ماهنامۀ علمی و فرهنگی هدهد بود.
سالها همکاری با فرهنگنویسان و تحقیق و پژوهش و ترجمه زمینۀ تألیف فرهنگ معاصر فارسی را فراهم آورد که معروفترین اثر اوست و در ۱۳۷۷ برندۀ جایزۀ کتاب سال شد. او با همکاری نسترن حکمی و نسرین حکمی فرهنگینویسی را ادامه داد و در آثاری که منتشر کرد از کمک این دو پژوهشگر بهرهمند شد.
این فرهنگنویس سرشناس و پرتلاش دربارۀ خود میگوید: «با اینکه از بدو تولد چشم سالمی نداشتم و از محبت پدر و مادر محروم بودم، اما بهدلیل آشنایی با چهرههای سرشناس، همچون دکتر خانلری و احمد آرام، که تلاششان برای بهترشدن زندگی معنوی و درک و شعور بهتر زیستن مردم بوده، خوشبخت هستم.»
آثارش:
تألیفات: فرهنگ مترجم، تاریخ در ایران (۱۳۴۵)، سرگذشت سازمانها و نهادهای علمی و آموزشی در ایران (۱۳۵۰)، کتابنامۀ علوم ایران (۱۳۵۰)، تاریخ ریاضیات (۱۳۵۶) مقدمه، واژهنامۀ فنی (۱۳۶۶)، فرهنگ معاصر اعلام (۱۳۸۳)، فرهنگ معاصر فارسی (۱۳۸۸)، فرهنگ معاصر کوچک فارسی (۱۳۷۰)، فرهنگ مترجم (۱۳۶۳)، فرهنگ مشاغل سنتی (۱۳۹۴)، کتاب کوچه (دایره المعارف فرهنگ مردم)، (۱۳۷۷)
ترجمهها: مقدمه بر تاریخ علم (نوشتۀ جرج سارتن، ۱۳۵۳-۱۳۵۷، ۶ جلد)؛ تاریخ ادبی ایران، از سنایی تا سعدی (نوشتۀ ادوارد براون، ۱۳۵۱)؛ تاریخ ریاضیات (اثر دیوید اسمیت، ۱۳۵۶، ۲ جلد)؛ معماری ایران (اثر آرتور پوپ، ۱۳۴۶)؛ کاکل طاووس: ریشههای غیراروپایی ریاضیات (اثر جورج گورگیس، ۱۳۸۵)؛ انگلستان در ایران (اثر ریچارد رایت، ۱۳۸۳)؛ مطالعۀ تاریخ ریاضیات و تاریخ علم (جرج سارتن، ۱۳۵۷، توکا)؛ گفتارها در تاریخ علم، تاریخ ادبیات ایران (اثر ادوارد گرانویل براون، ۱۳۶۶)؛ قانونهای خلاقیت در شوخی، هنر و علم (اثر آرتور کستلر، ۱۳۹۳)؛ کورزاد: داستانهای پهلوانی کوراغی (۱۳۵۷)؛ معماها: برای ارزیابی هوش، دقت و نیروی استدلال (اثر مندوزا فرناندز، جورج سامرز، نورمن ویلیامز، ۱۳۹۵).
برخی از ویرایشها: مآثر سلطانیه، دو سند از انقلاب مشروطه، دانش برای همه (۱۳ جلد)، فیزیکدان از زبان فیزیکدانان (۱۳۹۵)
مجموعه شعر: ابرهای سرگردان (۱۳۶۶)، آوای جان (۱۳۳۷)، نیایش (۱۳۳۹)
تولد این استاد عزیز را گرامی میداریم و برایش سلامتی و طول عمر آرزو میکنیم.
انجمن صنفی ویراستاران
سپیده پورمقدم