| سرمقاله | پیام شمس‌الدینی |

چندی پیش از سوی دوستی دعوت شدم تا بنشینیم و هم‌فکری کنیم و وضعیت ویراستاری در نشری دانشگاهی را سروسامانی بدهیم. اولین بار نبود که به چنین نشستی دعوت می‌شدم. آماده بودم تا همان حرف‌های همیشگی را بشنوم. تقریباً نیز چنین شد. باز سخن از اهمیت ویراستاری بود و در همان اولین قدم ضرورت نوشتن شیوه‌نامه مطرح شد.
بی‌درنگ و بنا بر آمادگی پیشینی گفتم: «خبر دارید همین نشر دانشگاهی پیش‌ازاین شیوه‌نامه‌ای منتشر کرده؟ چرا ابلاغ نمی‌کنید نویسندگان و ویراستاران همان را اساس کار قرار دهند. چرا همان را از نو ویرایش نمی‌کنید؟…»
«…اصلاً چرا از شیوه‌نامۀ ایران استفاده نمی‌کنید که از سوی یک مرجع معتبر دانشگاهی بر اساس ویرایش شانزدهم شیوه‌نامۀ شیکاگو تهیه و منتشر شده؟ چه ضرورتی دارد دوباره چرخ را اختراع کنیم و از نو به سراغ کشف آتش برویم؟»
***
به‌جای شرح ادامۀ آن نشست، بد نیست با هم نگاهی بیندازیم بر جنبش شیوه‌نامه‌نویسی در این سال‌ها: راهنمای آماده ساختن کتاب (ادیب‌سلطانی، 1365)، شیوه‌نامۀ انتشارات سمت (احمدی گیوی و دیگران)، شیوه‌نامۀ انتشارات آستان قدس رضوی (یاحقی و ناصح)، شیوه‌نامۀ دانشنامۀ جهان اسلام (سمیعی گیلانی)، شیوه‌نامۀ انتشارات امیرکبیر، شیوه‌نامۀ دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، شیوه‌نامۀ نگارش دانشگاه آزاد اسلامی (یوسفدهی، 1395) و … شاید فهرست کردن این شیوه‌نامه‌ها و پژوهشی در روند تاریخی پیدایش آن‌ها به ما بگوید چرا هیچ شیوه‌نامه‌ای، حتی در سطح ملی، در ایران فراگیر نشده، چه رسد به آنکه بخواهد قدمی از مرزها فراتر بگذارد.
نگارنده پیشنهاد می‌کند نهادهای بزرگ انتشاراتی و دانشگاهی یک بار برای همیشه دور هم بنشینند و شورایی تشکیل دهند با هدف مشخص تدوین شیوه‌نامه‌ای جامع. البته، چه بهتر که نهادهایی مثل کتابخانۀ ملی یا پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) تولیت این شورا را بر عهده بگیرند، شیوه‌نامه‌هایشان را در میان بگذارند و به این آشفته‌بازارِ شیوه‌نامه‌های نوظهور اما رو به فراموشی پایان دهند و لزوم اجرای آن را به تمام نهادهای پایین‌دستی ابلاغ کنند. آن‌گاه، شاید ما نیز صاحب شیوه‌نامه‌ای شویم ملی، معتبر و فراگیر.

چهاردهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران را در پیوند زیر دریافت کنید.

چهاردهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

پست های توصیه شده