مقدسی: جامعه نشر ویراستار را در حد نسخهپرداز تنزل داده است
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، گرانی ملزومات چاپ کتاب، نبود مخاطب، شبکه ضعیف توزیع کتاب، تعطیلی گاهوبیگاه کتابفروشیها، وجود دهها ناشر غیرفعال، و یا قاچاق کتاب و دهها مساله دیگر، واقعیت و به تعبیر دیگر مصائب نشر ما هستند. بحثهای مکرر و طولانی درباره همه این مشکلات که میتوان از آنها بهعنوان «مشکلات کلان» یاد کرد، موجب شده تا اهمیت برخی حلقههای کوچکتر جریان تولید کتاب، کمرنگ و یا حتی نادیده گرفته شود. ویراستاری ازجمله این حلقههاست که به قول دبیر انجمن ویراستاری در وضعیت فعلی بازار نشر «بین واقعیت امر ویرایش و جایگاه ویراستار در جامعه نشرِ ما فاصله است».
درحالیکه به نظر میرسد سایه سنگین مسائل اقتصادی بر جریان تولید کتاب و همچنین ناآگاهی ناشران و پدیدآورندگان درباره اهمیت ویراستاری موجب حذف تدریجی ویراستاری از چرخه نشر شده درباره جایگاه صنفی این حلقه و همچنین معیارهای تعیین تعرفه فعالان این حوزه با مهناز مقدسی؛ دبیر انجمن ویراستاری گفتوگو کردهایم که در ادامه آمده است:
موضوع ویراستاری در نشر ما، موضوع چالشبرانگیزی بوده و هست. تحلیل شما از جایگاه صنفی ویراستاران در وضعیت فعلی بازار نشر چیست و انجمن صنفی در این میان چه نقشی دارد؟
بین واقعیت امر ویرایش و جایگاه ویراستار در جامعه نشرِ ما فاصله وجود دارد. هدف انجمن صنفی ویراستاران ارتقای جایگاه ویراستار و ویرایش در حد ایدئال است. امر ویرایش همزمان با تولید اثر و حتی پیش از آن آغاز میشود و تا پایان تولیدِ اثر و حتی پس از انتشار آن ادامه مییابد، یعنی ویراستار میتواند در معرفی کتاب، برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب نیز حضور یا سهم داشته باشد. در این مسیری که ترسیم کردهایم، به اعتبار مسئولیت و وظیفهای که به ویراستار داده میشود، ویراستار مرتبه و جایگاهی پیدا میکند که امیدواریم بتوانیم این جایگاه را برای ویراستاران تثبیت کنیم.
وجود ساختارهای غلط نحوی و املای نادرست واژگان در بسیاری از کتابها، موجب دلزدگی و به مرور آسیبهای فراوانی مانند کاهش مخاطب و شمارگان کتاب خواهد شد و یا بهتر است بگوییم شده است. آیا ناشران به لزوم کمک گرفتن از ویراستار واقف نیستند؟ و شاید باید پرسید تلقی جامعه نشر از ویراستاری چیست؟
جامعه نشر ویراستار را در حد نسخهپرداز تنزل داده است. چنانکه کتاب برای اصلاح غلطهای مشهود و مشهور، رعایت کلیشههای ویرایشی، یکدست کردن رسمالخط و مرتب کردن پانوشتها و سرصفحهها به ویراستار سپرده میشود، اما همانطور که اشاره کردم، نگاه انجمن، با توجه به سابقه امر ویراستاری در ایران و همچنین در دیگر کشورها، فراتر از این رویکرد است؛ بهعبارتی، انجمن به دنبال تعریف درست از ویرایش و ویراستار است، اینکه ویرایش از کجا شروع میشود و عنوان و رتبه ویراستار در هر مرحله از مسیر چیست، برای احراز هر رتبه، باید چه توانمندیهایی داشته باشد و آیا ویراستارِ ساختاری-محتوایی است که در نخستین مراحل تهیه کتاب به ناشر و پدیدآور مشاوره میدهد.
بسط دادن امر ویرایش به معنای عبور از نسخهپردازی است. ویراستار حرفهای کسی است که دایره وظایفش وسیعتر از صرفاً اصلاحِ زبان یک نوشته است، از بررسی صحت مطالب و محتوا شروع میشود تا ساختار نوشته، توجه به مسائل دستوری و نکات صوری، توجه به لزوم تهیه پانوشت یا درج ضمائمی مثل نمایه و واژهنامه. ویراستار حرفهای خود را به جای نویسنده و ناشر و بهویژه مخاطب میگذارد. ویراستار باید در مراحل مختلف ویرایش به این پرسشها پاسخ دهد که متن برای چه مخاطبی نوشته شده و باید چه زبانی و چه میزان اطلاعاتی داشته باشد و اینکه کدام ناشر آن را منتشر میکند. اگر در امر ویرایش به این نکات توجه نشود، صرفِ اینکه متن منقح و منزه و مرتبی را تحویل دهد، تعهد واقعیاش را انجام نداده است. انجمن به دنبال تربیت چنین ویراستارانی است که مشاور پدیدآور و ناشر باشند و مدافع مخاطب.
اشاره کردید که نسخهپردازی پایینترین مرحله ویراستاری است و تأکید دارید تلقی برخی ناشران از ویراستاری در همین حد و اندازه است. چرا نگاه به ویراستار تا این حد پایین است؟
نسخهپردازی پایینترین مرحله نیست. ویرایش یک فرایند مرحلهبهمرحله است و نسخهپردازی یکی از آنهاست. به نظر میرسد، برخی از ناشران به اهمیت و جایگاه و تأثیر ویرایش در بالابردن کیفیت تولید کتاب آگاهی ندارند. شاید هم ویراستاران در معرفی خود موفق نبودهاند، یا پدیدآورندگان و مترجمان به کمکِ مؤثر ویراستاران اعتماد پیدا نکردهاند؛ بنابراین نمیتوان یک عامل را منشأ دیدگاه متداول جامعه نشر از ویراستاری دانست، بلکه مجموعهای از عوامل موجب بروز تلقیهای ناقص از ویراستاری شده است.
مجموع عوامل را باید در ناآگاهی ناشران از اهمیت ویراستاری، ناموفق بودن ویراستاران در اثبات خودشان، زمانبندیهای نامتناسب برای امر ویرایش، پرداختهای نامتناسب با فرایند ویراستاری و تعصب پدیدآورندگان در چاپ کتاب بدون ویراستاری، حتی با وجودِ غلطهای متعدد ویرایشی، دانست؛ اما حقیقت این است که بسیاری از ناشران نمیدانند و یا توجه ندارند که کتاب باید ویرایش بشود و مهمتر از آن، به دست ویراستاری توانمندی سپرده شود.
تلاش انجمن طی سالهای گذشته بر این بوده است که اهمیت ویرایش را بشناساند و ویراستارانی که مجموعهای از مؤلفهها را برای ویراستاری مطلوب داشته باشند، معرفی کند. اگر بخواهم در یک جمله پاسخ شما را بدهم باید بگویم برای پیدا کردن علت تلقی نادرست از امر ویراستاری باید زنجیره نشر را شناسایی و آسیبشناسی کرد.
یکی از آسیبهای مهم در بیتوجهی به ویراستاری در مورد کتابهای ترجمهای است. گاهی ناشر از ویراستار میخواهد، بدون توجه به متن اصلی، کتاب ترجمهای را ویرایش کند و ویراستار نیز میپذیرد. در اینجا با دو اشکال روبهرو هستیم، نخست درخواست نادرستِ ناشر و دیگری پذیرفتن ویراستار. در این شرایط ناشر متوجه ظرایف این امر نیست و مشکلات احتمالیِ ناشی از ترجمه را کاملاً نادیده گرفته است.
برای تأیید زبان یک متن، به نظر شما کدامیک اولویت دارد، ناشر، نویسنده و یا ویراستار؟
آیا شرایط ایدئال را میخواهید یا واقعیت بازار را؟
هر دو را، جریان ایدئال و واقعیت بازار.
برخی از ناشران ضرورتِ ویرایش را پذیرفتهاند و به تعدادی از ویراستاران باتجربه اعتماد کردهاند، بنابراین وقتی این اعتماد شکل بگیرد و ویراستار شناخت درستی از موضوعِ کتاب داشته باشد، بیتردید بهترین گزینه برای داوری درباره اثر و انتشار آن ویراستار خواهد بود. با ایجاد اعتماد بین پدیدآور و ناشر و ویراستار روند صحیحی شکل میگیرد. بهعبارت دیگر، ویراستار بعد از بررسی و ارزیابی کتاب ضرورتهای آن را گزارش میکند. با توجه به این گزارش، ناشر تصمیم میگیرد که مثلاً کتاب پیوستهایی مثل تصویر، نمایه، واژهنامه داشته باشد.
ویراستار حلقه واسط بین اثر و مخاطب است، درباره محتوا و ساختار و همچنین نیازهایی مخاطب نظر میدهد. مثلاً تشخیص میدهد که کتاب باید پانویسهای توضیحی یا یادداشتهای تکمیلی داشته باشد، ضبط اسامی مطابق استاندارد نوشته بشود و تمامی اینها را براساس نیاز مخاطب و محتوای اثر تشخیص میدهد. این موضوع در شرایط ایدئال است، اما شرایط کنونی ایدئال نیست و درنتیجه، یا ویراستاران این دقت و مهارت را اعمال نمیکنند یا ناشران پذیرای این پیشنهادها نیستند.
درباره لزوم تعامل بین پدیدآور و ناشر و ویراستار بیشتر بفرمایید.
گاهی پدیدآور یا ناشر، به علت ناآگاهی یا ناآشنایی با ظرافتهای موضوع، توصیههای ویراستار را نمیپذیرد و لازم است ویراستار برای پیشنهادهایش استدلال عرضه کند تا آنها را متقاعد کند. متأسفانه پایههای نشر اصولی رشد نکرده است و بنا بر سنت، ناشر متن نوشتهشده را از پدیدآورنده میگیرد و خودش بررسی میکند. اگر پدیدآور صاحبنظر باشد که ویرایش را حذف میکند، اگر صاحبنظر نباشد آن را به ویراستار میسپارد، اما ارتباط ویراستار و پدیدآور را برقرار نمیکند. در بسیاری موارد پدیدآور و ویراستار یکدیگر را نمیبینند. گاهی حتی ناشر هم متن ویرایششده را نمیبیند و بدون نظارت نهاییِ ویراستار آن را برای انتشار میفرستد و بعد از انتشار، فجایعی که رخ داده معلوم میشود، مثلاً حاشیهنگاریهای ویراستار داخل متن اصلی تایپ میشود یا افتادگیهای متن که قرار بوده نویسنده یا مترجم آن را اصلاح کند، همچنان در متن بیجواب مانده و اثر، با همان نواقص، منتشر میشود. اینجاست که تأکید میشود ویراستار حتماً نمونه آخر را ببیند. بسیاری از ناشران نمونه نهایی را در اختیار ویراستار قرار نمیدهند.
آیا هزینههای سنگین انتشار کتاب یا ناآگاهی ناشر موجب افت جایگاه ویراستاری در صنعت نشر شده است؟
بسیاری از ناشران، بهویژه ناشران نوپا، از سازوکار ویرایش و وظایف ویراستار آگاهی ندارند؛ بهعبارت دیگر، عنوان ویراستاری را شنیدهاند، اما نمیدانند به چه فرایندی اطلاق میشود. این تلقی نیز وجود دارد که برخی ناشران ویراستاری را امری تزئینی میدانند و صرفاً برای اینکه کتاب را جدی بنمایانند نام و عنوان ویراستار در شناسنامه کتاب میآورند.
برخی از ناشران نیز پرداخت هزینه برای ویرایش را هزینهای افزوده میدانند، البته که ویرایش خوب و ویراستار حرفهای بر هزینههای کتاب اضافه میکند که برای ناشران مطلوب نیست و ناشران، در شرایط فعلی اقتصادی، تقریباً از پرداخت این هزینه صرفنظر میکنند یا ویراستار را حذف میکنند یا با نازلترین قیمت آن را به ویراستار میسپارند. در حالیکه اگر این بخش جدیتر گرفته شود، درست است که قیمت کتاب را بالا میبرد، اما به تولید کتاب خوب منجر میشود که کتاب خوب نیز فروشش را تضمین میکند.
آیا میتوان برای ویراستاری تعرفه تعیین کرد. بهعنوان مثال با عقد قرارداد بین ناشر و ویراستار، درصدی از پشت جلد کتاب را برای ویراستار در نظر گرفت؟
برای پاسخ به این پرسش باید به نکات ظریفی توجه کرد. رقابت بر سر ترجمه و انتشار کتابهای پرفروش دنیا در بازار نشر ایران باعث شده که کتابهایی ازایندست با شتابزدگی ترجمه و وارد بازار بشود. ناشران برای کمکردن هزینهها، مترجمان کم تجربه و نامجرب را برای ترجمه به کار میگیرند و کتاب بدون ویرایش یا بدون ویرایشِ دقیق منتشر میشود. اگر در انتخاب مترجم دقت بیشتری بشود و ویراستار توانمندی نیز برای آن انتخاب شود ما بااینهمه آثار ضعیف مواجه نیستیم. در مواقعی که ترجمۀ ضعیفی به ویراستار توانمندی داده میشود، ویرایش به امری سخت و سنگین تبدیل میشود طوری که ویراستار گاه باید وظیفۀ مترجم را به عهده بگیرد. اگر ویراستار ناچار بشود وظایف مترجم یا نویسنده را در اصلاح و تکمیل اثر به عهده بگیرد، به نوعی در محتوای متن شراکت داشته است و در این شرایط است که میتواند قراردادش را به درصد پشت جلد تغییر دهد یا حتی بخواهد که اسمش روی جلد ذکر شود. آنچه در نشر ایران اتفاق افتاده است، انتشار سریع کتاب است و کم کردن هزینههای نالازم. در نشر ناسالم، متأسفانه ویرایش امری غیرضروری و نالازم تصور میشود.
با این توضیح آیا امکان تعیین تعرفه برای ویراستاری وجود دارد؟ انجمن برای تعیین تعرفه چه اقدامی کرده است؟
تعرفه بر چه اساس تعیین میشود؟ باید توجه داشته باشیم که تعیین تعرفه مبتنی بر چند عامل است که مهمترین آن تعیین ضرورتهای یک اثر و مسئولیتهای ویراستار است. بهعبارتی باید کتاب یا نوشته ارزیابی دقیق بشود که به چه نوع ویرایشی نیاز دارد: ویرایش ساختاری و محتوایی، زبانی، صوری؟ آیا ویراستار با تجربه و توانمند است و تمام شقوق ویرایش را میداند؟ آیا ناشر باسابقه و با دقت است و میخواهد کتابی باکیفیت منتشر کند؟ آیا پدیدآورنده فردی صاحبنظر و صاحبسبک است یا کسی که اولین کتابش را منتشر میکند؟ آیا اثر برای مخاطبان عام نوشته شده یا مخاطب متخصص یا کودک و نوجوان؟ دادن تعرفه و قیمت برای ویرایش به تمام این عوامل وابسته است و تا این عوامل دانسته نشود، قیمت تعیین شده پایه و اساسی ندارد.
پیشنهاد ما این است که ویراستار ارزیابی دقیقی از کتاب به ناشر بدهد و بنا بر توافق و درخواست ناشر قیمت را تعیین کند. گاه ممکن است ناشر تصمیم بگیرد بخشی از کار را به پدیدآورنده محول کند یا حتی در مواردی پیش آمده که وقتی ویراستار گزارش دقیقی از کتاب میدهد، ناشر از انتشار آن صرفنظر میکند. در شرایطی که تعاریف دقیق نشده باشد، دادن تعرفه قیمت جز اینکه به تشتت دامن بزند نتیجهای نخواهد داشت. مثلاً وقتی حداقل و حداکثر قیمت را برای ویرایش یک اثر تعیین میکنیم چطور باید تعیین کنیم که این ویراستار قیمت حداقل را بگیرد و آن ویراستار قیمت حداکثر را؟
در کمیسیونِ پژوهش انجمن برای رتبهبندی ویراستاران و تعیین تخصص و توانمندی آنها و در نهایت، تعیین معیارهایی برای قیمتگذاری امر ویرایش کارهایی انجام شده و ویراست اول این رتبهبندی تهیه شده است. درصددیم متن تأییدشده را برای کارشناسان و اعضای افتخاری انجمن ارسال کنیم و پس از نهایی شدن این رتبهبندی، امیدواریم بتوانیم تعرفهای را تعیین کنیم که مطابق با وضعیت نشر ایران و قابل دفاع باشد.
معیارِ درصدی از پشت جلد کتاب برای تعیین تعرفه آیا معیار قابل اتکایی است؟
تعداد اندکی از ویراستاران، که صاحبنام و دارای جایگاه و اعتبارند، چنین درخواستی از ناشران میکنند یا در مواردی، خود ناشر قراردادی از این نوع با ویراستار میبندد. البته ویرایش این ویراستاران چنان است که کتاب را ارتقاء میبخشند و درجِ اسمشان به کتاب اعتبار میبخشد. صاحبنام بودن، متخصص بودن، شهرت داشتن و دخالتهای بهجا و ارزشمند در متن و محتوا از عواملی است که این نوع ویراستاران را به دریافت وجه بالاتر یا درصدی از پشت جلد محق میکند. بدین ترتیب، تعرفه ویرایش میتواند براساس کلمه و صفحه یا درصد پشت جلد باشد.