اخلاق ویراستاری
| ابوالفضل طریقهدار | منتشرشده در: آینۀ پژوهش، شمارۀ ۸۶ | ۱۳۸۳|
براى موفقیت در هر علم باید شرایط آن را کسب کرد و راهورسم آن را بهدرستى شناخت. ویراستارى نیز از جمله فنونِ مرتبط با چرخۀ پژوهش، نگارش و نشر است که انجام دادنِ صحیح آن به چهار شرط نیاز دارد: علمى، فنى ـ ذوقى، جسمى و اخلاقى. ویراستار با شرایط علمى و فنى براى ورود به کار آماده میشود و با ذوق خود آن را طراوت مىبخشد، با شرایط جسمى، تاب و حوصلۀ مستمرِ این شغلِ طاقتفرسا را پیدا مىکند و مىتواند بهصورت حرفهاى و تماموقت بدان مبادرت ورزد و با شرایط اخلاقى موفقیت خود را کامل مىکند.
همۀ این شرایط کاملکنندۀ یکدیگرند و، در صورتِ نبودِ یکى، دیگرى کمرنگ و بىاثر مىشود. شرایط علمى و فنیِ ویراستار را در فرصتى دیگر خواهیم گفت. اکنون شرایط اخلاقى را برمىشمریم.
۱. وجدان کارى
برخى از نویسندگان نوشتههاى خود را پس از ویرایش نمىخوانند و یا اگر هم بخوانند در همۀ سطرها و صفحهها دقت نمىکنند. بعضى از آنها نیز در قید حیات نیستند و وارثانشان، و یا متولیان نشر، بهدرستى در فضاى کار نیستند و به چندوچونِ موضوع آگاهى ندارند. بدینرو ویراستار را فردِ امینى مىشمارند که با دقت همۀ اثر را مطالعه و تصحیح مىکند. پس وجدان کارى ویراستار به او حکم مىکند که کار خود را با دقت به انجام رساند و از عجله، سهلانگارى و بىدقتى بپرهیزد. بعضى از کتابهاى پرغلط، که اکنون در بازار کتاب موجود است، نتیجۀ همین بىدقتىها و فاصله گرفتن از وجدان علمى و اخلاق است.
۲. انصاف
در هر شغل و رشتهای، انصاف پسندیده است. ویرایش نیز اکنون شغل مهمى شده که همه یا اکثر مؤسسههاى پژوهشى و انتشاراتى به آن توجه کردهاند و در آن، تعرفه، قیمتگذارى و قراردادِ پولى و مالى مطرح است. دقت در کلمه یا صفحهشمارى، تعیین قیمتهاى منصفانه و ارائۀ کار متناسب با قیمت امورى است که ویراستار باید به آنها توجه کند.
شک نیست که این انصاف طرفینى است; یعنى ناشر یا مؤلفى هم که اثر خود را به ویراستار مىسپارد باید توجه کند که ویراستار ـ مخصوصاً ویراستاران اهل قلم و پژوهش ـ بنا به ضرورتهایى علم و فن و هنر خود را در اختیار مؤلف مىگذارد و چونان مشاورى امین و دلسوز به ارائۀ بهتر و مطلوبتر کتاب کمک میکند، پس باید حق او را ادا کند.
۳. تواضع
ویراستارى که به شکل حرفهاى امر ویرایش را دنبال مىکند باید توجه کند که به شغل و پیشهاى وارد شده که عموماً با انسانهاى فرهیخته و اهل فرهنگ روبهروست: مؤلف، بررسىکنندگان اثر، همکارانِ سازمان ویرایش، مسئولان پژوهشکده، مجموعۀ کارکنان نشر و خودِ ناشر افرادى هستند که با تواضع و فروتنى علمى مىتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. در این میان، رابطۀ نویسنده و ویراستار بسیار مهم است. دیده شده که در این خصوص تنشها و نزاعها و دلخورىهایى به وجود آمده که ریشۀ آنها در غرور و دور شدن از تواضع بوده است.
ویراستار ـ اگر اهل قلم و پژوهش نیز باشد ـ باید توجه کند که، در هنگام ویرایش اثر، ویراستار آن کتاب است نه نویسنده آن. او نباید با نویسنده رقابت یا از سرِ غرور و تکبر با او بحث کند. در هنگام طرح اِشکالها، شیوۀ بیان و برخورد ویراستار باید به گونهاى باشد که شائبۀ حسادت و سبک کردن مؤلف در آن نباشد.
۴. قاطعیت
درست است که ویراستار نباید مغرور و متکبر باشد، ولى در عین حال نباید قاطعیت را از کف نهد. ویراستارى که از طرح دیدگاههاى خود هراس دارد, نمىتواند کتاب را بهدرستى سامان بخشد.
باید توجه داشت که نحوۀ قاطعیت به خرج دادن در موقعیتها و شرایط مختلف فرق مىکند: گاهى که براى مؤسسه و سازمان ویرایشى و یا پژوهشى با شیوهنامۀ ویرایشى خاص ـ بهویژه در مسائل صورى و فنى ـ کار مىکنیم باید دستورالعملهاى آنها را رعایت کنیم و در برابر اصرار مؤلف، براى اعمال نظرهاى شخصى، قاطعیت داشته باشیم. اما اگر کارى بیرون از سازمان و پژوهشکده باشد و مؤلف دیدگاههاى خاصى در زمینۀ رسمالخط، نشانههاى سجاوندى و یا مسائل دیگرى ازایندست دارد، قاطعیت ما در عوض کردن نظرهاى او بىمورد است. البته مىتوانیم دیدگاههاى خود را به او منتقل کنیم ولى جاى اصرار نیست.
۵. خوشقولى
نویسندهاى که موضوعى را براى نوشتن انتخاب مىکند و ناشرى که بر روى آن سرمایهگذارى مىکند مسلماً زمانِ خاصى را براى طرح موضوع و یا برگشتِ سرمایه در نظر گرفته است. بسیارى از کتابها موضوعاتى دارند که در زمانِ خاصى مىتوان به فروش آنها اطمینان داشت. بدینرو مسئلۀ زمان در نشر اهمیت مىیابد. مسلماً نویسنده و ناشر براى هر یک از مراحل مختلف نشر، از ویرایش گرفته تا حروفچینى و غلطگیرى و صفحهبندى و سپس طراحى و فیلم و زینک و چاپ، زمان خاصى در نظر گرفتهاند. بنابراین ویراستار باید به زمان توجه کند و در هنگام تحویل گرفتن کتاب، با بررسى دقیق، زمانِ تحویل دادنِ مشخصى را ـ با چند روز انعطاف ـ اعلام کند.
برخى ویراستاران، به این انگیزه که مىخواهند اثرى را بهجد و عالى ویرایش کنند، زمان تحویل دادن را چند ماه و گاهى چند سال به تأخیر مىاندازند. حال آنکه اگر اثرى هر قدر هم عالى ویرایش شود، همین که دیرتر از زمان خود به بازار آید، کهنه شده و کار و سرمایهاى که براى آمادهسازى و نشر آن صرف گردیده به هدر رفته است.
۶. برخورد نیک
برخوردها با نویسندههاى مختلف فرق مىکند: با برخى از آنها مطالبى را مىتوان در میان گذاشت که با نویسندههاى دیگر نمىتوان. پس ویراستار باید به خلقوخویِ نویسندگان هم توجه کند و به گونهاى رفتار نماید که در آنان واکنش نامطلوب برنینگیزد. ویراستار باید حریمها را رعایت کند و حدود خود را بشناسد. اینکه اثرى را براى ویرایش به ویراستار سپردهاند معنایش این است که اشکالها و خطاها را اصلاح کند و خلأها را گوشزد نماید، ولى نباید خطاها را به رخ نویسنده بکشد و دائماً ضعفهاى او را عمده نماید. جریحهدار ساختنِ عزتنفس صاحب اثر امرى است که به روابط نویسنده و ویراستار لطمه مىزند و صمیمیتها را از بین مىبرد.
صاحبان قلم، در برابر کارهایى که ویراستار انجام داده و زحماتى که متحمل شده، دو نوع برخورد دارند: برخى شاکرند و قدرِ زحماتى که بر روى کارشان انجام شده مىدانند، اما بعضى مغرورند و حتى کارهاى خوب را مشکل مىپذیرند. وظیفۀ ویراستار آن است که از نرمخوییِ گروه اول سوءاستفاده نکند و با اخلاق گروه دوم مدارا نماید.
۷.حوصله
ویرایش کار پرزحمتى است و ویراستار باید در کتابها، که بهمثابۀ باغها و دشتهاى پرفرازونشیبى هستند، بهدفعات رفتوآمد کند و آن را براى دیدار خوانندگان و خوشمنظره ساختن و چیدن محصول آماده نماید. چنین کار پرمشقتى مستلزم داشتن حوصلۀ کافى است. دیده شده ویراستارانى با علم و دانش بالا و ذوق هنرى خوب، بهسبب بىحوصلگى، ویرایشهاى ضعیفى را انجام دادهاند و بهتدریج چراغ ذوقشان کمسو شده و سرانجام دست از این کار کشیدهاند.
۸. فداکارى
انگیزههاى ویراستاران از توجه به حرفۀ ویرایش مختلف است: برخى دغدغۀ معاش دارند، بعضى معاششان با شغل دیگرى هم اداره مىشود، اما از سر علاقه به این کار مىپردازند و عدهاى هم ترکیبى از علاقه و معاش است. این هر سه گروه با فداکارى تلاش مىکنند که آثار مکتوب با کیفیت بهتر به دست خوانندگان برسد.
این فداکارى در آن دسته از ویراستارانى که خود اهل قلم و پژوهشاند بیشتر دیده مىشود. اینان به انگیزۀ بهسازی فضاى نشر و فرهنگ و علاقۀ فراوان به عرضۀ بهتر کتابها نیمى از کارهاى خود را وامىنهند و به کار ویرایش مشغول مىشوند. ویراستاران باید دستۀ اخیر را الگوى خود سازند و بدانند در راهى گام گذاشتهاند که فداکارى مىطلبد و گمنامى اصل رایج و پذیرفتهشدۀ آن است. او باید نیک بداند دایهاى است که سهم مهمى در پرورش فرزندانى دارد که از آنِ شخص دیگرى است.
۹. نظم و انضباط
هر کارى با نظم سامان مىگیرد و دوام مىیابد. در امر ویرایش نیز این صفتْ ویراستار را موفق مىکند. او با انبوهى از برگهها در قطعهاى کوچکوبزرگ، یادداشتهاى ریزودرشت، نوشتافزارها بهاضافۀ کارهاى متفرقۀ ادارى و نیز امور مختلف منزل و درس و بحث بچهها و شاید کارهاى پژوهشى خود و یا تدریس شخصىاش روبهرو است. آنچه او را در برابر این حجم انبوه کارها موفق مىکند نظم است. گاه گم شدن یک یا چند برگه روزها و هفتهها روند نشر یک اثر را متوقف مىکند.
در موارد متعدد دیده شده که بهسبب همین بىنظمى و سهلانگارى کتابهایى از دست رفتهاند و صورت ویرایششدۀ یک اثر مفقود گشته و ضررهاى مادى و معنوى بسیارى به مؤلف و ناشر وارد آمده است.
انضباط در تنظیم وقت نیز بسیار مهم است. ویراستارانى که نظم زمانى ندارند و بدون توجه به زمان و توان خود وعده مىدهند به اعتبار خود لطمه مىزنند و چرخۀ نشر را نیز دچار کُندى مىکنند.
۱۰. پرهیز از بخل و حسادت
این دو صفت در هر کس با هر شغل و پیشهاى باشد مذموم است. در حرفۀ ویرایش نیز ویراستار نباید به علم و دانش مؤلف و نیز شهرتى که او پس از نشرِ آثارش با زحمات ویراستاران و گروه نشر به دست آورده حسادت ورزد. ویراستار ـ خصوصاً اگر پژوهشگر و اهل قلم باشد ـ گاهى بهخوبى حس مىکند که شهرت مؤلف مدیونِ طرحها و پیشنهادها و نیز کارهایى است که او بر روى اثرش انجام داده، اما تنها ردّپایى که از اوست در شناسنامۀ کتاب است که نامش آمده و یا در پیشگفتار از او تقدیر شده است. ازاینرو، گاهى نفس او را برمىانگیزد که بهنوعی مؤلف را در جایى با قلم یا زبانش کماعتبار کند و همۀ زحماتش را به رخ بکشد و آزار برساند. این کار اخلاقى نیست، چراکه خودِ ویراستار از ابتدا انجام دادن چنین کارهایى را پذیرفته و از کموکیف کار مطلع بوده است.
از سوى دیگر، ویراستار نباید بخل بورزد و از مشورت دادن به مؤلف و ارائۀ پیشنهادهاى مؤثر و مطلوب سر باز زند. اگر جملههاى قشنگ و عبارتهاى زیبا به ذهنش مىرسد یا منابع و کتابهایى را مىشناسد، باید سخاوتمندانه در اختیار مؤلف قرار دهد. انگیزۀ این کار همانا ایجاد فضاى مناسب و جذّاب براى ارائۀ آموزههاى دینى، علمى و فرهنگى است.
۱۱. پرهیز از وسواس
وسواس نوعى بیمارى روانى است که برخى افراد در زمینههاى گوناگون به آن مبتلا مىشوند. در عرصۀ پژوهش، ویرایش و نشر هم پارهاى ویراستاران گرفتار آناند. مرورهاى چندبارۀ جملهها و واژهها و عوض کردن شکل پانوشتها و یا جابهجایى سجاوندىها نشان از بیمارى وسواس است.
ایزابل زیگلر در کتاب هنر نویسندگى خلاق مىنویسد: «گوستاو فلوبر تمام صبح را وقت صرف مىکرد که یک ویرگول را در جاى خود قرار دهد و تمام بعدازظهر همان روز را صرف مىکرد تا آن را بردارد.» این عمل، هرچند دقت فراوان نویسنده را نشان مىدهد، حاکى از گرفتار شدن او به بیمارى وسواس نیز هست. این بیمارى ویراستار را بهشدت رنج مىدهد و عملِ ویرایش را با کندى روبهرو مىسازد.
۱۲. پرهیز از عمل سلیقهاى
سبک و ذوق مؤلفان و مترجمان متفاوت است و همین تفاوت میدان را براى بروز سلیقهها باز مىکند. ویراستاران نیز، در جنبههاى صورى، نگارشى و ترجمهاى، سلیقههاى گوناگون دارند. اما باید چارهاى اندیشید که این سلیقهها به هرجومرج و بىضابطگى نکشد. براى این کار، توجه به نکتههاى زیر لازم است:
الف. هر مؤسسۀ پژوهشى و انتشاراتى براى خود شیوهنامۀ صورى و فنى تهیه کند. با این شیوهنامه تعدّد سلیقهها ـ لااقل در یک مؤسسۀ خاص ـ از بین میرود و میان ویراستاران صورى/فنى وحدت رویّه به وجود مىآید.
ب. در زمینۀ نگارش و شیوه بیان، تعدّد سبکها و سلیقهها مذموم نیست بلکه پسندیده نیز هست و اساساً نمىتوان در این عرصه سبک واحدى را تحمیل کرد، منتها به این نکته باید توجه کرد که نویسندگان عموماً به ذوق خود متکىاند و در هنگام نگارش به قواعد دستورى توجه دقیق ندارند. پس وظیفۀ ویراستار است که در عینِ حفظ سبک غلطهاى دستورى و نگارشى را اصلاح کند.
این قواعد در کتابهاى دستور زبان و نیز برخى از کتابهاى معتبر، که غلطهاى مشهور را بازنمایاندهاند، جمعآورى شده است. اجماع ویراستاران یک مؤسسه بر معتبرترین این کتابها سلیقههایشان را به هم نزدیک و از پراکندگى جلوگیرى مىکند.