نخستین جلسۀ نقدوبررسی کتاب

| نخستین جلسۀ نقدوبررسی کتاب |

نخستین جلسۀ نقدوبررسی کتاب، 21 اسفند در وبینارپلاس و با حضور نازنین خلیلی‌پور، هومن عباسپور، مهناز مقدسی برگزار شد. در این جلسه، کتاب علوم سیاسی اثر مارکوس ای اِستیدِلمن، ترجمه و ویرایش حامد میرزابابایی، نقد و بررسی شد. علوم سیاسی کتابی آسان‌فهم دربارۀ علم سیاست و تأثیر آن در زندگی انسان‌هاست که در چهار قسمت و نوزده فصل تدوین شده است.
در ابتدا، لیلا اثناعشری، دبیر نشست، کتاب را به‌اجمال معرفی کرد و به اهمیت برگزاری این سلسله نشست‌ها از جنبۀ آموزشی و برای بالا بردن دقت‌نظر ویراستاران اشاره کرد.
مهناز مقدسی، دبیر انجمن و ویراستار، به مهارت مترجم در ترجمه اشاره کرد. این‌که مترجم دچار افسون معنای اول نشده و در ترجمۀ برخی کلمات عمومی از انواع معادل‌ها استفاده کرده و متنی نسبتاً روان را ارائه داده از برتری‌های کتاب دانست، اما درعین‌حال، برخی جملات و عبارات را اندکی دیرفهم و نثر آن‌ها را اندکی فخیم دانست. او به سهم ویراستار در معادل‌سازی و بهره‌گیری از معادل‌های فارسی اشاره کرد و لزوم یکدستی اصطلاحات و مفاهیم را در کل کتاب ضروری دانست. به نداشتن پانویس لاتین برای اَعلام و نداشتن واژه‌نامه و دشوارخوانی برخی اصطلاحات و اسامی به خط فارسی، با وجود حرکت‎‌گذاری، اشاره کرد و در پایان افزود که جای مقدمۀ مترجم برای توضیح برخی نکات خالی مانده است.
نازنین خلیلی‌پور، مترجم و ویراستار و مدرس دوره‌های آموزش ویرایش، دربارۀ ترجمۀ کتاب نکاتی را مطرح کرد. از جمله اینکه ویراستار چشم دیگری است که متن را می‌بیند و پدیدآورنده یا مترجم، هرچقدر دقت‌نظر داشته باشد، باز هم بهتر است کار را به کسی دیگر بسپارد و خودش ویراستار آن نباشد. داشتن ویراستار خدشه‌ای به توانمندی مترجم یا نویسنده وارد نمی‌کند. پس از آن، ویژگی‌هایی را که مترجم برای اثر مطرح کرده بود یک‌یک برشمرد، ازجمله استفاده نکردن از مصدر «شدن» و «توانستن»، و کلماتی همچون «قابل، شرایط، امکان، توسط، مورد، باعث، منجر، شروع» و اشاره کرد که به کار نگرفتن این کلمات به این معنا نیست که این کلمات اساساً نادرست‌اند و نباید به کار بروند، بلکه ساخت نحوی و معنا تعیین می‌کند که این کلمات به کار برود یا نرود. او چند پیشنهاد در مورد ترجمۀ عنوان‌ها و جملات داد و تأکید کرد که برای چنین کتابی باید واژه‌نامه تدوین می‌شد تا دسترسی پژوهشگران و مخاطبان به مفاهیم و اصطلاحات بیشتر حاصل شود.
هومن عباسپور، ویراستار و مدرس دوره‌های آموزش انجمن، به نقد نکات صوری کتاب پرداخت، ازجمله انتخاب قلم، شکل فهرست‌ها، پاصفحه‌ها، فاصله‌گذاری‌ها، رسم‌الخط، کاربرد تشدید و نشانه‌گذاری‌ها، ضبط اعلام، نمایه‌ها. او گفت چنین کتابی که مترجم زحمت بسیاری برای آن متحمل شده بهتر است عاری از برخی خطاها از این دست باشد.
حامد میرزابابایی، مترجم‌ویراستار کتاب، در پایان به برخی از نقدهای مطرح‌شده پاسخ گفت و برخی از آن‌ها را رد کرد. به محدودیت‌های ناشی از دریافت حق نشر از انتشارات وایلی در ترجمه اشاره کرد و گفت نداشتن واژه‌نامه برای بالا نبردن قیمت کتاب بوده. وی گفت این کتاب و تعدادی از ‌کتاب‌های دامیز در ایران جزو کتاب‌های دانشگاهی محسوب می‌شود و ترجمۀ آن‌ها از جمله این کتاب کمک بزرگی به رشته‌های دانشگاهی است.
علوم سیاسی، مارکوس ای استِیدِلمَن، ترجمۀ حامد میرزابابائی، تهران، آوند، 1400.

پیوند مشاهدۀ فیلم نشست

پانزدهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

 | سرمقاله | سعید احمدی |

سخن گفتن از موضوعات اقتصادی در حوزۀ فرهنگ در نظر عده‌ای از فعالان اين حوزه امر پسندیده‌ای نيست و حتی در بزنگاه‌هايی مذموم شمرده می‌شود. بارها از ويراستاران شنيده‌ام كه بلندای كار فرهنگی را منزه‌تر از آن می‌دانند كه این حوزه را به گرد بازاريابی و چانه‌زنی‌ها آلوده كنند؛ به همین اندازه شاهد مشكلات، پيچيدگی‌ها و گاه سختی‎های زندگی اهالی فرهنگ بوده‌ام و نیز در انديشۀ همۀ ما تثبيت شده كه آسمان كشتی ارباب هنر را شكسته و اقتصاد اهالی فرهنگ همواره با مضیقه همراه بوده است. اما به‌تجربه نيز ديده‌ام كه چطور عده‌ای از اهالی فرهنگ و هنر با حفظ اصول و حريم‌ فرهنگی خود توانسته‌اند حداقل‌های شايسته‌ای را برای خود فراهم كنند.
در نظرگاه غالب، اقتصاد ويراستاران بيشتر با ناشران تعريف شده است و ويراستار مسير پيشرفت و موفقيت خود را در ويرايش كتاب‌های باارزش‌تر و همكاری با ناشران صاحب‌نام ترسيم كرده‌ است. ليكن با گسترش روزافزون فضای مجازی، عرصۀ جديدی پيشِ روی ويراستاران گشوده شده است. همكاری با ناشران ديجيتال، رسانه‌های ديجيتال، اعم از خبرگزاری‌ها يا نشريات غيرمكتوب، يكی از اين عرصه‌هاست.
به نظر می‌‌رسد با اهميت يافتن تبليغات در فضای مجازی، نظير مباحث سئو و جايگاه وبگاه‌ها در موتورهای جست‌وجوگر، عرصۀ تازه‌ای پيشِ روی ويراستاران گشوده شده است. توليد محتوا و ويرايش آن، با عنايت به دغدغه‌های فعالان سئو و برنامه‌نويسان، اصول و قواعدی متفاوت از ويرايش یک كتاب يا مقاله را می‌طلبد. از سوی ديگر، به‌علت فراوانی وبگاه‌ها و نيز بازار روبه‌توسعۀ توليد محتوا در فضای مجازی، می‌طلبد تا ويراستاران و ويراست‌ياران، ضمن آشنا شدن با قواعد اين عرصه، علاوه بر پاسبانی از زبان فارسی، مجال تازه‌ای برای درآمدزايی و بسامان كردن مسائل مادی خود فراهم آورند.
در پايان، پيشنهاد هميشگی‌ام برای ويراستاران و ويراست‌ياران نوگام مجهز شدن به ابزارهای تکمیلی نظير آشنایی با صفحه‌آرایی در ويراستاری كتاب و آشنایی با مباحث سئو در ويراستاری برخط است كه می‌‌تواند فضای بازاريابی (ماركتينگ) را برای آنان گسترده‌تر کند.

 

متن کامل خبرنامه را از پیوند زیر دریافت کنید.

پانزدهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

نشست گزاره نویسی- استیتمنت یا بیانیۀ هنرمند

نشست گزاره نویسی- استیتمنت یا بیانیۀ هنرمند

 

گفت‌وگوی زهرا رسولی، مسئول گروه مجسمه‌سازی در کارگروه ادبیات و هنر انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران،

با مهناز مقدسی، دبیر انجمن صنفی ویراستاران

 

انجمن ترویج زبان و ادب فارسی با همکاری انجمن صنفی ویراستاران، روز جمعه 29 بهمن 1400، نشستی برگزار کرد. در این نشست خانم زهرا رسولی دربارۀ موضوع نگارش بیانیۀ هنرمند پرسش‌هایی مطرح کرد.

 

بیانیۀ هنرمند نوشته‌ای است که همراه با اثر هنری و به قصد معرفی اثر و هنرمند عرضه می‌شود. این بیانیه که در سال‌های اخیر نوشتن آن برای هنرمندان ضروری شده با نقدونظرهای متعددی همراه بوده است. چندین نشست با حضور کارشناسان حوزۀ هنرهای تجسمی دربارۀ این موضوع و ضرورت یا عدم ضرورت آن برگزار شده و دیدگاه‌های متعددی مطرح شده است. خانم رسولی اشاره کرد که به اعتبار اینکه نوشتن این متن به حوزۀ زبان مربوط می‌شود و انجمن صنفی ویراستاران نیز به چگونه نوشتن و پاکیزه‌نویسی توجهی ویژه دارد و ارتباط میان زبان و ادبیات با هنر نوعی ارتباط میان‌رشته‌ای است، از دبیر انجمن صنفی ویراستاران دعوت کرده‌ایم تا بپرسیم که چگونه ادبیات می‌تواند به هنر کمک کند، بدون آنکه وجه «هنر برای هنر» لطمه ببیند.

خانم مقدسی پس از قدردانی از خانم دکتر ماه‌وان، مدیر گروه ادبیات و هنر و رئيس انجمن ترویج زبان و ادب ایران بابت برگزاری این نشست، گفت ما در همۀ هنرها مراتب و مراحلی داشته‌ایم که در طول تاریخ دستخوش تغییر و تحول شده و سبک‌های هنری را به وجود آورده‌ است. شاید بد نباشد که این تغییر و تحول را با تحولات شعر فارسی، که شعر هم یکی از هنرهاست، مقایسه کنیم. تحولی که باعث شد شعر از زبان ساده و شفاف به زبانی آمیخته با واژگان غیرفارسی و دشوار، و بعدازآن، به متنی دشوارتر گرایش پیدا کند و سپس دوباره به ساده نوشتن و تغییر در محتوا متمایل شود.

وی گفت ما در تاریخ شعر فارسی، از نیمۀ دوم قرن سوم تا قرن پنجم، سبک خراسانی را داشتیم که قصیده‌های مدح و ثنای پادشاهان یا مثنوی‌های حماسی و غزل‌های عاشقانه با زبانی ساده و شفاف و نزدیک به فارسی درسی سروده می‌شد و شاعران در دربار شاهان و وزیران و صاحب‌منصبان پرورش می‌یافتند و یا به سفارش آن‌ها شعر می‌سرودند. درست مثل نقاشان و هنرمندان قرن پانزدهم تا هفدهم که در خدمت پادشاهان بودند و مضامینی مذهبی و تاریخی را به تصویر می‌کشیدند. اما از قرن ششم شاعران مضامین عرفانی را وارد شعر کردند و آرام‌آرام واژگان عربی را پذیرفتند تا اینکه سبک عراقی در قرن هفتم و هشتم و نهم شکل گرفت که پر از واژگان عربی و ترکی بود. در همین سال‌ها شعر از دربار اندکی فاصله گرفت و بین مردم نفوذ کرد و شاعرانی چون حافظ، سعدی، سنایی این سبک را به اوج رساندند. بعدازآن، مکتب وقوع یا واسوخت در قرن دهم شکل گرفت. عده‌ای از شاعران تشخيص داده بودند كه شعر سبك عراقی از واقعيت دور شده و كاملاً جنبۀ تخيلی گرفته، آن‌ها تصميم گرفتند اين شيوه را دگرگون كنند. اما همین دلزدگی از سبک عراقی، با شکل‌گیری حکومت صفوی در ایران و حمایت نکردن آن‌ها از شاعران، موجب مهاجرت بسیاری از شاعران به هند و استقبال پادشاهان هندی از شعر فارسی شد و در نتیجه سبک هندی در قرن یازدهم و نیمۀ اول دوازدهم شکل گرفت و خیال‌پردازی و انواع صنایع شعری مثل تشبیه و استعاره چندان در آن به اوج رسید که بعضی از شعرهای سبک هندی را به معما بیشتر شبیه دانسته‌اند و باید که تفسیر و تعبیر می‌شد تا بشود معنای آن را درک کرد. اوج این تصویرسازی‌ها را که درواقع اوج هنرنمایی شاعران آن دوره و آن سبک بود در شعرهای صائب تبریزی، کلیم کاشانی، بیدل دهلوی می‌توان یافت. تقریباً می‌شود این سبک دشوارفهم و سنگین را با نقاشی و هنر سوررئال تا حدی برابر دانست که فهم و درک هنر این دوره نیازمند درک و فهمی از هنر و دانشی خاص بود. دورشدن مخاطبان شعر سبک هندی موجب شد که از اواسط قرن دوازدهم تا پایان قرن سیزدهم دورۀ بازگشت شکل بگیرد چون شاعران ایرانی از پیچیدگی‌های شعر سبک هندی به تنگ آمده بودند و می‌خواستند مثل گذشتگان خودشان به سبک عراقی و خراسانی شعر بگویند. بعدازآن با تحول شعر فارسی و پدیدآمدن شعر نو با نیما یوشیج و در ادامه، با شعر سپيد و آزاد روبه‌رو شديم كه هر كدام به مقتضای زمان و مخاطبشان شكل‌ گرفتند.

همین اتفاق را مقایسه کنیم با هنر و تاریخ هنر و ظهور سبک‌های هنری که می‌شود گفت به نوعی با هم قابل انطباق‌اند. همان‌طور که هنر قرون وسطی و رنسانس و سده‌های 16 تا 18 و هنر نوگرا و هنر معاصر را از هم تفکیک می‌کنیم و با سبک‌های باروک، رمانتیک، سمبولیسم، رئالیسم، امپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم، کوبیسم، دادائیسم، انتزاعی یا آبستره و سورئالیسم و پاپ آرت يا هنر مردمی و در ادامه با هنر مفهومی، پرفورمنس و اينستاليشن مواجهيم، در حقيقت سير نگرش هنرمند را به هنر می‌بينيم.

در هنر آبستره و انتزاعی و مفهومی و آثاری که از سدۀ بیستم به بعد هنرمندان را شیفتۀ خود کرد می‌بینیم که مخاطب چنان درگیر اثر هنری می‌شود که گاه درک و فهم او از اثر هنری چیزی است خارج از آنچه هنرمند خلق کرده و این خاصیت و جذابیت یک اثر هنری است، اما دور شدن ذهن مخاطب از اثر هنری گاه به درک نكردن اثر هنری می‌انجامد و نیز تشخيص اثر هنری از اثر تقلبی دشوار می‌شود. چنان‌که وقتی نقاشی به سمت مونوکروم (نقاشی انتزاعی که فقط از یک رنگ استفاده می‌شود و هنرمند خودش را از حشو و زوائد موجود در نقاشی دور می‌کند) می‌رود و یک تابلوی تماماً آبی مثل  نقاشی آبی مونوکروم از ایو کِلِن (Yves Klein) را می‌بینیم، تشخيص اينكه آيا اين اثر هنری است يا نه دشوار می‌شود و لازم است تعريف دقيق و ديگری از هنر و هنرمند داده بشود.

مقدسی در ادامه گفت در قرن حاضر عرصۀ هنر برای بسیاری باز شده و ما در تمام هنرها با استعدادهای چشمگیری مواجهیم که کشف و شناختن آن‌ها کار سختی است. بنا بر آماری گفته‌اند بیش از 130 ميليون هنرمند در جهان ثبت شده‌اند که اگر صددرصد درست و دقیق نباشد، باز هم نشان می‌دهد چه دنیای پررقابتی در هنر وجود دارد.

در اواخر قرن نوزده و بيست ما با مدرنیست‌ها و آوانگاردها روبه‌رو هستيم كه کاملاً مخالف دخالت ادبیات‌اند. وقتی مثلاً مارسل دوشان، هنرمند فرانسوی، در سال 1917 اثر هنری خود را با عنوان «چشمه» يا «فواره» به نمايش گذاشت كه يک کاسه توالت بود و فقط امضايی بر آن زده بود و از وسايل حاضر و آماده اثر هنری خلق می‌كرد، بدعتی در هنر گذاشت كه يكی از شاخص‌های هنر مفهومی شد. از آنجا بود كه اثر هنری به چگونه اندیشیدن دربارۀ اثر تعريف شد. بعدازآن، ديگر به‌راحتی نمی‌شد فهميد كه هنرمند چه می‌خواهد بگويد يا چطور تصمیم‌گیری می‌کند. وقتی اثر «قوطی‌های سوپ كمپبل» شامل 32 قوطی كنسرو اثر اندی وارهول، نقاش امريكايی، خلق می‌شود، ذهن مخاطبان را به هم می‌ريزد و تعريف جديدی از هنر مطرح می‌شود. در تعریف جديد شکافی عمیق بین مخاطب و اثر هنری پديدار شده و در اين عرصه لازم است هنرمند مخاطب را در تجربه‌های فكری و هنری خود شریک کند و همین موضوع موجب می‌شود که کلام و نوشته را هم برای درک مخاطب به اثر هنری خودش سنجاق کند. بیانیه (استیتمنت) مثل مقدمۀ کتاب یا شرح‌حالی از نویسنده و اثر و عامل مؤثر در تولید اثر است. اما چرا این اتفاق افتاد؟ چون دور شدن مخاطب از اثر هنری موجب تفسیرهای نادرست در این زمینه شده بود و گالری‌دارها برای جلب مخاطب یا شناساندن هنرمند به مخاطب نوشته‌هایی را در ورودی گالری یا کنار اثر هنری قرار می‌دادند تا ایده و مفاهیم ذهنی هنرمند را با مخاطب به اشتراک بگذارند.

اما در پاسخ به اینکه آیا اگر نوشته در کنار اثر هنری قرار بگیرد به وجه هنریِ آن، یا به قول شما وجه «هنر برای هنر»، لطمه می‌زند یا خیر باید بگویم این نوشته است که تعیین می‌کند چقدر مخرب است یا چقدر مؤثر. درواقع اثر هنری یک بخش کوچکی از دنیای هنرمند است. جایی که یک نوشته می‌تواند حفره‌ای را پر کند که اثر هنری نمی‌تواند، جایی که یک نوشته مخاطب را به آن فضای سوم و مشترک میان هنرمند و خودش نزدیک می‌کند تا تفکر هنرمند را با تلقی خود پیوند بزند و به کشف و شهود برسد، شاید نوشتن آن متن انتخاب خوبی باشد، اما اگر نوشته هنرمند را حذف کند یا مخاطب را از تخیل دور کند یا توضیح واضحات بدهد و ادبیاتش خواننده را به حیطۀ قصه و نمایشنامه و شعر و متن ادبی وارد یا نزدیک کند و از اثر هنری کاملاً دور کند به طوری که بر فرض، مخاطب به جای شیفتگی از دیدن اثر هنری از نوشتۀ هنریِ کنارش لذت ببرد و اثر هنری را در درجۀ دوم بگذارد، قطعاً مخرب است. نباید در کنار یک اثر هنری یک اثر هنری دیگر خلق کرد. توصیه‌هایی که برخی کارشناسان هنر برای بیانیه‌نویسی مطرح کرده‌اند که مبادا یک شعر یا یک قطعۀ ادبی یا گزین‌گویه‌هایی از نیچه و شعرهایی از سهراب را در بیانیه‌تان بیاورید کاملاً درست است.

 

خانم رسولی پرسيد: پیش ازاین، برخی پژوهشگران و تئوریسین­‌های حوزۀ هنر در باب استیتمنت­‌نویسی صحبت­‌هایی کرده­‌اند و آموزش‌­هایی هم داده­‌اند، اما هنوز در این زمینه توافقی جمعی صورت نگرفته یا اگر هم گرفته ادبیات نوشتاری آن محل بحث و گفت‌وگو است. به نظر شما چه کسی باید بیانیه را بنویسد؟ آیا ویراستار می‌تواند در این حوزه کمکی به هنرمند بکند؟ چگونه و با چه توانمندی‌ای این کار میسر می‌شود؟

خانم مقدسی در پاسخ گفت: بيانيه به سه شكل نوشته می‌شود:

1) يا خود هنرمند می‌نويسد كه توانايی نوشتن و تجربۀ نوشتن را دارد.

2) يا هنرمند می‌نويسد و ويراستار آن را تكميل يا بازنويسی می‌كند.

3) يا كسی ديگر می‌نويسد: هنربان، نمايشگاه‌گردان، گالری‌دار، هنرمندی ديگر، كارشناس هنری، نويسنده‌ای خوش‌قلم.

البته نباید فراموش کرد که نوشتن دربارۀ هنر کاری بسیار سخت است. بسیاری از هنرمندان بیان می‌کنند که اگر می‌توانستند دربارۀ کارشان صحبت کنند یا بنویسند، حتماً سخنران یا نویسنده می‌شدند.

هنرمند در زمان نوشتن بيانيه بايد از خود بپرسد:

– آیا وقت کافی برای نوشتن را دارم؟

– آیا تخصص و توانايی نوشتن را دارم؟

– آیا می‌توانم مطابق با خواست مخاطبانم مطالب مناسبی بنويسم؟

اگر هنرمند خودش نتواند به هر علتی بیانیه بنویسد، باید از نویسنده‌ای دیگر کمک بگیرد که در اینجا شخصی با عنوانِ «نویسنده در سایه» یا «نویسندۀ پنهان» مطرح می‌شود که همیشه و در همۀ ادوار وجود داشته؛ یک نفر که اسم و اطلاعاتش در جایی درج نمی‌شود و به جای دیگری می‌نویسد. بسیار پیش آمده که یک شخصیت سیاسی یا یک هنرمند مشهور یا به قولی یک سلبریتی مطلبی یا سخنرانی یا کتابی منتشر می‌کند که آن را خودش ننوشته و یک نفر  دیگر برایش نوشته و بعد از نوشتن مطلب کنار می‌رود و هرگز هم نامش فاش نمی‌شود یا اینکه از او فقط تشکر می‌شود. این شخص را اصطلاحاً «نویسندۀ پنهان» خطاب می‌کنند. اما شخص دیگری که می‌تواند برای هنرمند بیانیه بنویسد ویراستار است که اگر پس از تولید نوشتۀ هنرمند وارد عرصه شود، به او کمک می‌کند که نوشته‌اش را با توجه به مخاطب و محل انتشار و هدف از آن به بهترین وجه عرضه کند. این کمک کردن می‌تواند از پیشنهاد تغییر اندک یک یا چند کلمه و عبارت باشد تا بازنگاری همان محتوا با ادبیات و زبانی مناسب‌تر، که در این حالت هم نقش او همچنان ویراستار است نه نویسنده، زیرا اندیشه و فکر از آنِ هنرمند است و نگارش از آنِ ویراستار. نمونه‌های درخشان همکاری ویراستار و نویسنده یا هنرمند را در میان ویراستاران بنامِ جهانی، از جمله ویرایش ازرا پاوند در شعر بلند سرزمین هرز اثر تی. اس. الیوت می‌توانیم ببینیم که حدود هشتاد بیت از شعر را حذف کرد و آن را به شاهکار بدل کرد.

بيانيۀ هنرمند را می‌توان مانند معرفی كتاب در نظر گرفت كه محتوا، شيوۀ نگارش و حتی ادبيات آن وابسته به چند متغير است:

1) به اعتبار هدف؛ 2) به اعتبار مخاطب؛ 3) به اعتبار صاحب اثر؛ 4) به اعتبار نوع اثر؛ 5) به اعتبار محل درج مطلب؛ 6) به اعتبار محتوا؛ 7) به اعتبار حجم.

پس از تعیین این متغیرها می‌شود نوشته‌ای متناسب و مناسب تهیه و عرضه کرد. در نظر داشته باشید که برای برخی هنرمندان مشهور و شاخص که نامشان و سبکشان برای همۀ اهل هنر روشن است نیازی نیست بیانیه نوشته شود، مگر آنکه خودشان این ضرورت را حس کنند.

 

خانم مقدسی در پایان دربارۀ انتخاب معادل مناسب برای کلمۀ استیتمنت صحبت کرد و گفت در بحث واژه‌گزینی و انتخاب معادل برای اصطلاح یا واژۀ غیرفارسی سه روش وجود دارد: 1) برگزیده: که در میان معادل‌های فارسی یکی از معادل‌ها انتخاب می‌شود؛ 2) نوساخته: در این حالت واژۀ جدیدی وارد زبان فارسی می‌شود که معادلی برای آن از قبل وجود نداشته و باید واژه‌ای جدید برای آن ساخت مثل فنّاوری در مقابل تکنولوژی؛ 3) نوگزیده: وقتی یک واژۀ بیگانه به زبان فارسی وارد می‌شود کارشناسان به دنبال آن می‌گردند که آیا قبلاً برای این مفهوم کلمه‌ای وجود داشته و اگر وجود داشته آن را زنده می‌کنند یا معنای جدیدی به آن اضافه می‌کنند، مانند یخچال که در مقابل رفری‌جریتور انتخاب شد، در حالی‌که این کلمه از قدیم به معنای چالۀ یخ بود و امروزه اصلاً چالۀ یخ به ذهن هیچ‌کس متبادر نمی‌شود.
با این توضیح، باید گفت که کلمۀ استیتمنت اصطلاح تخصصی نیست، بلکه یک واژۀ عمومی است که معانی متعددی مثل گزاره، بیانیه، اعلامیه، گزارش برای آن در فرهنگ‌ها ذکر شده است که باید با روش «برگزیده» یکی از این معادل‌ها را انتخاب کرد. ظاهراً «بیانیۀ هنرمند» در میان اهالی هنر پذیرفته‌تر است و خوب است که یک انتخاب برای آن به کار گرفته شود.

خانم رسولی در پایان نشست به پرسش‌های متعدد دیگری اشاره کرد که فرصت مطرح کردن آن پیش نیامد و اظهار امیدواری کرد که فرصت دیگری برای ادامۀ این گفت‌وگو فراهم شود تا بیشتر به این موضوع پرداخته شود.

 

پوشۀ صوتی این نشست در کانال تلگرامی انجمن قابل بازیابی است.

نرخ‌نامه ویرایش 17 بهمن رونمایی می‌شود/ توجه به متغیرهای ویرایش مطابق با نوع کار ویراستار

نرخ‌نامه ویرایش 17 بهمن رونمایی می‌شود/ توجه به متغیرهای ویرایش مطابق با نوع کار ویراستار
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، موضوع تعیین قیمت برای ویرایش یکی از موضوعاتی است که میان بسیاری از ویراستاران و ناشران و گاهي پديدآورندگان محل اختلاف است، زیرا ویراستاری امری کیفی است و تعیین دقیق قیمت آن چندان آسان نیست.در این زمینه انجمن صنفی ویراستاران، بنابر وظيفۀ صنفي خود، از مدتی پیش اعلام کرده بود که در حال تهیۀ تعرفۀ قیمت است و به‌تازگی نیز فعالیت‌هایی را در این زمینه انجام داده است، قرار است به مناسبت روز ویراستار، تصویب نرخ‌نامه به زودی بر روی وب‌سایت این انجمن قرار گیرد تا هر یک از ویراستاران با استناد به این نرخ‌نامه قراردادهای حرفه‌ای خود را تنظیم کنند.از سوی دیگر، نامگذاری 11 بهمن به روز ویراستار همزمان با سالروز تولد احمد سمیعی گیلانی نیز موضوع دیگری بود که توسط این انجمن پایه‌گذاری و با موافقیت صنف همراه شد، هرچند که قرار گرفتن این روز در تقویم همچنان در مراحل اداری قرار دارد. این موضوعات بهانه‌ای شد تا با مهناز مقدسی، دبیر انجمن صنفی ویراستاران به گفت‌وگو بنشینیم که در ادامه می‌خوانید.شنیدیم که انجمن صنفی روز 11 بهمن را روز ویراستار اعلام کرده دربارۀ آن بگویید چرا این روز را انتخاب کرده‌اید؟
انجمن صنفی ویراستاران سال گذشته، هم‌زمان با یکصدمین زادروز استاد احمد سمیعی گیلانی، جشن‌نامه‌ای تهیه کرد  كه موضوع «روز ويراستار» در آن مطرح شده بود. اين جشن‌نامه در مراسمی که به مناسبت تولد استاد سمیعی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد، به استاد تقدیم شد. در همان روز هومن عباسپور، نایب‌رئیس انجمن، پیشنهاد انتخاب «روز ملی ویراستار» را به پاس نیم قرن تلاش استاد سمیعی در نگارش و ویرایش مطرح کرد که با استقبال رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی قرار گرفت. از همان زمان، با حمایت فرهنگستان، این موضوع پیگیری شد و درخواست درج روز ویراستار در تقویم کشورمان در شورای انقلاب فرهنگی مطرح شد و تا مقطعی هم پیش رفت، ولی همچنان در سلسله ‌مراتب اداری قرار دارد و باید منتظر پاسخ باشیم. با گذشت یک‌سال از آن موضوع و یکصدویکمین زادروز استاد سمیعی به این فکر افتادیم که تا تصويب رسمي و درج اين روز در تقویم، روز تولد استاد سمیعی را بين ويراستاران «روز ویراستار» بدانيم و خوشبختانه ویراستاران نیز آن را پذیرفتند و حمایت بسیاري از ویراستاران و اهالي قلم و نشر ما را دلگرم کرد. ما در انجمن روز یازدهم بهمن را «روز ویراستار» نامیدیم تا هم احترام خود را به استاد احمد سمیعی گیلانی نشان دهیم و هم از ویراستاران کوشا و توانمندی که بار بزرگی بر دوششان گذاشته شده قدردانی کنیم.

دربارۀ «نرخ‌نامۀ ویرایش» بگویید. چه موقع و چطور در دسترس مخاطبان قرار داده می‌شود؟
به مناسبت روز ویراستار اطلاعیۀ دیگری دادیم که نرخ‌نامۀ ویرایش را روز 17 بهمن در وبگاه انجمن قرار خواهیم داد. البته قرار بود در همان روز ويراستار نرخ‌نامه را رونمایی کنیم، اما به علت مسائل فنی وبگاه ناچار شدیم كمی صبر کنیم. جدولی که در وبگاه انجمن گذاشته می‌شود حاوی گزینه‌هایی است که مخاطبان با تعیین آن‌ها می‌توانند قیمت انواع ویرایش را بر اساس کلمه به دست بیاورند. همان‌طور که می‌دانید، متغیرهایی در امر ویرایش دخیل‌اند: نوع اثر (عمومی، تخصصی)، سفارش‌دهنده (ناشر، پدیدآورنده)، دشواری یا سادگی کار، نوع ویراستار (ویراستار با‌تجربه، ویراستارکم‌تجربه)، زمان (فوری، عادی). ما در این نرخ‌نامه سعي كرده‌ايم به تمام این متغیرها توجه کنيم تا قیمت مطابق با نوع کاری باشد که به ویراستار سپرده می‌شود.

كار تهيۀ نرخ‌نامه از چه زمانی در انجمن آغاز شد؟
موضوع تهیۀ نرخ برای کارهای ویرایشی از زمان تأسیس انجمن مطرح شده بود، اما طبیعی است كه تعیین قيمت یا دستمزد برای خدمات ویرایشی، مثل هر شغل دیگری، ابعادی دارد که باید همۀ آن‌ها دیده شود. یکی از آن‌ها توانایی ویراستار و مسئولیتی است که باید انجام دهد، به همین دلیل موضوع تعریف ویرایش و ویراستار و رتبه‌بندی ویراستار در اولویت قرار گرفت. تقریباً سه سال پیش این موضوع را با جدیت دنبال کردیم و چندین جلسه و نشست با کارشناسان و ناشران برگزار کردیم تا بتوانیم معیارهایی برای رتبه‌بندی ویراستاران تعیین کنیم و بر اساس این رتبه‌بندی مسئولیت‌های آنان را تعیین کنیم. سال گذشته این رتبه‌بندی را آماده کرده بودیم، اما صبر کردیم تا موضوع نرخ‌نامه را نیز به تصویب برسانیم چون این دو با هم مرتبط‌اند. همراه با این نرخ‌نامه که 17 بهمن منتشر می‌کنیم، چند متن دیگر نیز در اختیار مخاطبان قرار خواهیم داد شامل مسئولیت‌های ویراستار، انواع ویرایش، رتبه‌بندی ویراستاران، واژه‌نامه (برای تعریف واژگان و اصطلاحاتی که در این نرخ‌نامه مطرح شده است). سعی کردیم نکته‌ای از نظرمان دور نماند.

این نرخ‌نامه ضمانت اجرایی هم دارد؟
این نرخ‌نامۀ پیشنهادی انجمن است که در وبگاه انجمن قرار داده می‌شود و چند ماه، احتمالاً تا پایان فروردین 1401، به نقد و نظر گذاشته می‌شود و امیدواریم بر اساس بازخوردهایی که خواهیم گرفت بتوانیم نسخۀ نهایی آن را در اردیبهشت در وبگاه بارگذاری کنیم. اجرای آن به مخاطبانمان بستگي دارد. البته باید بگویم که در تعیین این نرخ‌نامه ما هم جانب ویراستار را گرفته‌ایم و هم جانب سفارش‌دهنده را و امیدواریم از هر دو طرف بازخورد خوبی  بگیریم.

به رتبه‌بندی ویراستاران اشاره کردید. منظورتان از رتبه‌بندی چیست؟
ویرایش و ویراستاری هم مثل هر شغل دیگری مراتبی دارد. نمی‌توانیم عنوان شغلی «ویراستار» داشته باشیم اما معلوم نکنیم که مثلاً ویراستاري كه فقط يك دورۀ آموزش را گذرانده با ویراستاری مثل استاد سمیعی گیلانی كه عمري را در این شغل سپری کرده چه تفاوت‌هايي دارند. قطعاً باید تفاوتی میان ویراستاران باشد. با توجه به اینکه انجمن صنفی یکی از مسئولیت‌های اساسنامه‌ای‌اش تعیین مرتبۀ شغلی است، ما با قیاس مشاغل فرهنگی سه مشخصه برای این شغل تعریف کردیم: میزان توانایی و دانش، تعداد آثاری که ویرایش کرده، تعداد سال‌هایی که در این شغل فعالیت داشته است. بر همین اساس، ما پنج نوع ویراستار (شامل ويراست‌يار، ويراستار یک، ويراستار دو، ويراستار سه و ویراستار ارشد) را تعیین کرده‌ایم. مثلاً ويراست‌يار کسی است که زیر نظر ويراستار سه يا ویراستار ارشد آموزش می‌بیند و ویراستار ارشد کسی است که حدود 20 سال سابقۀ كار در نشر و ویرایش دارد و حداقل 64 کتاب را، با حجمي كه در نرخ‌نامه نوشته‌ايم، ویرایش یا سرپرستی کرده باشد. گمان می‌کنم بعد از گذشت شصت‌واندی سال از سابقۀ ویرایش در نشر، بتوانیم معیارهای دقیقی برای تفکیک ویراستاران به دست بدهیم.

نرخ‌نامه‌ای که تهیه کرده‌اید فقط برای ویراستاران است یا ناشران؟
برای هر دو، البته اشاره کنم که نرخ‌نامه برای ویرایش‌های روی سیستم یا به قولی ویرایش رایانه‌ای است و ویرایش کاغذی را در این نرخ‌نامه منظور نکرده‌ایم و فقط به آن اشاره کرده‌ایم. با توجه به تغییر وضعیت نشر در سال‌های اخیر، متأثر از بیماری کوید-19، بسیاری از ویراستاران به ویرایش رایانه‌ای مسلط شده‌اند و این نوع ویرایش، علاوه بر ویراستار برای ناشر بسیار مفید است، زیرا هزینۀ غلط‌گیری، نمونه‌خواني و پرينت‌هاي متعدد و مصرف كاغذ را حذف مي‌كند و اگر هم اندكي از قيمت ويرايش كاغذي بالاتر باشد، به‌مراتب بر ويرايش روي كاغذ كم‌هزينه‌تر است. قصد داريم در ويراست‌هاي بعدي نرخ‌نامه به ويرايش مطبوعات و خبرگزاري‌ها نيز بپردازيم.  اميدواريم، با دريافت ديدگاه‌هاي ناشران، نسخۀ پيشنهادي نرخ‌نامه را هرچه سريع‌تر نهايي كنيم و امكان تعامل بيشتر بين صاحب اثر و ناشر و ويراستار را فراهم آوريم.

این خبر عیناً از وبگاه خبرگزاری ایبنا گرفته شده است.

نشست «ترجمه‌های ویرایش‌پذیر»

نشست «ترجمه‌های ویرایش‌پذیر»

انجمن صنفی ویراستاران با همکاری خانۀ کتاب و ادبیات ایران، نشستی با حضور نازنین خلیلی‌پور، مهشید نونهالی، امیرحسین وزیری و مهناز مقدسی (دبیر نشست) برگزار کرد. این نشست روز جمعه هشتم بهمن و هم‌زمان با برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب اجرا شد.

نخست مهناز مقدسی، دبیر انجمن صنفی ویراستاران، گفت ترجمه یکی از راه‌های ارتباط ما با جهانیان و آگاهی از دانش و صنعت و فرهنگ کشورهای دیگر است. با رشد و رونق آثار ترجمه‌ای در سال‌های اخیر، جایگاه مترجمان بر نویسندگان پیشی گرفته و مترجمان صدرنشین بازار نشر ما شده‌اند. وارد شدن طیف وسیعی از دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش زبان به بازار ترجمۀ کتاب و مقاله موجب شده که با تعداد فراوانی از ترجمه‌های نازل مواجه شویم و ناچار دست به سوی ویراستارانی دراز کنیم که با دانش و توانایی و صرف وقت بسیار این آثار را ارتقا ببخشند.

در این نشست، که بخش عمدۀ آن به‌صورت پرسش و پاسخ بود، سخنرانان دربارۀ ترجمۀ خوب و ویژگی‌های آن صحبت کردند.

ترجمۀ خوب چه نوع ترجمه‌ای است؟

مهشید نونهالی، مترجم، ویراستار و مدرس ویرایش ترجمه، گفت: معنا کردن ترجمۀ خوب بسیار دشوار است. بسیاری از اوقات، ما متن ترجمه‌شده‌ای را می‌خوانیم و می‌گوییم ترجمه خوب و رساست، درحالی‌که مترجم مقصود اصلی نویسنده را درست منتقل نکرده و متن را با منطق خودش ترجمه کرده است. همچنین مهم است که ترجمه گویای همۀ خصوصیاتی باشد که فضای زبان مبدأ در بر دارد. بنابراین، ترجمۀ مقصدگرا و کاملاً بومی‌شده در این دوره معنایی ندارد و مهم است که فرهنگ زبان مبدأ به خواننده منتقل شود. درخصوص متون علوم انسانی نیز ترجمه حتماً باید دقیق باشد و مفهوم را کاملاً به خواننده منتقل کند و مترجم نیز لازم است در آن حیطه دانش کافی داشته باشد. این موضوع دربارۀ داستان و نمایش‌نامه بسیار اهمیت دارد، در ترجمۀ داستان به‌ویژه داستان‌های امروزی مترجم باید فضا بسازد، موسیقی بسازد، تصویر بسازد و تمام این‌ها باید در رمان، شعر یا نمایش‌نامه منعکس شود.

نونهالی ادامه داد: ترجمۀ خوب، به‌خصوص ترجمۀ ادبی، ترجمه‌ای است که مترجم بتواند بسیار نزدیک به متن نویسنده ترجمه کند و البته نه به معنای ترجمۀ لفظ‌به‌لفظ. بعضی‌ها می‌گویند فلان چیز را نمی‌شود به فارسی ترجمه کرد، من معتقدم که این‌طور نیست. فارسی بسیار زبان قدرتمندی است و غیرممکن است نتوان مفهومی را به این زبان برگرداند.

نازنین خلیلی‌پور، ویراستار و مترجم، گفت: برای تشخیص اینکه متنی خوب ترجمه شده یا نه، باید ملاک‌هایی در نظر گرفت. ترجمه درواقع انتقال معناست که از زبان مبدأ در قالب‌های زبان مقصد منتقل می‌شود و قرار نیست در ترجمه قالب زبان مبدأ به زبان مقصد منتقل شود؛ نکتۀ مهم در ترجمه انتقال معناست. بنابراین برای تشخیص اینکه متنی خوب ترجمه شده است یا نه، باید تطبیق ترجمه انجام شود و صرف اینکه متنی روان باشد نمی‌توان گفت ترجمۀ خوبی هم هست. خطا در انتقال معنا را می‌توان در دسته‌های مختلف قرار داد: خطاهای واژگانی مثل وجود کلمات مشابه و بدفهمی و بی‌توجهی به هم‌نشینی واژه‌ها؛ خطاهای دستوری، مثل انتقال کامل نحو زبان مبدأ به زبان مقصد؛خطاهای مفهومی، مثل درک اشتباه مَثَل‌ها و کنایات؛ خطاهای اصطلاح‌شناختی، مثل قرار دادن برابرنهادهای نادرست. همچنین ممکن است در ترجمه خطاهای ضبط اعلام و پاراگراف‌بندی و جاافتادگی ترجمه نیز باشد که با تطبیق قابل تشخیص خواهد بود.

امیرحسین وزیری، ویراستار و مترجم، نظر خود را چنین مطرح کرد: ما وقتی می‌توانیم بگوییم ترجمه‌ای خوب است که بسیار نزدیک به متن اصلی باشد؛ یعنی به ساختار توجه شده باشد، واژگان و اصطلاحات درست ترجمه شده باشند، سبک و قلم و بیان نویسنده و فضا و موسیقی اثر درک و منتقل شده باشد و به انتقال موارد فرهنگی نیز توجه شده باشد. ای‌کاش نهاد دغدغه‌مندی برای داوری وجود داشته باشد تا مرجعی برای ارزیابی ترجمه‌ها باشد، چه پیش از انتشار و چه پس از انتشار. به نظر می‌رسد اگر چنین سازوکاری باشد و نقد ترجمه هم در ایران پا بگیرد، می‌توانیم شاهد ترجمه‌های بهتری باشیم. متأسفانه گاه پیش می‌آید که ترجمه‌ای به چندین چاپ می‌رسد و کتاب ایرادهای اساسی دارد و حتی وقتی به ناشر گفته می‌شود که بهتر است اصلاحاتی در کتاب انجام گیرد، نمی‌پذیرد و کتاب را به همان صورت بازچاپ می‌کند.

ویرایش حداکثری و بازترجمه خدمت است یا خیانت؟

نونهالی در پاسخ به این پرسش گفت البته که ویرایش و اصلاح حداکثری و بهبود متن خدمت است به مخاطب چون متن بهتری به دستش می‌رسد و سلیقۀ مخاطب بهبود پیدا می‌کند. متأسفانه سلیقۀ زبانی مخاطبان ما به‌شدت نزول پیدا کرده. باید دانست که سلیقه اکتسابی است، سلیقه را می‌شود ارتقا داد. ناشر، ویراستار، مترجم موظف‌اند سلیقۀ مخاطب را بالا ببرند. البته برای ناشر هم خدمت است چون اگر کتاب بهتری منتشر کند، بازار بهتری هم خواهد داشت، اما در مورد ویراستار جای تأمل است.

خلیلی‌پور دربارۀ بازترجمه و ویرایش حداکثری گفت: این‌ کار خدمت به مخاطب و ناشر است اما شاید خیانت به مترجم باشد، چون مترجم ممکن است کارهای بعدی‌اش را با ویراستار دیگری پیش ببرد که به همان کیفیت قبلی نباشد و این موضوع به ضرر مترجم می‌شود. مشکل اساسی اینجاست که خیلی از ناشران کتاب را از نامترجم می‌گیرند و براساس آشنایی و دوستی کتاب را چاپ می‌کنند و برایشان فرقی ندارد که کتاب خوب است یا نه. حتی ویرایش کتاب هم برایشان مهم نیست و ویراستار می‌ماند با وجدان خودش. نه دلش می‌آید کار را با کیفیت پایین انجام دهد و نه می‌تواند وقت بگذارد و کتاب را بازترجمه کند. درنهایت، کتاب را به شکلی که ناشر می‌خواهد ویرایش می‌کند اما ترجیح می‌دهد اسمش را در صفحۀ حقوقی نیاورند و این می‌شود که چند کتاب را ویرایش می‌کند اما چون از این نوع ویرایش راضی نیست، اسمش در کتاب نمی‌آید یا فقط در یکی دو کتاب می‌آید و می‌بیند که در یک سال گذشته فقط یکی دو کتاب در کارنامه‌اش آمده است. وقتی ناشر این‌طور کتاب‌ها را قبول می‌کند ویراستار را به دردسر بزرگی می‌اندازد.

وزیری دربارۀ ویرایش حداکثری گفت که ناشر از اینکه ترجمۀ ضعیفی به همت ویراستار به اثر خوبی تبدیل بشود انتفاع می‌برد. مترجم هم راضی است چون به اسمش ترجمه خوبی منتشر می‌شود. اگر این کار برای مترجم جنبۀ آموزشی داشته باشد و مترجم یاد بگیرد که برای کار بعدی بهتر کار کند که گاه این اتفاق می‌افتد، بسیار خوب است.

یکی از مشکلات ناشران این است که خودشان در انتخاب کتاب سهیم نیستند و ارزیابی خوبی هم نمی‌کنند. منتظرند که کسی کتابی آماده و ترجمه‌شده را بیاورد و به آنان بسپارد و چاپ کنند. مترجمان هم باید بدانند که کتابی را انتخابی کنند که بر آن تسلط دارند. مترجمی که هر نوع اثری را ترجمه می‌کند، از علمی و داستانی، مسلماً همۀ ترجمه‌هایش باکیفیت نیست، اگر ناشران در انتخاب اثر و مترجم دقت داشته باشند، می‌توانند این چرخه را بهتر کنند. ویرایش حداکثری به‌نوعی خیانت ویراستار به خودش است چون وقت و زمان و توانایی بسیاری به خرج می‌دهد و درنهایت، نفع مادی و معنوی چندانی به دست نمی‌آورد و مدتی بعد از این کار کناره می‌گیرد. گاه شده که یک ویرایش مقابله‌ای دقیق شش ماه یا حتی یک سال طول می‌کشد و دریافتی ویراستار هم آن‌قدر نیست که بتواند با آن زندگی‌اش را بگذراند.

در این پایان این نشست، خانم نونهالی پیشنهاد کرد که خوب است انجمن صنفی ویراستاران برای ارتباط و آگاهی ناشران و مترجمان برنامه‌هایی بگذارد و این موضوعات را با آنان در میان بگذارد چون ناشران هم لازم است در این بحث‌ها حضور داشته باشند و بهتر است کارگاه‌هایی برای مترجمان و حتی ویراستاران باشد که آن‌ها آمورش ببینند و آرام‌آرام وضعیت بهتر بشود.

فیلم کامل این نشست در صفحۀ اینستاگرام انجمن صنفی ویراستاران قابل مشاهده است.

نشست «شناخت و ویرایش داستان»

نشست «شناخت و ویرایش داستان»

انجمن صنفی ویراستاران با همکاری خانۀ کتاب و ادبیات ایران، نشستی را برای بررسی ویرایش داستان با چند تن از ویراستاران و نویسندگان داستان با حضور فرشته احمدی، علی حسن‌آبادی، آتوسا زرنگارزاده شیرازی و هومن عباسپور (دبیر نشست) برگزار کرد. این نشست چهارشنبه ششم بهمن و هم‌زمان با برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب اجرا شد.

ابتدا هومن عباسپور، نایب‌رئیس انجمن صنفی ویراستاران و دبیر نشست، گفت ویرایش داستان یکی از انواع ویرایش‌های تخصصی است که در سال‌های اخیر به آن توجه ویژه‌ای شده است، ولی تعداد ویراستاران تخصصی داستان در مقایسه با تولید این نوع آثار بسیار کم است و نشر امروز به ویراستاران خوبِ بیشتری نیاز دارد.

در این نشست فرشته احمدی، داستان‌نویس و ویراستار داستان، دربارۀ مسئولیت‌های ویراستار داستان گفت: داستان‌نویسی در ایران، با وجود چند دهه تجربۀ خوب، همچنان جوان است و ویراستاری داستان بسیار جوان‌تر. هنوز هستند ناشران فراوانی که متن داستان یا هر نوع کتاب دیگری را از نویسنده می‌گیرند و همان‌طور به چاپخانه می‌فرستند و هنوز قدر و منزلت ویرایش برای بسیاری ناشران شناخته شده نیست. در ویرایش داستان دو نوع رویکرد وجود دارد؛ یکی تغییرات ماشینی و نرم‌افزاری که فاصله‌ها و املای کلمات را درست می‌کند و اندکی از آن بالاتر ویرایشی که ویراستار مقداری فنون ویرایش می‌داند و در نثر داستان دخالت می‌کند و نحو آن را درست می‌کند که این ویراستار هم باید دانشی از داستان داشته باشد. البته همین مقدار ویرایش را هم برخی ناشران انجام نمی‌دهند.

احمدی افزود رویکرد دوم نگاه کردن به نثر و زبان نوشته است. زبان مثل موجود زنده است و با توجه به تغییرات زبان در طول زمان، نثر و نوشتار نیز تحول پیدا می‌کند، پس نثر هم موجود زنده‌ای است که رفتار مکانیکی با آن مناسب و صحیح نیست. داستان متنی خلاقانه است و کار ویراستار در متن خلاقانه دشوارتر از متن‌های دیگر است. داستان‌نویسانی داریم که مثلاً تمام آثار یا یکی از آثارشان را که برای ناشر می‌فرستند و درخواست می‌کنند که به هیچ وجه در آن دست برده نشود و ویرایش نشود. این نوع نوشته‌ها را باید منحصر‌به‌فرد دانست، مثل یک قالی که اصالت خودش را حفظ می‌کند. آثار داستانی نویسندگانی را هم داریم که قبلاً کتابشان منتشر شده مثل داستان‌های هدایت؛ این آثار را هم نباید ویرایش کرد، ولو اینکه اشتباهی در نثر و املا و نوشتار آن‌ها باشد، زیرا اصالت آن نوشته‌ها در این است که به همان صورت باقی بماند و شاید فقط بشود تغییرات اندک صوری در آن داد. مثلاً کتاب شازده کوچولو ترجمۀ محمد قاضی در ذکر شمارۀ یک ستاره اشتباهی کرده و بسیاری مترجمان دیگر هم، که مبنا را ترجمۀ قاضی قرار داده‌اند، همان را به کار برده‌اند و ویراستار امروز نمی‌تواند و نباید آن را اصلاح کند، شاید اگر قاضی زنده بود و ویراستاری بود که به او این موضوع را بگوید، او می‌پذیرفت و اصلاح می‌کرد.

احمدی ادامه داد که گاه پیش می‌آید که نویسندۀ داستان از ناشر می‌خواهد که تغییری در حد رسم‌الخط هم در اثرش انجام نشود و ناشر هم، به‌سبب اینکه نویسنده سرشناس است، ترجیح می‌دهد کتاب را با همان رسم‌الخط کهن منتشر کند، ولو اینکه با شیوه‌نامۀ او و کتاب‌های دیگرش متفاوت باشد و ویراستار هم تابع این خواستۀ نویسنده می‌شود.

خانم احمدی دربارۀ اینکه سهم و نقش ویراستار در ویرایش رمان چیست گفت: ویراستار در داستان و رمان فقط یک پیشنهاددهنده است. این پیشنهاد هم بیشتر در مورد نویسندگان نوقلم و کسانی است که اولین کتاب یا کتاب‌هایشان را به چاپ می‌سپارند. در انتشارات ثالث و نگاه که همکاری داشتم پیش می‌آمد که داستانی به نشر سپرده می‌شد و مشروط دانسته می‌شد و لازم بود نویسنده مطالبی را تغییر دهد، حذف و اضافه کند، مطلبی را از جایی به جای دیگری ببرد یا مسیر داستان را تغییر دهد یا حتی پایان‌بندی آن را عوض کند که در این صورت با نویسنده جلسه گذاشته می‌شد و معمولاً نتیجۀ خوبی هم داشت، اما این روش که بهترین حالتِ ویرایش داستان است، یعنی تعامل و گفت‌وگوی ویراستار و نویسنده، برای ناشران به علت هزینه و زمان پذیرفتنی نیست.

بعضی ویراستاران فقط به ویرایش نقطه و ویرگول معروف‌ا‌ند، اما همین مقدار هم در کتابی مثل کوری از ساراماگو اصلاً موضوعیت ندارد چون کتاب کوری اصلاً نقطه و ویرگول ندارد.

خانم احمدی ادامه داد که ویراستار داستان باید روح متن را دریابد و درک کند و بداند که هر متنی چه نوع ویرایشی می‌خواهد. بهتر است نویسنده و آثار قبلی او را بشناسد و مسیر حرکت فکری و قلمی او را بشناسد و بفهمد که چطور باید متن او را ویرایش کند. امید است ناشران و صاحبان اثر بدانند که ویراستاری و ویرایش همۀ متن‌ها لازم و ضروری است. ویرایش کتاب گاه موجب می‌شود خطاهای اساسی محتوایی و زبانی و ساختاری رفع شود و موجب موفقیت اثر در نشر بشود.

هومن عباسپور، نایب‌رئیس انجمن صنفی ویراستاران و دبیر نشست، اشاره کرد که بهترین ویراستارانِ داستان کسانی هستند که داستان را می‌شناسند و به انواع داستان‌ها آشنایی دارند. ویراستاران باید از مطلق‌نگری و اعمال سلیقۀ شخصی و ماشینی نگاه کردن به متن‌ها پرهیز کنند و بدانند که در بعضی متن‌ها بهترین ویرایش آن است که ویرایش نشوند.

خانم آتوسا زرنگار‌زاده شیرازی، داستان‌نویس و رئیس هیئت‌مدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران، در سخنان خود به موضوعات متعددی اشاره کرد. در ابتدای سخن گفت من داستان می‌نویسم و ویراستار نیستم و لازم است کارهایم را کس دیگری ویرایش کند. از نظر من حلقۀ مفقودۀ نشر در ایران نداشتن مؤسسه یا نهاد «کارگزار» است که رابط بین نویسنده و ناشر باشد، چیزی که در غرب و در میان کشورهایی که نشر فعال دارند رایج است. در اینجا نویسنده مستقیم با ناشر ارتباط می‌گیرد و ناشر هم که کار را قبول می‌کند به ویراستارانی می‌سپارد که خودش انتخاب می‌کند. وقتی همکاری صمیمانه بین نویسنده و ویراستار برقرار باشد و ویراستار هم دانشی از داستان داشته باشد، می‌تواند پیشنهادهای خوبی بدهد. نمونه‌های درخشان این همکاری را در ویرایش کتاب ریموند کارور، نویسندۀ سرشناس امریکایی و ویراستارش گوردن لیش، ویراستار مجلۀ اسکوآیر می‌بینیم که تغییرات مهمی در کتاب کارور داد و باعث شهرت کتابش شد و کتاب جایزۀ پولیتسر گرفت. ویرایش نقطه و ویرگول نیست، اگر بود ساراماگو جایزه نمی‌گرفت. وقتی داستانی نوشته می‌شود اتفاق زبانی رخ می‌دهد، ممکن است ساختار زبان تغییر کند، نحو تغییر کند و اگر ویراستاری که متون فنی و علمی ویرایش می‌کند بخواهد داستان را با همان ذهنیت ویرایش کند، شکست می‌خورد چون با اتفاقی که در داستان می‌افتد آشنا نیست. گاه لازم است ساختار شکسته شود، فعل و فاعل جابه‌جا بشود، صفت و موصوف جابه‌جا بشود. حتی در متن داستانِ کوتاه سفید‌خوانی را داریم که ویراستار اگر با این نوع ادبی آشنا نباشد ممکن است تغییرات نابجایی انجام دهد.

زرنگارزاده ادامه داد که اگر ویراستار زبان و سبک داستان را نشناسد، مطمئناً نمی‌تواند کمکی به نویسنده کند. ویراستار داستان باید عناصر داستان و سبک را بشناسد و بداند این سبک برای این داستان خوب است یا خیر. الآن بسیاری از داستان‌نویسان از زبان گفتاری یا شکسته استفاده می‌کنند. اینکه آیا کارشان درست است یا خیر و آیا باید آن نوشته به این زبان نوشته بشود یا فقط دیالوگ‌ها به شکسته نوشته بشود می‌تواند از پیشنهادهای ویراستار باشد. خوشبختانه در این سال‌ها برخی ناشران به اینکه ویراستاری داستان ویراستاری تخصصی است پی برده‌اند، اما این امر بین ناشران هنوز جا نیفتاده. ویرایش واقعی همان ویرایش محتوا و ساختار و پیشنهاد برای بهبود اثر است نه تغییر زبانی و نقطه و ویرگول. من معتقدم که هیچ نویسنده‌ای نمی‌تواند کار خودش را ویرایش کند ولو اینکه ویراستار هم باشد چون هر نویسنده‌ای به نوشته و کلمات خودش تعلق خاطر دارد و ممکن است حتی اگر مدتی بعد به کار خودش رجوع کند باز هم نتواند آن را ویرایش کند؛ پس سپردن کار به ویراستار به نظر من ضروری است. امیدوارم انجمن صنفی ویراستاران که در این راه قدم برداشته ناشران را هم به این موضوع آگاه کند و ناشران هم همسو بشوند و کاری اساسی در این زمینه بکنند.

زرنگارزاده به یکی از مشکلات نشر ایران اشاره کرد و گفت برخی ناشران که امروزه با گرفتن پول کتاب‌ها را چاپ می‌کنند یا از نویسنده می‌خواهند که خود نویسنده کار را به یک ویراستار بسپارد و هزینۀ آن را بپردازد کار درستی نمی‌کنند. کتاب‌ها باید با هزینۀ ناشر منتشر بشود. ناشران باید موظف بشوند که از ویراستاران حرفه‌ای کمک بگیرند و اطمینان نویسنده را نیز جلب کنند که پیشنهادهای ویراستار را بپذیرد. متأسفانه چون این ناشران پول می‌گیرند و کتاب را منتشر می‌کنند آثار نازلی منتشر شده است که واقعاً ادبیات داستانی نیستند، ولی به اسم ادبیات داستانی منتشر می‌شوند و من تصور می‌کنم که چند دهه بعد اگر پژوهشگری بخواهد دربارۀ نثر داستانی و ادبیات داستانیِ این دوره تحقیق کند می‌بیند که برخی داستان‌های این دوره اصلاً داستان نیستند و نقد خوبی دربارۀ این دوره نخواهند کرد.

آقای علی حسن‌آبادی، ویراستار داستان، دربارۀ تجارب خود در حرفۀ ویراستاری گفت: من کتاب‌خوانی حرفه‌ای هستم و در حدود چهل سالگی وارد ویرایش شدم و به سبب علاقه‌ای که به ادبیات داستانی داشتم توانستم ویراستار تمام‌وقت داستان و رمان باشم. تجربه‌های زیاد و خاطرات زیادی هم از ویرایش داستان و همکاری با نویسندگان دارم. انباشت تجربه، آشنایی با انواع متون، ارتباط با انواع افراد و آگاهی از نگرش آن‌ها کمک بزرگی برای تشخیص ویرایش داستان برایم بوده است. ویراستار خوب همه چیز را برای نویسنده شدن دارد، مانند هوش و درک و دانش و تمیز نوشتن، اما نویسنده نیست؛ همان‌طور که نویسندۀ خوب هم همه چیز را برای ویراستار شدن دارد، اما ویراستار نیست.

حسن‌آبادی دربارۀ ویژگی‌های ویراستار گفت: ویراستار وسواسی است اما وسواس مفید دارد. از طریق خواندن می‌داند که یک مطلب یا یک اطلاع را می‌شود به چندین شکل نوشت. سلیقۀ شخصی نویسنده را بر سلیقۀ شخصی خودش ارجح می‌داند. ویراستار داستان دائم باید جست‌وجو کند که مثلاً وقتی نام مکانی می‌آید باید بداند این مکان در کجاست، اگر اسم کسی در متن می‌آید باید بداند این شخصیت ارتباطش با شخصیت‌های دیگر چیست. رابطۀ شخصیت‌ها را بنویسد. دربارۀ نویسنده و آثار قبلی او اطلاعاتی داشته باشد. ویراستار نقش تدوینگر را در کتاب دارد و باید بتواند با استدالال محکم نویسنده را قانع کند، ولی اگر پیشنهاد ویراستار پذیرفته نشد باید ویراستار کنار بیاید چون مسئول اصلیِ متن نویسنده است و ویراستار نباید با نویسنده جدل کند. ویراستار رازدار اعظم است و باید اسرار نویسنده و خطاهای کوچک و بزرگ نویسنده را، که گاه در نوشته‌های نویسندگان سرشناس هم پیش می‌آید، حفظ کند. اینکه ارتباط نویسنده و ویراستار طوری باشد که نویسنده بعد از ویرایش نتواند بفهمد که چقدر در متن تغییر صورت گرفته و تغییرات ویراستار مطابق با نثر و زبان نویسنده باشد، نهایت مطلوبیت است.

حسن‌آبادی اضافه کرد ویرایش داستان عرصۀ بایدها و نبایدها نیست بلکه عرصۀ گفت‌وگو برای رسیدن به متن بهتر است. باید توجه کرد که از روی متن چاپ‌شده نباید بر کار ویراستار قضاوت کرد چون کار ویراستار بخشی از نشر است و در عرصۀ نشر افراد متعددی سروکار دارند که بعد از ویراستار در متن دخل و تصرف می‌کنند. رسیدن به نقطۀ اعتدال در ویرایش داستان سخت و گاهی ناممکن است.

در ادامۀ نشست سخنرانان به پرسش‌های دبیر نشست پاسخ دادند.

فیلم کامل این نشست در صفحۀ اینستاگرام انجمن صنفی ویراستاران قابل مشاهده است.

چهاردهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

| سرمقاله | پیام شمس‌الدینی |

چندی پیش از سوی دوستی دعوت شدم تا بنشینیم و هم‌فکری کنیم و وضعیت ویراستاری در نشری دانشگاهی را سروسامانی بدهیم. اولین بار نبود که به چنین نشستی دعوت می‌شدم. آماده بودم تا همان حرف‌های همیشگی را بشنوم. تقریباً نیز چنین شد. باز سخن از اهمیت ویراستاری بود و در همان اولین قدم ضرورت نوشتن شیوه‌نامه مطرح شد.
بی‌درنگ و بنا بر آمادگی پیشینی گفتم: «خبر دارید همین نشر دانشگاهی پیش‌ازاین شیوه‌نامه‌ای منتشر کرده؟ چرا ابلاغ نمی‌کنید نویسندگان و ویراستاران همان را اساس کار قرار دهند. چرا همان را از نو ویرایش نمی‌کنید؟…»
«…اصلاً چرا از شیوه‌نامۀ ایران استفاده نمی‌کنید که از سوی یک مرجع معتبر دانشگاهی بر اساس ویرایش شانزدهم شیوه‌نامۀ شیکاگو تهیه و منتشر شده؟ چه ضرورتی دارد دوباره چرخ را اختراع کنیم و از نو به سراغ کشف آتش برویم؟»
***
به‌جای شرح ادامۀ آن نشست، بد نیست با هم نگاهی بیندازیم بر جنبش شیوه‌نامه‌نویسی در این سال‌ها: راهنمای آماده ساختن کتاب (ادیب‌سلطانی، 1365)، شیوه‌نامۀ انتشارات سمت (احمدی گیوی و دیگران)، شیوه‌نامۀ انتشارات آستان قدس رضوی (یاحقی و ناصح)، شیوه‌نامۀ دانشنامۀ جهان اسلام (سمیعی گیلانی)، شیوه‌نامۀ انتشارات امیرکبیر، شیوه‌نامۀ دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، شیوه‌نامۀ نگارش دانشگاه آزاد اسلامی (یوسفدهی، 1395) و … شاید فهرست کردن این شیوه‌نامه‌ها و پژوهشی در روند تاریخی پیدایش آن‌ها به ما بگوید چرا هیچ شیوه‌نامه‌ای، حتی در سطح ملی، در ایران فراگیر نشده، چه رسد به آنکه بخواهد قدمی از مرزها فراتر بگذارد.
نگارنده پیشنهاد می‌کند نهادهای بزرگ انتشاراتی و دانشگاهی یک بار برای همیشه دور هم بنشینند و شورایی تشکیل دهند با هدف مشخص تدوین شیوه‌نامه‌ای جامع. البته، چه بهتر که نهادهایی مثل کتابخانۀ ملی یا پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) تولیت این شورا را بر عهده بگیرند، شیوه‌نامه‌هایشان را در میان بگذارند و به این آشفته‌بازارِ شیوه‌نامه‌های نوظهور اما رو به فراموشی پایان دهند و لزوم اجرای آن را به تمام نهادهای پایین‌دستی ابلاغ کنند. آن‌گاه، شاید ما نیز صاحب شیوه‌نامه‌ای شویم ملی، معتبر و فراگیر.

چهاردهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران را در پیوند زیر دریافت کنید.

چهاردهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

سرو سرفراز، ویژه‌نامۀ فرخنده زادروز سیروس پرهام

| سرو سرفراز، ویژه‌نامۀ فرخنده زادروز سیروس پرهام |

سومین ویژه‌نامۀ انجمن صنفی ویراستاران به مناسبت زادروز استاد سیروس پرهام منتشر شد. در این ویژه‌نامه، که به مناسبت زادروز ایشان  تهیه شده، یادداشت‌هایی از استادان و پژوهشگران: فتح‌الله مجتبایی، گلی امامی، هرمز همایون‌پور، محسن روستایی، فرخ امیرفریار، پیمانه صالحی، مهناز مقدسی، نازنین خلیلی‌پور، هومن عباسپور درج شده است.

جشن‌نامۀ فرخنده‌زادروز استاد سیروس پرهام را از فضاهای مجازی انجمن صنفی ویراستاران دریافت کنید.

 جشن‌نامۀ استاد سیروس پرهام ـ سروسرفراز

سیزدهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

| سرمقاله | مجید رهبانی |

نشر امروز ایران، در کنار رشد کمّیِ نامتوازنِ سه دههٔ گذشته، خوشبختانه از رشد کیفی بی‌بهره نبوده است. از ارتقای چشمگیر تولید فنّی که بگذریم، بخش مهمی از کیفیت امروز کتاب‌ها مدیون ویراستاران کارآزموده‌ای است که با ناشران حرفه‌ای همکاری دارند.
ویرایش کتاب در کشور ما به‌تدریج فراگیرتر و همچنین تخصصی‌تر می‌شود، اما به‌خاطر نوپا بودن، هنوز نه عرف و سنّت حرفه‌ای برایش شکل گرفته است و نه معیارها و قواعدی برای مسائل گوناگون آن وضع شده است. در این شرایط، با یک صنف فرهنگیِ در حال تکوین سروکار داریم که ناگزیر است نخستین گام‌ها را برای سامان بخشیدن به حرفهٔ خود بردارد؛ گام‌هایی که لاجرم متناسب با ویژگی‌های نشر کشور، مهارت‌ و توانمندی‌ اعضای صنف، و دانش و تجربهٔ قابل اقتباس از دیگر کشورها خواهد بود.
ویراستار، خدمتگزار ناپیدای کتاب، از یک‌سو با ناشر به‌عنوان کارفرما/ سفارش‌دهنده ارتباط دارد و از سوی دیگر با پدیدآورنده (نویسنده/ مترجم) به‌عنوان مالک معنوی کتاب. او باید اعتماد هر دو را به صلاحیت خود در کاری که به عهده گرفته، امانتداری و پایبندی‌اش به اخلاق حرفه‌ای جلب کند و با پذیرفتن آگاهانهٔ ویرایش یک اثر، درواقع صلاحیت و مهارت حرفه‌ای خود را اعلام می‌دارد. تعریف چارچوب‌های این همکاری از ضرورت‌هاست.
در هر همکاری فرهنگی، پدید آمدن اختلاف‌نظر و سلیقه امری طبیعی است اما باید کوشید که، با نظام‌مند ساختن آن، به طور نسبی آسیب‌های معمول را دور ساخت. گام نخست در این راه هم‌فکری اعضای صنف با یکدیگر و همچنین با ناشران فرهنگی برای شناسایی مهم‌ترین مسائل مطرح در این همکاری است و سپس تدوین پیش‌نویس یک منشور حرفه‌ای برای ویراستاران که باید، با بررسی و نقد آن‌ها، رفته‌رفته تصحیح و تکمیل شود.

سیزدهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران را در پیوند زیر دریافت کنید.

سیزدهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

دوازدهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

| سرمقاله | زنده‌یاد کریم امامی|

هنگامی که ویراستار با اثر تألیف‌شدۀ کامل روبه‌رو می‌شود، خوانندۀ دلسوزی است که فرصت خواندن کتاب را قبل از چاپ پیدا می‌کند و می‌کوشد آن را در حدی که امکان دارد از لغزش‌ها بپیراید و یک‌دست کند و با توجه به امکانات و محدودیت‌های روش حروفچینی و چاپ مورداستفاده، متن را برای چاپ آماده‌سازی کند. و بعد هم در تمام مراحل تولید، دنبال کار را می‌گیرد تا نه‌تنها کار نخوابد، بلکه به بهترین وجه ممکن اجرا شود و جلو برود.
ویراستاری که با اثر ترجمه‌شده مواجه می‌شود، ظاهراً کارش آسان‌تر است، چون با استفاده از کتاب اصلی راه را بهتر می‌بیند و لغزش‌های مترجم را زودتر می‌تواند تشخیص دهد. چنین ویراستاری نه‌تنها باید به اندازۀ کافی زبان‌دان باشد، بلکه از موضوع کتاب هم سررشته داشته باشد. اگر ویراستاری به موضوع کتاب وارد نباشد، بهتر است از ویرایش ترجمه عذر بخواهد و کار را به شخص واردتری بسپارد. به نظر من، ویراستاری که روی متون ترجمه شده کار می‌کند، لازم است حتماً خودش تجربۀ ترجمه داشته باشد، حداقل به‌خاطر اینکه بداند حدوحدود کار چیست و چه چیزهایی را می‌توان و چه چیزهایی را نمی‌توان به فارسی برگرداند. و البته لازم است که مترجم و ویراستار تصور واحدی از کار ترجمه داشته باشند، چون در غیر این صورت، دخالت ویراستار در کار مترجم به جایی خواهد رسید که خود او به نام ویرایش، کتاب را دوباره به فارسی ترجمه خواهد کرد، و این کار به هیچ‌وجه درست نیست. چون در این مجلس صحبت از روش‌های ترجمه شد، بنده هم اجازه می‌خواهم نظر خود را بعد از تجربیات این سالیان عرض کنم. بنده ترجمۀ خیلی دقیق و لفظ‌به‌لفظ را تنها برای آثار معتبر ادبی و قراردادها و اسناد و مدارک تجویز می‌کنم، ولی در حدی که به متون آموزشی و اطلاعاتی مربوط می‌شود، سلیقۀ بنده این است که ترجمۀ نسبتاً دقیق ولی کاملاً مفهوم بکنیم. مقوله‌ای هم به نام ترجمۀ آزاد داریم که دیگر خیلی بی‌حساب و کتاب است. بنده استفاده از آن را در شرایط عادی تجویز نمی‌کنم، چون در واقع دیگر ترجمه نیست، نوعی بازآفرینی است اما در بعضی از شرایط، ممکن است از آن استفاده شود.

دوازدهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران را در پیوند زیر دریافت کنید.

دوازدهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

نشست ضرورت آموزش ویرایش

گفت‌وگو دربارۀ آموزش ویرایش و پرورش ویراستاران در نشستی با عنوان «ضرورت آموزشِ ویرایش» در تاریخ پنج‌شنبه 27 آبان 1400 در مؤسسۀ خانۀ کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. در این نشست که به صورت پرسش‌وپاسخ‌ اداره می‌شد آقای مهدی قنواتی، عضو هیئت‌مدیره و رئیس کمیسیون آموزش انجمن، آقای هومن عباسپور، نایب‌رئیس هیئت‌مدیره و مدرس ویرایش، آقای سعید احمدی، پژوهشگر نشر و ویراستار، آقای پیام شمس‌الدینی، مدرس و ویراستار پاسخ‍گوی پرسش‌ها بودند. خانم مهناز مقدسی، عضو هیئت‌مدیره و دبیر انجمن، ادارۀ جلسه را به عهده داشت.

در ابتدای این نشست، خانم مقدسی گفت: وقتی صحبت از ویرایش و ویراستاری با هدف بهبود هر نوع اثر منتشر‌شده به میان می‌آید، نخستین اسمی که به ذهن اهالی قلم نقش خطور می‌کند مؤسسۀ انتشاراتی فرانکلین است. مؤسسه‌ای که با گردهم‌آوردن گروهی مترجم و مؤلف توانمند، امر مقابلۀ دقیق آثار با متن اصلی و ساختار تألیفِ درست برای هر نوع کتاب را در نظر می‌گرفت و علاوه بر آن، به دیگر عناصر یک کتاب خوب، از جمله صفحه‌آرایی و طراحی جلد و طراحی تصاویرِ داخل متن توجهی ویژه داشت و با این کار شمارگان کتاب‌ها افزوده شد و رونقی در نشر ایران پدید آورد، رونقی که هنوز هم از آن با عبارت «دورۀ طلایی نشر و کتابخوانی» یاد می‌شود. از آن زمان ویرایش جزء جدایی‌ناپذیر نشر شد.

با توجه به اینکه در سال‌های اخیر موضوع ویرایش آثار شامل کتاب‌ها، مقالات مجلات، متون منتشر‌شده در فضاهای مجازی مورد توجه قرار گرفته و نیاز آن کاملاً حس می‌شود، طبیعتاً داشتن ویراستارانی که بتوانند این نیاز را رفع کنند بازار کاری برای جذب این نیروها فراهم آورده که مراکز و مؤسسات و اشخاصی به صورت منفرد برای آموزش ویرایش اقدام کرده‌اند. در چند سال اخیر علاوه بر مراکز آزاد، دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه پیام نور نیز رشتۀ نگارش و ویرایش را به رشته‌های دانشگاهی افزوده‌اند که در این نشست اشاره‌ای به دروس آموزشی این رشته نیز خواهد شد. مطلب دیگری نیز این روزها در فضاهای مجازی منتشر شده که ویراستاری را در ردیف ده شغل پردرآمد قرار داده و دوره‌های ده یا بیست جلسه‌ای، با تضمین دادن کار به دانشجویان، جلب نظر می‌کند.

خانم مقدسی برای شروع جلسه به پرسش‌های این نشست اشاره کرد که آیا آموزش جزء جدایی‌ناپذیر حرفۀ ویراستاری است؟ آیا آموزش‌هایی که وجود دارد پاسخ‌گوی نیاز نشر در جذب ویراستاران است؟ چه درس‌هایی برای آموزش ویرایش ضروری به نظر می‌رسد؟ آیا ویراستاران خبرگزاری‌ها آموزش‌های دیگری باید ببینند؟ و آیا ویراستارانی که دورۀ عمومی ویرایش را می‌گذراند می‌تواند انواع متون علمی، داستانی، تخصصی، متون کودک و نوجوان را ویرایش کند؟

خانم مقدسی در بین صحبت‌های سخنرانان، پاسخ‌های مکتوب دو کارشناس دیگر، خانم گلی امامی، رئیس هیئت‌مدیره، و آقای عبدالحسین آذرنگ، مترجم و پژوهشگر نشر و ویرایش، را قرائت کرد. این پاسخ‌ها به مناسبت همین نشست نوشته شده بود. گزارش مختصری از گفته‌های سخنرانان این نشست (نقل شده در خبرنامه) در زیر آمده است.

ویرایش میان‏رشته‌‏ای است    

مهدی قنواتی، رئیس کمیسیون آموزش انجمن، نخست به تاریخچۀ آموزش ویرایش پرداخت و گفت دوره‏‌های دوسالۀ مرکز نشر دانشگاهی با 32 واحد درسی در حد آموزش‌‏های دانشگاهی بود که از سال 1366 با تدریس استادان بنام آغاز شد. وی در ادامه گفت، ما در ویرایش قطعاً با پدیده‏‌ای به نام زبان روبه‌‏روییم که متأسفانه در دوره‏‌های کوتاه‏‌مدت آموزش داده نمی‏‌شود. کسی که می‏‌خواهد درگیر نگارش و ویرایش شود و دست‌‏به‌‏قلم بشود، باید به حوزۀ زبانی مسلط باشد و دقیق و بنیادی آموزش ببیند. به همین علت، با جلسات و آموزش‌‏های کوتاه‏‌مدت کسی ویراستار نمی‏‌شود. اگر کسی بگوید می‌‏تواند ویرایش را در ۱۰ جلسه آموزش بدهد، یا نمی‏‌داند ویرایش چیست یا می‏‌خواهد مخاطبان را اغفال کند. فقط مقولۀ دستورزبان فارسی که بخشی از ویرایش زبانی است ۳۰ تا ۴۰ جلسۀ ۹۰دقیقه‌‏ای محتوا دارد. هر ویراستار دست‏‌کم باید 400 ساعت آموزش ببیند و دست‏‌کم چند سال کارورزی کند تا بتواند وارد عرصۀ ویرایش شود.

قنواتی دربارۀ آموزش دانشگاهی ویرایش گفت: بدون شک آموزش هر رشته‌‏ای به دانشگاه وارد شود، آن رشته ارتقا خواهد یافت. اما اگر به این قائل باشیم که ویرایش علم است ــ که هست ــ در هر رشتۀ علمی لازم است دربارۀ سرفصل‌‏ها، عنوان‌‏های درسی، تعداد جلسات و نوع مقطع تأمل شود. آموزش ویرایش با آموزش‌‏های آزاد آغاز شده است و بهتر بود برای تعیین دروس این رشته با بانیان آموزش آزاد نیز مشورت می‌‏شد تا درس‌‏ها عملی‌‏تر و کاربردی‌‏تر تعیین شوند. ویرایش نباید زیرمجموعۀ رشتۀ زبان و ادبیات فارسی قرار می‌‏گرفت، چراکه ویرایش میان‏رشته‌‏ای است و با ادبیات چندان مرتبط نیست. ضمن احترام به تمام استادان این رشته، فقط دو دانشگاه تربیت مدرس و پیام نور آن را ارائه داده‏‌اند و جای سؤال است که چرا دانشگاه تهران یا علامه این رشته را انتخاب نکرده‌‏اند. علاوه‌‏بر آن، استادانِ زبان و ادبیات فارسی ویرایش را تدریس می‏‌کنند، در حالی که در آموزش ویرایش باید به مباحث و تخصص‏‌های گوناگونی توجه شود.

کتابخوان‏‌های حرفه‏‌ای می‏‌توانند بهترین ویراستاران باشند

هومن عباسپور، نايب‏‌رئيس انجمن صنفی ويراستاران، دربارۀ آموزش‏‌پذیر بودن ویرایش و ویراستار حرفه‌‏ای گفت که هر دانش بشری را تا حدی میتوان آموزش داد. مدرس رشت، نقاشی از ابزارها، ترفندها، سبک‏‌ها و اصول طراحی می‏‌گوید، ولی همۀ فارغ‌‏التحصیلان این رشته لزوماً نقاش خوبی نمی‏‌شوند چون استعداد، پشتکار و علاقه افراد هم تعیین‏‌کننده است. مدرس ویرایش هم نکته‌‏هایی مانند ساخت زبان، نحوۀ اصلاح جمله، کاربردهای بلاغی را یاد می‏‌دهد، اما همۀ کسانی که حتی دوره‏‌های معتبر و مفصل مرکز نشر دانشگاهی یا انجمن صنفی ویراستاران و دوره‏‌های مشترک این دو را گذرانده‌‏اند ویراستاران خوبی نخواهند شد؟ آموزش ویرایش امر مفیدی است اما کافی نیست؛ زیرا دانش‌‏آموختۀ دورۀ ویرایش، اگر بخواهد ویراستار خوبی شود و در کار خود پیشرفت کند، باید در کنار یک ویراستار باتجربه کار کند.

عباسپور در بخش ديگری از گفت‏‌وگوها افزود همان طور که در فرانکلین مترجم‌‏هایی دور هم نشستند و کار ویرایش را در ایران آغاز کردند، الآن هم کتابخوان‏‌های حرفه‌‏ای می‌‏توانند بهترین ویراستاران باشند. اگر مي‌‏پرسيد که آیا امروز ویراستارانی در حد ویراستاران فرانکلین داریم یا نه؟ بايد بگويم بله داریم و بیشتر هم داریم. اگر ۱۰ ویراستار خوب در فرانکلین بود مطمئن باشید الآن بیشتر از ۱۰ ویراستار خوب در ایران داریم.

ناشران از نهادها و انجمن‏‌ها حمایت کنند

سعید احمدی، پژوهشگر و مدرس ویرایش، گفت: ویرایش جزئی از صنعت نشر و صنعت نشر جزئی از اقتصاد کشور است. طبیعتاً ناشر می‏‌خواهد با حداقل هزینه کار را پیش ببرد. هم‌‏اکنون حدود ۵۰۰ ناشر فعال‏اند که برخی از آنان ویرایش را از وظایف نویسنده و مترجم می‌‏دانند، برخی نیز دستورالعمل مدون و ويراستاران مقيم دارند و برخی دیگر ترجیح می‏‌دهند ویرایش را به مجموعۀ دیگری بسپارند و به‌‏عبارتی برون‌‏سپاری کنند. زمانی که مجموعۀ انتشاراتی داشتم، انجمن صنفی ویراستاران هنوز شکل نگرفته بود، اما اگر در آن زمان اين انجمن بود ترجیح می‌‏دادم که از بین ویراستاران آنجا ویراستار جذب کنم.  احمدی افزود: می‌‏توان حدس زد که، با مشكلات اقتصادی پيشِ رو، فضای نشر تا سه سال آینده سخت‏‌تر می‌‏شود. نرخ خدمات و مواد اولیه بيشتر و قدرت خرید مردم كمتر می‌شود. در چنين شرايطی شايد بهتر باشد ناشران از نهادها و انجمن‌‏هایی که بخشی از مسئولیت بهبود کتاب را به عهده دارند حمایت کنند.

پیام شمس‏‌الدینی، ویراستار و پژوهشگر، به ویرایش در خبرگزاری‏‌ها اشاره کرد و گفت که ویراستارانی که کتاب ویرایش می‏‌کنند باید بدانند که ویرایش در خبرگزاری‏ و فضاهای مجازی سازوکار دیگری دارد و باید آموزش‏‌های دیگری برای آن ببینند. برخی از آنان تعصب‌‏های نابجایی که در کلاس‏‌ها آموخته‌‏اند، ازجمله عربی‌‏زدایی‏، را به متن تحمیل می‏‌کنند و این نگرش کار با آنان را بسیار سخت می‏‌کند.

پاسخ‏‌های مكتوب خانم گلی امامی و آقای عبدالحسین آذرنگ برای اين نشست

خانم امامی

ویراستاری در ایران با مؤسسۀ انتشارات فرانکلین و چند نشر تأثیرگذار در دهۀ 1330، مانند بنگاه ترجمه و نشر کتاب، انتشارات نیل، با سازوکاری مشابه آنچه در غرب رواج داشت، پایه‌گذاری شد و نشر آن زمان را متحول کرد. ویراستارانی که در این مراکز همکاری داشتند هر یک جایگاهی در ترجمه و تألیف و دانش و توانایی خاصی در حوزه‌های تخصصی داشتند. همین توانمندی آنان موجب شد که اعتماد نویسندگان و مترجمان را جلب کنند و آثار منتشرشدۀ آن دوره، از نظر نثر و ترجمه و سبک و محتوا، تا همین امروز هم زبانزد اهل‌قلم باشد.

این افراد نه دانش‌آموختۀ دوره‌های آموزشی بودند و نه از دانشگاه مدرک نگارش و ویرایش گرفته بودند، اما دانشی داشتند که محصول تسلط آنان بر انواع متون و داشتن گنجینۀ واژگان و قدرت تشخیص و درک متن و مخاطب بود.

اگر امروز ویراستاری در مراکز و مؤسسات فراوانی، با درس‌های متعدد یا با یکی دو درس مشخص آموزش داده می‌شود، جای بسی امیدواری است که اهمیت پاکیزه نوشتن در بین اهالی نشر مهم جلوه کرده، اما با مقایسۀ نخستین ویراستاران و ویراستاران آموزش‌دیدۀ کنونی باید به این نکتۀ مهم اشاره کرد که آنچه یک ویراستار را به ویراستاری تأثیرگذار و حرفه‌ای بدل می‌کند، یادگیری تعدادی درس و گذراندن چند کارگاه نیست، مگر آنکه ویرایش را در حد ویراستار صوری یا به قولی کپی ادیتینگ (copy editing ) در نظر بگیریم که شیوه‌نامه و دستورالعملی را به دست ویراستار بدهیم و او تمامی آنها را در متن اعمال کند. اما دست بردن در زبان یک نوشته و بهتر کردن نثر و بیان آن، یا اصلاح ترجمه و درست کردن متن مقصد با درک درست از متن اصلی به نظر من آموزش‌پذیر نیست، زیرا اگر این هنر و این دانش برگرفته از خواندن انواع آثار و داشتن شمّ زبانی قوی نباشد، آموزش‌ دوره‌های آزاد و دانشگاهی به تربیت ویراستار حرفه‌ای نمی‌انجامد.

اگرچه من شخصاً بر آموزش در همۀ حوزه‌ها تأکید می‌کنم، اما معتقدم که آموزش در کنار دانش و توانایی فردی نتیجه خواهد داد و اگر دومی نباشد، اولی حاصلی نمی‌دهد.

 

آقای آذرنگ

1) آیا ویرایش مهارتی آموزش دادنی است؟ اگر هست چگونه و با چه ویژگی‌هایی می‌شود ویراستار پروراند؟

به نظرم پاسخی کلی که در همه‌جا صادق باشد یا نیست، یا اگر هم هست من خبر ندارم. بر پایۀ تجربۀ عملی چهل‌وچند ساله و مشاهدات مستقیم خودم، آموزش نظری ویرایش  فقط در مواردی نتیجه‌بخش است که آموزش‌گیرنده با اصول ویرایش به‌خوبی آشنا و در عین حال به ویرایش علاقه‌مند و در این حوزه هم فعال باشد.

اما نتیجه‎بخش‌ترین آموزش بر پایۀ تجربیات خودم، این است که آموزش‌گیرندۀ علاقه‌مند به ویراستاری و شاغل در این حوزه، زیر نظر ویراستاری باتجربه و درعین‌حال آموزگارِ ویرایش، عملاً و در جریانِ کار آموزش ببیند. هرچه شمار ویراستارانِ ناظر بر کار او بیشتر باشد، نتیجه بهتر است.

 

2) آیا گذراندن دوره‌های ویرایش برای داشتن ویراستارانی که در نشر تأثیرگذار باشند کافی است؟ اگر نیست چرا و چگونه می‌توان این مشکل را حل کرد؟

برای تاثیرگذاری در نشر وجود ویراستار بسیار مؤثر است، اما کافی نیست. ویراستاری می‌تواند در نشر تاثیر بگذارد که نشر را خوب بشناسد. در جامعۀ ما شمار ویراستارانی که نشر را خوب بشناسند بسیار اندک است. به همین دلیل مدام توصیه کرده‌ام در دوره‌های ویرایش، آشنایی با نشر، ساختارها، کارکردها و روش‌های نشر تدریس شود.

ویرایش در بستر نشر است که معنا می‌دهد. اقتصاد ویرایش تابع اقتصاد نشر است. نشر اگر بی‌رونق باشد، از ویرایش نمی‌توان انتظار رونق داشت. پیوسته نگاه‌داشتن نشر و ویرایش و نگرشی که رشته‌ها و حلقه‌های این پیوستگی را نشان دهد، بسیار ضروری است.

  • گزارش مفصل این نشست در وبگاه خبرگزاری ایبنا منتشر شد، برای آگاهی از این گزارش، پیوند زیر را باز کنید:

https://www.ketab.ir/Details/25513/1/تعداد-ويراستارهاي-خوب–ايراني-زياد-است

فیلم نشست فوق در صفحۀ اینستاگرام انجمن، قابل مشاهده است.

یازدهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

| سرمقاله | جواد رسولی |

با گسترش و فراوانی مؤسسات انتشاراتی و مطبوعاتی خصوصی و غیرخصوصی، در چند دهۀ اخیر، جایگاه حرفۀ ویراستاری شاخص‌تر شده است. قدمت و سابقۀ رسمی شغل ویراستاری، به مفهوم امروزین آن، و حضور نسلی که با همین عنوانِ شغلی در سازمان یا مؤسسه‌ای استخدام شده‌اند و از این راه کسب معیشت می‌کنند، گویای ریشه‌دار بودن و تثبیت این شغل است، شغلی که آمیخته‌ای از تخصص، ذوق ادبی، زبانی و توانایی‌های دیگر است.
فارغ از سطح توان و میزان برخورداری افرادی که با عنوان ویراستار در بنگاه‌های انتشاراتی و مطبوعاتی و دیگر رسانه‌هایِ متن‌محور و یا به‌طور آزاد و مستقل مشغول‌به‌کارند، مشارکت در تشکیل انجمنی صنفی و تجمیع فعالیت‌های حرفه‌ای در قالب شخصیتی حقوقی و سندیکایی ضرورت اجتناب‌ناپذیری است که باید مطمح نظر شاغلان این حرفه قرارگیرد؛ زیرا صاحبان هیچ حرفه‌ای، بدون داشتن تشکّلی صنفی، نمی‌توانند تغییراتی مثبت در حرفۀ خود پدید آورند و آن را ارتقا بخشند و از منافع صنفی و فردی برخوردار گردند.
اکنون که انجمن ویراستاران به همت مؤسسان و اعضایی که گرد هم آمده‌اند پاگرفته، بایسته‌ترین کار آن است که هر کدام از اعضای این خانوادۀ حرفه‌ای خود را دخیل در حیات آن بدانند و از میدان فعالیت‌های صنفی کنار نکشند؛ زیرا این گُلستان نورَس فقط با یاری تک‌تک اعضا آبیاری می‌گردد و در پرتوِ توجه ایشان ‌می‌بالد و می‌روید، نه فقط با چند نفر محدود با عنوان اعضای هیئت‌مدیره. نیکوترین اندیشه این است: هر عضو خود را مسئول گلی بداند که با سعی او کاشته شده است.

یازدهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران را در پیوند زیر دریافت کنید.

یازدهمین شمارۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

دهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

| سرمقاله | گلی امامی |

چه کسی باور می‌کرد؟ کمابیش دو سال خانه‌نشینی و انزوای اجباری! چند هفتۀ اول اکثریت جدی گرفتند و رعایت کردند. مدتی که گذشت، اتفاق مثبتی هم رخ نداد جز اخبار شیوع و ابتلا، لاجرم «پروتکل»هایی اعلام شد. جز عدۀ اندکی، کسی رعایت نکرد. فروشگاه‌ها و مغازه‌ها باز شدند، رفت‌وآمد در خیابان‌ها افزایش یافت و نوعی «زندگی طبیعیِ غیرطبیعی» جریان پیدا کرد.
قصد ندارم در اینجا تاریخچۀ شیوع ویروس کرونا و پیامدهای آن را شرح دهم، کیست که نداند. بیشتر هدفم پرداختن به یکی دو نمونه از «زندگی‌های طبیعیِ غیرطبیعی» است. بدیهی است افراد، بسته به امکانات، قابلیت، سواد، تجربه و و و، برای سرگرم نگه‌داشتن خود و استفاده از وقت آزادِ بیش از حدشان راهکارهایی اندیشیدند که برخی کاملاً شخصی و بعضی با همکاری و اشتراک یارانِ موافق صورت گرفت. رایج و عملی‌ شدن «دورکاری» و استفاده از فضای مجازی ابعاد گسترده و سراسری یافت.
دراین‌میان، گروهی از «خانه‌نشینان» بازنشسته یا بیکار نیز که از «قرنطینه» (یا به قول ظریفی «تمرگینه») جان به لب شده بودند، به فکر استفاده از این روش برای سرگرم‌ کردن خود افتادند. تشکیل باشگاه کتاب‌خوانی یکی از این محمل‌ها بود. چند نفر یارِ موافق و اهلِ کتاب گرد هم آمدند. با تجربه‌ترینشان را به عنوان «ادمین» انتخاب کردند، هفته‌ای یک کتاب انتخاب می‌شد، اعضا می‌خواندند و هفتۀ بعد درباره‌اش گفت‌وگو می‌کردند. بدیهی است افراد کتاب‌خوان اصولاً مشکلی برای گزینش و خواندن ندارند. اما در محدودۀ چنین تشکلی، خواندن کتاب نه تنها هدفمندتر می‌شود، بلکه از حالت سرگرمی صِرف خارج می‌شود و همین بر دقت و انتخاب کتاب خواندن می‌افزاید. مضافاً آن‌که معمولاً هیچ دو نفری از یک کتابِ مشابه برداشت مشابه ندارند و شنیدن نظریات دیگران ارزش کتاب را چند برابر می‌کند. چون خودم عضو یکی از این باشگاه‌ها هستم و طی هفت‌هشت ماه گذشته شاهد نتایج مثبتش بوده‌ام، خواستم آن را با خوانندگان این خبرنامه هم در میان بگذارم. بسیاری از ما کتاب می‌خوانیم: دوستی کتابی معرفی می‌کند، نقدِ کتابی خوانده‌ایم، معرفی کتاب مجله‌ای را مرور کرده‌ایم، به‌هرترتیب، کتابی تهیه می‌کنیم و می‌خوانیم. جذابیت و تنوع کتاب تشویقمان می‌کند. ولی آیا کتاب بعدی را هم در همان زمینه انتخاب می‌کنیم و بعدی را؟ حُسن این تشکل‌های کتابی پی‌ریزی کتاب‌خوانی به شکلی اصولی و اساسی است و این می‌تواند بهترین آموزش عملی برای یک ویراستار جوان و نوکار باشد.

دهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران را در پیوند زیر دریافت کنید.

دهمین شمارۀ خبرنامه انجمن صنفی ویراستاران

 

خريد رايگان از طاقچه

خريد رايگان از طاقچه

| ويژۀ اعضای انجمن صنفی ويراستاران |

 

? با حمايت طاقچه خريد رايگان از اين برنامه برای اعضای انجمن صنفی ويراستاران (در سطح كشور) فراهم شد.

? اعضای اين انجمن می‌توانند، بدون محدوديت در ميزان خريد، تا پايان مهرماه از اين امتياز برخوردار شوند.

♦️با ارسال نام و نام خانوادگی خود و كلمۀ طاقچه به واتسپ شمارۀ 09925991761 می‌توانيد كُد شخصی ويژۀ خود را دريافت كنید.

▫️دبيرخانه و كميسيون امور صنفی و حقوقی انجمن صنفی ويراستاران◻️

آشنايي با طاقچه ?
ww.taaghche.com

پیشنهاد تعیین زادروز احمد سمیعی گیلانی به‌عنوان روز ملی ویراستار

نایب‌رئیس انجمن صنفی ویراستاران در گفت‌وگو با ایبنا خبر داد:

پیشنهاد تعیین زادروز احمد سمیعی گیلانی به‌عنوان روز ملی ویراستار

 

هومن عباسپور، نایب‌رئیس انجمن صنفی ویراستاران در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران‌ (ایبنا)، از بررسی پیشنهاد تعیین «روز ملی ویراستار» در شورای فرهنگ عمومی کشور خبر داد و گفت: انجمن صنفی ویراستاران در بهمن ۱۳۹۹، به‌مناسبت صدسالگی استاد احمد سمیعی‌ گیلانی، ویژه‌نامه «فرخنده‌زادروز استاد سمیعی گیلانی، کاروان‌سالار ویرایش» را در فضای مجازی منتشر کرد. نسخه‌ کاغذی این ویژه‌نامه نیز یازدهم بهمن‌ماه، در جشن تولد ایشان، در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به ایشان تقدیم شد.

وی افزود: در این جشن‌نامه، مطالبی در بیان خدمات و شخصیت سمیعی و خاطراتی از همکاری با او به قلم شماری از استادان و پژوهشگران منتشر شد؛‌ ازجمله عبدالحسین آذرنگ، سیدعلی آل‌داود، گلی امامی، بهاءالدین خرمشاهی، سعید رضوانی، سعید رفیعی خضری، پیمانه صالحی، امید طبیب‌زاده، ناصر فکوهی، فتح‌الله مجتبایی، مهناز مقدسی، اصغر مهرپرور، حسن میرعابدینی، مهشید نونهالی.

عباسپور ادامه داد: در یادداشت‌های خانم گلی امامی و اینجانب، به‌ترتیب رئیس و نایب‌رئیس‌ هیات‌مدیره، تعیین یازدهم بهمن‌ماه زادروز استاد احمد سمیعی به‌عنوان «روز ملی ویراستار» پیشنهاد شد و در اختیار فرهنگستان زبان و ادب فارسی قرار گرفت.

وی با بیان اینکه درباره تعیین روز ویراستار با فرهنگستان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکاتباتی انجام شده، عنوان کرد: خوشبختانه، با حمایت فرهنگستان، موضوع پیشنهاد روز ملی ویراستار، در شورای انقلاب فرهنگی مطرح شد و با ارسال نامه‌ای از این شورا مطلع شدیم، درخواست انجمن در دستور کار شورای فرهنگ عمومی کشور قرار گرفته است.

عباسپور گفت: امیدواریم با حسن نظری که این شورا به امور فرهنگی دارد، نتیجه نهایی، تصویبِ این پیشنهاد و درج این روز در تقویم کشور باشد.

پیش‌بینی نرخ‌‌نامه برای ویراستاران
نایب‌رئیس انجمن صنفی ویراستاران در ادامه با اشاره به تهیه نرخ‌نامه‌ (تعرفه) ویرایش خبر داد و عنوان کرد: سال‌هاست که دستمزد ویراستار بر مبنای توافق با ناشر یا پدید‌آورنده پرداخت می‌شود و انواع تعرفه‌هایی که برخی نهادها و ناشران تعیین کرده‌اند گاهی فقط در مذاکرات اولیه مطرح می‌شود و در نهایت، مبلغ تعیین‌ شده چیزی است که دو طرف بر سر آن توافق می‌کنند.

عباسپور درباره دلایل تغییرات قابل‌توجه در قیمت ویرایش  ادامه داد: علت این موضوع وجود متغیرهایی است که قیمت‌‌ها را دچار تغییرات فاحشی می‌کند. متغیرهایی مانند محتوا، زبان، مخاطب، کاربرد، رسانه از یک‌سو و جایگاه ناشر و پدیدآورنده شامل مؤلف یا مترجم و توانمندی ویراستار از سوی دیگر.

وی با بیان اینکه این متغیرها تعیین دستمزد دقیق و یکسان برای کار ویرایش را ناممکن می‌کند، بیان کرد: بسیار پیش آمده که ویراستاران حتی پس از بالاترین دستمزدِ دریافتی‌شان اظهار می‌کنند که زحمتی که کشیده‌اند بیش از مبلغی بوده که دریافت کرده‌اند.

به‌گفته عباسپور، این امر نشان می‌دهد میزان ویرایش کتاب‌ها، حتی با بررسی‌های دقیق اولیه، چندان پیش‌بینی‌پذیر نیست و در طول کار مشکلاتی دیده می‌شود که اول کار، انتظارش نمی‌رفته است همچنین علاوه بر آن در محاسبه دستمزد ویراستار، تورم به‌ندرت در نظر گرفته می‌شود.

وی با بیان اینکه لزوم تعیین نرخ‌نامه برای انواع ویرایش از همان ماه‌های آغاز کار انجمن صنفی ویراستاران مطرح شد، گفت: گام اول برای این کار رتبه‌بندی ویراستاران بود که در سال گذشته به انجام رسید و در این رتبه‌بندی تلاش کردیم توانمندی ویراستاران را در چند سطح دسته‌بندی و سپس بر همان اساس بتوانیم نرخ‌نامه‌ای تهیه کنیم.

عباسپور تاکید کرد: البته پیوستگی این دو موضوع و احیاناً موضوع رتبه شغلی موجب شده که فعلاً از انتشار دستاوردهایمان پرهیز کنیم تا بتوانیم در تبادل‌نظرها درباره نرخ‌نامه ارتباط این موضوعات را کاملاً در نظر داشته باشیم.

وی با بیان اینکه مدتی است در انجمن کارگروهی برای تعیین قیمت ویرایش تشکیل شده است،‌ گفت: اولین وظیفه این کارگروه تعیینِ دقیق انواع ویرایش و مسئولیت‌های ویراستار در نشر امروز ایران است، یعنی ویرایش صوری، زبانی، مقابله‌ای، استنادی و ساختاری ـ محتوایی.

عباسپور با طرح این موضوع که تلاش می‌کنیم، با تفکیک مسئولیت هر یک از این گروه ویراستاران، بتوانیم نوع کارها و دستمزد مناسب ویراستار را با هم مطابقت بدهیم، یادآور شد: جلسات این کارگروه یکشنبه‌ها در فضای مجازی برگزار می‌شود و مستندات آن، بعد از گذراندن مراحل کارشناسی و اداری، در فضاهای مجازی انجمن و خبرنامه انجمن منتشر خواهد شد.

وی همچنین درباره اعضای این کارگروه گفت: این اعضا ترکیبی است از اعضای هیات‌مدیره و اعضای پیوسته انجمن‌،‌ شامل لیلا‌ اثناعشری، زهرا فرهادی‌مهر، مهناز مقدسی، حمید حیدری‌ثانی، جواد رسولی، پیام شمس‌الدینی و سیاوش صفری.

عباسپور با بیان اینکه در این کارگروه حضور دارم، عنوان کرد: طبیعتاً برای رسیدن به نرخ مناسب و مقبول باید مراحلی را طی کنیم و مسائل و تبعات حقوقی احتمالی نرخ‌نامه را هم در نظر بگیریم، سپس با چند ناشر و سازمان دولتی و خصوصی مشورت می‌کنیم و در نهایت، آن را منتشر خواهیم کرد. امیدواریم دستارودهای این پژوهش مشکلی از مشکلات ویراستاران را برطرف کند.

این نوشته عیناً از وبگاه خبرگزاری ایبنا گرفته شده است.

 

نهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

نهمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

 

نهمین شمارۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد. در این شماره مطالبی درج شده از مصاحبۀ خبرگزاری ایبنا و ایرنا با دبیر انجمن صنفی ویراستاران، اخبار کمیسیون‌ها، گفت‌وگو با ناشران؛ و نرم‌افزارهای کتاب‌خوان. در صفحۀ پایانی نیز مقالاتی معرفی شده است که خواندن آن به ویراستاران و مترجمان توصیه می‌شود.

برای دریافت خبرنامه روی پیوند زیر کلیک کنید.

نهمین شمارۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

دغدغۀ درست‌‏نویسی یا سودای سئو؟!

دغدغۀ درست‌‏نویسی یا سودای سئو؟!

پیام شمس‌‏الدینی

نزدیک به سه سالی می‏‌شود که در یک خبرگزاری دانشگاهی، تمام‌‏وقت، مشغول کار ویراستاری هستم. در این مدت انواع متون مثل خبر دریافتی، خبر پوششی، خبر کوتاه، خبر ترجمه‏‌شده، گزارش خبری، گفت‌‏وگو، مصاحبۀ تفصیلی و حتی رپرتاژ آگهی را خوانده‏‌ام و تا جایی که فرصت و مجال ویرایش بوده، در راه بهبود و ارتقای این متون کوشیده‌‏ام. البته باید گفت به‌‌‏اقتضای سرشت فضای رسانه، که سرعت در انتشار یکی از اساسی‏‌ترین اصول آن است، گاه برای ویرایش متنی دو تا سه‏‌هزارکلمه‌‏ای فرصتی بیش از ده دوازده دقیقه در اختیار نبوده و می‏‌دانیم که خبری که روی خروجی خبرگزاری رفت همچون تیری است که از چلۀ کمان رها شده باشد. پس از این زمان حساس، در بسیاری از پایگاه‌‏های مجازی و دیجیتالی بایگانی خواهد شد و ویرایش بر روی آن موضوع دیگری خواهد بود (نسخۀ ویرایش‏‌شده نسخۀ دوم خبر تلقی می‏‌شود؛ همۀ کلمات و تعابیر و اجزای متن اول خبر روی گوگل ثبت می‌‏شود و دومی اعتبار کمتری دارد).

یکی از بخت‏‌یاری‌‏های من در این مدت حمایت تمام‌‏‏قد مجموعۀ مدیریتی اعمّ از مدیرعامل، معاون خبر، سردبیر، دبیر تحریریه و گروه دبیران سرویس‌‏های مختلف این خبرگزاری از استقرار گروه ویراستاری در کنار هیئت‏‌تحریریه و تأیید شیوه‏‌ها و استانداردها و سبک‏‌وسیاق ویراستاران بوده است. بدون اغراق می‌‏توان گفت در این سه سال و به‏‌رغمِ تغییر دو گروه مدیریتی، ثبات در نگاه به ضرورت حضور ویراستار در کنار تحریریه و بسط ید ویراستاران در اِعمال ضوابط مختلف ویرایش، از تصویب شیوۀ دستورخط مورد نظر فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دو کتاب دستور خط و فرهنگ املایی خط فارسی تا برگزاری چندین دورۀ آموزش ضمن‏‌خدمت و …، باعث پدید آمدن نوعی حساسیت به جایگاه زبان فارسی، وسواس زبان‏‌شناختی و دغدغۀ درست‏‌نویسی در میان اعضای هیئت‌‏تحریریۀ این خبرگزاری شده است.

باید پدید آمدن این حساسیت، وسواس و نگرانی را به فال نیک گرفت و به آیندۀ گسترش این روحیه در میان خبرنگاران و جامعۀ رسانه‏‌ای ایران امیدوار بود؛ اما نمی‌‏توان از دشواری کار رویارویی با حجم عظیم شلختگی و بی‏‌سروسامانی بیرون از این گلخانۀ کوچک نیز سخنی نگفت. در برهوت بی‏‌دروپیکری که فضای رسانه‌‏های فارسی‏‌زبان دیجیتال در آن گرفتارند، هر نوع نوشتۀ بی‏‌قاعده و قانونی با ذکر یک اصطلاح نوآیین درست‏‌ودرمان و دل‏‌انگیز می‌‏شود! و آن اصطلاح چیزی نیست جز رعایت اصول «سئو» برای ارتقای رتبۀ هر وبگاه در رده‌‏بندی‌‏هایی که گوگل و الگوریتم‌‏های پیدا و پنهانش بر ما تحمیل می‏‌کنند.

نمونه‌‏های معدودی از تحمیل این اصول را به‏‌اختصار و در سه سرفصل می‌‏توان یادآور شد:

 رعایت اصول واژه‌‏سازی فارسی ـ ساخت‏‌واژۀ فارسی

یکی از اصطلاحاتی که همین روزها (تیر 1400) به‌‏تواتر در خروجی خبری رسانه‌‏های فارسی‏‌زبان مشاهده می‏‌شود، اصطلاح مِن‏‌عندی گفت‏‌وگوهای «بین‌‏الافغانی» است! ظاهراً این اصطلاح اولین بار در حدود سپتامبر 2020 به ترند گوگل تبدیل شده است. می‌‏دانیم هیچ ضرورتی ندارد برای ساخت یک اصطلاح یا عبارت جدید در زبان فارسی از ابزار و ساخت‏‌های عربی (و در اینجا الف و لام عربی؛ الـ) استفاده کنیم؛ پس صورت درست‏‌تر این اصطلاح باید «بین‌اافغانی» باشد. اما اگر رسانه‌‏ای از این اصطلاح در عنوان و اجزای خبر یا «لید» و متن آن استفاده کند، در رقابت برای بالا آمدن در نتایج جست‏‌وجوهای گوگل فرصتی برای دیده شدن نخواهد داشت. تفاوت میان نتایج جست‏‌وجو در گوگل بسیار چشمگیر است: یک میلیون و دویست‌‏هزار نتیجه برای «بین‏‌الافغانی» و فقط سه‏‌هزار نتیجه برای «بیناافغانی»!

رعایت دستورخط مصوب فرهنگستان

همین داستان دربارۀ رعایت دستورخط مصوّب فرهنگستان نیز صادق است؛ صورت نامرجّح «رُبات» با 31میلیون نتیجه را بسنجید با صورت مرجّح «روبات» با اندکی بیش از 6میلیون نتیجه؛ یا صورت نامرجّح «جرات» با 12میلیون نتیجه را بسنجید با صورت مرجّح «جرئت» با اندکی بیش از یک‏‌میلیون نتیجه. پس بدنۀ رسانه و فضای دیجیتال حق خواهد داشت اگر از توصیه‌‏های دستورخط فرهنگستان سر باز تابد.

درستی انتخاب ضبط اعلام

آشفتگی در شیوۀ درست ضبط نام ژرار آرو (Gérard Araud)، سفیر پیشین فرانسه در ایالات‌‏متحده، نمونه‌‏ای از بی‌‏اعتنایی فعالان فضای دیجیتال و رسانه‏‌های مختلف فارسی‌‏زبان به ساده‏‌ترین شیوه‏‌های ضبط اعلام است. درحالی‏‌که ضبط درست و مطابق با تلفظ فرانسوی این نام، «ژرار آرو» فقط 1500 نتیجه در جست‌‏وجوی گوگل را نشان می‌‏دهد، یکی از چند ضبط نادرست آن «جرارد آرور!» که نشان از رویکرد غالب مترجمان انگلیسی‌‏خواندۀ ما دارد، در جست‌‏وجوی گوگل بیش از ده‌‏میلیون نتیجه را نشان می‏‌دهد!

سرراست‏‌ترین نتیجه‏‌ای که از این چند نمونه می‌‏توان گرفت این است که، با این شیوه از کار و کوشش کنونی جامعۀ ویراستاران و دلواپسان خط و زبان و ادب فارسی، دغدغۀ درست‌‏نویسی مدت‌‏هاست که در برابر «سودای سئو» سپر انداخته است و برای بهبود اوضاع فکر دیگری باید کرد.

پی‌‏نوشت

*  لید (lead): اولین یا مهم‌‏ترین پاراگراف هر خبر

*  ترند (trend): گرایش و تمایل؛ در فضای دیجیتال به معنای محبوب شدن هر واژه یا اصطلاح

*  گوگل ترندز (google trends): یکی از امکانات تحت وب شرکت گوگل که میزان محبوبیت جست‌‏وجوی کلیدواژه در موتور جست‌‏وجوی گوگل را به نمایش می‏‌گذارد.

*  بایگانی (cashed): ذخیرۀ دائمی در فضای مجازی

 

** اين مطلب در خبرنامۀ شمارۀ 8 (تير1400) درج شده است.

ویراستاران؛ پاسداران زبان فارسی که دیده نمی‌شوند

ویراستاران؛

پاسداران زبان فارسی که دیده نمی‌شوند

 

به گزارش ایرناپلاس، در نتیجه همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، انجمن‌های صنفی می‌توانند به صورت کشوری فعالیت داشته‌ باشند. نخستین انجمن صنفی که توانسته حوزه جغرافیایی فعالیت‌های خود را کشوری کند، انجمن صنفی ویراستاران است؛‌ آن هم در حالی که در سال‌های اخیر، به دلیل شرایط سخت اقتصادی که ناشران و مسئولان رسانه‌ها و مطبوعات گرفتار آن هستند، مجبور به ادامه فعالیت بدون همکاری با ویراستاران شده‌اند. در چنین شرایطی افرادی که به صورت حرفه‌ای در حوزه نشر و مطبوعات فعال‌اند، به لزوم ادامه فعالیت ویراستاران برای تولید متن‌های بی‌اشکال و در نتیجه آن، جذب مخاطب تاکید دارند.

مهناز مقدسی دبیر انجمن ویراستاری در گفت‌وگو با خبرنگار ایرناپلاس با یادآوری فعالیت‌هایی که برای درست‌ نوشتن و نقد و بررسی کتاب‌ها و نوشته‌ها در جریان است، از افزایش توانایی مخاطبان برای تشخیص کتاب‌های کم‌محتوا و ترجمه‌های تقلبی خبر داد.

ایرناپلاس: ویراستاری چه سهمی در پاس‌داشت زبان فارسی دارد و در ایران چقدر به این مهم توجه می‌شود؟
مقدسی:
 پاس‌داشت زبان، یگانه وظیفه ویراستار نیست و ویراستار خوب وظایف بسیار بیشتری برعهده دارد اما نخستین نقش اجتماعی ویراستار این است که مجموعه‌ای از کلمه‌ها، تعبیرها و ساخت‌های نحوی غلط و ناپسند را در متن اصلاح کند.
این مجموعه غالباً از راه ترجمه‌های ناشیانه و نادرست یا از طریق صداوسیما و شبکه‌های مجازی وارد زبان مردم و سپس وارد متن شده‌اند. ویراستار خوب قاعدتاً باید تلاش کند این‌ها به متن نهایی وارد نشوند و با اصلاح کردن آن‌ها به مترجم یا نویسنده کمک کند که آنان نیز به این اشتباه‌ها واقف شوند و به‌اصطلاح، بعد از این «چطور ننویسد».
البته این‌جا دست‌کم به دو نکته باید توجه کرد؛ یکی این‌که در مورد این اشتباه‌ها و ناپسندهای زبانی همه ویراستاران اتفاق‌نظر و حساسیت یکسانی ندارند اما چون در مورد بسیار از آن‌ها اتفاق‌نظر دارند، در نتیجه غالباً کار ویرایش‌شده را می‌توان از کار ویرایش‌نشده تشخیص داد.

نکته دیگر، تابع گستردگی انتشار اثر است،‌ به این معنی که اگر این غلط‌ها و ناپسندها در متنی وارد شده‌ که خواننده چندانی نداشته باشد، مثل پایان‌نامه‌های دانشگاهی یا نامه‌های اداری، معمولاً حساسیت کم‌تری لازم خواهد داشت اما اگر در کتابی وارد شده باشد که ناشری، آن هم ناشر معتبر و پرخواننده‌ای، داشته‌ باشد نیاز به حساسیت ویراستارانه بسیار بیشتری دارد. اگر بخواهم خلاصه بگویم اینکه، ویراستار هرگز نباید حساسیت زبانی را نادیده بگیرد یا کنار بگذارد بویژه وقتی پای زبان فارسی و لزوم پاس‌داشت آن در میان باشد.

ایرناپلاس: با کشوری شدن انجمن صنفی ویراستاران، چه برنامه‌هایی برای توجه بیشتر به این بخش در حوزه کتاب و رسانه دارید؟
مقدسی:
 کشوری شدن انجمن این فایده را دارد که به کمک پژوهش و اطلاع‌رسانیِ همکاران از مسائل و مشکلات نشر و ویرایش در شهرستان‌ها بیش از پیش آگاه می‌شویم. پس، با این‌که پیشتر هم در این زمینه فعالیت‌هایی داشته‌ایم،‌ یکی از نخستین کارهای ما، درست کردن گروه‌های پژوهشگر در زمینه نشر و ویرایش در سراسر ایران و شناسایی ناشران آگاه و ویراستاران خوب است که این کار به کمک نهادها و انجمن‌های فرهنگی دیگر بهتر نتیجه خواهد داشت؛ مانند انجمن‌هایی که قرار است کشوری شوند و با هم «کانون فراگیر» را تشکیل دهیم یا با کمک اتحادیه ناشران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که زمینه‌های همکاری ما را با مراکز فرهنگی خارج از پایتخت فراهم می‌کنند.

این را باید بگویم که وظایف ویراستار از نظر ما گسترده‌تر از نظر رایج و اصلاحات ساده صوری و زبانی است. ویراستار از نگاه ما پژوهشگری است که می‌تواند در بسیاری از حوزه‌ها یاری‌گر نشر باشد و حتی خط‌مشی تعیین کند و مشاوره دهد. البته منظور ما در نشرهای کاغذی و دیجیتال و رسانه‌هاست. برنامه‌ریزی ما برای ارتباط با دیگر شهرها تا حدی تابع اعلام نیازی است که اعضا برای ما خواهند فرستاد. در حقیقت، پیش از هر اقدامی باید آسیب‌شناسی درستی انجام داد و هر قدم را مبتنی بر پژوهش پیش برد. متأسفانه پژوهش در حوزه نشر در ایران حفره‌های بسیاری دارد.

ایراناپلاس: به نظر شما آیا فعالان حوزه کتاب و رسانه آن طور که باید به پاس‌داشت زبان فارسی توجه دارند و به ترویج کتابخوانی کمک می‌کنند؟
مقدسی: این را همه می‌دانند که مطالعه کتاب در سال‌های اخیر بسیار کم شده‌است. در زمانی نه چندان دور شمارگان چاپ اول بیشتر کتاب‌ها سه‌ هزار نسخه بود اما اکنون ۳۰۰ یا ۵۰۰ نسخه است. به نظرم مطالعه مطالب و خبرهای کوتاه که در فضاهای مجازی نشر پیدا می‌کند و صحت بسیاری از آن‌ها اثبات نشده، جای مطالعه کتاب را تا حدی گرفته اما معمولاً در همه جوامع، پس از هر تحول فرهنگی، به یک تعادل رسیده‌اند. اکنون شتاب در انتشار محتوا بر توجه به صحت محتوا و فصاحت زبان پیشی گرفته‌ است اما نباید ناامید بود چون با فعالیت‌هایی که برای درست‌نوشتن و نقد و بررسی کتاب‌ها و نوشته‌ها در جریان است، مقدمات این تعادل فراهم می‌شود. به طور مثال مخاطبان برای تشخیص کتاب‌های کم‌محتوا و ترجمه‌های تقلبی و چندباره به ممیزها توجه می‌کنند و آرام‌آرام درک عمومی از متن خوب بیشتر می‌شود و فعالان حوزۀ نشر هم تلاش خواهند کرد که به این امر مهم توجه بیشتری کنند.

در چنین اوضاعی مخاطبان به ترجمه‌ای که ناشر معتبری منتشر کرده‌، بیشتر اعتماد می‌کنند،‌ تا به ترجمه‌ای که ناشرش شناخته‌ شده نیست و در فضای هم مجازی تبلیغ می‌کند؛ یعنی تأثیر فضای مجازی در ترویج ترجمه‌های تقلبی و تبلیغ کتاب‌های کم‌ارزش در دراز مدت ناچیز خواهدشد و مخاطبان به درک و درایتی می‌رسند که هر کدام را در جای خود قرار دهند و اینکه کتاب کاغذی رسالتی دارد که کتاب الکترونیکی ندارد و مخاطبان، به اعتبار نوع نیازشان، یکی را و چه بسا هر دو انتخاب می‌کنند. ناگفته نماند که امید اجتماعی هم لازم است که مردم را به مطالعه و خواندن کتاب خوب تشویق کند وگرنه تعداد کتاب‌خوان‌ها همان‌هایی خواهد بود که امروز می‌بینیم.

ایراناپلاس: آیا آموزش اصولی در این حوزه وجود و رواج دارد یا بیشتر فعالان به صورت تجربی اصول را فرا گرفته‌اند؟
مقدسی: آموزش ویرایش به شکل عمومی از اواسط دهه ۱۳۶۰ در مرکز نشر دانشگاهی شروع شد و امروز هم در بعضی مؤسسه‌ها همچنان وجود دارد اما با کیفیت‌های متفاوت. مثالی بزنم؛ حدس می‌زنید برای تربیت یک مترجم،‌ که احتمالاً باید زبان مبدأ را قبلاً فراگرفته باشد، چقدر وقت لازم است؟ فرض کنیم چهار سال،‌ به اندازه دوره کارشناسی، و اگر باز فرض کنیم که تربیت ویراستار خوب باید نصف تربیت مترجم زمان ببرد، باید دو سال درس ویرایش بخواند و تازه بعد از آن باید کنار یک ویراستار باتجربه که حوصله و توان انتقال تجاربش را دارد کار کند و مثلاً، باز هم فرض کنیم، دو سال هم نیاز چنین آموزشی به روش دستیاری دارد تا تقریباً به حدی برسد که کتابی را با خیال نسبتاً راحتی به او بسپاریم.

در میان دوره‌هایی که در مؤسسه‌ها برگزار می‌شود، جامع‌ترین دوره را مرکز نشر دانشگاهی و انجمن صنفی ویراستاران با هم و سالی یک بار برگزار می‌کنند و دانش‌آموختگان برتر هر دوره را انجمن جذب می‌کند و به کار می‌گمارد.

ممکن است بپرسید با وجود همه این دوره‌های کوتاه و میان‌مدتی که در کشور برگزار می‌شود سالی چند ویراستار خوب به بازار نشر ایران اضافه می‌شود؛ جوابم این است که مگر با وجود صدها دانشجوی دوره‌های مترجمی یا فیلم‌سازی یا معمار که هر سال فارغ‌التحصیل می‌شوند چند تا مترجم یا فیلم‌ساز یا معمار خوب می‌توان برگزید؟ همیشه تعداد نخبگان در هر رشته و مهارت بسیار اندک است اما اگر همان چند نخبه در نظام دستیاری، که پیشتر درباره‌اش گفتم وارد شوند، رفته‌رفته جای ویراستاران کم‌توانِ فراوانی که در نشر امروز ایران فعالیت دارند، خواهند گرفت و ویراستاران خوبی خواهیم داشت که ناشران و نشریات معتبر می‌توانند به آن‌ها مراجعه و اعتماد کنند.

ایراناپلاس: ویراستاران از نظر معیشتی در چه وضعیتی هستند؟
مقدسی:
 بسیار بد. معروف است که وقتی بودجه‌ای قطع می‌شود اول از همه از مشاغل فرهنگی قطع می‌شود و وقتی بودجه وصل می‌شود آخر از همه به بخش فرهنگی می‌رسد. ویراستاری هم مثل بیشترِ مشاغل فرهنگی از جمله حساس‌ترین و آسیب‌پذیرترین مشاغل است.
حالا بی‌اخلاقی معدودی صاحب‌اثر یا ناشر را هم که همان نان اندک را از ویراستار دریغ می‌کنند و حقش را نمی‌دهند به این معضل اضافه کنید. البته یکی از کارهایی که در کمیسیون حقوقی انجمن صنفی ویراستاران می‌کنیم رفع همین اختلاف‌های حقوقی میان ویراستار و طرف مقابل اوست که البته لزوماً ویراستار برحق نیست.

در سال‌های اخیر، به همت موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و با پیگیری این انجمن، ویراستاران می‌توانند خود را بیمه کنند. این شاید حداقل شرایط زندگی باشد اما برای دستیابی به همین حداقل نیز جلسه‌های فراوانی برگزار شده و کاغذها سیاه شده است. امیدواریم به جایی برسیم که ویراستاران به میزان زحمتی که می‌کشند، درآمد کسب کنند. گاه پیش آمده که ویراستار به اندازه صاحبِ اثر یا حتی بیش از او زحمت کشیده اما دریافتی او از حداقل حقوق ماهیانه وزارت کار هم کمتر است. علاوه بر آن‌که حق ویرایش فقط یک‌بار پرداخت می‌شود و اگر کتاب چندین چاپ شود و حتی عایدی خوبی برای صاحب اثر و ناشر داشته باشد، سهمی برای ویراستار در نظر گرفته نمی‌شود.

ایرناپلاس: مشکلات فعالان حوزه ویراستاری چیست و چه پیشنهادهایی برای بهبود شرایط دارید؟
مقدسی:
 اصلی‌ترین مشکلات ویراستاران همان مشکلاتی است که همه مشاغل فرهنگی دارند اما یکی از عمده‌ترین مشکلات ویراستاران این است که فرق ویراستار خوبی که متن اولیه را شخم زده و عملاً متن را تا حدی بازنویسی کرده با کسی که فقط رسم‌الخط متن را یکدست و غلط‌های املایی را اصلاح کرده معلوم نیست و در صفحه شناسنامه کتاب هر دو با عنوان یکسان «ویراستار» معرفی می‌شوند.

بعضی از مترجمان و نویسندگان هم ابا دارند که با وجود ذکر نام ویراستار در صفحه شناسنامه، از او در مقدمه کتاب تشکر کنند. به این صورت که پیش می‌رود فرق ویراستار خوب از یک نمونه‌خوان یا نسخه‌خوان معلوم نمی‌شود. این مشکل را شاید بتوان با رتبه‌بندی ویراستاران و یا برگزاری آزمون‌های تعیین سطح تا حدی رفع کرد.

دومین مشکل این‌که برخی از ناشران تازه‌کار یا صاحبان ‌اثر، درک درستی از مجموعه کارهای ویراستار ندارند و به همین دلیل فرصت کافی و به‌دنبال آن دستمزد مناسبی به او نمی‌دهند؛ مثل نقاش ساختمان که همه از او توقع دارند وقتی خانه را تحویل بدهد دیگر از دیوارهای ناصاف خبری نباشد،‌ در حالی که ابتدا باید دیوار صاف را تحویل نقاش می‌دادند. مترجم و نویسنده‌ای هم که کار خود را درست انجام نداده‌ نباید توقع داشته‌ باشد که در آخرِ کار آنچه از دست ویراستار بیرون می‌آید کامل و بی‌نقص باشد. برای این کار باید وظایف ویراستار و حدود و ثغور ویرایش را در قرارداد تعیین و میزان مسئولیت او را تعریف کرد.

سوم این‌که بسیار پیش می‌آید که ناشر،‌ نه هر ناشری، دستمزد ویراستار را به تعویق می‌اندازد، در حالی که توانش را ندارد که دستمزد چاپخانه‌دار یا صحاف را پرداخت نکند، چون آنان می‌توانند کتابش را نگه دارند و به اصطلاح زورشان به ناشر می‌رسد اما  ویراستار ضعیف‌تر از ناشر بوده و ناچار است سکوت کند یا ماه‌ها منتظر بماند یا حتی اگر اعتراض کند به سادگی به حق و حقوقش نمی‌رسد.

در چنین اوضاع بد بیکاری و رکود نشر، که فرق ویراستار خوب و ویراستار کاذب و کتاب خوب و کتاب ضعیف معلوم نیست، نهایتش این است که انتظار داشته باشیم ویراستاران از همان ابتدا توانمندی خود را نشان دهند و با دقت و درایت قرارداد همکاری ببندند. انجمن صنفی ویراستاران برنامه‌هایی در این زمینه دارد که معمولاً از طریق وبگاه یا خبرنامه به اعضا و مخاطبانش اعلام می‌کند. امید است این تلاش‌ها نتیجه‌بخش باشد.

این خبر عیناً از وبگاه ایرنا گرفته شده است.

فعالیت انجمن صنفی ویراستاران به صورت کشوری آغاز شد

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مدتی است که انجمن‌های صنفی با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی می‌توانند به صورت کشوری فعالیت داشته باشند. اولین انجمن صنفی که توانسته حوزه جغرافیایی فعالیت‌های خود را کشوری کند، انجمن صنفی ویراستاران بوده است.این موضوع بهانه‌ای شد تا با دبیر انجمن، مهناز مقدسی، گفت‌وگویی داشته باشیم و درباره روند کار و جایگاه کشوری و برنامه‌هایشان بیشتر بدانیم، مقدسی در این مصاحبه با تاکید بر اینکه از این پس هر جای کشور که ویراستاری باشد، می‌تواند به این انجمن متصل شود و در برنامه‌های آموزشی و پژوهشی و یافتن کسب‌وکار حضور داشته باشد، بر ضرورت سوق دادن کسب‌وکار در این حوزه از پایتخت به شهرهای دیگر تاکید کرد.
شنیدیم که انجمن صنفی کارگری ویراستاران حوزه جغرافیایی خود را به کشوری تغییر داده و مراحل اداری آن را نیز به نتیجه رسانده است، کمی درباره این روند برایمان بگویید.
بله.. ما از سال گذشته که قرار شد انجمن‌های حوزه فرهنگ، هنر و رسانه، طبق ضوابطی دیگر و با تأیید دو وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی و فرهنگ و ارشاد اسلامی، کشوری بشوند، کارهای خود را آغاز کردیم. به علت محدودیت‌ها ناشی از بیماری کوید-19 و نبود امکان برگزاری مجمع حضوری تا اردیبهشت ماه امسال کارمان به تعویق افتاد تا اینکه مجوز برگزاری مجامع به صورت برخط (آنلاین) صادر شد و خوشبختانه با وجود مشکلات متعدد سامانه و اینترنت توانستیم با حضور حداکثر اعضای انجمن مجمع را برگزار کنیم. البته باز هم روند کارهای اداری به علت تعطیلی‌های ارگان‌های مرتبط با کندی پیش رفت تا اینکه مجوز کشوری ما در اواسط ماه گذشته صادر شد و با شماره ثبت جدید و عنوان مختصر شده «انجمن صنفی ویراستاران» به انجمن کشوری تغییر پیدا کردیم. بعد از سال‌ها، بالاخره ویراستاران نه تنها صاحب صنف شدند بلکه اکنون صنفی کشوری دارند.دیگر انجمن‌های زیر نظر وزارت کار هم برای این کار اقدام کرده‌اند؟
تا جایی که من اطلاع دارم چند انجمن دیگر نیز تا مرحله تصویب اساسنامه پیش رفته‌اند، اما انجمن ما اولین انجمن صنفی است که تغییر وضعیت داد و از شهر تهران به کشوری ارتقا پیدا کرد و ما اولین انجمنی بودیم که توانستیم این مجوز را بگیریم.

کشوری شدن برای انجمن ویراستاران چه محاسنی دارد؟
کشوری شدن این انجمن چند دستاورد مهم دارد؛ نخست اینکه طبق دستورالعملی که برای انجمن‌های فرهنگ، هنر و رسانه تدوین شده است، در صورتی که پنج انجمن همگن (از نظر همسویی نوعِ فعالیت) مجوز کشوری بگیرند، می‌تواند با هم «کانون فراگیر» را تأسیس کنند که این قدم مهمی برای انجمن‌های حوزه نشر است و تاکنون چنین امکانی وجود نداشته و اگر به این مرحله برسیم، باید انتظار اتفاقات خوبی را داشته باشیم؛ اما مهم‌ترین دستاورد ما ارتباطمان با فعالان نشر و ویرایش در کل کشور است، یعنی هر جای این کشور که ویراستاری باشد، می‌تواند به این انجمن متصل شود و در برنامه‌های آموزشی و پژوهشی و یافتن کسب‌وکار حضور داشته باشد؛ البته به برکت اینترنت و فضاهای مجازی. البته به صورت تفصیلی در شماره جدید خبرنامه انجمن چگونگی کشوری شدن انجمن را بیان کرده‌ایم.

انجمن برای کسب و کار ویراستاران خارج از پایتخت چه برنامه‌ای دارد، با توجه به اینکه فعالیت‌های نشر با رکود مواجه است؟
در خبرها و گفت‌وگوهایی که از سه سال پیش درگرفت، گروهی از فعالیت‌های فرهنگی، با همکاری وزارت ارشاد و وزارت کار، در زمره مشاغل خانگی قرار گرفت، از جمله ترجمه، ویرایش، نویسندگی، کارهای گرافیکی، فعالیت‌های نرم‌افزاری و بسیاری دیگر از مشاغل که به زعم این دو وزارت‌خانه می‌‌توانند در منزل کسب‌وکاری داشته باشند. وقتی موضوع را پیگیری کردیم دریافتیم که حتی جهاد دانشگاهی نیز به این طرح پیوسته است تا با برگزاری آزمون، ویراستارانی از چندین شهر و استان را جذب کند که در ویرایش مقالات علمی و پژوهشی ترجمه شده از انگلیسی به فارسی یا بالعکس همکاری کنند و جهاد دانشگاهی درصدد است محیطی برای کسب‌وکار آنان فراهم آورد. موضوع مهم‌تر اینکه بودجه‌ای نیز برای دادن وام به ویراستاران در دو وزارت‌خانه تخصیص داده شده بود که آنان بتوانند با گرفتن این وام ابزار اولیه مثل رایانه، پرینتر و اینترنت پرسرعت برای خود تهیه کنند و در منزل خود فعالیت کنند و اشتغال آنان بلامانع باشد؛ که البته این طرح در مقطع تخصیص وام باقی ماند و نشیندم که کسی وام آن را دریافت کرده باشد.
قصد ما هم این بوده است که تمرکز کسب‌وکار را از پایتخت به شهرهای دیگر سوق دهیم. در کلاس‌هایمان دیده‌ایم که توانمندی‌های قابل تحسینی در میان جوانان شهرهای دیگر هست که در کلاس‌ها یا همکاری (عضویت) این توانایی را شناسایی کردیم و برای دادن کار ویرایش، یا معرفی آنان به ناشران و پدیدآورندگان، و نیز تشویق آنان به نوشتن انواع مقاله و معرفی کتاب برای درج در مطبوعات تهران اقدام کرده‌ایم.

اما آیا فقط این سه ابزار برای ویراستاران کافی است؟
فکر کنم با طرح جدید «صیانت از حقوق کاربران» باید بگوییم دو ابزار! انجمن صنفی ویراستاران از ابتدای تأسیس تلاش کرده که ویراستارـ پژوهشگر پرورش بدهد و آنان را برای کارهای پژوهشی آماده کند. می‌دانید که ما در سال‌های اخیر با انبوهی نوشته‌های کم محتوا، بی‌محتوا، رونویسی‌های شتاب‌زده و خطاهای اطلاعاتی مواجه‌‌ایم، موضوعی که استادان دانشگاه‌ها و اهالی قلم نیز به این امر معترف‌اند. همین مشکلات اگر از دید ناشر دور بماند، مسئولیت بر ویراستار است که هم به پدیدآورنده (مترجم و نویسنده) و هم به ناشر این مشکلات را اطلاع بدهد. تشخیص اینکه متنی خطای اطلاعاتی دارد و از منابع درست یا نادرستی رونویسی شده، ارجاعاتش اشتباه است، پانویس‌های توضیحی لازم را ندارد، نشانی منابع را درست نداده، ضبط اسامی آن خطاست، فقط از طریق پژوهش ممکن است که مهم‌ترین راه پژوهش در سال‌های اخیر، فقط از طریق اینترنت و جست‌وجو در وبگاه‌های معتبر جهانی مثل دانشگاه‌ها، مراکز فرهنگی، کتابخانه‌های معتبر ممکن بوده است. اگر موضوع محدودیت استفاده از اینترنت جدی بشود ما با پس‌رفت دیگری در حوزه پژوهش مواجه خواهیم شد. علاوه بر آن، ارتباطمان با عزیزان شهرستانی که به صورت برخط در جلسات و کلاس‌هایمان حضور پیدا می‌کنند با دشواری مواجه خواهد شد. همین امسال نیز برای داشتن سامانه‌ای بدون مشکل که قطع نشود و بتواند کلاس‌ها را ضبط کند و…. با گرفتاری مواجه بودیم. سپردن کارها به ویراستاران و گرفتن کار از آنان از طریق فضاهای گوگل و جی‌میل و یاهو بوده است و حتی فضاهای واتساپ، تلگرام، اینستاگرام، فرصتی برای ارتباطمان با صنف ویراستاران و اعضایمان در سراسر کشور بوده که اگر این امکان را از دست بدهیم شاید کشوری شدنمان کارگشا نباشد و حتی نتوانیم برای رونق کارهای این صنف کاری کنیم. متأسفانه یک دلخوشی که می‌آید در پی آن یک مانع پدیدار می‌شود که حیرت‌زده می‌شویم و امیدمان را از دست می‌دهیم. به عبارتی، حکایت از چاله به چاه افتادن را پیش خواهد کشید.

به جز مشکل ارتباط با اعضا از طریق اینترنت و فراهم کردن کسب‌و‌کار برای آنان چه مشکل دیگری در انجمن دارید؟
باید بگویم همین یک مشکل ما را بس! البته که مشکلات دیگری هم داریم. وقتی برای کشوری شدن ما تصمیم‌گرفته شد، خوشحال بودیم که راهی برایمان باز شده، اما حالا که کشوری شده‌‌ایم حس می‌کنیم در برهوتی بدون قطب‌نما رها شدیم که برای پیدا کردن راه شمال و جنوب با مشکل مواجهیم. هزینه‌های کلانی که برای همین برگزاری مجمع مجازی و تصویب مدارک و ارسال آن برای ثبت شرکت‌ها و دادن پول‌هایی که هر روز تصاعدی بالا می‌رود تا تغییرات ما را در اداره ثبت به تأیید برساند، هزینه‌های روبه افزایش آگهی‌های روزنامه‌ها و نیرویی که گزارش‌های فصلی و سالیانه را ثبت و ضبط کند همان برهوتی است که در آن افتاده‌ایم. از طرفی، مجبور به اجرای تمام وظایف قانونی هستیم و از طرف دیگر، متولیانِ دادن مجوز به ما هیچ کمکی برای روی‌ پا ماندنمان نمی‌کنند. بارها رایزنی کرده‌ایم و هنوز به نتیجه نرسیده‌‌ایم. اگر از موانعی و مشکلاتمان بخواهم بگویم باید یک مصاحبه مفصل دیگری داشته باشیم تا به تک‌تک آنها اشاره کنم. اما این درددل انجمن ما نیست بلکه درددل همه انجمن‌هاست. ما برای اینکه در همان نقطه اول خودمان را نگه داریم دچار مشکل‌ایم و هر قدم که برمی‌داریم این مشکلات بیشتر می‌شود. مسائلی هم که از آسمان و زمین حادث می‌شود، قطع شدنی نیست. نمی‌خواهم با ناامیدی این گفت‌وگو را به پایان برسانم، می‌خواهم این اطمینان را بدهم که هیئت‌مدیره انجمن صنفی ویراستاران با تمام تلاش این انجمن را حفظ خواهد کرد و اگر همراهی و همکاری اعضای خود را بیشتر ببیند برای غلبه بر مشکلات مصصم‌تر خواهد بود.

این خبر به صورت کامل از وبگاه خبرگزاری ایبنا گرفته شده است.

هشتمین خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

هشتمین شمارۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد. در این شماره مطالبی درج شده از جلسۀ هیئت‌مدیره، کمیسیون آموزش و دوره‌های آموزشی، کمیسیون ویرایش و کمیسیون پژوهش؛ و مطالبی دربارۀ سئو و درست‌نویسی. در صفحۀ پایانی نیز مقاله‌ای معرفی شده است که خواندن آن به ویراستاران و مترجمان توصیه می‌شود.

برای دریافت خبرنامه روی پیوند زیر کلیک کنید.

هشتمین شمارۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

هفتمین شمارۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

هفتمین شمارۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد. در این شماره مطالبی داریم دربارۀ شیوه‌نامۀ ویرایش صوری کتاب‌های درسی و کمک‌درسی، اخبار کمیسیون‌ها، فرانکلین‌نامه، نرم‌افزارهای کتاب‌خوان و موفقیت اعضای انجمن.

برای دریافت خبرنامه روی پیوند زیر کلیک کنید.

هفتمین شمارۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

 

«شیوه‌نامۀ ویرایش کتاب‌های درسی» رونمایی شد

همکاری انجمن صنفی ویراستاران با سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش در تدوین شیوه‌نامۀ کتاب‌های درسی

در پاییز ۱۳۹۹، دکتر حسن ملکی، رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش، پس از رایزنی با برخی صاحب‌نظران و استادان ازجمله رؤسای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و انجمن صنفی ویراستاران شورایی در سازمان متبوع خود با عنوان «شورای عالی نگارش و ویرایش کتاب‌های درسی» تشکیل داد. در جلسات این شورا، علاوه‌بر برخی مقامات و کارشناسان سازمان پژوهش، استاد موسی اسوار، هومن عباسپور، مهدی قنواتی و فهیمه شانه به نمایندگی از فرهنگستان زبان و ادب فارسی و انجمن صنفی ویراستاران حضور یافته‌اند. تاکنون این شورا بیش از پنج جلسه تشکیل داده و نکات مهم این شیوه‌نامه بررسی و کارشناسی شده است. ویراست نخست این شیوه‌نامه، که مباحث صوری و رسم‌الخطی در آن درج شده، در تاریخ یکشنبه 23 خرداد در دفتر تألیف کتاب‌های درسی رونمایی شد.

گزارش این جلسه در وبگاه سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی درج شده که در اینجا عیناً آمده است.

کتاب «شیوه‌نامه ویرایش صوری» به‌عنوان مرجع ویرایش کتاب‌های درسی توسط دکتر حسن ملکی معاون وزیر آموزش و پرورش رونمایی شد.

به گزارش روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، این کتاب اولین کتاب در حوزه شیوه‌نامه نگارش و ویرایش صوری بوده که توسط سعید فرمانی و با نظارت سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی و همکاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی به تألیف درآمده است.

سازمان و پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی قصد دارد با تدوین کتاب دستورالعمل برای ویرایش کتاب‌های درسی، نخستین و شاید مهم‌ترین گام در انسجام‌بخشی و ساماندهی تألیف کتاب‌های درسی گام بردارد.

گفتنی است این کتاب شامل 8 بخش نشانه‌گذاری، اعداد و ارقام، فهرست‌‌ها، کوته نوشت‌‌ها، شکل‌‌ها، ارجاع‌دهی‌‌ها، علائم ویرایش کاغذی و دستور خط می‌باشد. قرار است افزون بر کتاب‌های درسی، مرجع ویرایش دیگر منشورات سازمان اعم از کتاب‌های راهنمای معلم‌ها، نشریات رشد، کتاب‌ها و مکاتبات و… بر اساس این کتاب انجام شود.

تهیه این شیوه‌نامه پس از انتصاب دکتر حسن ملکی به‌عنوان ریاست سازمان پژوهش و طی برگزاری جلسات یکسال گذشته و تعامل با فرهنگستان زبان و ادب فارسی تسریع شد و اکنون حاصل برگزاری این جلسات در قالب شیوه‌نامه‌ای در اختیار علاقمندان امر قرار می‌گیرد. در شورای بررسی و تدوین این شیوه‌نامه که با ریاست دکتر حسن ملکی تشکیل شد، دکتر علی محبی، دکتر حسین سوزنچی، موسی اسوار، فهیمه شانه، مهدی قنواتی، هومن عباسپور، ملاحت نجفی عرب، سیداکبر میرجعفری و… نیز حضور داشتند.

پیام گلی امامی به دانشجویان دورۀ چهارم

با سلام و درود خدمت دانشجویان چهارمین دورۀ جامع نگارش و ویرایش انجمن صنفی ویراستاران و تک‌تک شما استادان و برگزارکنندگان؛ خادمین خاموشِ فرهنگ و نشر این مملکت.

بسیار خوشوقتم که پس از پنجاه و اندی سال تجربه در عرصۀ نشر، شاهد تشکل و فعالیت انجمنی هستم که هدفش پیشبرد آموزش و امور حرفۀ ویراستاری است؛ حرفه‌ای که سالیان، چه‌بسا حتی افرادی که کتاب می­­‌خواندند هم شناخت چندانی از آن نداشتند یا با اعضای آن آشنا نبودند؛ ولی خوشبختانه این روزها اهمیت ویراستاران متبحر در نشر شناخته شده و به‌طوری‌که می­‌بینیم در صفحۀ شناسۀ برخی کتاب‌­ها حتی نام ویراستار هم کنار مترجم یا نگارنده ذکر می­‌شود.

چه اتفاق خوشی که این دورۀ آموزشی، با استقبال مخاطبان و متقاضیان مواجه شده و انجمن برای پاسخگویی به این استقبال موفق شد به‌جای یک دوره، هم­‌زمان دو دوره را برگزار کند. این استقبال نتیجۀ درک عمومی جامعه از اهمیت پاکیزه‌­نویسی در آثار و ‌نوشته‌هاست که در سال­‌های اخیر به وجود آمده و موجب شده که در برابر فوج عظیمی از تولیدات کم‌محتوا و نادرست و مغلوط، گروهی نیز وارد عرصۀ نشر و تولیدات فرهنگی بشوند تا زبان فارسی را از خطر این آسیب‌ها حفظ کنند.

این دوره‌­ای که انجمن ویراستاران تدارک دیده با هدف آموزش نیروهای کارآمد و ویراستاران آگاه و بادانش است که بتوانند یاری‌رسان مترجمان، نویسندگان، ناشران و تمامی تولیدکنندگان محتوا به‌صورت کاغذی و غیرکاغذی باشند.

ویراستاری ترکیبی است از استعداد، فن، معلومات و تجربه، و البته ممارست.

از این موارد فقط فن را می‌­توان آموزش داد، بخش عمدۀ آن، که همانا هنر ویراستاری است، هنری که متکی بر شم زبانی، مهارت شخصی، دانش و توانایی فردی است و تنها با خواندن و باز هم خواندن به دست می‌­آید.

در این دورۀ هفت‌ماهه شما با کلیتی از آنچه یک ویراستار باید بداند آشنا خواهید شد، ولی پیشاپیش بگویم که این‌ها کلیات و آغاز راه است و تا وارد عرصۀ کار نشوید و مهارت‌­های کافی را کسب نکنید نمی‌­توانید در شغل ویراستاری موفق شوید. توصیه‌­ام به شما دوستانی که در این دوره شرکت می­‌کنید، آن است که دانش زبانی خود را تقویت کنید، گنجینۀ واژگانتان را با مطالعۀ کتاب­‌های خوب و نثرهای ماندگار تقویت کنید. خواندن و بازخوانی متون کهن را از یاد نبرید.

خبر خوش آن‌که انجمن صنفی ویراستاران فعالیتش کشوری شده و با امکاناتی که ازطریق فضای مجازی برقرار شده می­‌توانیم دانشجویانی از سراسر کشور داشته باشیم و ارتباطمان را با نشرهای استان­‌ها و شهرهای دیگر مستحکم کنیم. این دوره با همکاری مهم‌ترین مرکز آموزش ویراستاری، یعنی مرکز نشر دانشگاهی، و حمایت معنوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، و جهاد دانشگاهی برگزار می­‌شود. مطمئنم که استادان این دوره، که کارشناسانه انتخاب شده‌­اند و دلسوزانه برای آموزش شما تلاش می‌­کنند، بهترین‌­ها در آموزش ویرایش هستند و امیدوارم در پایان این دوره، همگی به جمع انجمن بپیوندید و با حمایتتان از این انجمن، به تقویت بنیۀ آن و ارتقای جایگاه ویراستاران کمک کنید.

حضورتان را در این دوره خیرمقدم می‌­گویم و برای تک‌تک شما آرزوی موفقیت می‌کنم.

گلی امامی

هشتم خرداد 1400

ششمین شمارۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران

ششمین شمارۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران منتشر شد. در این شماره خبرهایی داریم از مجمع ششم انجمن صنفی ویراستاران، تشکیل شورای عالی نگارش و ویرایش، گفت‌وگوی زندۀ اینستاگرامی آقای مهدی قنواتی با مجموعۀ ویراویراست و اخباری از فعالیت‌های کمیسیون‌ها.

برای دریافت خبرنامه روی پیوند زیر کلیک کنید.

 

ششمین شمارۀ خبرنامۀ انجمن صنفی ویراستاران