ترجمه و فضای سوم

| مسعود فرهمندفر | منتشرشده در: فصلنامۀ مترجم، سال بیست و نهم، شمارۀ 71 | 1399 |

 

ترجمه نزدیک کردن دو جهان متفاوت است؛ ترجمه نزدیک‌شدن به «دیگری» است، به ذهنیت دیگری. ازاین‌رو، ترجمه همواره رو به «دیگری» دارد. ترجمه یعنی دیدن از زاویۀ دید دیگری. ترجمه تلاش برای بیان اندیشه در یک نظام نشانه‌ای متفاوت است. ترجمه «مذاکرۀ» میان‌فرهنگی است که در تقاطع فرهنگ‌های متفاوتی که برای چیرگی می‌جنگند فضای گفت‌وگو را می‌گشاید. این گفت‌وگو در واقع گفت‌وگو میان فرهنگ‌هاست. ترجمه نشان می‌دهد که هیچ فرهنگ و زبانی یکسره بی‌نیاز از فرهنگ‌ها و زبان‌های دیگر نیست. ترجمه یعنی رهاسازی و آزادی، و مترجمْ آزادی‌بخش است. پس از زوال متن اصلی و مرگ مؤلف، مترجم اندیشه را در فرایند ترجمه بقا می‌بخشد.

والتر بنیامین در مقالۀ ارزشمندش «وظیفۀ مترجم» (1923) استدلال می‌کند که وظیفۀ مترجم می‌تواند حتی از نقش مؤلف نیز مهم‌تر باشد. برخلاف نظر پل دمان که معتقد بود مترجم همواره ناکام است، یا اینکه ترجمه همواره نسبت به اثر اصلی در مرتبه‌ای ثانوی قرار دارد (دمان، 80)، بنیامین معتقد بود که در ترجمه «زبان ناب» رهایی می‌یابد. در نظر او، مترجم با خلق دوبارۀ اثر در ترجمه، زبان را از محبس اثری که در آن گرفتار شده است می‌رهاند…

متن کامل مقاله را در پیوند زیر بخوانید.

ترجمه و فضای سوم – فصلنامه مترجم

 

پست های توصیه شده